حرص خوردن,حرص و جوش,عصبانیت و.. تمامی اینها شما را مستعد ابتلا به بیماری ام اس می کنند،استرس و فشارهای عصبی بر بروز و تشدید بیماری ام.اس نقش بسزایی دارند
یک کارشناس ارشد روانپرستاری با تاکید بر ضرورت یادگیری مدیریت استرس در زندگی روزانه توسط مردم و بویژه بیماران مبتلا به ام.اس، هشدار داد: استرس یکی از مهمترین فاکتورهای بروز و پیشرفت ام.اس به شمار می رود. بطوریکه دیده شده افرادی که در زندگی انسان هایی مضطرب، عصبی و پراسترس بودند، در مقایسه با سایر افراد بیشتر به این بیماری مبتلا شده اند.
ترم آخر تحصیلم بود که مور مور شدن دستانم شروع شد. کم کم این احساس، زیاد شد و به پاها و سینه حتی شکم و صورتم هم رسید. مور مور شدن دست چپم از همه جا بیشتر بود و از آنجا که من چپ دست هستم، ادامه این حالت به حدی رسید که دیگر نوشتن برایم خیلی سخت بود و عملا نمی توانستم خودکار را به دست بگیرم. به پزشک عمومی مراجعه کردم؛ پس از گرفتن فشار خون، شرح حالم را پرسید، گفتم: این روز ها استرس و فشار عصبی خیلی زیادی داشتم و خیلی هم برای پایان نامه دانشگاهم کار کردم. خلاصه اینکه بعد از انجام آزمایش های خون متعدد و عکسبرداری، دکترم گفت که به ام.اس مبتلا شدم و عمده عللش به فشار عصبی و اینکه آدم پر استرسی هستم، بر می گردد. از آن روز به بعد هر زمان هم که در محیط های پر تنش و شرایط پرفشار عصبی قرار می گیرم، بیماری ام عود می کند و حملات ام.اس بیشتر به سراغم می آید.
آنچه که خواندید، بخشی از خاطرات یک بیمار مبتلا به ام.اس بود و طرح آن در این گزارش تاکیدی است بر نقش استرس و فشارهای عصبی بر بروز و تشدید بیماری ام.اس یا مولتیپل اسكلروزیس، از زبان یک بیمار مبتلا.
همه ما این جمله زیبای سهراب را شنیده ایم، «تا شقایق هست، زندگی باید کرد»؛ زندگی اگرچه با مرارت هایی همراه است اما تنها فرصتی است که به ما داده شده، نعمتی ناب و تکرار ناشدنی که گاهی بی توجه به این حقیقت، عرصه آن را بر جانمان تنگ میکنیم. اگر قرار باشد، خاطر خود را با مسائل پیش و پا افتاده ای مثل دعوا برای جای یافتن جای پارک، رانندگی بد دیگران، قضاوت نابجای اطرافیان و دوستان یا بحث سر هر موضوع کوچکی که غیر از فاصله انداختن میان ما و دوستانمان نتیجه ای در بر ندارد، پریشان کنیم و این موضوعات ساعت ها و حتی روزها فکر ما را درگیر کند، آنگاه تنها چیزی که به ازای این موارد دریافت می کنیم از دست دادن سلامت جسمی و روحی و یا ابتلا به انواع بیماری های ناشی از استرس به ویژه ام.اس خواهد بود. آمار 70هزار نفری از مبتلایان به ام.اس در کشورمان، آمار کمی نیست. اگر بدانیم، قربانی بعدی این بیماری ممکن است خود ما باشیم و با کمی تامل در این موضوع و تاثیر چشمگیر استرس و فشارهای عصبی بر این بیماری بیاندیشیم، آنگاه درمی یابیم تغییر سبک زندگی به شیوه ای سالم و دور از مخاطره، پرهیز از رفتارهای پرتنش، مصرف دخانیات و حضور در محیط های استرس زا نه یک توصیه بلکه یک ضرورت برای همه ما در جامعه امروز به شمار می رود.
اغلب بیماران مبتلا به ام اس را جوانانی با سنین بین 20 تا40 سال تشکیل می دهند و به گفته متخصصان مغز و اعصاب، استرس علاوه بر بروز این بیماری موجب تشدید آن در مبتلایان می شود، لذا به منظور فراگیری شیوه های کنترل استرس در زندگی روزمره و مدیریت آن در مبتلایان به ام اس با دکتر هایده نکته دان، کارشناس ارشد روان پرستاری و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران به گفت و گو نشستیم.
