خشونت انواع و نمود های مختلفی دارد. عده ای بر این باورند که خشونت به این معناست که فرد دائما در حال دعوا کردن و داد زدن با شد اما در خقیقت واقعا اینگونه نیست. در بخش اول این مطلب به بررسی این موضوع پرداختیم و حالا قصد داریم تا به ادامه بررسی مطلب قبلی بپردازیم. با دکتر سلام همراه باشید.
دین:
در این شکی وجود ندارد که اسلام به کرامت انسانی، عدالت، تقوا و رعایت اصول اخلاقی توجه ویژه نموده است. اسلام در زمان ظهور خود نیز نسبت به مکاتب دینی دیگر، امتیازات و حقوق بیشتری را به زنان اعطا کرد و چالشهای وحشتناکی را از مقابل شان برداشت.
قرآن مجید می گوید که انسانها از یک نفس واحد خلق شده اند ۱۹ و در ادای تکالیف دینی و اجتماعی، بطور مساوی باید سهم بگیرند ۲۰ ، و حتی برخلاف تورات، علت گمراهی حضرت آدم و حوا را شیطان میداند، نه حوا.۲۱ لیکن در چند دهۀ گذشته، نه تنها نوع رویکرد دین اسلام به زن، بلکه نوع رویکرد ادیان آسمانی دیگر چون مسیحیت و یهودیت در مواردی مورد نقد قرار گرفته است. آیۀ سی و چهارم سورۀ نساء، از جمله آیاتی بوده که بیشترین مناقشه را سبب گردیده است.
استرس و اختلالات روانی:
همانطور که تذکر داده شد، فشار روانی می تواند سبب پاسخهای متفاوتی در انسان شود، که یکی از آنها خشم و پرخاشگری است. نظریه پردازانی چون «فروید» می گویند که پرخاشگری، یک غریزۀ زیستی است.۳۲ به عقیدۀ او، نیروی نهفته یی در انسان تحت عنوان غریزۀ مرگ انباشته می شود، و در صورتیکه محدود نشود، به زودی به تخریبگری می انجامد. فروید این فرضیه را پیش کشید که مرگمایه با مکانیسمهای نظری جابجایی، نیروی خود را به سمت بیرون معطوف میکند و مبنای پرخاشگری بر ضد دیگران واقع میشود.۳۳ مکانیسم دفاعی مشهور «جابجایی»، که طی آن فرد، خشم خود را نه بر شخص اصلی، بلکه بر اشخاص دیگری چون اعضای خانواده تخلیه میکند، بر مبنای همین فرضیه استوار است.
تلویزیون:
تلویزیون و یا بطور کلی رسانه مانند لبه یک تیغ است! لغزیدن به هر سمتی مساوی با سقوت است. عده ای بر این باورند که برنامه های تلویزیونی تاثیر زیادی در گسترش و رواج خشونت دارند؛ به عنوان مثال دیدن فیلم هایی با صحنه های خشونت آمیز تاثیر بسیار زیادی در این امر دارد. کودکانی که تلویزیون تماشا می کنند، یا اینکه قادر به تفکیک مجازی بودن برنامه های تلویزیون از واقعیت نبوده و یا اینـــکه بعد ها میان این رویدادهــــای مجازی با زنده گی واقعی پل میزنند.۳۹ صدها مطالعۀ دیگر نشان داده است که تماشای برنامه های خشن در تلویزیون توسط کودکان، ممکن است سبب بی تفاوتی آنها در مقابل خشونت و ترس، قبول تدریجی خشونت بعنوان راه حلی برای مشکلات، تقلید رفتار خشن در زنده گی واقعی و همذات پنداری با عاملین یا قربانیان خشونت گردد.
