اسکیزوفرنی چیست؟ چگونه میتوان آن را درمان کرد؟ آیا با علائم این بیماری روانی آشنایی دارید؟ اسکیزوفرنی یک بیماری حاد و جدی روانی است که در آن، فرد ترکیبی از توهمات و خیالات بیهوده را تجربه می کند. از آنجایی که این افراد، این گونه توهمات و خیالات را با دنیای واقعی اطرافشان، مطابقت می دهند، در صورتی که شخص مبتلا به اسکیزوفرنی درمان نشود، گاهی اوقات در تشخیص واقعیت حقیقی از واقعیت تغییر یافته ای که مغزشان به آنها می گوید، با مشکل روبرو می شوند. در این مقاله از بخش روانشناسی دکتر سلام به بررسی اسکیزوفرنی می پردازیم.
اسکیزوفرنی چیست؟
اسکیزوفرنی نوعی بیماری روانی است که بر نحوه عملکرد مغز تأثیر می گذارد. این منجر به مشکلات مزمن در افکار و رفتارهای بی نظم می شود. معمولاً نیاز به مراقبت و درمان مادام العمر دارد. محققان تخمین می زنند که اسکیزوفرنی تقریباً 0.3٪ تا 0.7٪ از افراد را تحت تأثیر قرار می دهد (بین 3 در 1000 تا 7 در 1000). اسکیزوفرنی از همه پیشینه های نژادی و قومیت ها را تحت تأثیر قرار می دهد. اسکیزوفرنی در مردان کمی بیشتر از زنان شایع است.
علی رغم پیشرفت هایی که در درک و فهم علت بیماری و دوره و درمان آن صورت گرفته، اسکیزوفرنی وضعیتی است که همچنان محققان، متخصصین و کسانی که از این بیماری رنج می برند را به چالش کشیده است.. برای یک فرد عادی کنار آمدن و درک بیماری سرطان بسیار راحت تر از این است که بخواهدرفتار عجیب و غریب، توهمات، یا ایده ها و تفکرات عجیب یک فرد را با این شرط درک کرده و بفهمد. براساس گزارش موسسه ملی بهداشت روانی (۲۰۱۸ )، افراد مبتلا به اسکیزوفرنی از برخی از بزرگ ترین تعصبات، انگ ها و تبعیضات مرتبط با هر نوع بیماری روحی و روانی رنج می برند.
همانند بسیاری دیگر از اختلالات روانی، علت بروز اسکیزوفرنی هنوز بخوبی فهمیده نشده است. دوستان و خانواده معمولا وقتی از علائم و نشانه های تشخیص این بیماری آگاهی پیدا می کنند، دچار شوک و وحشت و گاهی عصبانیت می شوند. افراد، اغلب اوقات تصور می کنند که یک فرد مبتلا به روان پریشی، نسبت به فرد دیگری که دچار یک بیماری روانی جدی می باشد، غیر قابل کنترل تر است. اما این نوع تعصبات و تصورات غلط و نادرست را معمولا می توان به آسانی تصحیح کرد.
این اختلال بهتر است به عنوان یک بیماری روحی شناخته شود که نیازمند ادامه درمان به صورت مادام العمر می باشد. انجام آزمایش خون در کنار یافته های اخیر از علوم اعصاب و عصب شناسی، می تواند در یافتن درمان های بسیار موثرتر برای این بیماری که پیش از این درباره آن پیش بینی های بدی صورت می گرفت، امیدوار کننده باشد.
اسکیزوفرنی طیف گسترده ای از رفتار های غیر عادی است که باعث بروز اختلال در زندگی افراد مبتلا به این بیماری و همچنین در زندگی افراد دور و بر آنها می شود. این وضعیت می تواند بدون توجه به جنسیت، نژاد، طبقه اجتماعی یا فرهنگی به هر کسی حمله کند و معمولا اولین نشانه های این بیماری را می توان در سن 20 سالگی تشخیص داد.
با توجه به یافته سیمونه و همکارانش، میزان شیوع اسکیزوفرنی، 33/0 درصد است (بين26/0. تا51/0درصد). برآورد میانگین طول عمر 48/0درصد (بین34/0تا85/0درصد) است. انجمن روانپزشکی آمریکا، بیشترین شیوع بیماری اسکیزوفرنی را تقریبا بین 3/0 تا 7/0درصد تعیین کرده است.
نشانه های اسکیزوفرنی
دو مورد عمده از علائم اسکیزوفرنی علائم “مثبت” یا “منفی” هستند. این اصطلاحات به این که آیا برخی از علائم فکر می کنند خوب یا بد نیست، تعلق می گیرد، بلکه به نحوه ارائه علائم اشاره نمی شود.
