از 6 ماهگی به بعد کودکان کم کم زبان مادری را می آموزند. برخی والدین از سن 3 یا 4 ساگی فرزندان خود را در مهدکودک های دو زبانه ثبت نام می کنند تا فرزندان از همان سن کم یک زبان دیگر مثل انگلیسی یا فرانسوی را بیاموزند.
مهارتهاي لازم براي يادگيري زبان دوم
كودك بايد تا حدي از بهره هوشي لازم برخوردار باشد و همچنين بررسيهاي لازم در مورد وي صورت گرفته باشد تا در صورتي كه كودك به تاخير در رشد گفتار و زبان دچار است، ابتدا به او كمك شود تا پايههاي زبان و گفتار درماني در ذهن وي تقويت شود و سپس به آموزش زبان ديگر بپردازد.
بهترين راه براي آموزش زبان مادري در يك جامعه بيگانه، صحبت كردن در خانه به زبان مادري است. والدين بايد در خانه به زبان خودشان صحبت كنند و اجازه بدهند كودك زبان دوم را از طريق تلويزيون، مدرسه و ارتباط با همسالان كشور بيگانه بياموزد.
از چه سالی باید آموزش زبان دوم به کودکان را شروع کرد؟
اکثر کارشناسان معتقدند بهتر است آموزش زبان دوم از همان دوران کودکی صوت بگیرد زیرا اگر از دوران کودکی به شحضی یک زبان آموزش داده شود آن شخص در سنین بالاتر در یادگیری آن زبان موفق تر خواهد بود و آن زبان را بهتر می آمورد. در سال ۱۹۹۶ یک مقاله در روزنامه نیوزویک منتشر شد که نتایج یک تحقیق را بررسی میکرد.
بر اساس این تحقیق، کودکی که بعد از 10 سالگی شروع به آموختن زبان دوم کند با احتمال کمتری ممکن است بتواند بعدها این زبان را مانند کسانی که آن زبان، زبان مادریشان است، صحبت کند.
نتایج این تحقیق توسط زبانشناسان زیادی تایید شده است و به دنبال این تحقیق، تحقیقات بسیار دیگری هم انجام شد که بر همین موضوع تاکید داشت.
بررسیهای بیشتر در مورد یادگیری زبان در سنین پایین نشان داد کودک نه تنها با یادگیری زبان، برخورد اجتماعیاش تقویت میشود و در ارتباط با دیگر بچهها موفقتر عمل میکند، بلکه این مسئله میتواند باعث پیشرفت عملکرد کلی کودک در بقیه دروس در مدرسه نیز بشود.
در تحقیقی روی بچههای مدارس یکی از کشورهای غیرانگلیسی زبان، کودکانی که بیش از ۴ سال به یادگیری زبان دوم (اغلب زبان انگلیسی) پرداخته بودند نسبت به بچههایی که زمان کمتری آن زبان را آموزش ديده بودند یا اصلا زبان دومی را یاد نگرفته بودند، در امتحان جامع و تستهای مورد نظر تحقیق نتایج بهتری کسب کردند.
طبق این تحقیق بچههایی که زبان دوم یاد گرفته بودند حتی از بچههایی که به یادگیری ریاضی پرداخته بودند هم موفقتر عمل کرده بودند. نتایج بررسیهای متخصصان آموزش کودک نشان داده است کودکانی که زبان دوم میآموزند در حل مسائل پیچیده خلاقيت و تبحر بیشتری دارند.
بررسیهای بروک لمبرت و تاکر، در سال ۱۹۷۴ نشان داده است بچههایی که توانایی یاد گرفتن بیش از یک زبان را دارند هوش بالاتری دارند. لمبرت اینطور استدلال میکند که شاید یادگیری زبان دوم و زبانهای بیشتر باعث پیشرفت توانایی ذهنی و قوه درک فرد شده است.
چگونه به کودک زبان دوم را بیاموزیم؟
کودکانی که پس از فراگیری زبان اول در معرض یادگیری زبان دوم قرار می گیرند عموماً موارد زیر را تجربه می کند.
