در طول روز چند بار کلمه ی دوستت دارم را می شنوید؟ آیا می توانید دوست داشتن واقعی را از دوست داشتن غیر واقعی تشخیص دهید؟ به نظر شما جای کلمه ی دوستت دارم در زندگی ما ایرانی ها کجاست؟ ما در این مطلب قصد داریم شما را با دوست داشتن واقعی و توانایی تشخیص آن آشنا نماییم.
کسانی که همسرشان را دوست ندارند ولی به او میگویند که دوستش دارند. این گروه یکعمر شریک زندگیشان را فریب میدهند و در مقابل او نقش بازی میکنند. اینان در اوایل، هنگام مسواک زدن به دندانهایشان، وقتی به آینه خیره می شدند کمی از خودشان خجالت میکشیدند ولی بهتدریج گفتن دروغی مانند “دوستت دارم ” برایشان عادی میشود. دوستت دارم برای اینان تاکتیک است.
کسانی که همسرشان را دوست دارند و به او میگویند که دوستش دارند. این وضعیت نرمال است. البته اینکه چند بار در روز، یا هفته، یا سال به همسرشان بگویند ؛ میتواند موضوع تحلیل باشد. نحوه اجتماعی شدن این افراد میتواند بررسی شود. اینکه چگونه و از کجا یاد گرفتهاند که به راحتی بگویند دوستت دارم.
کسانی که همسرشان را دوست دارند ولی به او نمیگویند که دوستش دارند. برای فهم این افراد باید نحوه اجتماعی شدنشان را بررسی کرد. اینان یا یاد نگرفتهاند که باید دوست داشتن را ابراز کرد و یا یاد گرفتهاند ولی تحت تأثیر جامعه با خودشان میگویند که ابراز علاقه موجب ” پررو” شدن طرف مقابل میشود، یا اصلا چه نیازی است که گفته شود، بدون گفتن دوستت دارم هم زندگی پیش میرود و.
کسانی که همسرشان را دوست ندارند ولی به او نمیگویند که دوستش ندارند. معمولاً هرکدام از این زوجها در لاک خود فرورفته و با دیگری کاری ندارد. بیشتر اینان برای بقاء زندگیشان استراتژیِ نگفتن دوست نداشتن را انتخاب میکنند. درواقع هر کس در جزیره خودش زندگی میکند.
کسانی که همسرشان را دوست ندارند و به او میگویند که دوستش ندارند. این وضعیت درواقع شلیک تیر خلاص به زندگی زناشویی و نقطه اوج طلاق عاطفی است. هر چند اینان صداقت دارند ولی ادامه زندگی برخی از اینان ؛علیرغم دوست نداشتن همدیگر ؛ بسیار تلخ است. برخی سال ها به همین شکل باهم زندگی میکنند.
کسانی که اصلاً نمیدانند همسرشان را دوست دارند یا ندارند اساساً به این مسئله فکر نمیکنند. زندگی جریان دارد و دو طرف هم به همدیگر عادت کردهاند. چهکاری است که به این موضوعات”شکمسیری ” فکر شود.
موضوع تحلیل این نوشته گروهی است که “همسرشان را دوست دارند ولی به او نمیگویند که دوستش دارند”. گاهی اوقات میخواهند بگویند ولی گویی زبانشان میگیرد. مانند کابوس دیدن در خواب که زبان بند می آید. حاضرند ده کامیون پر از شن را با بیل خالی کنند ولی این جمله را نگویند.
اظهارِ دوست داشتن هم مانند دیگر رفتارهای اجتماعی، یادگرفتنی است. منظور آن است که نهادهای اجتماعی مانند خانواده، مدرسه و رسانههای جمعی به ما یاد میدهند که احساساتمان را در دلمان پنهان نکنیم و آنها را آشکار کنیم. حال شما میتوانید با این پیشفرض جامعهشناختی به سراغ نهادهای اجتماعی نظیر صداوسیما، مدارس و خانوادهها رفته و آنها را در خصوص تعلیم رهاسازی احساسات و گفتن جملههایی مانند دوستت دارم ارزیابی کنید. واقعاً در چند درصد خانوادههای ایرانی والدین چنین جملههایی را به همدیگر میگویند؟ سایر نهادها چقدر سعی میکنند به افراد یاد بدهند که احساساتشان را بروز دهند و جملهای مانند “دوستت دارم” را به زبان بیاورند.
یک روز چند نوجوان را دور خودم جمع کردم. از هرکدام از آنها خواستم که بگویند” آی لاو یو”I love you . آنان بهراحتی و بدون هیچگونه خجالتی این جمله را بیان کردند. حتی بعضی از آنها بهجای یکبار؛ چند بار آنرا تکرار میکردند”آی لاو یو”، ” آی لاو یو”، ” آی لاو یو” . از آنها خواستم به فارسی بگویند” دوِستت دارم”. سرشان را پایین انداختند و خندیدند! باز درخواستم را تکرار کردم. به همدیگر نگاه کردند و خندیدند و نگفتند. پس از چند بار سماجت من؛ کمکم گفتند ولی نه به روانی آی لاو یو!! با آنها در این خصوص صحبت کردم. متوجه شدم که آنها ؛ که درواقع نسل جدید بودند آنقدر در فیلمها، کارتونها و حتی بازیهای کامپیوتری و موبایلی جمله ” آی لاو یو ” را شنیده اند که گفتن آن برایشان بسیار راحت شده است. برعکس، جمله ” دوستت دارم ” را آنقدر در جامعه کم شنیدهاند که گفتن آن برایشان مشکل است. درواقع اظهار ” آی لاو یو” به آنها خوب یاد داده شده است ولی اظهار” دوستت دارم” نه.
جمله آخر: به نظرم زنان خیلی خوب می دانند که کدام دوستت دارم ها واقعی است.
منبع: صدای ایران