این کودکان معصوم درمشاغلی مانند کار در کارخانه، معدن، روسپیگری، کشاورزی، کمک در کسب و کار والدین، داشتن کسب و کار شخصی (مانند فروش غذا) مشغول اند،دوران خوش کودکی شان با این اعمال تباه می شود همچنین سلامت جسمی و روحی شان ضربه های جبران نکردنی می خورد
مریم پورمحمد، اظهار داشت: مسئله کودکان کار تراژدی قرن بیست و یکم است، بر اساس قوانین و کنوانسیون های جهانی هیچ نهاد یا سازمانی نمی تواند از کودکان زیر 18 سال به عنوان نیروی کار استفاده کند چرا که افراد در این سنین کودک محسوب شده و باید تحت حمایت خانواده باشند.
وی ادامه داد: باید کودکان کار و تبعات حضور آن ها در جامعه را به عنوان یک واقعیت بپذیریم اما بدانیم که این کودکان، کودکی نمی کنند؛ دنیا نیز نسبت به آن ها بی توجه نیست و این مسئله همواره یکی از نگرانی های متخصصان علوم اجتماعی و روان شناسان بوده است.
عضو هیئت مدیره کانون کلینیک های مددکاری تهران افزود: کودکان کار از اقشار آسیب پذیر جوامع هستند و چند علتی بودن این مسئله، ارائه راه حل درباره آن را دشوارتر می کند، این کودکان در خیابان در معرض آسیب های جسمی مانند تصادف، درگیری های فیزیکی با مردم، رفتارهای خشونت آمیز، خشکی پوست، مشکلات گوارشی و سوء تغذیه هستند.
وی همچنین گفت: بی سوادی خانواده های کودکان کار، فقدان فضای گرم خانوادگی، ترک تحصیل، استفاده از این کودکان برای حمل مواد مخدر و ایجاد زمینه بزهکاری در آن ها مشکلات دیگری است که این کودکان با آن دست به گریبانند.
پورمحمد تصریح کرد: این کودکان عموماً از خانواده هایی هستند که به دلایل متعدد، آن ها را وادار به کار کردن می کنند اما برخی از آن ها نیز از خانواده هایشان دورند و حضور در گروه های غیرهمسال برای آن ها مشکلات بیش تری ایجاد می کند.
وی در پایان گفت: مهم ترین مسئله درباره این کودکان شناسایی آن هاست که خوشبختانه در سال های اخیر توسط سازمان بهزیستی و شهرداری انجام شده اما برنامه ها بیش تر به صورت میان مدت یا کوتاه مدت و به صورت روبنایی صورت گرفته است، در صورتی که نیاز به نگاه زیربنایی و همکاری سازمان های ذیربط داریم، به طور مثال NGOها (سازمان های مردم نهاد) اطلاعات این کودکان را به صورت محرمانه داشته باشند اما در ارائه خدمات با سایر گروه ها هماهنگ باشند.