آزار و اذیت جنسی زنان در محیط کار جدای از آسیب های فیزیکی که برای این افراد در بردارد می تواند موجب بروز مشکلاتی برای سلامت روان این افراد نیز شود. انواع آسیبهای عاطفی ناشی از آزار و اذیت جنسی زنان در محیط کار در این بخش مورد بررسی قرار خواهد گرفت. صحبت های دکتر “کالن” روانشناس بالینی را در این رابطه بخوانید.
آزار و اذیت جنسی در محل کار موضوع جدیدی نیست، اما با بلند شدن صدای زنان مشهور هالیوود و اتهامات سنگین علیه افرادی مانند “هاروی واینستین”، “کوین اسپیسی” و “لوئیس سی. کی”، شاهد موج جدیدی از توجه به این مسئله هستیم. از تجارب آنها آموختیم که آزار جنسی میتواند قربانیان خود را ویران کند و علاوه بر عواقب روحی روانی، اثرات فیزیکی هم دارد.
علائم آسیبهای عاطفی و جسمی اغلب تا سالهای متمادی در قربانیان آزار و اذیت جنسی دیده میشود.
آزار و اذیت جنسی در محل کار موضوع جدیدی نیست، اما با بلند شدن صدای زنان مشهور هالیوود و اتهامات سنگین علیه افرادی مانند “هاروی واینستین”، “کوین اسپیسی” و “لوئیس سی. کی”، شاهد موج جدیدی از توجه به این مسئله هستیم. از تجارب آنها آموختیم که آزار جنسی میتواند قربانیان خود را ویران کند و علاوه بر عواقب روحی روانی، اثرات فیزیکی هم دارد.
دکتر “کالن” روانشناس بالینی یادآور میشود که شایعترین نشانهها در قربانیان جنسی افسردگی، اضطراب و حتی اختلال استرسی (PTSD) میشوند: “تجربه آزار جنسی علائم افسردگی و اضطراب در فرد ایجاد میکند، یا ممکن است یک اختلال قدیمی و کنترلشده را بیدار یا تشدید کند.”
بدن نیز واکنش نشان میدهد
دکتر “هلن ویلسون” روانشناس بالینی میگوید: “برخی افراد ممکن است با عواقب دیگری هم روبرو شوند.” شاید برخی از خود بپرسند “چطور آزار جنسی میتواند تا این حد مضر باشد؟” این تفکر عمیقاً مشکلساز است؛ نه به دلیل ردِ یافتههای علم پزشکی یا تجارب قربانیان، بلکه به این دلیل که تردید فراوان قربانیان را تشدید میکند. این شک و تردیدها میتوانند سبب انکار شوند که آن نیز عوارض خاص خود را به دنبال دارد، بهخصوص در حوزه سلامت فیزیکی.
روانشناسی به نام دکتر “هاموند” میگوید: “گاهی اوقات آزار جنسی سبب یک ضربه روحی میشود که مقابله با آن برای بیمار دشوار است. بنابراین در پی این آسیبِ روحی، بدن نیز بهتدریج در هم میشکند. آن را “جسمانی شدن” مینامیم: سلامت روان به نقطهای میرسد که دیگر نمیتواند آسیبدیدگی یا افسردگی را پردازش کند. اساساً این نوع انکار در درازمدت سبب بروز علائم فیزیکی میشود.”
علائم فیزیکی به شکل درد عضلانی، سردرد یا حتی مشکلات مزمنی مانند فشارخون بالا، قند خون یا حتی مشکلات قلبی بروز پیدا میکنند.
اثرات فیزیکی تنها در قربانیانی که در شوک یا انکار به سر میبرند اتفاق نمیافتد. هاموند افزود که حتی بیماران آگاه به افسردگی و اضطرابشان نیز مشکلات فیزیکی را تجربه میکنند. دلیل این امر پیوند محکم میان مغز و بدن است.
دکتر ویلسون میگوید: “بخشی از ذهن که مسئول پردازش احساسات ازجمله استرس است، یکی از اولین بخشهایی است که در مغز توسعه مییابد و دقیقاً کنار ساقه مغز قرار دارد که کارهای غیرارادی مانند تنفس و ضربان قلب را کنترل میکند. استرس به این بخش از مغز میرود و بر فعالیتهای قلبی عروقی، عملکرد متابولیکی و سیستم خود ایمنی تأثیر میگذارد. اکثر مردم تصور میکنند که استرس تنها در سر ما حضور دارد، اما مغز نیز مانند دیگر اعضای بدن است و همهچیز به هم متصلاند. انتقالدهندههای عصبی موجود در مغز، در رودهها نیز یافت میشوند. به همین دلیل هنگامیکه تحت فشار عصبی و استرس قرار میگیریم، راحتتر مریض میشویم.
آزار جنسی در محل کار: “مار خزنده”
درحالیکه آزار و اذیت جنسی در هر شرایطی بر سلامت قربانیان تأثیر میگذارد، اما آزار در محل کار قدرت تخریب ویژهای دارد. “نانیا آنجیونی” وکیلی که در صدها پرونده آزار جنسی کار کرده، آن را “ماری خزنده” میداند که به محیطهای کاری راه پیدا کرده و نتایج فاجعه باری به وجود میآورد.
آنجیونی میگوید موکلانش دچار اضطراب و وحشتزدگی میشوند و با نگرانی و دلشوره پا در محل کار میگذارند. علاوه بر این عواملی چون ریزش مو، تپش قلب، افزایش وزن و بیخوابی را تجربه میکنند.
دکتر کالین میگوید احساس شرم یا گناه احساس ارزش و عزتنفس را در قربانیان از بین میرود: “ممکن است فکر کنند خودشان کاری کردهاند که سبب این اتفاق شده. خجالتزدگی و ترس از باخبر شدن دیگران از این موضوع نیز بر دیگر احساسات منفی انباشته میشود. آنها به تواناییهای خود شک میکنند و تردید میکنند که شاید تنها برای ارزشهای جنسی استخدامشدهاند.”
به همین دلیل تجربه آزار جنسی در اوایل زندگی حرفهای اثرات روانی درازمدتی به همراه خواهد داشت. زنانی که سوءاستفاده جنسی در محل کار را تجربه میکنند، عملکرد خوبی در شغلهای بعدی نخواهند داشت.
منبع: فرادید