در مورد دیاگنوستیک چه می دانید؟ دیاگنوستیک به معنای پیدا کردن علت یک اختلال است، نه فقط نام بردن از آن. پزشکی اغلب به عنوان علمی و هنری در نظر گرفته می شود زیرا شناسایی دلایل اساسی بیماری و ایجاد دیاگنوستیک نیازمند آن است که پزشکان مراقبت های بهداشتی از ترکیبی از روش علمی، شهود و مهارت های بین فردی (ارتباطات و روابط انسانی) استفاده کنند. در این مقاله از بخش پزشکی و تجهیزات پزشکی و آزمایشگاهی دکتر سلام به بررسی دیاگنوستیک می پردازیم.
دیاگنوستیک چیست؟
دیاگنوستیک مبتنی بر قدرت مشاهده، مهارت های گوش دادن و ارتباطات، توانایی تحلیلی، دانش آناتومی انسان (ساختار و قسمتهای بدن انسان) و فیزیولوژی (عملکردها و فرآیندهای زیستی سیستم های بدن) و درک مسیر طبیعی بیماری است. سردبیران چاپ شانزدهم اصول پزشکی داخلی هاریسون، عنوان می کنند دیاگنوستیک نیاز به یک روش منطقی برای حل مسئله دارد که شامل تجزیه و تحلیل و تولید است. به عبارت دیگر، پزشکان باید اطلاعاتی را که از سابقه پزشکی بیمار، معاینه جسمی و نتایج آزمایش آزمایشگاهی بدست می آورند به طور منظم تقسیم کنند و سپس آن را مجدداً در الگویی از علایم تعریف شده جمع آوری کنند (گروهی از علائم که بطور جمعی یک بیماری را توصیف می کنند).
بیشتر بدانید:تشخیص علائم بیماری از روی چهره افراد
دیاگنوستیک و سوابق پزشکی
دستیابی به یک تاریخچه کامل و دقیق پزشکی اولین قدم در روند دیاگنوستیک است. در حقیقت، بسیاری از کارمندان مراقبت های بهداشتی (پزشکان، پرستاران و متخصصان بهداشت وابسته) بر این باورند که سابقه پزشکی بیمار کلید اصلی دیاگنوستیک است و معاینه فیزیکی و نتایج هر آزمایش دیاگنوستیکی (تجزیه و تحلیل آزمایشگاهی خون یا ادرار، اشعه ایکس یا سایر مطالعات تصویربرداری) به سادگی برای تأیید دیاگنوستیک داده شده بر اساس سوابق پزشکی انجام می شود.
سابقه پزشکی با استفاده از داده های جمع آوری شده در طول مصاحبه پزشک با بیمار تهیه می شود. سابقه پزشکی همچنین ممکن است شامل اطلاعات مربوط به فرم تاریخچه سلامتی یا پرسشنامه سلامتی باشد که بیمار قبل از ویزیت با پزشک تکمیل کرده است. اهداف گرفتن سابقه پزشکی به شرح زیر می باشد:
- هر علامت، شکایت و مشکل ظاهرشده را لیست کرده و شرح دهید و اولویت بندی کنید.
- وضعیت احساسی بیمار را همانطور که در صدا، وضعیت و حالت رفتاری وی منعکس می شود، ارزیابی کنید.
- ارتباط برقرار کنید و اعتماد، درک و راحتی بین ارتباطات پزشک و بیمار (یا پرستار و بیمار) را تقویت کنید.
پزشک معالج علاوه بر اینکه تاریخچه کلیه مشکلات پزشکی و بیماری های قبلی را به دست می آورد، سؤالاتی را جهت اطلاع از تاریخچه بیماری یا شکایت فعلی مطرح می کند تا در مورد چگونگی و زمان شروع آن، ماهیت علائم، عوامل تشدید کننده و تسکین دهنده، تأثیر آن بر عملکرد و هرگونه اقدامات خودمراقبتی دریافتی آگاهی یابد.
سابقه پزشکی همچنین شامل بررسی سیستم های فیزیولوژیکی مانند قلب و عروق (مربوط به قلب و گردش خون)، معده ای روده ای (GI : اختلالات گوارشی)، روانپزشکی (سلامت روانی و عاطفی) و سیستم های عصبی ( ناهنجاری های مغزی و عصب) از طریقی که ممکن است بیمار علائم بیماری را تجربه کند. بررسی مکرر ارگان های بدن به پزشک کمک می کند تا اطلاعاتی را برای ارزیابی شدت مشکل موجود به دست آورد و دیاگنوستیک را تایید کند.
از آنجا که به ارزیابی بیمار از نظر شدت، مدت و سایر خصوصیات علائم و همچنین خاطرات بیمار و تفسیر بیماری های گذشته متکی است، سابقه پزشکی اطلاعات ذهنی را به پزشک ارائه می دهد. به همراه یافته های عینی از طریق معاینه فیزیکی و سایر آزمایش های دیاگنوستیکی، به پزشکان جهت دیاگنوستیک صحیح بیماری کمک می کند.