انواع خشونت های خانوادگی
خشونت فزیکی
عملی را گویند که مجری، عمداً، با اعمال زور، باعث صدمهی فزیکی قربانی گردیده و هدف آن رسانیدن صدمهی فزیکی بر وجود قربانی است. این عمل، باعث زخمی شدن فزیکی و روحی و در برخی از حالات، باعث مرگ قربانی میگردد. این عمل، در برخی از حالات، با کوبیدن توسط دست و یا پا (لگد زدن) و در برخی از حالات، با وسایل تخریب کننده ای چون شلاق، چوب، سنگ و … صورت میگیرد. در برخی از حالات، مجریان خشونت، از سلاح های خفیفه و سرد، برای صدمه رسانیدن به قربانی خویش استفاده می کنند، که اکثراً باعث زخم های شدید و مرگ های مدهش میگردد.
خشونتهای جنسی
این نوع خشونت ها که به نام تجاوز جنسی نیز شهرت دارد به عملی اطلاق میگردد که مجری عمل جنسی در برابر قربانی خویش بدون در نظرداشت نکات زیر انجام دهد:
عمل جنسی، با استفاده از زور (بدون درنظرداشت علایق و خواهشات قربانی)، بر قربانی تحمیل میگردد و عمل جنسی تحمیل شده بر افراد مریض، معلول و معیوب، که باعث صدمه های جنسی و روانی بر آن ها میگردد.
خشونتهای ناشی از احساسات
این نوع خشونت را می توان مرموز ترین و موزیانه ترین نوع خشونت دانست. این نوع خشونت تاثیرات مخرب زیادی را بر روان فرد مورد خشونت واقع شده دارد. اثرات مخرب این نوع خشونت می تواند حتی منجر به ایجاد افسردگی و برخی بیماری های مخرب روانی در فرد شود.
این نوع خشونت به عملی اطلاق میگردد که مجری آن با استفاده از فشار های لفظی و حرکات توجیه آمیز قربانی خویش را به حقارت، توهین و زیر پا کردن کرامت انسانی وی وادارد. وی با اجرای این عمل خود را به عنوان تعیین کننده ی سرنوشت قربانی تعریف میکند و زندگی روزمره ی قربانی و یا قربانیان خود را نظارت و کنترل می نماید. این عمل که باعث جریحه ی فکری، ذهنی، روانی و روحی قربانی میگردد، امراض روانی، اضطراب، یاد فراموشی ها و عصبانیت های متداوم را نیز به بار می آورد و در برخی از حالات به خودکشی می انجامد. چنین نوع خشونت خانوادگی می تواند قربانیان خود را از میان تمام اعضای خانواده برگزیند. بیشترین قربانیان خشونت ناشی از احساسات را زنان و کودکان تشکیل میدهند؛ امّا کم نیستند مردانی که قربانی این نوع خشونتها می شوند.
خشونتهای اقتصادی
به عملی اطلاق میگردد که بر اساس آن، مجری حاکمیت اقتصادی را چنان در انحصار میگیرد که سایر اعضای خانواده، مجبور به رعایت خواست های او میگردد. بدین ترتیب قربانیان خانواده، به اقتضای زمان و نیازمندی های خویش، مجبور به تگدی گردیده و به خواست های شخص حاکم گوش فرا میدهد. در برخی از حالات، شخص حاکم، با استفاده از اِعمال زور، سرمایه ی سایر اعضای خانواده را در اختیار میگیرد و آن ها را در گروگان خواست ها و توقعات خویش قرار می دهد. تجربه ها نشان داده است که در برخی از کشور ها، اشخاص زورمند خانواده، برای محدود ساختن نقش سایر اعضای خانواده، از فعالیت های اجتماعی و اقتصادی سایر اعضای خانواده (به ویژه از فعالیت های زنان) جلوگیری مینمایند تا حاکمیت شان صدمه نبیند.
در این باره بیشتر بخوانید: عوامل و پیامد های اعمال خشونت در خانواده (بخش اول)
هرگونه کپی برداری با ذکر نام دکتر سلام و لینک دهی مستقیم مجاز است