علائم مثبت
علائم مثبت مشکلات جدی است که نباید وجود داشته باشد (مانند توهم). به این معنا که “آنها علاوه بر تجربه روزمره فردی”، “مثبت” هستند. برخی از علائم مثبت اسکیزوفرنی عبارتند از:
- توهم
- هذیان
- تفکر و گفتار بی نظم
توهم: در حین توهم، فرد چیزی را می شنود، می بیند، احساس می کند یا بو می کشد که در واقع وجود ندارد. بیشتر اوقات این اتفاق به شکل صداهای شنوایی رخ می دهد که دیگران نمی شنوند. این صداها ممکن است اطمینان بخش، تهدید کننده یا هر چیز دیگری باشد. گاهی اوقات فرد اینها را فقط به عنوان افکار مزاحم تجربه می کند، اما اغلب به نظر می رسد که از خارج از خود ناشی می شود.
هذیان: توهم اعتقادات دروغین توسط شخصی است که توسط افراد دیگر مشترک نیست. کسی که توهم دارد، دیدگاه کاملاً مشخصی از یک وضعیت دارد و با دلیل نمی توان از آن صحبت کرد. به عنوان مثال، فردی که مبتلا به اسکیزوفرنی است، ممکن است معتقد باشد که وی موضوع توطئه دولت است، یا اینکه بیگانگان در تلاشند نظارت بر فعالیت های وی داشته باشند.
گفتار بی نظم: افراد با گفتار بی نظم ممکن است درک آنها دشوار باشد زیرا جملات آنها به هم پیوسته نیست یا به دلیل این که شخص مرتباً مباحث را به گونه ای تغییر می دهد که برای شنونده معنی ندارد. با این حال، گفتار ممکن است برای فرد به شکلی که به تجربه داخلی آنها مرتبط باشد، برای فرد معنا داشته باشد.
علائم منفی
خصوصیاتی که به نظر می رسد در شخص مبتلا به اسکیزوفرنی وجود ندارد یا کاهش یافته است، علائم منفی نامیده می شوند. علائم منفی اسکیزوفرنی می تواند شامل موارد زیر باشد:
- بیان عاطفی کاهش یافته است
- عدم شروع فعالیت های هدفمند
افراد همچنین ممکن است علائم شناختی اضافی مانند دشواری در تمرکز، به یاد آوردن یا برنامه ریزی فعالیت ها داشته باشند. افراد مبتلا به اسکیزوفرنی همچنین ممکن است از خود مراقبتی ضعیف و یا در عملکرد بین فردی، مدرسه یا کار خود ضعیف باشند. همچنین پیوستن فرد به رویدادهای اجتماعی و مشارکت در روابط معنادار را برای فرد دشوارتر می کند.
نوسان علائم
علائم ممکن است دارای دوره های بدتر شدن و دوره های بهبود باشد. دوره های وخیم تر شدن علائم، شعله ور یا عود نامیده می شوند. با درمان، بسیاری از این علائم ممکن است کاهش یا از بین بروند (به خصوص علائم “مثبت”). بهبودی بیماری به دوره های شش ماه یا بیشتر گفته می شود که در آن فرد هیچ علامتی یا فقط علائم خفیف را تجربه می کند.
در مدل زیست پزشکی سنتی اسکیزوفرنی، این علائم کاملاً آسیب شناختی است. با این حال، مردم در جنبش صدای شنوایی استدلال می کنند که شنیدن صداها گاهی اوقات یک تجربه انسانی معنی دار است و نباید آن را صرفاً به عنوان نشانه بیماری دید.
سن شروع
علائم اولیه اسکیزوفرنی اغلب به تدریج ظاهر می شوند و سپس از دید دیگران شدیدتر و آشکار تر می شوند. به طور معمول، علائم اسکیزوفرنی ابتدا بین سنین نوجوانی و اواسط دهه 30 فرد مشاهده می شود. اما گاهی اوقات علائم زودتر یا دیرتر ظاهر می شوند. در خانمها، علائم در سنین بالاتری نسبت به مردان شروع می شود.
تغییرات در مغز
دانشمندان در حال یادگیری در مورد چگونگی تأثیر اسکیزوفرنی بر مغز هستند، زیرا این بیماری با تعدادی از تغییرات در عملکرد مغز همراه است. این تغییرات مغزی نشانگر علائم خاص این بیماری است. در زیر برخی از مناطق مغز تصور می شود که عملکرد اسکیزوفرنی را مختل کرده است:
- لوب تمپور متوسط (ایجاد مشکل در کار حافظه)
- لوب تمپورال برتر (ایجاد مشکل در پردازش اطلاعات شنوایی)
- لوب پیشرونتال (ایجاد مشکل در تصمیم گیری و مهار مشکلات)
تشخیص علائم و نشانه های این بیماری نسبتا آسان است، زیرا از رفتار های معمولی و عادی فرد، کاملا متمایز هستند. برای تشخیص این بیماری، فرد باید حداقل از یکی دو مورد زیر، حداقل به مدت یک ماه رنج برده باشد:
- توهم
- خیال و افکار بیهوده
- سخنان بی ربط یا گفتن سخنانی که به سرعت تغییر موضوع می دهند و تداوم زیادی ندارند.
