والدین نقش مهمی در شکل گیری شخصیت کودکان دارند،یکی از رفتارهای غلط کودک دروغ گفتن است که این موضوع به دلیل ترس کودک از خشم والدین و اشتباهات عمدی و غیر عمدی که انجام می دهد،گفته می شود.
یک روان شناس کودک ضمن تشریح علل دروغگویی کودکان، گفت: تحقیقات نشان میدهد حدود ۹۶٪ کودکان در سنین حدود ۶-۴ سال دروغ میگویند؛ معمولاً در حدود ۴ سالگی این دروغگویی ۲ ساعت یکبار اتفاق می افتد و از ۶ سالگی به ۱ ساعت یکبار میرسد.
گوهریسنا انزانی در گفتوگو با ایسنا، در پاسخ به این سوال که آیا کودکان واقعاً دروغ میگویند؟ توضیح داد: پیاژه، روانشناس سوئیسی معتقد است کودک درکی از مفهوم دروغ به عنوان عبارت فریب دهنده و به منظور گمراه کردن دیگران ندارد. همچنین کودک تمام اشتباهات را دروغ قلمداد کرده و تشخیص نمیدهد که گفته یک شخص به دلیل عدم آگاهی از واقعیت، دروغ نیست و فقط اشتباه است. این روانشناس معتقد است کودک بین ۷-۵ سالگی تفاوت بین عمل عمدی و اشتباه غیرعمدی را درک میکند، اما قادر به تمایز بین این دو نیست و هر دو را دروغ میداند. کودک از حدود ۷سالگی کم کم اشتباه غیرعمد را از دروغ تشخیص میدهد ولی طبق مراحل رشدی در حدود ۱۱-۱۰ سالگی دروغ را چیزی میداند که حقیقت ندارد.
رئیس کلنیک تنفس دوباره با بیان اینکه کودکان تا حدود ۶ سالگی درک انتزاعی ندارند و فقط ۱۸٪ کودکان ۶ ساله تفاوت بین داستانهای واقعی و تخیلی را درک میکنند، افزود: کودکان از حدود ۱۰سالگی میتوانند فرق بین دروغ و راست را متوجه شوند. آنها همچنین از حدود ۱۲ سالگی میفهمند اگر حقیقت را نگویند، نمیتوانند اعتماد اطرافیان را جلب کنند. بنابراین کودکان در مراحل رشدی مختلفی که قرار دارند که نمیتوانند بین تخیل و دروغ فرق بگذارند و به علت عدم آگاهی والدین، حرفهای آنان دروغ برداشت می شود.
وی با اشاره به چگونگی شکلگیری تخیلات در کودکان تصریح کرد: کودکان معمولاً کارتونهای زیادی میبینند، بازی میکنند، به محیط بیرون از خانه توجه زیادی میکنند، سپس در ذهنشان دنیای خیالی زیبایی میسازند، گاهی خود را جای شخصیت اصلی کارتون میگذارند. آنها همچنین گاهی خود را درنقش پدر و مادر میبینند، گفتار و رفتار آنها را تکرار میکنند و این دنیای ذهنی را برای والدین تعریف میکنند. برای مثال زمانیکه کودک میگوید: «من فیلم خریدم»، والدین گمان میکنند کودک دروغ میگوید، در حالی که او فقط خواستهایی را که دارد و در دنیای ذهنی خود آن را انجام داده است بیان کرده و قصد دروغگویی ندارند.
انزانی با بیان اینکه همزمان با افزایش سن، کودک کم کم از فضای ذهنی خود ساخته خارج شده و دروغگویی به دلایل متفاوتی شروع میشود، افزود: دروغگویی در کودکان دلایل متنوعی دارد که والدین با آشنایی با این دلایل میتوانند در فرزند خود علت دروغگویی را پیدا کرده و قبل از تثبیت این رفتار، آن را از بین ببرند.
