اکثر والدین برای آموزش ریاضی و مسائل پیچیده آن به فرزندان خود به روش های مختلفی متوصل می شوند اما والدین باید به این نکته توجه داشته باشند که برای آموزش ریاضی به فرزندان خود باید روشی را انتخاب کنند تا در کودکان شوق و اشتیاق ایجاد کند و او را از ریاضی دلزده نکنند.
انگیزه ی يادگیری را با نشان دادن كاربرد گسترده ریاضی در زندگی روزمره و اینكه خود اولیا احساس منفی خود را از ریاضی به كودك القا نكنند ، می توان قوی تر ساخت.
۱-از کودکان بخواهید هنگام تهیه مواد لازم برای غذا به شما کمک کنند
پدر و مادر ها می توانند به منظور آشنایی فرزندان با مفاهیم وزن، حجم و نسبت از آن ها بخواهند تا با استفاده از ظروف مخصوص اندازه گیری به مقدار لازم برنج یا مایعات برای آن ها بیاورند.
۲-با کودکان وارد معامله شوید.
بازیهای خریدوفروش با مقدارهای مختلف پول کودک را با مفهوم پول و محاسبه آن آشنا میکند. بازیهایی مثل مونوپولی هنوز برای بسیاری از اولیا و کودکان جالب است. یک بازی دیگر هم پیشنهاد میشود اینکه با کمک یک تاس اعداد، اعضای خانواده عددی را بین یک و شش به دست میآورند و برابر آن سکه معینی مثلاً ۲۰۰ تومانی دریافت میکنند، وقتی مجموع سکهها به رقمی قابل تعویض رسید، آن را با اسکناس یا سکه پرارزشتر معاوضه میکنند. وقتی بودجه فرضی تمام شد، کسی که بیشترین میزان پول را به دست آورده است، برنده میشود. در مثالی دیگر میتوان کودک را با بودجهای معین برای خرید لوازم یک وعدهغذا بهحساب دعوت کرد و دید که چطور بودجهبندی را میآموزد و آیا حدسهای او قابل انجام است؟ اگر چنین بود بر همان اساس خرید انجام بشود.
۳-جابجایی وسایل را به آنان بسپارید.
از کودک بخواهید وزن اشیا، لوازم منزل، کتاب و … را حدس بزند. خود شما هم حدس بزنید و بعد با ترازو تعیین کنید که کدامیک نزدیکتر حدس زده است. جایزه میتواند این باشد که هرکس اشتباه گفت زحمت حمل وسیله به گردنش بیافتند.
۴-جمعکردن.
یک روش دیگر جمع زدن اندازه قد یا وزن اعضای خانواده است تا معلوم شود درمجموع قد یا وزن خانواده شما چقدر است. این روش برای تمرین جمع اعداد سه یا دورقمی مناسب است. بعد این مجموع وزن یا قد را با سایر چیزها مثل وزن یک ماشین یا قد یک ساختمان مقایسه کنید.
۵-کاملاً جدی و در موقعیتهای جدی از او ساعت را بپرسید.
یک ساعت عقربهای برای کودک تهیه کنید. گاهی از او سؤالاتی در مورد زمان بپرسید مثلاً:«برای خوردن عصرانه تا ساعت ۴ چند دقیقه دیگر مانده است؟»
۶-جلوی کودک حسابوکتاب کنید.
با صدای بلند حساب کردن در منزل یا فروشگاه که روند محاسبه را به کودک نشان میدهد نیز روش مؤثری است مثلاً وقتی کودک از شما تقاضای شیرینی میکند با گفتن اینکه: « خوب! اگر از این پنج شیرینی یکی را تو بخوری و یکی هم خواهرت بخورد برای من و پدرت چند تا باقی میماند؟» از او بخواهید که او هم با صدای بلند حسابش را به شما بگوید. مهمتر از جواب درست یا نادرست او روالی است که او برای رسیدن به جواب استفاده میکند.
شما می توانید با انجام همین چند کار ساده ریاضی را به کودکان خود آموزش دهید.
مراحل آموزش مفاهیم ریاضی
آموزش مفاهیم ریاضی در سه مرحله به شرح زیر ارائه میشود.