- مشکلات رفتاری مانند هیجان و پریشانی غیرقابل توضیح و یا حماقت و اسکیزوفرنی کاتاتونیک (نوعی اختلال حرکتی)
بروز علائم منفی که با کمبود بیان احساسات و یا فقدان فعالیت های هدفمند مشخص می شود. از قبیل به تنهایی نشستن و نداشتن علاقه برای رفتن به محل کار، مدرسه یا مشارکت در هر گونه فعالیتی.
توهمات باورهایی هستند که تغییر نمی کنند، حتی زمانی که فرد شواهدی را ارائه می دهد و این باورها براساس واقعیت نیستند. افراد می توانند توهمات متفاوتی داشته باشند، مانند توهم شکنجه (افراد که قصد دارند به من آسیب برسانند)، توهم ارجاعی (افراد پیام های سری را برای من می فرستند)، توهم خود بزرگ بینی (من ثروتمند و معروف هستم و تمام دنیا من را می شناسند)، توهم اورتومانیا (می دانم که شخصی عاشق من است)، توهم نیهیلیستی (پایان دنیا نزدیک است) و توهم جسمی (کبد من می تواند هر نوع سمی را به یک ماده بی ضرر تبدیل کند) همچنین توهم ممکن است شامل چیزهای عجیب و غریبی شود که با فرهنگی که فرد در آن رشد کرده است و واقعیات، هیچ گونه ارتباط و سنخیتی نداشته باشد.
طبق گزارش انجمن روانپزشکی آمریکا (۲۰۱۳ )، وهم و خیال چیزی است که فرد آن را با قوه ادراک خود، تجربه می کند، اما بدون وجود محرک های خارجی لازم، مانند دیدن چیزی که واقعا وجود ندارد. این تصورات غیرواقعی می توانند در هر یک از حواس پنجگانه فرد رخ دهند، اما بیشتر این توهمات،به صورت توهمات شنیداری اتفاق می افتند.
علل اسکیزوفرنی
اسکیزوفرنی وضعیتی است که محققان را به مدت چندین دهه برای یافتن اسرار خودش، دچار بهت و حیرت کرده است و آنها را از درک این بیماری، ناتوان ساخته است. این بیماری یکی از انواع بیماری های روانی است که به تلاش برای درک بهتر علل و درمان های موثرتر نیاز دارد.
اسکیزوفرنی بیشتر در خانواده هایی که عوامل خطر بالقوه ژنتیکی، بیولوژیکی و تکاملی دارند، دیده می شود.همانند بسیاری از انواع دیگر بیماری های روانی، علل این بیماری نیز پیچیده و چند وجهی است و امروزه به خوبی شناخته نشده است. درباره انتقال دهنده های عصبی مانند دوپامین، سروتونین، گلوتامات و استیل کولین GABA تحقیق و بررسی بیشتری لازم است.
تنوع نسخه های ژنتیکی نیز در درک و فهم ما از علل این بیماری اهمیت دارد. انواع خاصی از ناهنجاری های کروموزومی که شامل حذف یا تکثیر می شوند، به نظر می رسد که خطر بیشتری را برای فرد ایجاد کند. اما با اینکه علائم و نشانه های بسیاری در مورد علل بروز احتمالی این بیماری در دست می باشد،ولی محققان هنوز در مورد علت دقیق آن مطمئن نیستند.
اسکیزوفرنی رسما توسط یک متخصص بهداشت روانی، مانند روان پزشک، روانشناسی و یا مددکار اجتماعی تشخیص داده می شود. تشخیص معمولا در اوایل بلوغ انجام می شود، یعنی زمانی که فرد اولین نشانه های روان پریشی خود را تجربه می کند که اغلب شامل توهم و یا افکار بیهوده است. علل اسکیزوفرنی پیچیده است و کاملاً درک نشده است، اگرچه تحقیقات نشان دهنده عوامل خطر خاصی است.
ژنتیک
به نظر می رسد ژنتیک در کسانی که اسکیزوفرنی دارند نقش دارند. در صورت به ارث بردن تغییرات ژن های خاص (بخشی از DNA) از والدین، احتمال بیشتری برای ابتلا به اسکیزوفرنی وجود خواهد داشت. افرادی که با اسکیزوفرنی رابطه نسبی دارند، خطر ابتلا به اسکیزوفرنی یا اختلال مرتبط با آن مانند اختلال اسکیزوافکتریک را تا حدودی افزایش داده اند.
دوقلوهای همسان (که دارای DNA یکسان هستند) بیشتر از دوقلوهای برادری (که چنین کاری ندارند) اسکیزوفرنی دارند. این بدان معنی است که ژنتیک احتمالاً از طریق چندین ژن مختلف در ایجاد اسکیزوفرنی نقش دارد.