وی با اشاره به مهمترین دلایل دروغگویی در کودکان اظهار کرد: ترس از تنبیه والدین از مهمترین دلایل دروغگویی کودکان است. در این حالت کودک از ترس اینکه کتک بخورد، فحش بشنود، تحقیر یا مسخره شود یا این که احساسات پدر و مادر را جریحهدار کند که منجر به محرومیت و تنبیه شود، دست به دروغگویی میزند.
این روانشناس کودک در ادامه با اشاره به دلایلی که دروغگویی کودک را افزایش می دهد افزود: جلب توجه والدین، اعتماد به نفس پایین کودک، درک نشدن احساس کودک توسط والدین، دریافت تشویق از والدین، بیان آرزوها و تخیلات کودک که توسط والدین دروغ قلمداد میشود، جلوگیری از مقایسه ها و سرزنشهای والدین ، جلوگیری از شنیدن امر و نهیهای والدین، توانمندتر جلوه دادن خود برای رهایی از حس طردشدگی و بیارزشی، هوش بالا از دیگر دلایل دروغگویی در کودکان است.
وی در ادامه تصریح کرد: چون کودکان تا حدود ۶ سالگی نمیتوانند منظور دقیق خود را بیان کنند، خیلی از اوقات، برای رهایی از ناامنی، عقده حقارت درونی، ترسها و … به نادرست دروغ میگویند. پس برای این که بتوانیم رفتار کودک خود را اصلاح کنیم در اولین قدم باید علت را بیابیم. چنانچه قصد کاهش این رفتار را داریم باید به تک تک رفتارها و گفتارهایمان دقت کنیم.
انزانی با اشاره به طبقهبندی ۸گانه دروغگویی در کودکان توضیح داد: دروغ بازی (بیان حوادث تخیلی یا بازی با دیگران)، دروغ مبهم (ناتوانی کودک در بیان جزئیات)، دروغ پوچ (کودک صرفاً برای جلب توجه دروغ میگوید)، دروغ انتقام جویانه (از حس حسادت و نفرت کودک ناشی میشود)، دروغ محدود (کودک از تنبیه بدنی والدین میترسد و به دروغ پناه میبرد)، دروغ خودخواهانه (دروغ میگوید تا به خواستههایش برسد)، دروغ وفادارانه (کودک برای مراقبت از دوستان خودش دروغ میگوید)، دروغ عادتی (کودک در خانوادهای بزرگ شده که والدین خود دروغگو هستند) به این مراحل ۸ گانه اشاره دارند.
رئیس کلنیک تنفس دوباره در پاسخ به این سوال که آیا هنگام دروغگویی کودک علائم خاصی برای تشخیص این مساله روی چهره یا صحبتهای وی وجود دارد یا نه؟ گفت: والدین با نگاه دقیق به کودکان و گوش کردن به صحبتهایشان میتوانند به راحتی علائم را شناسایی کنند. معمولاً علائم اصلی دروغگویی شامل: تنگ شدن مردمک چشم، پلک زدنهای مکرر، خارش قسمتهای مختلف بدن خصوصاً بینی، لرزش ماهیچههای صورت، بیان اشتباه لغات، رنگ پریدگی، اضطراب، خندههای عصبی، حرفهای بیسر و ته، ناتوانی در کنترل اعضای بدن، بیقراری، خشم و ناآرامی، پافشاری روی حرفها هستند.
انزانی با اشاره به راهکارهایی که میتوان با آنها به تدریج کودک را از دنیای تخیل خارج کرده و با دنیای واقعیت پیوند داد، اظهار کرد: در هنگام صحبت با کودک آرامش خود را حفظ کنید، قضاوت نکنید، هر زمان کودک مایل به صحبت بود، به سرعت عوامل فراهم مثل موبایل و تلویزیون و … را کاهش دهید، در کنار کودک بنشینید، دستهایش را لمس کنید، به چشمهایش نگاه کنید و به تمام صحبتهایش با دقت گوش دهید. سعی کنید در این زمان با کودک تنها باشید، به تمام علائم گفتاری و بدنی دقت کنید.