دیاگنوستیک و معاینه فیزیکی
کتابخانه ملی پزشکی انستیتوی ملی بهداشت ایالات متحده، معاینه فیزیکی را “روند معاینه بدن بیمار برای تعیین وجود یا عدم وجود مشکلات جسمی” تعریف می کند. این شامل معاینه (دیدن)، لمس (احساس)، شنیدن (گوش دادن)، و ضربه زدن برای تولید صداها می باشد.
بیشتر بدانید: علائم بیماری دیسک کمر
دیاگنوستیک و علایم حیاتی
در کلینیک یا مرکز پزشکی مستقر در مطب، معاینه جسمی ممکن است از طریق اندازه گیری علائم حیاتی بیمار درجه حرارت، تنفس، نبض و فشار خون توسط پرستار یا دستیار پزشکی آغاز شود. دما با استفاده از دماسنج اندازه گیری می شود. دمای طبیعی دهان (اندازه گیری شده توسط دماسنج در دهان) 6/ 98 درجه فارنهایت یا 37 درجه سانتیگراد است. همچنین دما ممکن است به صورت مقعدی، زیر بازو (زیر بغل) یا توسط یک دماسنج الکترونیکی از گوش اندازه گیری شود. تنفس با مشاهده میزان تنفس بیمار اندازه گیری می شود.
پزشک علاوه بر تعیین میزان تنفس (تعداد نرمال برای یک بزرگسال دوازده تا بیست تنفس در دقیقه است)، هرگونه مشکل تنفسی را نیز مورد توجه قرار می دهد. نبض و ریتم آن با فشردن شریان رادیال مچ دست بیمار در حال استراحت ارزیابی می شود. میزان نبض نرمال حالت استراحت، بین شصت تا صد ضربان در دقیقه است و ریتم باید در فاصله بین دو ضربان نظم داشته باشد. ضربان نبض های بالاتر از صد ضربه در دقیقه را تاکی کاردی می نامند و میزان پایین تراز شصت ضربه در دقیقه را برادی کاردی می نامند. برخی از تغییرات در پالس طبیعی تلقی می شوند و نشانه بیماری نیستند.
ورزشکارانی که در سطح بالایی از تمرینات بدنی فعالیت دارند، اغلب در زمان استراحت ضربان نبض کمتر از شصت ضربه در دقیقه دارند. به همین ترتیب، نبض در پاسخ به ورزش یا استرس عاطفی بطور طبیعی افزایش می یابد. فشار خون با استفاده از یک کاف قابل باد شدن اندازه گیری می شود، که همچنین به عنوان اسفیگمومانومتر شناخته می شود. فشار خون به صورت میلی متر جیوه اندازه گیری می شود. دو عدد ثبت می شود فشار سیستولیک که عدد بالایی فشارخون است و بیانگر فشار اولین ضربان شنیده شده در شریان است.
شماره پایینی فشاری است که در آن دیگر صدای ضربانی شنیده نمی شود و به آن فشار دیاستولیک گفته می شود. مشابه تعداد نبض، فشار خون در پاسخ به ورزش و استرس عاطفی متغیر است. به طور معمول، فشار خون سیستولیک در یک فرد بزرگسال کمتر از140 میلی متر جیوه و فشار خون دیاستولیک کمتر از 90 میلی متر جیوه است. تکرار ثبت فشار خون بالاتر از 90/140 میلی متر جیوه منجر به دیاگنوستیک هایپرتنسیون (فشار خون بالا) می شود.
دیاگنوستیک و بررسی سر و گردن
معاینه فیزیکی سر و گردن شامل بررسی از سر (شامل پوست و مو)، گوش، بینی، گلو و گردن است. ابزاری به نام اتوسکوپ برای بررسی کانال گوش و غشای تمپانیک برای تورم، قرمزی، ضایعات، شستشو، تخلیه یا ناهنجاری استفاده می شود. با بررسی گلو، پزشک به دنبال ناهنجاری ها می گردد و با فشار دادن زبان می توان دهان، اوروفارنکس و لوزه ها را معاینه کرد. پزشک برای بررسی زنجیره های غدد لنفاوی (که به عنوان “غدد لنفاوی” نیز شناخته می شود و مایعی به نام لنف را فیلتر میکند) که در جلو و پشت گوش، نزدیک فک و پایه گردن فعالیت می کنند، به هر زخم، عدم تقارن یا توده (توده یا برآمدگی ) در گردن توجه می کند. پزشک همچنین غده تیروئید (بزرگترین غده سیستم غدد درون ریز، که در محل اتصال حنجره و نای قرار دارد) را معاینه و لمس می کند.