عوامل خطر اسکیزوفرنی
اسکیزوفرنی ممکن است در افرادی رخ دهد که هیچ سابقه ای در خانواده خود ندارند. و فقط به دلیل داشتن اسکیزوفرنی در خانواده، به این معنی نیست که خودتان آن را داشته باشید.
عوامل محیطی متنوعی با افزایش خطر ابتلا به اسکیزوفرنی مرتبط است. برخی از این موارد عبارتند از:
- عوارض زایمان در بدو تولد
- عفونت سیستم عصبی مرکزی در اوایل کودکی
- ترومای کودکی
- عوامل استرس زا اجتماعی، از جمله آسیب های اقتصادی
با این حال، بسیاری از افراد مبتلا به اسکیزوفرنی هیچ یک از این عوامل خطر را ندارند.
تشخیص اسکیزوفرنی
یک آزمایش خون ساده یا اسکن مغزی وجود ندارد که ارائه دهندگان سلامت بتوانند از آن برای تشخیص اسکیزوفرنی استفاده کنند. برای تشخیص اسکیزوفرنی، یک پزشک تاریخچه پزشکی کاملی را طی می کند و معاینه پزشکی را انجام می دهد. یک پزشک باید شرایط روانی دیگری را که می تواند توهم ایجاد کند، رد کند. به عنوان مثال، افراد مبتلا به اختلال اسکیزوافیک، بسیاری از همان علائم اسکیزوفرنی را دارند، اما از نظر روحی و روانی نیز دارای مشکلات خاصی هستند. برخی از شرایط پزشکی دیگر که می تواند برخی از علائم مشابه اسکیزوفرنی را ایجاد کند عبارتند از:
- اختلالات مربوط به مواد
- دمانس
- بیماری غدد درون ریز و التهابی
- تومور مغزی
- هذیان
در بعضی موارد، ممکن است فرد برای رد شرایط دیگر مانند اینها، به آزمایش های بیشتری نیاز داشته باشد.
مسائل زمان
مدت زمان علائم نیز در تشخیص مهم است. برای تشخیص بیماری اسکیزوفرنی، فرد باید حداقل یک دوره شش ماهه علائم را نشان دهد. اگر شما یا یک دوست نزدیک کمتر از یک ماه علائم داشته باشید، ممکن است تشخیص آن چیزی باشد که به آن یک اختلال روانی مختصر گفته می شود. کسی که بیش از یک ماه این علائم را داشته باشد اما کمتر از شش ماه باشد ممکن است با چیزی به نام اختلال اسکیزوفرنیفرم تشخیص داده شود. بعضی اوقات افراد مبتلا به این شرایط علائم مداوم دارند و بعداً به طور رسمی دچار اسکیزوفرنی می شوند.
زیرگروه ها
ممکن است شما انواع مختلف اسکیزوفرنی، مانند اسکیزوفرنی پارانوئید یا اسکیزوفرنی کاتاتونیک را شنیده باشید. ارائه دهندگان سلامت روان براساس علائم مختلف خود برای تشخیص افراد مبتلا از این زیرگروه های مختلف استفاده می کردند. با این حال، در سال 2013، روانپزشکان تصمیم گرفتند از این طریق طبقه بندی افراد مبتلا به اسکیزوفرنی را متوقف کنند. آنها نتیجه گرفتند که این دسته ها واقعاً به آنها کمک نمی کنند که اسکیزوفرنی را بهتر درک کنند و به پزشکان کمک نمی کنند مراقبت بهتری از بیماران داشته باشند.
اسکیزوفرنی چگونه درمان می شود؟
در حالت ایده آل، درمان برای اسکیزوفرنی یک رویکرد چند رشته ای از یک تیم مشترک از متخصصان بهداشت را ترکیب می کند. درمان زودرس می تواند به احتمال بهبودی کامل کمک کند.
عناصر درمان باید شامل موارد زیر باشد:
- داروهای روانپزشکی
- درمان روانشناختی
- حمایت اجتماعی
بسیاری از افراد مبتلا به اسکیزوفرنی ابتدا باید برای معالجه روانپزشکی در بیمارستان بستری شوند تا پزشکان بتوانند وضعیت آنها را تثبیت کنند.
داروها
داروهای ضد روان پریشی بخش مهمی از درمان بیماری اسکیزوفرنی را تشکیل می دهند. این داروها به کاهش علائم اسکیزوفرنی کمک می کنند و به جلوگیری از عود کمک می کنند. داروهای ضد روان پریشی نسل اول، طبقه ای از داروهایی را توصیف می کنند که در دهه 50 تولید شدند. به اینها ضد روانپزشکی معمولی نیز گفته می شود. برخی از این موارد عبارتند از:
- هالدول (هالوپریدول)
- تورازین (کلروپرومازین)
این گروه از داروهای ضد روانپزشکی عوارض جانبی مشابهی مانند مشکلات حرکتی (معروف به علائم اکستیرپیرامیدال)،خواب آلودگی و خشکی دهان دارند.