دکتر نکته دان اظهار کرد: بیماران مبتلا به ام.اس بنا به اینکه در چه مرحله ای قرار داشته و چه مهارت هایی را پیش از ابتلا به این بیماری در زندگی عادی خود کسب کرده اند، می توانند در اجرای برنامه خود مراقبتی موفق باشند یا دچار مشکل شوند؛ بطوریکه ناتوانی در این برنامه می تواند مزید بر علت شده و بیماریشان را سخت تر کند لذا توجه به این مساله ضرورت بسیار دارد.
وی افزود: بطور کلی ام.اس تمام سیستم های بدن را درگیر کرده و بنا به شدت و ضعف این درگیری، عوارض مختلفی را در افراد بیمار ایجاد می کند. این بیماری خود ایمنی که در نقص سیستم های حرکتی، عصبی و عضلانی بدن تاثیرگذار است، اثرات بسیاری همچون ضعف بینایی و معلولیت بر روی بیماران ام. اسی باقی می گذارد. اطلاعاتی که این افراد از بیماری خود دارند و تا چه میزان قادر به مدیریت آن هستند و اینکه چگونه آن را پذیرفته اند همگی می تواند روی نحوه کنارآمدن آنها با مشکلات موثر باشد. در غیر اینصورت یک نوع استرس بیمارگونه فارغ از خود بیماری و حاصل عدم درک حقیقت بیماری، دامنگیر این مبتلایان خواهد شد که شیوع موارد خودکشی در میان بیماران مبتلا به ام.اس ناشی از این مساله است.
مدیر گروه دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران، با اشاره به نقش پر اهمیت گروه های حمایتی در وضعیت بیماران مبتلا به ام.اس، گفت: در مرحله اول که تشخیص ام.اس قطعی می شود، خیلی مهم است که گروه های حمایت های پزشکی، اجتماعی و خانوادگی متخصص این مبتلایان را برای قبول بیماریشان، پوشش دهند. هنگامی که این افراد مرحله بحران را پشت سر گذاشته و هضم واقعیت بیماری برایشان اتفاق افتاد؛ افکاری پیرامون وضعیت آینده خود با پیشرفت بیماری به ذهنشان هجوم خواهد آورد و در این مرحله اطلاع رسانی و آگاهی بخشی کامل درخصوص بیماری بمنظور کاهش استرس آنها کمک کننده خواهد بود.
وی ادامه داد: اگر آگاهی فرد افزایش یابد و بداند محدوده عملکرد شخص خود از نظر مراقبت و کنترل بیماریش نقش بسیار مهمتری از تیم پزشکی دارد و این را به عنوان یک مسوولیت بپذیرد که خود برنامه زندگی اش را مدیریت کند، بالطبع قادر خواهد بود از استرس هایی که به عنوان یک فاکتور مهم ام.اس می تواند او را از پا درآورد، پیشگیری کند.
دکتر نکته دان با بیان اینکه در مراحل اولیه ام.اس، مشکلات معلولیت و این جور مسایل آنچنان به سراغ بیماران نمی آید و فقط مشکلات روحی و روانی ناشی از این بیماری در این مقطع مطرح است، تصریح کرد: افزایش اطلاعات بیماران درخصوص میزان قدرت خانواده در پرداخت هزینه های درمانی مورد احتیاج و اینکه آیا دولت به موقع داروها و خدمات را فراهم خواهد کرد یا خیر، درکاهش استرس مبتلایان به ام.اس بسیار موثر خواهد بود.
وی ایجاد اختلال در اجرای نقش هایی که بیماران مبتلا به ام.اس در زندگی پذیرفته اند همچون نقش مادری، پدری یا کارمندی را یکی از مشکلات عمده این افراد دانست و افزود: افزایش حمایت ها در محیط کار با پیشرفت بیماری و درگیر شدن سیستم های بیشتری از بدن، ضرورت می یابد. در این مواقع دورکاری و انجام برخی کارها در منزل می تواند از مشکلات این افراد کاسته و به آنها در پیشبرد زندگی روزمره و کاهش استرس کمک کند.