دیاگنوستیک و معاینه چشم
معاینه چشم شامل یک تست بینایی و معاینه بینایی از چشم و مناطق اطراف آن برای ناهنجاری ها، تغییر شکل ها و علائم عفونت است. دو عدد شدت بینایی (دید) را توصیف می کنند. عدد اول فاصله ( با معیار فوت ) ای است که بیمار از نمودار آزمون ایستاده است و عدد دوم فاصله ای است که چشم می تواند یک خط حروف را از نمودار آزمون بخواند. از آنجا که 20/20 بینایی طبیعی محسوب می شود، یک فرد با دید 60/20 می تواند یک خط حروف از فاصله بیست فوت را بخواند که شخص با دید طبیعی می تواند از فاصله شصت فوت دورتر از نمودار آزمون آن را بخواند. پزشک با استفاده از افتالموسکوپ، ساختارهای داخلی چشم را با مشاهده مردمک معاینه می کند.
بیشتر بدانید:آیا با علائم بیماری ام اس آشنایی دارید؟
دیاگنوستیک و قفسه سینه و ریه ها
معاینه قفسه سینه و ریه روی شناسایی اختلالات تنفسی تمرکز دارد که شامل دم و بازدم است. تغییر در طول هرکدام می تواند نشانه بیماری باشد. به عنوان مثال، طولانی شدن مدت بازدم ممکن است نتیجه انسداد راه هوایی به دنبال آسم باشد. دق کردن روش ضربه زدنی است که برای تولید صداها بر روی دیواره قفسه سینه به کار می رود که ممکن است از نرمال، مبهم یا رزونانس قوی دیاگنوستیک داده شود. صداهای مبهم ممکن است وجود پنومونی (عفونت ریه ها) را نشان دهد، در حالی که صدای با رزونانس قوی، ممکن است از نشانه های ریوی روی هم افتاده (پنوموتوراکس) یا آمفیزم (بیماری باشد که آلوئول های کیسه های هوای میکروسکوپی– ریوی از بین می روند).
پزشک صداهای تنفس را با استفاده از استوسکوپ می شنود. گوش دادن با استوتسكوپ را auscultation مي گويند. کاهش صداهای تنفسی ممکن است علائمی از آمفیزم یا پنوموتوراکس باشد (جمع شدن هوا یا گاز در قفسه سینه که باعث فروپاشی بخش یا همه ریه ها می شود)، در حالی که ایجاد خس خس سینه بلند با آسم مرتبط است. دستگاه دیگری که برای تعیین تنفس بیماران مبتلا به آسم مورد استفاده قرار می گیرد، جریان سنج هوا است. بعد از تنفس عمیق، بیمار در جریان سنج می دمد و سرعت بازدم را اندازه می گیرد.
دیاگنوستیک و کمر و اندام ها
معاینه کمر و اندام ها (بازوها و پاها) بر آناتومی سیستم اسکلتی عضلانی تمرکز دارد. گروههای اصلی عضلانی و تمام مفاصل مورد بررسی قرار می گیرند و ضربان های بازوها، پاها و روی پا (به ترتیب رادیال، تیبیال خلفی و دورسال پدیس) بررسی می شوند تا از خونرسانی کافی به اندام ها اطمینان حاصل شود. زمان پرشدن مویرگی روش دیگری برای ارزیابی خونرسانی کافی است. برای انجام این کار، پزشک ناخن دست یا پای بیمار را فشار می دهد تا زمانی که رنگ پریده گردد و بعد از برداشتن فشار، مدت زمان برگشت رنگ را مورد مشاهده کند. مدت زمان طولانی پر شدن مویرگی ممکن است نشانه بیماری عروق محیطی یا شریان مسدود شده باشد.
دیاگنوستیک و سیستم قلبی و عروقی
معاینه سیستم قلبی عروقی بر میزان و ریتم نبض شریان های رادیال و کاروتید (واقع در مچ و گردن)، فشار خون و صداهای مرتبط با جریان خون در شریان های کاروتید و قلب متمرکز است. پس از اندازه گیری و ثبت تعداد و ریتم نبض های رادیال و کاروتید، پزشک ممکن است با یک استوسکوپ به صداهای غیرطبیعی موجود در شریان های کاروتید گوش کند. صداهای تندی که بروئیت نامیده می شوند، ممکن است نشان دهنده باریک شدن شریان ها و افزایش خطر سکته مغزی باشد.
معاینه همچنین مستلزم ارزیابی فشار ورید ژوگولار و گوش دادن به صداهای قلب توسط استوتسکوپ است. سوفل های قلبی، ضربه ها و صداهای دیگر صداهای غیر طبیعی قلب هستند که با عملکرد دریچه های قلب مرتبط هستند. برخی از سوفول ها “بی ضرر” (تغییرات طبیعی) تلقی می شوند، در حالی که برخی دیگر نشانگر نقص جدی دریچه های قلبی هستند.