دانشمندان بعداً گروه جدیدتری از داروهای ضد روانپزشکی ایجاد کردند، که اغلب به آن ها ضد روانپزشکی نسل دوم یا ضد روانپزشکی غیرقانونی گفته می شود. برخی از این داروهای ضد روانپزشکی موارد زیر را شامل می شوند:
- Abilify) aripiprazole)
- کلوزریل (کلوزاپین)
- Zyprexa (olazapine)
- سرووکل (کوئیناپین)
- INVEGA (پالپریدون)
این داروها معمولاً باعث مشکلات حرکتی نسبت به داروهای معمولی ضد روانپزشکی نمی شوند. با این وجود، از جمله دیگر عوارض جانبی، آنها احتمالاً باعث افزایش وزن و سایر مشکلات مربوط به متابولیسم می شوند.
به طور فزاینده، ارائه دهندگان سلامت روان نقش مهم درمان روانشناختی در پرداختن به اسکیزوفرنی را درک می کنند. به عنوان مثال، اشکال مختلف روان درمانی می تواند بسیار کمک کننده باشد. یک نوع روان درمانی به نام شناخت درمانی رفتاری به بیماران کمک می کند تا یاد بگیرند که احساسات، عملکردها و افکار ناکارآمد خود را شناسایی و تغییر دهند.
مهم نیست که چه نوع درمانی را انجام می دهید، بهتر است تا حد ممکن با پزشک یا متخصص بهداشت روان صادق باشید. به این ترتیب او می تواند در مدیریت و مقابله با علائم شما به شما کمک کند.
خانواده درمانی همچنین می تواند به بیماران و اعضای خانواده کمک کند که چگونگی کنار آمدن با این بیماری را بهتر بیاموزند. بسیاری از مبتلایان به اسکیزوفرنی نیز به آموزش مهارتهای اجتماعی احتیاج دارند که این امر می تواند به آموزش مهارتهای اساسی مراقبت از خود و اجتماعی کمک کند.
حمایت
گروه های حمایتی هم برای افراد دارای این شرایط و هم برای اعضای خانواده می توانند مفید باشند. افراد مبتلا به اسکیزوفرنی همچنین ممکن است برای یافتن کار، مسکن یا سایر انواع مسائل به کمک نیاز داشته باشند.
اهداف درمان
هدف از درمان، کمک به بیماران در رسیدن به بهبودی است. برخی از افراد در دوره طولانی بهبودی یک بیماری کاملاً پایدار دارند. ممکن است برخی علائم و عملکردها اوضاع را بدتر کرده و سبب شود پاسخ خوبی به درمان داده نشود.
دشوار است بدانید که یک فرد خاص پس از تشخیص چگونه بهبود می یابد. اما چشم انداز افراد مبتلا به اسکیزوفرنی طی سالهای اخیر با داروهای روانپزشکی بهتر و حمایت روانی و اجتماعی جامع تر بهبود یافته است.
دو نوع درمان اصلی وجود دارد که می توانند به درمان اسکیزوفرنی کمک کنند:
- داروهای ضد روان پریشی
- درمان های روانی اجتماعی
داروهای ضد روان پریشی
دارو های ضد روان پریشی، به بیمارانی که به علائم اختلالات روانی اسکیزوفرنی مبتلا هستند، کمک می کنند. برخی از افراد هنگامی که شروع به مصرف دارو می کنند دچار عوارض جانبی می شوند اما بیشتر این عوارض جانبی بعد از چند روز از بین می روند. افراد نسبت به دارو های ضدروان پریشی، واکنش های متفاوتی نشان می دهند، بنابراین مهم است که هر کدام از این عوارض جانبی به پزشک اطلاع داده شود.گاهی اوقات فرد باید قبل از پیدا کردن یک داروی مناسب، مصرف چندین داروی مختلف را مورد امتحان قرار دهد.
فرد بیمار نباید قبل از اینکه با پزشک خود مشورت کند، مصرف دارو را قطع کند. قطع ناگهانی دارو می تواند خطرناک باشد و علائم اسکیزوفرنی را بدتر کند. انتخاب داروی مناسب، مقدار دوز مصرفی دارو و برنامه درمانی، باید تحت مراقبت یک متخصص و براساس نیازهای فرد و وضعیت پزشکی او انجام شود. تنها متخصص بالینی می تواند در زمینه انتخاب دارو به بیمار کمک کند تا تصمیم بگیرد که آیا این نوع دارو، قابلیت این را دارد که خطر بروز عوارض جانبی را کاهش دهد یا خیر.
درمان های روانی اجتماعی
درمان های روانی اجتماعی، به بیماران کمک می کنند تا بتوانند با چالش های روزمره بیماری اسکیزوفرنی، مقابله کنند. این درمان ها پس از این که بیماران دارویی را پیدا می کنند، بسیار مفید هستند. نمونه هایی از این درمان ها عبارتند از:
آموزش خانواده
به تمام خانواده آموزش می دهد که چگونه با این بیماری مقابله کرده و به عزیزان خود کمک کنند.