دکتر نکته دان اظهار داشت: زندگی بطور معمول استرس دارد. مدیریت استرس و پیش بینی احتمالات، مشکلات و مسائل مهارت هایی است که در زندگی معمول به آنها نیاز داریم. بیماران مبتلا به ام.اس در کنار این توانایی ها، لازم است مهارت کنترل استرس ناشی از بیماری را بیاموزند. در این راستا گروه های مددکار اجتماعی باید افرادی که ام.اس در آنها تشخیص داده شده را پیش از خروج از بیمارستان کمک کرده و آنها را با گروه های حمایتی و انجمن ها و گروه های همیار که در واقع همقطاران آنها هستند، آشنا کنند. به اشتراک گذاشتن تجربیات افراد مبتلا به ام.اس موجب کاهش استرس آنها شده و باعث می شود که این افراد راحت تر با این موضوع کنار بیایند.
وی ام.اس را بیماری بسیار پر تنشی عنوان کرد و معتقد است: براساس تحقیقات افراد عصبی و پراسترس بیشتر به این بیماری دچار می شوند. همچنین مبتلایانی که آگاهی بیشتری از بیماریشان دارند، در مدیریت استرس خود بهتر عمل می کنند. برگزاری کلاس های مدیریت استرس، اطلاع رسانی از مراکزی که خدمات ویژه این بیماران را ارائه می دهند همچون انجمن ام اس ایران، پزشکان، پرستاران و مددکاران و فراهم کردن تیم های مراقبتی، می تواند موفقیت کنترل استرس را در این افراد موجب شود.
این عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران با بیان اینکه آمار روز به روز ام.اس در کشور در حال افزایش است، هشدار داد: ام.اس یک بیماری خودایمنی است و علت آن در دنیا هنوز ناشناخته است. استرس یکی از مهمترین فاکتورهایی است که می تواند در بروز و پیشرفت ام.اس موثر باشد. بطوریکه دیده شده افرادی که مضطرب بودند در مقایسه با سایر افراد بیشتر به این بیماری مبتلا شده اند. همچنین منطقه جغرافیایی و اینکه در کجا و با چه شرایطی زندگی می کنیم در ایجاد بیماری های خود ایمنی و بویژه ام.اس دخیل است.
وی در ادامه تصریح کرد: بطور کلی تحقیقات نشان داده افراد معتقد و آنهایی که در گروه های مذهبی شرکت می کنند، احتمال ابتلا به بیماری های روحی،روانی، استرسی و پرخاشگری در آنها خیلی کمتر است. این فاکتور در بسیاری از بیماری های جسمی همچون بیماری های مزمن نیز دخیل است. بطوریکه افرادی با زمینه مذهبی و دارای ایمان واقعی در کنار اقداماتی که برای درمان انجام می دهند، به خدا توکل کرده و بقیه راه را به او میسپارند. لذا با بروز مشکلات دیگر به هم نمی ریزند و راحت تر با امور زندگی کنار می آیند؛ در نتیجه به مراتب با کم شدن استرس، بیماری های جسمی و روحی نیز در آنها کاهش می یابد.
دکتر نکته دان اطلاع رسانی مناسب را نوعی حمایت از بیماران خاص دانست و گفت: هرچه گروه های مردمی و غیر دولتی یا اصطلاحا N.G.O بیشتر باشد وضعیت بیماران مبتلا به ام.اس و حمایت جامعه از آنها بهتر خواهد بود چون دولت خیلی نمی تواند در این زمینه خدمات لازم را ارائه دهد. این گروه ها حتی اگر وسایل کمک حرکتی همچون ویلچر را فراهم و یا داروی مورد نیاز این بیماران را پوشش دهند، بار سنگینی از دوش این بیماران بر خواهند داشت.
در پایان باید گفت، همه ما هر روزه با تنش ها و اضطراب های فراوانی در فضاهای مختلف همچون جمع خانواده، دوستان، محیط کار و محیط های اجتماعی دیگر مواجه هستیم؛ اما آنچه که بیش از هر چیز باید به یاد داشته باشیم، این است که ما اگر کار می کنیم، تشکیل خانواده می دهیم یا با سایر افراد ارتباط برقرار می کنیم همه اینها برای پیشبرد یک زندگی دوست داشتنی و رسیدن به سعادت در این دنیا است. چنانچه به خاطر داشته باشیم این زندگی گذراست و همه ما روزی آن را ترک می گوییم، آنگاه علاوه بر اینکه لبخند و آرامش جای پریشانی ها و عصبیت ما را در زندگی های شهرنشینی و پرمشغله خواهد گرفت، دوستی هایمان نیز عمیق تر، کارهایمان دقیق تر و ذهنمان آرام تر خواهد بود و در نتیجه بیماری های مختلف و به خصوص ام.اس، این بیماری دوران طلایی زندگی در جوانی به سراغمان نخواهد آمد.