diabete-1

در یک تحقیق  مشاهداتی  20 ساله برروی بیماران مبتلا به دیابت  نوع 1 معلوم شد  که افسردگی ارتباط متضادی  با بقاء  این بیماران  دارد.دکتر Fickleyاز کالج  پتیزبورگ بر این باور است که  در بسیاری از تحقیقات  به ارتباط افسردگی و مرگ ومیر در بین اشخاص مبتلا به دیابت نوع 2 انجام  شده است  ولی تحقیقاتی از این نوع بروی بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 کمیاب است.

در مطالعه ی  دوم، مشخص گردید رفتار درمانی برای درمان  اضطراب یا زجر دیابتdiabetes distress– نگرانی، ترس از ابتلا به یک بیماری مزمن و پیشرونده – در کاهش علائم افسردگی در بزرگسالان مبتلا به دیابت نوع  2 موثر است.

دکتر polonskyاز موسسه ی Behavioral Diabetesدر دانشگاه  کالیفرنیا دریک کنفرانس مطبوعاتی  اظهار داشت که “ترکیب افسردگی و دیابت” واقعاً یک ترکیب خطرناک و سمی است، بیماران درمواجه شدن  با نوسانات قند خون ممکن است نگران عوارض ثانویه ی  دیابت  باشند و احساس ناتوانی  و عجز کنند. آنها احساس  می کنند  اتفاقات  بدی در حال وقوع است و نمی توانند  برای مقابله با آن هیچ کاری انجام دهند.

با درنظر گرفتن نتایج هر دو تحقیق، پزشکان امیدوارند  با درمان  افسردگی  یا اضطراب و زجر دیابت بتوانند  راه موثر و قدرتمندی از طریق تمرکز بر  تجربیات  احساسی در دیابت  بیابند  که نتایج شگرفی در بر داشته باشد.

خانم دکتر Fickleyمی گوید: پیش از این، در مطالعات  کمی به مسئله ی افسردگی  ودیابت  نوع  1 پرداخته شده است. دریکی از مطالعات  به ارتباط  استفاده از داروهای ضدافسردگی  با خطر مرگ  در زنان اشاره  شده است.

دکتر Fickleyدر مطالعه ی اپیدمیولوژی عوارض دیابت دردانشگاه  پتیزبورگ شرکت داشت در آن  تحقیق ارتباط  علائم افسردگی  با بیماریهای قلبی عروقی مشخص  گردید.

در مطالعه ی دوم این گروه، افراد مبتلا  به دیابت نوع  1 که بیماری آنها بین سالهای 1950 تا 1980 تشخیص داده شده بود  به مدت  20 سال تحت پیگیری  و بررسی  قرار گرفتند.

 آنالیز  بروی 458 شرکت کننده  (تعداد مساوی مرد و زن) در این تحقیق به مدت 20 سال انجام گردید این کار به منظور  بررسی تغییر همه ی علل مرگ ومیر  با تغییر علائم  افسردگی  در طول زمان  انجام شد. در طی این مدت  94 مرگ اتفاق افتاد (20.5درصد) که اکثراً در میان  بیماران با بیشترین  علایم  افسردگی  گزارش  شد. خطر مرگ  در کسانی که نمره ی 16 یا بالاتر از مقیاس پرسشنامه ی افسردگی Beckman(معیاری برای افسردگی  بالینی) داشتند در مقایسه  با بیماران  غیر افسرده ، 2.87برابر درطول 20 سال پیگیری افزایش داشت.این نتیجه پس از کنترل فاکتورهایی نظیر سن، جنسیت، استعمال سیگار، میزان کلسترول و فشارخون بالا(P<.001) بدست آمد.

 علاوه بر این ، برخلاف یکی از مطالعات  انجام شده، ارتباط بین افسردگی و مرگ زود هنگام  درمردان و زنان  مشابه بود.

در مطالعه ی دوم، پرفسور Fickleyاستاد خانواده و پزشکی  اجتماعی در دانشگاه کالیفرنیا  و نویسنده ی تحقیق بروی بیماران مبتلا  به دیابت نوع  2 می گوید: معلوم نیست که آیا  افسردگی  در بیماران  مبتلا به دیابت نوع  2 باید به عنوان  یک بیماری روانی همراه در نظر گرفته شود یا به عنوان  بخشی از یک تجربه ی گسترده تر از اضطراب و زجر  دیابت  مطرح گردد. درحال حاضر توجه بسیار زیادی  به پیشگیری از افسردگی  در بیماران مبتلا به دیابت می شود. علایم  افسردگی با خود مدیریتی ضعیف بیماری دیابت، کنترل  ضعیف  گلایسمیک، افزایش هزینه های مراقبت های بهداشتی و فهرست بی پایانی از عواقب منفی همراه است.

دکتر  Fisherوگروهش به بررسی تأثیر درمانهای ویژه  برای کاهش  اضطراب دیابت و تأثیر آن بر کاهش علایم افسردگی پرداختند. آنها بطور تصادفی 392 فرد مبتلا به دیابت  نوع 2 را که 21 سال و بیشتر سن داشتند و به اضطراب  متوسط  دیابت  مبتلا بودند، در 3 مداخله ی رفتار درمانی  شرکت دادند: 1- برنامه ی  حمایتی  و آموزشی دیابت ، 2- برنامه ی  خود مدیریتی  دیابت  با کمک اینترنت و یا 3-  برنامه ی اینترنتی  همراه با درمان حل مشکل.

درشروع  تحقیق ودرماه های چهارم و دوازدهم ، شرکت کنندگان با مقیاس اضطراب دیابت مورد بررسی قرار گرفتند. بیماران به 8 مورد  در پرسشنامه ی  سلامت (PHQ)برای تعیین علایم افسردگی  پاسخ دادند.

نتایج بسیار خشنود  کننده بود  بیمارانی  که در شروع  تحقیق بر اساس پرسشنامه ی سلامت (PHQ)نمره ی 10 یا بالاتر داشتند و به عنوان  بیمارانی با علایم  افسردگی متوسط شناخته می شدند پس از 4 و 12 ماه شرکت درهر سه  مداخله ی رفتار درمانی  اضطراب  دیابت ، دیگر از این  رده بندی خارج شده  و علایم  افسردگی  در آنها  کاهش یافته بود.

کاهش قابل  توجهی در اضطراب دیابت و افسردگی  در هر 3 برنامه ی  رفتار درمانی  پس از 4 و 12 ماه مشاهده گردید. از 56 شرکت کننده  که در شروع  تحقیق نمره ی (PHQ)آنها بین  10 تا 14.9 بود(14.3درصد از  افراد شرکت کننده)، نمره ی (PHQ)به ترتیب در 78.6و  83.9درصد از این افراد پس از 4 و 12 ماه به زیر 10 تقلیل یافت. دکتر فیشر می گوید: این یافته ها  نشان می دهد  که افسردگی در بزرگسالان مبتلا به دیابت نوع 2 تنها می تواند  با مداخلاتی که تمرکز  آنها فقط بروی کاهش اضطراب و زجر دیابت  است، کاهش یابد.

شواهد نشان می دهد  بسیاری از آنچه که برچسب افسردگی در این بیماران  به آن زده  می شود تنها یک  اضطراب  و پریشانی برای مبارزه  با یک بیماری  مزمن ناخواسته  است، نه یک بیماری روانی همراه.

منبع-http://diabetestma.org