مهارت های مدیریت بیماری
به بیمار کمک می کند تا در مورد بیماری اسکیزوفرنی، اطلاعاتش را افزایش داده تا بتواند روز به روز، آن را کنترل و مدیرت کند.
درمان رفتاری شناختی (CBT)
این درمان به بیمار، در شناسایی مشکلات و چگونگی حل آنها کمک می کند. درمان CBT بر تغییر الگو های تفکر و رفتار متمرکز می شود.
توانبخشی
به افراد کمک می کند که به محل کار یا به مدرسه بروند و به مهارت های روزمره زندگی خود دست پیدا کنند.
مشاوره همگانی
افراد را تشویق می کند تا از افراد دیگری که به بیماری اسکیزوفرنی مبتلا بوده اند و بهبودی حاصل کرده اند، کمک بگیرند.
گروه های کمک به خود
از افراد بیمار و خانواده آنها حمایت می کند
درمان سوء مصرف مواد مخدر و مصرف الکل
این درمان اغلب با درمان های دیگر اسکیزوفرنی همراه است
مراقبت های تخصصی هماهنگ (CSC)
این مدل درمان، ترکیبی است از دارو ها، درمان های روانی اجتماعی، کنترل و مدیریت وضعیت بیماری، مشارکت خانواده، و پشتیبانی از خدمات تحصیلی و اشتغال با هدف کاهش نشانه ها و بهبود کیفیت زندگی.
موسسه ملی سلامت روان (NIMH) پس از یک پروژه تحقیقاتی ابتدایی اسکیزوفرنی (RAISE)، جنبه های مختلف CSC را بررسی کرد. هدف از این تحقیق کمک به کاهش ناتوانی درازمدتی است که افراد مبتلا به اسکیزوفرنی اغلب تجربه می کنند و به آنها کمک می کنند که زندگی مولد و مستقل خود را هدایت کنند. یافته های این تحقیق نشان می دهد که CSC موثرتر از روش های معمول درمان است. CSC زمانی بیشترین تاثیر را دارد که بیمار مراقبت های ویژه ای را در مراحل اولیه بیماری دریافت می کند.
خانواده و دوستان چگونه می توانند از یکی از عزیزان خود که به اسکیزوفرنی مبتلا می باشد، حمایت کنند؟
حمایت از کسی که دوستش دارید و به اسکیزوفرنی مبتلا می باشد، دشوار است. دانستن اینکه چگونه می توانیم به کسی که اظهارات عجیب و غریب و نادرستی می کند، پاسخ درستی دهیم، دشوار است. مهم این است که درک کنیم اسکیزوفرنی یک بیماری بیولوژیکی است.
به اینگونه افراد کمک کنید تا درمان شوند و آنها را برای ادامه درمان مورد تشویق قرار دهید.
به یاد داشته باشید که باورها یا توهمات آنها، بسیار واقعی به نظر می رسند.
بدون اینکه بخواهید رفتارهای خطرناک یا نامناسب آنها را تحمل کنید، با احترام رفتار کرده و به ملایمت از آنها حمایت کنید و همدل و مهربان باشید.
در مورد اینکه آیا گروه های حمایتی در منطقه زندگی شما وجود دارند یا خیر، تحقیق کنید.
اسکیزوفرنی: ژن های مرتبط با ریتم شبانه روزی ممکن است مختل شوند
تحقیقات جدید مغز افراد مبتلا به اسکیزوفرنی را بررسی کرده و الگوهای بیان اختلال در ژنهای مرتبط با چرخه خواب بیدار را پیدا کرده است.
در سراسر جهان، اسکیزوفرنی یکی از 15 علت اصلی ناتوانی است که در حدود 1٪ از جمعیت جهان را تحت تأثیر قرار داده است.
طبق برخی تخمین ها در ایالات متحده ، ممکن است کمی بیش از 1٪ از بزرگسالان، حدود 3 میلیون نفر ، مبتلا به اسکیزوفرنی باشند.
این بیماری باعث علائم مختلفی از جمله اختلال در روند تفکر، احساسات و رفتارهای اجتماعی شود. افراد مبتلا به اسکیزوفرنی نیز غالباً دچار بی خوابی و اختلال در چرخه خواب می شوند.
تحقیقات جدید به پیوند بین ریتم های شبانه روزی – که به تنظیم چرخه روز و شب – و اسکیزوفرنی کمک می کند، توجه کرده اند.
ریتمهای شبانه روزی برای بیان ژن و ریتم هایی که ژن ها توسط آنها روشن و خاموش می شوند دارای پیامدهایی است.
مطالعه جدید نشان می دهد که زمان بیان ژن به طور قابل توجهی در مغز افرادی که مبتلا به اسکیزوفرنی هستند ، مختل می شود.
کالین مک کلون، استاد روانپزشکی در دانشگاه پیتسبورگ، پنسیلوانیا، نویسنده ارشد این مطالعه است. پروفسور مک کلونگ و همکاران یافته های خود را در مجله Nature Communications منتشر کردند.