در ابتدا ممکن است برای مدت کوتاهی از زبان خانه شان استفاده کند.
وقتی که برای اولین بار در معرض زبان دوم قرار می گیرد ممکن است وارد فاز “خاموشی” یا “غیرشفاهی” شود. این فاز از چند هفته تا چند ماه طول می کشد و در این مدت کودک درک خود از زبان را می سازد.
کودکان کم سن تر معمولاً بیشتر از کودکان بزرگتر در این فاز می مانند. کودک می تواند در این مدت از ایما و اشاره استفاده کند و از چند کلمه به زبان دوم استفاده کند.
او شروع به استفاده از جملات کوتاه یا تقلیدی می کند. او از برچسب های تک کلمه ای یا جملات حفظی مانند “نمیدونم” یا “این چیه؟” استفاده می کند. این جملات از واژگان یا دانش زبانی خود کودک ساخته نشده اند. بلکه جملاتی هستند که او جائی شنیده و حفظ کرده است.
بالاخره کودک شروع به ساختن جملات خودش می کند. این جملات کاملاً حفظی نیستند و از بعضی از واژگانی که کودک تازه یاد گرفته ساخته شده اند. کودک در ابتدا به هنگام ساختن جمله از یک “فرمول” استفاده می کند و کلمه خودش را در یک جمله معمولی می گذارد مانند “من … می خواهم”.
بالاخره کودک به تدریج در زبان روان و سلیس می شود و دائماً خطاهای گرامری انجام می دهد یا جملاتی می سازد که مخفف به نظر می آیند زیرا او بعضی از قواعد گرامر را نمی داند. بعضی از این خطاها به خاطر تأثیر زبان اول او هستند. ولی بیشتر خطاهای او مانند همان خطاهایی هستند که کودکان تک زبانه به هنگام یادگیری آن زبان انجام می دهند.
سخن گفتن با کودک به زبان دوم در اوقاتی معین به تفکیک ذهنی کودکتان کمک می کند.
اگر زبانی که تصمیم به آموزش آن به فرزند خود گرفته اید زبان مادری خودتان نیست، سعی کنید برای آموزش آن اوقاتی را تعیین کنید که برای حفظ هماهنگی و پیشگیری از سردرگمی در آن اوقات فقط به یک زبان صحبت کنید.
درست است که تکلم به زبانی که دیگران قادر به فهم آن نیستند بی ادبی محسوب می شود اما در این مورد این کار برای سازگاری کودک لازم است.
کودک دانش آموز نیست! آموزش دادن برایش مضر است! تنها باید اورا در معرض زبان دوم قرار دهید نه اینکه برایش کلاس زبان برگزار کنید.
لازم نیست به طور رسمی به او “آموزش” دهید. استفاده از زبان در مکالمه های روزمره براحتی موجب انتقال آن به کودک خواهد شد. اگر می خواهید کودکتان زبان را بهتر بیاموزد یا علاوه بر زبان مادری زبان دیگری را نیز بیاموزند، می توانید از فیلم و موسیقی نیز بهره بگیرید.
آموزش همزمان سه زبان به کودک- زبان مادر، زبان پدر و زبان رسمی- دشوار و نامعقول به نظر می رسد. برای حل این مشکل هر کدام از پدر یا مادر باید فقط با کودک به زبان خود صحبت کنند.
اگر پدر و مادر در خانه به یک زبان صحبت می کنند و این زبان با زبان رسمی متفاوت است، به صحبت کردن به زبان خود در خانه ادامه دهید. در این کار ثبات قدم داشته باشید و از اینکه او نتواند زبان رسمی را یاد بگیرد نگران نباشید.
هنگامی که کودکان در مدرسه یا اجتماع حاضر می شوند به سرعت زبان رسمی را می آمورند. کودکی که مجبور به تکلم به یک زبان باشد آن زبان را با سرعت زیادی خواهد آموخت. کودکان در به کاربردن یک زبان جدید شجاعت بیشتری از بزرگسالان دارند و از تلفظ نا صحیح کلامت ترسی ندارند.