معاینه شکم
بررسی شکم بر شکل و حرکت شکم و وجود زخم ها، ضایعات، بثورات و فتق ها (بیرون زدگی اندام از طریق دیواری که معمولاً آن را محصور می کند) تمرکز دارد. پزشک معالج با استفاده از یک استوسکوپ به شریان هایی که خون کلیه ها را تأمین می کنند، آئورت (شریان اصلی که به غیر از ریه ها خون همه اندام ها را تأمین می کند) و صداهای روده گوش می دهد.
دق کردن شکم که صدای مبهمی ایجاد می کند ممکن است نشان دهنده یک ناهنجاری مانند توده شکمی باشد. همچنین برای تعیین اندازه کبد (بزرگترین غده بدن که با تولید صفرا به هضم چربی ها کمک می کند) از دق استفاده می شود که در یک فرد بالغ سالم شش تا دوازده سانتی متر اندازه گیری می شود. وسعت صداهای مبهم در اطراف کبد یا طحال (ارگانی در سمت چپ بدن، زیر دیافراگم، که باعث فیلتر و ذخیره خون می شود) ممکن است نشانگر بزرگ شدن این اندام ها باشد.
بیشتر بدانید:علائم بیماری رفلاکس را جدی بگیرید
دیاگنوستیک و معاینه پستان و لگن
معاینه بصری پستان بر روی تقارن، تورم یا تغییر رنگ پوست و وضعیت نوک پستان تمرکز دارد. معاینه دستی پستان با لمس کردن بافت سینه به آرامی و روشمند در همپوشانی با نوارهای عمودی با استفاده از حرکات دایره ای کوچک از خط میانی تا زیر بغل انجام می شود. پزشک معالج نوک سینه را فشار می دهد تا ببیند که آیا تخلیه (مایعات) وجود دارد و همچنین جهت بررسی وجود گره های لنفاوی زیر بغل را لمس می کند. معاینه لگن اغلب پس از معاینه پستان، در طی معاینه جسمی خانم انجام می شود. در این زمان معمولاً نمونه ای از بافت برای پاپ اسمیر تهیه می شود که از نظر میکروسکوپی سلولهای سرطانی دهانه رحم در آزمایشگاه سلول شناسی بررسی می شود.
بررسی وضعیت عصبی و ذهنی
معاینه نورولوژیک شامل وضعیت ذهنی، اعصاب مغزی ( بویایی، بینایی، حرکتی چشمی،قرقره ای، سه قلو، ابدوسنس، صورتی، دهلیزی حلزونی، زبانی حلقی، واگ، فرعی، زیرزبانی )، قدرت عضلانی، جهت یابی و راه رفتن، واکنش ها و حس ها می باشد. به طور کلی، اعصاب جمجمه با مشاهده ارزیابی می شوند زیرا پزشک از بیمار می خواهد که استفاده از آنها را نشان دهد. به عنوان مثال، ممکن است عصب صورت با تماشای بیماران در حال باز کردن دهان وفشردن دندان ها به هم آزمایش شود.
پزشک همچنین با استفاده ازقرار دادن اشیاء تیز و کند در صورت که توسط شاخه های سه قلو عصب دهی می شود، از بیمار میخواهد تا آن دو را دیاگنوستیک دهد. سرانجام، پزشک به آرامی قرنیه بیمار را لمس می کند تا چشمک زدن بیمار را مشاهده کند رفلکس قرنیه وجود دارد یا خیر. ارزیابی سیستم حرکتی شامل ارزیابی تقارن عضلات، قوام، قدرت، حرکت و هماهنگی است. بیماران با مهارت های مختلف و پیاده روی بررسی می شوند. رفلکس ها به صورت “عادی”، “کم فشار” یا “بیش فعالی” مورد آزمایش و درجه بندی قرار می گیرند.
نمونه ای از آزمایش رفلکس زمانی است که پزشک برای مشاهده انقباض عضله چهار سر ران و کشش زانو در ران به تاندون پاتلار درست در زیر زانو ضربه می زند. معاینه سیستم حسی مشخص می کند که در کدام قسمت از بدن حس وجود دارد. پزشک ممکن است برای ارزیابی توانایی بیماران در درک دقیق احساس از لرزش چنگال تنظیم یا اشیاء گرم، سرد یا تیز استفاده کند. پزشک همچنین ممکن است توانایی افتراق توانایی تفسیر دقیق لمس و موقعیت– را با ردیابی یک عدد در کف دست بیمار و درخواست از بیمار جهت مشخص کردن آن آزمایش کند.
ارزیابی اولیه وضعیت روانی با هدف تعیین هوشیاری بیمار، حافظه فوری و کوتاه مدت و توانایی پیروی از دستورات کلامی و نوشتاری ساده انجام می شود. اگر بیمار بتواند زمان، مکان و فرد را به طور دقیق دیاگنوستیک دهد، “هوشیار” در نظر گرفته می شوند. خاطرات فوری و کوتاه مدت وقتی آزمایش می شود که پزشک سؤال های ساده ای را برای پاسخ به بیمار ایجاد کند و توانایی پیروی از دستورات با مشاهده انجام وظایف در پاسخ به دستورالعمل های کلامی یا کتبی توسط بیماران ارزیابی می شود.