مرحله آموزش مجسم (آموزش به وسیله اشیا)
مرحله آموزش نیمه مجسم (به وسیله تصاویر و اشکال)
مرحله مجرد (آموزش به نمادهای ذهنی)
مرحله آموزش مجسم (آموزش به وسیله اشیا):
این مرحله اساسیترین مرحله آموزش محسوب میشود. فرد آموزش دهنده مفاهیم ریاضی را با استفاده از اشیای مختلفی که در محیط آموزشی وجود دارد، به شیوه ای عینی و محسوس به کودک ارائه میکند.
مرحله نیمه مجسم (آموزش به وسیله تصاویر و اشکال):
در مرحله نیمه مجسم، فرد آموزش دهنده به منظور استمرار و پیشرفت یادگیری، مفاهیم را در قالب تصاویر و با استفاده از الگوهای گوناگون به کودک ارائه میدهد.
مرحله مجرد (آموزش به وسیله نمادهای ذهنی):
این مرحله بر شناخت کودک تکیه دارد. پس از آموختن مفاهیم با استفاده از اشیا، اشکال و تصاویر فرد آموزش دهنده سعی دارد بین اشیای عینی از یک سو و تصاویر همان اشیا از سوی دیگر رابطهای ایجاد کند.
در این مرحله، کودک تصویر شیء را به جای خود شیء در نظر میگیرد. بدین ترتیب، شیوه آموزش از حالت عینی و مجسم به سوی مفاهیم ذهنی سوق پیدا میکند و تصاویر جای اشیا را میگیرند. سپس علائم به جای تصاویر مینشینند و در نتیجه، آموزش از مرحله مجسم به نیمه مجسم و در نهایت، به مفاهیم ذهنی سیر میکند.
برخی روشهای آموزش مفاهیم ریاضی
به منظور آموزش برخی از مفاهیم ریاضی و یا هر نوع مفهوم دیگر، فرد آموزش دهنده میبایست ابتدا در کودکان انگیزه کافی ایجاد کند. این هدف میتواند با تعریف یک داستان مربوط به واحد کار انجام شود. در کلاسهای پیش از دبستان ساعت خاصی به ریاضی اختصاص ندارد.
بنابراین، فرد آموزش دهنده سعی میکند در خلال آموزش های دیگر، مفاهیم ریاضی را به صورت عینی و ملموس آموزش دهد و برای انتقال هر چه بهتر این مفاهیم از هر آنچه در اطراف خود دارد استفاده میکند تا کودکان از مفاهیم ریاضی تصوری دور از ذهن نداشته باشند و بین مفاهیم ریاضی و زندگی روزمره خود ارتباطی مطلوب برقرار کنند.
آموزش مفهوم داخل- خارج:
فرد آموزش دهنده میتواند در داخل حیاط یک گردی بکشد و از کودکان بخواهد که به داخل گردی بروند و بعد، از آن بیرون بیایند.
آموزش مفهوم بالا- پایین:
فرد آموزش دهنده یک کتاب در بالای میز و یک توپ در پایین میز میگذارد. سپس از کودکان میپرسد که کتاب کجای میز است و کودکانی که از قبل مفهوم بالا و پایین را کسب کردهاند، پاسخ صحیح را ارائه میکنند.
آنگاه میپرسد: «توپ در کجای میز قرار دارد؟» کودکان پاسخ میدهند.«پایین میز.» به این طریق، کودکان دیگر نیز مفهوم بالا و پایین را فرا میگیرند و سپس نوبت به تمرین میرسد. فرد آموزش دهنده از کودکان میخواهد کتاب هایشان را بالای و کیف هایشان را پایین میز قرار دهند.
آموزش مفهوم راست و چپ:
در آغاز کار فرد آموزش دهنده باید متوجه این مسئله شود که کدام یک از کودکان راست دست هستند و کدام یک چپ دست. پس از این کار به کودکان می گوید: « اکثر افراد مداد و خودکار را در دست راست می گیرند و با همان دست می نویسند.دستی که شما با آن نقاشی میکنید راست است و دست دیگرتان چپ، ولی بعضیها هم با چپ مینویسند.»یا میگوید: «بچهها، شما که طرف پنجره نشستید سمت راست کلاس هستید و آنهایی که سمت در نشستهاند، سمت چپ کلاساند. پس پنجره سمت راست شماست و در، سمت چپ شما.»