مطالعه ساعت بیولوژیکی در مغز
پروفسور مک کلونگ و تیم داده های بیان ژن پس از مرگ 150 نفر را به دست آوردند که 46 نفر از با اسکیزوفرنی زندگی کرده بودند. افراد مرده مورد مطالعه جوانتر از 65 سال سن داشتند و محققان به زمان مرگ دسترسی داشتند.
به طور خاص، محققان به بیان ژن در قشر پشتی مغز، یک ناحیه مغز درگیر در شناخت و حافظه توجه کردند.
اصطلاح “ریتم شبانه روزی” توصیف “تغییرات جسمی، روحی و رفتاری است که از یک چرخه روزانه پیروی می کنند”.
ریتمهای شبانه روزی ارتباط نزدیکی با “ساعت بیولوژیکی” دارند، که به “دستگاه زمانبندی ذاتی ارگانیسم متشکل از مولکول های خاص (پروتئین ها) که در سلول ها در سراسر بدن تعامل دارند” ارتباط دارد.
بیان ژن رفتار این پروتئین ها را تنظیم می کند. بنابراین، بعضی از ژن ها در شب روشن می شوند، در حالی که برخی دیگر در طول روز چنین کاری می کنند.
در مطالعه حاضر، پروفسور مک کلونگ و تیم او ریتم هایی را که توسط آنها بعضی از ژن ها در مغز افراد مبتلا به اسکیزوفرنی روشن و خاموش می شوند، بررسی کردند و این ریتم ها را با آنهایی که در مغز افرادی که این بیماری را نداشتند مقایسه کردند.
از آنجا که آنها می دانستند که آیا مردم در طول روز یا شب فوت کرده اند، محققان می توانند یک روش آماری برای آشکار کردن الگوهای ریتمیک بیان ژن را ابداع کنند.
چگونه ریتمیک ژنی با وجود اسکیزوفرنی مختل می شود
محققان در مغز مبتلایان به اسکیزوفرنی اختلالی در ریتمیک بیان ژن مشاهده کردند.
برخی از این اختلالات عملکرد میتوکندری ها را تحت تأثیر قرار داده اند – اندامک های کوچک و ایجاد انرژی در داخل سلول. این ژنها ریتمیسم به دست آورد، در حالی که ژنهای درگیر در التهاب آن را از دست دادند.
نویسنده ارشد این مطالعه، یافته ها را با استفاده از قیاس توضیح می دهد. او می گوید: “در یک خانه معمولی – مانند یک مغز سالم – بیایید بگوییم که چراغ ها در شب روشن می شوند، اما یخچال باید همیشه روشن باشد.”
“آنچه که دیدیم اینست که در مغز متاثر از اسکیزوفرنی، چراغ ها در تمام روز روشن هستند و یخچال و فریزر در شب خاموش می شود.”
علاوه بر این، هنگامی که محققان فقط فعالیت مغز افرادی را که در طول روز فوت کرده بودند، مورد بررسی قرار دادند، هیچ تفاوتی بین افراد مبتلا به اسکیزوفرنی و افراد بدون آن مشاهده نشد. با این حال، در افرادی که شب هنگام فوت کرده بودند، تفاوتهای چشمگیری پیدا کردند.
رهبر مطالعات و استادیار روانپزشکی در دانشگاه پیتسبورگ، ماریانا سنی، توضیح می دهد: “اگر فقط نگاه می کردیم که ببینیم یخچال در طول روز روشن است، ما هیچ تفاوتی نمی بینیم، اما شب ها این تفاوت وجود دارد. ”
نویسندگان با تأکید بر اهمیت این یافته ها، اظهار داشتند که تحقیقات در مورد ریشه های ژنتیکی اسکیزوفرنی باید به ریتم های شبانه روزی توجه بیشتری کند.
مقابله با اسکیزوفرنی
افرادی که به اسکیزوفرنی مبتلا هستند، می توانند با چالشهای گوناگونی روبرو شوند. یادگیری نحوه پیمایش این موانع احتمالی، بخش مهمی از زندگی کامل و کنترل علائم است.
مقابله عاطفی
فرد مبتلا به اسکیزوفرنی ممکن است بعضی اوقات احساس اضافی بودن کند ، خصوصاً وقتی از تشخیص جدید خود مطلع می شوید و روند درمان را شروع می کنید. انتظار می رود چالش ها هیجانی باشد و مهم است که به خودتان فرصت دهید تا یاد بگیرند که چگونه عواطف خود را بطور مؤثر تنظیم کنند. از طریق مشاوره و پشتیبانی همسالان، می توانید راه های مدیریت تجربیات عاطفی خود را به روش های سالم یاد بگیرید.