آزمون های دیاگنوستیکی
پس از اتمام معاینات فیزیکی و سوابق، پزشک معالج اغلب در مورد علت بیماری و دیاگنوستیک نسبتاً مطمئن است. با این حال، مواردی اتفاق می افتد که تاریخچه و معاینه جسمی به بیش از یک دیاگنوستیک ممکن اشاره می کنند. در چنین مواردی، پزشک “دیاگنوستیک افتراقی” را به کار می گیرد که لیستی از چندین دیاگنوستیک احتمالی است. سپس پزشک ممکن است آزمایش های دیاگنوستیکی خاص را برای محدود کردن لیست دیاگنوستیک درخواست دهد. نتایج این آزمایشات با توجه به تاریخچه بیمار و معاینه جسمی ارزیابی می شوند.
چندین آزمایش دیاگنوستیکی وجود دارد آزمایش خون، اشعه ایکس، اسکن توموگرافی کامپیوتری (CT)، سونوگرافی، تصویربرداری با رزونانس مغناطیسی (MRI) به پزشک معالج جهت دیاگنوستیک علت بیماری کمک می کند. برای پزشکان مهم است که آزمایش هایی را انتخاب کنند که نه تنها درک آنها از بیماری را بهبود می بخشد بلکه تصمیمات درمانی را نیز تحت تأثیر قرار می دهد. برای تصمیم به درخواست آزمایش دیاگنوستیکی خاص، علاوه بر خطرات آن برای بیمار و هزینه های آن از نظر زمان و هزینه باید صحت، اعتبار، حساسیت و ویژگی آزمایش را نیز در نظر داشت.
اطمینان و اعتبار آزمون های دیاگنوستیکی
قابلیت اطمینان آزمایش دیاگنوستیکی به توانایی تست جهت تکرار و تولید نتایج معادل در شرایط قابل مقایسه اشاره دارد. یک آزمایش قابل اطمینان ثابت و بدون تناقض است و هر بار که با همان بیماران در همان شرایط استفاده می شود، به همان روش اندازه گیری می کند. به عنوان مثال، یک مقیاس تعادل خوب کالیبره شده یک ابزار قابل اعتماد برای اندازه گیری وزن بدن است.
اعتبار صحت آزمون دیاگنوستیکی است. این درجه ای است که تست دیاگنوستیکی بیماری، سطح خون یا سایر خصوصیت یا ویژگی را که برای دیاگنوستیک آن انجام می شود، اندازه گیری می کند. یک آزمایش دیاگنوستیکی معتبر، آزمایشگاهی است که می تواند بین مبتلایان و غیرمبتلایان به این بیماری تمایز قائل شود. دو مؤلفه درباه اعتبار وجود دارد: حساسیت و اختصاصی بودن.
حساسیت و اختصاصی بودن تست های دیاگنوستیکی
حساسیت به توانایی آزمایش در شناسایی افراد مبتلا به این بیماری اشاره دارد. اختصاصی بودن، به عبارتی دیگر، به توانایی آزمایش در شناسایی افرادغیر مبتلا به این بیماری، اشاره دارد. در حالت ایده آل، آزمایش های دیاگنوستیکی بسیار حساس و بسیار اختصاصی خواهند بود، بنابراین افراد آزمایش شده را مثبت یا منفی طبقه بندی دقیق می کنند. با این حال، در عمل حساسیت و اختصاصی بودن غالباً به طور معکوس مرتبط هستند بیشتر آزمایشات با سطح حساسیت بالا از اختصاصیت کمی برخوردارند و برعکس نیز صادق است.
می توان با توجه به حساسیت و اختصاصی بودن تست، احتمال نادرست بودن نتیجه آزمایش را ارزیابی کرد. به عنوان مثال، اگر حساسیت تست 95٪ باشد، وقتی 100 بیمار مبتلا به این بیماری آزمایش شوند، نود و پنج نفرآزمایش مثبت و پنج نفر آزمایش “منفی کاذب” را خواهند داشت آنها مبتلا به بیماری هستند ولی دیاگنوستیک داده نشده اند. اما اگر یک آزمایش 90٪ اختصاصی داشته باشد، وقتی صد نفر سالم و بدون بیماری آزمایش شوند، نود نفر نتیجه آزمایش منفی را دریافت می کنند و به ده نفر نتایج “مثبت کاذب” داده می شوند این بیماری را ندارند اما این آزمایش به طور نادرست آنها را به عنوان مثبت طبقه بندی کرده است.