وی در ادامه تاکید کرد: در زمان صحبت با کودکی که فکر می کنید در حال دروغگویی است، او را مقایسه و صحبت وی را قطع نکنید، تا انتهای صحبت کودک دغدغه انجام کارهای خودتان را درذهنتان مدیریت کنید و فعالانه به او گوش دهید. همچنین کودک را تحقیر و مسخره نکنید، راه حل ارائه ندهید، از واژهی “چرا” نیز استفاده نکنید. در نهایت به تن صدا و لحن کودک دقیق توجه کنید تا دلهرهها، ترسها و حسهای ناراحت کنندهاش را بیابید.
انزانی در ادامه با اشاره به اینکه والدین باید به کودک این اطمینان را بدهند که در هر شرایطی او را دوست دارند، افزود: زماینکه کودک در مورد برادر، خواهر و حس حسادت یا خشم و تنفر نسبت به آنها صحبت کرد سعی کنید فقط با آرامش به صحبتهایش گوش دهید. همچنین از حدود ۶ سال به بعد به کودک بگوئید دروغ کار مناسبی نیست. برای مثال به او بگویید: «تا زمانی که تو دروغ میگویی من از تو عصبانی هستم» و یا اینکه «برایم سخت است حرف تو را باور کنم».
وی در ادامه با بیان اینکه والدین باید سعی کنند با سوالات ساده و واقعی به کودک راستگویی را بیاموزند، ادامه داد: برای مثال از کودک بپرسید: « اتاقت را مرتب کردهای؟» و یا اینکه «کمد لباست مرتب شده است؟» سوالهایی از این قبیل که پاسخهای آن کاملاً مشخص است به تدریج کودک را به واقعیتها نزدیک میکند. در صورتی که کودک در پاسخ به این سوالات واقعیت را بیان نکرده بود، از تکنیک محروم کردن استفاده کنید. برای مثال به کودک بگویید: «کمد لباست رو تمیز نکردی و تا حدود نیم ساعت اجازه استفاده از تلویزیون را نداری» همچنین در هر شرایطی برحرف خود پایبند باشید. هر زمان کودک حتی حرف ساده و صادقانه زد به سرعت و با کمترین فاصلهی زمانی او راتشویق کنید تا رفتارها و گفتارهای صادقانه وی به تدریج بیشتر شود، چراکه هر چه رفتار مناسب، زودتر تشویق ساده دریافت کند بیشتر تکرار میشود.
این روان شناس کودک با بیان اینکه والدین از بیان واژههایی مثل الکی حرف نزن، دروغ نگو، … باید خود داری کنند، تصریح کرد: خود را جای کودک بگذارید و تمام حسهای او را حس کنید. خودتان الگوی مناسبی باشید و ترسهای کودک را بشناسید و کاهش دهید. همچنین توانمندیهای کودک خود را بشناسید و او را با هیچ کس مقایسه نکنید.
رئیس کلینیک روانشناسی تنفس دوباره با اشاره به اینکه داشتن دوست خیالی رایجترین علت دروغ در کودکان تک فرزند است، توضیح داد: چنین کودکانی دائم در مورد دوست خود صحبت میکنند. در این حالت فرزند خود را به مهدکودک یا پارک ببرید و کم کم به او کمک کنید دوستان واقعی پیدا کند. همچنین راههای افزایش اعتماد به نفس در کودکان را بیاموزید. برای مثال به کودک انگ و برچسب دروغگویی نزنید. کودک را وادار نکنید کارهایی انجام بدهد که از حد توانش بیشتر است.
انزانی در پایان با بیان اینکه محیط خانواده و شخصیت، پدر و مادر مهمترین الگوی رفتاری فرزندان است، افزود: تمام تلاش خود را به کارگیرید تا فضای امنی برای کودک خود ایجاد کند. اما اگر کودکتان ۱۰ ساله شد هنوز دروغگویی به حد زیادی وجود داشت، حتماً با مشاور و روانشناس متخصص کودک مشورت کنید.
منبع: ایسنا