مقابله اجتماعی
حمایت اجتماعی از همسالان، خانواده و دوستان بسیار مهم است زیرا یاد می گیرید که چگونه با موفقیت با اسکیزوفرنی زندگی کنید. ممکن است مواقعی وجود داشته باشد که گفتن به دیگران در مورد شرایط شما دشوار باشد، به خصوص اگر احساس می کنید ممکن است توسط دیگران مورد قضاوت قرار بگیرید. آگاهی از شرایط شما، و بیان تجربیات شما، می تواند به دیگران کمک کند تا آنچه را که شما نیاز دارید، و چگونه می توانند به شما کمک کنند درک کنند.
افسانه ها
برخی افراد وضعیت اسکیزوفرنی را درک نمی کنند. ممکن است خودتان برای دیگران چیزهایی راجع به شرایط خود توضیح دهید. برخی تصورات غلط رایج یا اسطوره ها در مورد اسکیزوفرنی مواردی مانند زیر است:
- یعنی داشتن شخصیت های متعدد
- تشخیص بسیار نادر است
- این وضعیت منجر به رفتار خشونت آمیز می شود
- همیشه به مرور زمان بدتر می شود
واقعیت این است که تجربه هر فرد با اسکیزوفرنی متفاوت است. اگرچه معیارهای بالینی خاصی وجود دارد که برای تشخیص آنها باید رعایت شود، هر فرد می تواند تجربیات متفاوتی با انواع علائمی که دارد، داشته باشد، میزان پیشرفت علائم با گذشت زمان یا رفتن به بهبودی و نحوه پاسخ آنها به درمان مواد و روش ها متغیر است.
اسکیزوفرنی در کودکان
اگرچه نادر است، اما شروع اسکیزوفرنی در کودکان 13 سال یا بالاتر ممکن است رخ دهد. تخمین زده می شود که اسکیزوفرنی دوران کودکی حدود یک درصد از جمعیت آمریکا را تحت تأثیر خود قرار داده است. تشخیص بیماری در کودکان می تواند بسیار مشکل باشد، زیرا کودکان می توانند به سختی درک کنند و توصیف تجربیات خود را برای دیگران مشکل است. به همین دلیل، سؤال از فرزندتان در مورد علائم ممکن است خیلی مفید نباشد. در صورت مشاهده مواردی از قبیل موارد زیر ممکن است بخواهید با پزشک فرزند خود مشورت کنید.
- مراسم خوردن عجیب و غریب
- رفتارهای غیرمعمول
- ایده های عجیب و غریب
- انزوای اجتماعی
- تغییر چشمگیر عملکرد دانشگاهی
برای مراقبان
مراقبت از یک فرد عزیز با اسکیزوفرنی می تواند چالش برانگیز باشد. یکی از مهمترین مواردی که می تواند به شما کمک کند آموزش خود در مورد شرایط و تجربیاتی است که افراد مبتلا به اسکیزوفرنی اغلب با آن روبرو هستند. جمع آوری اطلاعات می تواند به ما کمک کند تا یاد بگیریم که در طول راه چه انتظاری داریم، و ممکن است در این فرآیند چه چیزی مورد نیاز فرد عزیز ما باشد. و چگونه می توانیم به بهترین وجه به او کمک کنیم.
حمایت برای مراقبت از مراقبان می تواند به همان اندازه برای شخصی که با این شرایط زندگی می کند، مهم باشد. محیط های پشتیبانی گروهی فرصت هایی را برای ارتباط با دیگران فراهم می آورند که می توانند با چالش ها در ارتباط باشند و در جشن پیروزی ها به شما بپیوندند. همچنین ممکن است متوجه شوید که افراد در مورد روشهای جدید درمانی یا پیشرونده و منابع دیگری که می توانند به دوست شما کمک کنند، اطلاعات مفیدی را به اشتراک گذاشته اند.
از درخواست کمک نترسید. مراقبان می توانند احساس مسئولیت کنند و آنقدر وقت خود را صرف مراقبت از دیگران کنند که از مراقبت از خود غافل شوند. با مراجعه به گروه پشتیبانی، یک ارائه دهنده خدمات روانی یا منابع دیگر می توانید به خود این امکان را دهید فضایی برای به اشتراک گذاشتن تجربیات خود و پردازش احساسات داشته باشید.
اسکیزوفرنی اغلب یک بیماری دشوار برای درمان کامل است، اما امید وجود دارد. از طریق درمان چند جانبه و مداوم، بسیاری از افراد مبتلا به اسکیزوفرنی تشخیص داده می شوند که از بسیاری از علائم بیماری بهبود می یابند. افراد مبتلا به اسکیزوفرنی برای داشتن بهترین زندگی و زندگی کامل و فعال، نیاز به حمایت خانواده و اعضای جامعه دارند.
اگر شما یا یکی از اعضای خانواده تان مبتلا به اسکیزوفرنی شده اید، بدانید که این تقصیر شما نیست. همچنین بدانید که افراد زیادی برای کمک به افراد آسیب دیده در بازیابی و کنترل مجدد زندگی شما وجود دارند.