مزایای آزمایش های بسیار حساس این است که آنها نتایج منفی کاذب کمی دارند و افرادی که آزمایش منفی می کنند تقریباً به طور کاملا از منفی بودن اطمینان دارند. آزمایشات بسیار حساس ممکن است به عنوان اقدامات غربالگری اولیه برای بیماری هایی که برای دیاگنوستیک زودهنگام از اهمیت حیاتی برخوردار است، مانند آزمایش غربالگری ایمنی مرتبط با آنزیم (ELISA)، آزمایش غربالگری برای ویروس نقص ایمنی انسانHIV)) که ویروس تولید سندرم نقص ایمنی اکتسابی (AIDS) راتولید میکند به کار برود.
در مقابل، آزمایشات بسیار اختصاصی نتایج مثبت بسیار کمی را نشان می دهد و افرادی که آزمایش شان مثبت است، تقریباً از مثبت بودن مطمئن هستند. آزمایش های با اختصاصیت بالا هنگام تأیید دیاگنوستیک و در مواردی که خطرات درمانی زیاد است، مفید است مانند آزمایش وسترن بلات که برای تأیید وجود ویروس نقص ایمنی انسانی پس از شناسایی توسط آزمایش بسیار حساس اما با اختصاصیت کم الیزا است.
آزمایشات آزمایشگاهی که ویراستاران اصول پزشکی داخلی هاریسون عنوان کرده اند وجود تعداد فزاینده و در دسترس بودن آزمایش های آزمایشگاهی پزشکان و سایر متخصصین مراقبت های بهداشتی را ترغیب کرده است که به طور فزاینده به آنها به عنوان ابزارهای دیاگنوستیکی اعتماد کنند. آزمایشات آزمایشگاهی آسان هستند، اقدامات غربالگری به راحتی اندازه گیری می شود زیرا ممکن است چندین آزمایش روی یک نمونه واحد خون انجام شود و نتایج غیر طبیعی آزمایش می تواند سرنخ های ارزشمندی برای دیاگنوستیک داشته باشد.
برای اهداف غربالگری (برای دیاگنوستیک بیماری در مراحل اولیه، قبل از ایجاد علائم)، پزشک ممکن است انواع آزمایش خون را از جمله موارد زیر درخواست دهد:
قند خون ناشتا:
این آزمایش یک آزمایش غربالگری و دیاگنوستیکی برای دیابت است. مقادیر مداوم بیشتر از 126 میلی گرم در دسی لیتر نشان دهنده دیابت است.
تست کلسیم
میزان کلسیم خون در نتیجه فعالیت بیش از حد غدد پاراتیروئید افزایش می یابد.
اندازه گیری لیپیدها
افزایش کلسترول، تری گلیسیریدها و لیپوپروتئین های با چگالی کم با افزایش خطر ابتلا به بیماری های قلبی همراه هستند.
هورمون تحریک کننده تیروئید (TSH)
سطح بالای (TSH) نشان دهنده هیپوتیروئیدی (کم کاری غده تیروئید) است و سطح غیر طبیعی پایین آن نشان دهنده هیپرتیروئیدی (فعالیت بیش از حد غده تیروئید) است.
VDRL (آزمایش آزمایشگاهی بیماری مقاربتی) یا RPR (واکنش سریع پلاسما)
که این آزمایش ها برای دیاگنوستیک سیفلیس، بیماری مسری جنسی، می باشد.
HIV
که برای غربالگری وجود ویروس عامل ایدز است.
PSA (آنتی ژن اختصاصی پروستات)
این آزمایش خون برای غربالگری سرطان پروستات و نظارت بر درمان بیماری استفاده می شود.
خون در مدفوع
این آزمایش برای وجود خون در مدفوع است که می تواند نشانه ای از سرطان روده بزرگ باشد.
تکنیک های تصویربرداری دیاگنوستیکی
مطالعات تصویربرداری شکل دیگری از آزمایشات دیاگنوستیکی است. در گذشته، تمام مطالعات تصویربرداری دیاگنوستیکی با استفاده از پرتوهای یونیزه کننده (اشعه ایکس) بدست می آمده و روی فیلم شفاف ضبط شده اند. مطالعات تصویربرداری مدرن مانند سونوگرافی و تصویربرداری با رزونانس مغناطیسی (MRI) از اشعه غیر یونیزه کننده استفاده می کند و می تواند به صورت دیجیتالی ضبط شود، در مانیتورهای رایانه مشاهده شود، از طریق پست الکترونیکی ارسال شود و در دیسک های فشرده، نوار دیجیتال یا فیلم شفاف ذخیره شود. اکثر مطالعات تصویربرداری بدون درد هستند و خطر کمی را برای بیماران به غیر از قرار گرفتن در معرض اشعه ایجاد می کند.
اشعه ایکس و سونوگرافی
تصاویر تولید شده توسط پرتوهای ایکس نتیجه تغییر میزان جذب اشعه در بافتهای مختلف بدن است کلسیم موجود در استخوان دارای بیشترین جذب اشعه ایکس است، بافتهای نرم مانند چربی کمتر جذب میکنند و هوا کمترین میزان را جذب می کند. عکس اشعه ایکس قفسه سینه، که تصاویری از ریه ها، دنده ها، قلب و دیافراگم را ارائه می دهد از جمله پردرخواست ترین عکس مطالعات تصویربرداری هستند. برای مشاهده بافتهایی که به طور عادی روی اشعه ایکس قابل مشاهده نیستند، مواد حاجب مانند باریم و ید ممکن است وارد بدن شوند.
