متاسفانه انواع کودکآزاری درجامعه ما رخ می دهد واین امر لزوم آگاه سازی هر چه زودتر فرزندتان را به شما اخطار میدهد؛اگر به فرزندتان عشق می ورزید، باید اطلاعات کافی درمورد انرا در اختیار فرزندتان قرار دهید
ناظم دبستانی که متهم است دو کودک را مورد آزار جنسی قرار داده همچنان در بازداشت بهسر میبرد و تحقیقات از او ادامه دارد. رسیدگی قضایی به این پرونده در حالی ادامه دارد که دو فعال حقوق کودک خواستار ارایه آموزشهای لازم به کودکان برای پیشگیری از انواع کودکآزاری شدند.
شیوا دولتآبادی، روانشناس و مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودکان، در اینباره گفت: «مطرح شدن بحث پیشگیری از انواع کودکآزاری جامعه را آگاهتر و مجهزتر میکند تا افراد از نظر علمی و عملی بتوانند جلو عوارض کودکآزاری را بگیرند و کودکان را توانمندتر کنند. این کار برعهده خانواده است تا خود را به اطلاعات کافی مجهز و از فرزندان محافظت کند.
چنین کاری به سرمایهگذاری با حوصله و بدون ترساندن کودکان نیاز دارد تا از عوارض روانی آن کاسته شود و کودکان بتوانند نشانههای خطر را شناسایی کنند. این کار باید با حوصله انجام شود زیرا اگر کودکان زیاد در کپسول حمایتی قرار بگیرند آسیبپذیری شکل دیگری خواهد یافت بنابراین والدین برای اینکه بتوانند کاری موثر انجام بدهند باید از نظر متخصصان استفاده کنند تا یاد بگیرند چگونه موضوع را به فرزندانشان بگویند تا از آنها محافظت شود.»
وی افزود: «در روانشناسی سه نوع پیشگیری داریم که پیشگیری اولیه فراتر از انواع دیگر است و از آن بهعنوان پیشگیری ارتقایی نیز یاد شده است. در این نوع از پیشگیری آگاهی جامعه بهطور عام بالا میرود و افراد یاد میگیرند چطور آمادگی ذهنی و عملی ایجاد کنند تا در شرایط آسیبزا قرار نگیرند. وقتی به پیشگیری ثانویه یا نوع دوم میرسیم، میبینیم گروههای در خطر بهخاطر شرایط زندگی، اجتماعی و سنی خطرپذیری بالایی دارند اما خود را آسیبناپذیر تصور میکنند و معتقد هستند اتفاقات بد شامل حال آنها نمیشود و همین تصور آنها را بیشتر در معرض خطر قرار میدهد. در مورد سوءاستفاده جنسی نیز چنین شرایطی وجود دارد. در سطح کلان جامعه در مورد سوءاستفاده جنسی کم صحبت میشود چون عدهای میگویند نباید جامعه را نگران کنیم البته صحبت بیش از حد در اینباره میتواند جامعه را در شرایط پارانوییدی قرار دهد در حالیکه اعضای جامعه باید با هماهنگی و همدلی در کنار یکدیگر زندگی و احساس امنیت کنند.»
این روانشناس اضافه کرد: «خطر هرجا ممکن است در کمین باشد اگر بهموقع آموزش داده شود و کودکان از نقاط حساس بدن بهصورت باحوصله آگاه شوند خطرپذیری کمتر میشود. از طرفی دیگر پیشگیری نوع سوم در شرایطی باید صورت بگیرد که مشکلاتی ناخواسته ایجاد شده و فرد در ابعاد مختلف روانی و حقوقی به حمایت روانشناسی وسیع نیاز دارد.
در چنین شرایطی جامعه باید خاطیان را شناسایی کند تا هم خاطی تنبیه و هم اقدامات لازم برای آگاهیرسانی به جامعه انجام شود. متاسفانه در چنین شرایطی خانوادهها موضوع را فاش نمیکنند. آنها در این مواقع میترسند بچهشان انگ بخورد که یکی از قربانیان این حادثه بوده به همین دلیل با پنهانکاری سعی میکنند با این رفتار مقابله کنند در حالیکه باید بهطور جدی با آن برخورد کرد و برای پیشگیری از عوارض جدی آن اقداماتی را انجام داد.»
لیلا ارشد، روانشناس و عضو انجمن حمایت از حقوق کودکان، نیز در اینباره گفت: «موارد سوءاستفاده جنسی از کودکان به والدین آموزش داده نشده است و خردهفرهنگی وجود دارد که ارایه چنین آموزشهایی را خوب نمیداند و برخی معتقد هستند تا زمانی که فرد چنین مسایلی را یاد نگیرد در امان است. این در حالی است که اگر کودکان را نسبت به محیط آگاه کنیم در مواقع لازم میتوانند عکسالعمل خوبی نشان دهند و از خودشان مراقبت کنند. اینکه ما فکر کنیم اگر کودکان این مسایل را یاد نگیرند در امان هستند باوری غلط است.»
ارشد با اشاره به سوءاستفاده از دو کودک در مدرسه ابتدایی گفت: «سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که چرا در مقطع دبستان افراد امین و مورداعتماد نداریم تا اگر کودکان با چنین مسایلی روبهرو شدند به آنها مراجعه کنند. مدیران مدارس میتوانند والدین و دانشآموزان را به مراکز مشاوره بفرستند تا آنها والدین را با وظایفشان آشنا و با دانشآموزان نیز در این مورد صحبت کنند وقتی ارتباط خوبی میان والدین و فرزندان برقرار شود از چنین مواردی نیز جلوگیری میشود.»
وی خاطرنشان کرد: «در حال حاضر باید همدلی و رابطه خوب میان مسوولان مدارس بهویژه میان مدیر و دانشآموزان ایجاد شود تا بتوان از مواردی مشابه که ممکن است در آینده اتفاق بیفتد جلوگیری شود. همچنین لازم است سیستم آموزشوپرورش مورد بازبینی قرار بگیرد تا مسوولان بدانند چه باید بکنند و بچهها بهدور از ترس، تحقیر، توهین و تهدید بتوانند در مورد موضوعات ممنوعه صحبت کنند. این از مواردی است که در کنوانسیون حقوق کودکان نیز به آن اشاره شده است. نکته بعد این است که حمایت چگونه باید باشد تا خانوادهها به درمان تن دهند نه اینکه با رفع مسوولیت و پاککردن صورتمساله بهدور از حمایت روانی بخواهند به بچهها کمک کنند.»
این روانشناس اضافه کرد: «اگر بخواهیم با کمرنگکردن و ازبینبردن صورت مساله اقدام کنیم تاثیر معکوسی را شاهد خواهیم بود. خانوادهها و مسوولان مدارس باید یاد بگیرند در عین اقتدار چطور در مورد چنین موضوعاتی با کودکان صحبت کنند.»