به عنوان مثال، مواد کنتراست اغلب برای مطالعات تصویربرداری از دستگاه گوارش جهت دیاگنوستیک اختلالات گوارشی استفاده می شوند. یکی دیگر از کاربردهای متداول پرتوهای دیاگنوستیکی ایکس، اندازه گیری چگالی استخوان است. اندازه گیری توده استخوانی (همچنین به آن تراکم معدنی استخوان نیز گفته می شود) برای ارزیابی خطر شکستگی استخوان انجام می شود. چگالی استخوان معمولاً در ستون فقرات، لگن و یا مچ اندازه گیری می شود زیرا شایع ترین محل های شکستگی های ناشی از پوکی استخوان هستند، بیماری که در آن استخوان ها ضعیف، نازک، شکننده و احتمال شکستن شان بیشتر می شود.
همچنین ماموگرافی به فناوری اشعه ایکس متکی است تا بتواند با دقت تغییرات یا ناهنجاری های موجود در بافت پستان که با لمس دست احساس نمی شود را کشف کند. یکی دیگر از تکنیک های تصویربرداری برای معاینه پستان، سونوگرافی است که می تواند به طور دقیق تومورهای جامد (ادم ها یا توده ها) را از کیست های پر از مایعات دیاگنوستیک دهد.
تصاویر سونوگرافی با استفاده از گرمای منعکس شده از بافتهای بدن در پاسخ به امواج صوتی با فرکانس بالا تولید می شوند. در حالی که اشعه ایکس برای معاینه استخوان ایده آل است، از سونوگرافی برای معاینه بافت نرم مانند تخمدان ها، رحم، پستان و پروستات استفاده می شود. برای دیدن استخوان ها مناسب نیست، زیرا بافت های حاوی کلسیم مانند استخوان به جای اینکه منعکس شوند، موج می زنند.
روش های دیاگنوستیکی
سایر آزمایشات دیاگنوستیکی که معمولاً برای غربالگری وجود بیماری انجام می شود شامل موارد زیر است:
کشت گلو
از این آزمایش برای تعیین اینکه آیا باکتری های استرپتوکوک پیروژن (که معمولاً به آن استرپ گفته می شود ) علت گلودرد است استفاده می شود. برای به دست آوردن نمونه ای از مخاط در گلو، پزشک سواب را به پشت گلو می کشد و آن را در یک لوله قرار می دهد. این سواب به یک کشت که در آزمایشگاه برای رشد باکتریها مورد بررسی قرار می گیرد، منتقل می شود. نتایج این آزمون طی دو یا سه روز به دست می آید. تست استرپ “سریع” که نتایج را در یک دقیقه نشان می دهد نیز وجود دارد.
آنالیز و کشت ادرار— معاینه شیمیایی و میکروسکوپی ادرار امکان شناسایی عفونت، دیابت و وجود خون در ادرار را می دهد.
کولونوسکوپی
پزشک با استفاده از یک لوله بلند که دارای لنز است، می تواند کل روده بزرگ را معاینه کند. شناسایی و حذف پولیپ ها، دیاگنوستیک سرطان، و دیاگنوستیک علل دیگر وجود خون در مدفوع، درد شکم و اختلالات گوارشی. جهت آمادگی برای کولونوسکوپی، بیماران باید روده خود را قبل از معاینه کاملاً خالی کنند.
سیگموئیدوسکوپی انعطاف پذیر
این آزمایش شبیه به کولونوسکوپی در استفاده از لوله مجهز به دوربین برای بررسی روده بزرگ است. با این وجود، چون طول کوتاهتری از یک کولونوسکوپ دارد، امکان دید کل روده بزرگ وجود ندارد. از طریق سیگموئیدوسکوپ انعطاف پذیر، پزشک می تواند تنها سیگموئید (قسمت پایین) روده بزرگ را برای شناسایی پولیپ ها و سرطان ها معاینه کند.
نوار قلبی
این تست عملکرد الکتریکی قلب را مورد بررسی قرار می دهد، ریتم های غیر طبیعی قلب را دیاگنوستیک می دهد و به دیاگنوستیک انفارکتوس میوکارد (حمله قلبی) و سایر بیماری های قلبی کمک می کند.
آزمایش دیاگنوستیکی قبل از تولد
سونوگرافی به طور معمول برای نظارت بر پیشرفت بارداری استفاده می شود. اندازه، سلامتی و وضعیت جنین را ارزیابی می کند و برخی از نقایص هنگام تولد را دیاگنوستیک می دهد. سونوگرافی جنین در پیش بینی چندین زایمان (بیش از یک نوزاد) کمک می کند و بعضی اوقات اطلاعاتی در مورد جنسیت کودک متولد نشده ارائه می دهد. نمونه برداری از برآمدگی کوریونی (CVS) متخصصین زایمان و پریانتولوژیست ها ( پزشکان متخصص در ارزیابی و مراقبت از مادران و نوزادان با ریسک بالا) را قادر می سازد تا پیشرفت بارداری را در تریمستر اول (سه ماه اول) ارزیابی کنند.
پزشک یک لوله کوچک و انعطاف پذیر به نام سوند را از طریق دهانه رحم عبور می دهد تا بافت برآمدگی کوریونی را خارج کند سلولهایی که به جفت تبدیل می شوند و از نظر ژنتیکی با سلولهای نوزاد یکسان هستند. این سلول ها در آزمایشگاه برای نشانه های اختلالات ژنتیکی مانند فیبروز کیستیک، سندرم داون، بیماری تی ساکس و تالاسمی مورد آزمایش قرار می گیرند. نتایج آزمایش طی هفت تا چهارده روز به دست می آید. CVS اطلاعات دیاگنوستیکی مشابه آمنیوسنتز را در اختیار شما قرار می دهد. با این حال خطرات (سقط جنین، عفونت، خونریزی واژن، نقص هنگام تولد) مرتبط با CVS کمی بیشتر است.
آمنیوسنتز شامل تجزیه و تحلیل نمونه ای از مایعات است که جنین را در رحم احاطه می کند. این مایع هنگامی حاصل می شود که پزشک سوزن توخالی را از طریق دیواره شکم و دیواره رحم وارد کند. مانند CVS نمونه های آمنیوسنتز و آنالیز سلول ها از کودک گرفته می شود تا اینکه والدین بتوانند از ناهنجاریهای کروموزومی و جنسیت کودک متولد نشده آگاه شوند نتایج معمولاً حدود دو هفته پس از انجام آزمایش به دست می آید. آزمایشهای خونی نیز برای کمک به دیاگنوستیک ناهنجاری های جنین وجود دارد.
آزمایش تقویت شده آلفا فتوپروتئین (همچنین به آن غربالگری سه گانه نیز گفته می شود) میزان پروتئین و هورمون های تولید شده توسط جنین را اندازه گیری می کند و می تواند برخی از نقایص هنگام تولد مانند سندرم داون و نقص لوله عصبی را شناسایی کند. دو مورد از مهمترین نقص لوله عصبی آنسفالی (عدم وجود قسمت زیادی از مغز) و اسپاینا بیفیدا (رشد ناقص پشت و ستون فقرات) است. نتایج آزمایش طی دو تا سه روز در به دست می آید. به زنانی که نتایج غیرطبیعی دارند، اغلب توصیه می شود آزمایشات دیاگنوستیکی دیگری مانند CVSیا آمنیوسنتز را انجام دهند.
دیاگنوستیک بیماری ذهنی
برخلاف مشکلات سلامت جسمی و وضعیت های پزشکی، هیچ آزمایش آزمایشگاهی مانند تجزیه و تحلیل خون و ادرار یا اشعه ایکس برای کمک به پزشکان در دیاگنوستیک قطعی بیماریهای روانی وجود ندارد. درعوض پزشکان عموماً برای ارزیابی روحیه، انگیزه ها و تفکرات بیماران، به دقت به شکایات گوش می کنند و به مشاهده رفتار آنها می پردازند. بعضی اوقات اختلالات روانی ممکن است همراه با شکایات جسمی یا وضعیت های پزشکی باشد. وجود بيش از يك بيماري يا اختلال به عنوان عارضه همراه بیان می شود.
اگرچه در مورد ویژگی ها و خصوصیات شخصیتی که در کنار همدیگر برای ساخت سلامت روانی سالم قرار گرفته اند، نظرات روانشناسی متفاوتی وجود دارد، اما از نظر تاریخی تعریف و شناسایی بیماری روانی تا حدودی ساده تر بوده است– انحراف یا عدم وجود سلامت روان. در دیاگنوستیک گسترده بیماری روانی، درباره منشأ، ماهیت و علائم اختلالات روانی– وضعیت های جدی و غالباً طولانی مدت که سبب تغییراتی در شناخت (تفکر)، رفتار یا نقص عملکردی در آنها وجود دارد– نسبت به مشکلات بهداشت روان کوتاه مدت، که شدت کمتری دارند و اغلب خودبخود و بدون درمان برطرف می شوند– اجماع بیشتری وجود دارد.
از آنجا که بسیاری از اختلالات سلامت روان توسط پزشکان مراقبت های اولیه (پزشکان عمومی، پزشکان خانواده، کارآموزان داخلی و کودکان) شناسایی می شوند، سازمان بهداشت جهانی (WHO) دستورالعمل های آموزشی برای کمک به پزشکان در محیط های عمومی پزشکی بر خلاف روانپزشکی یا سایر موارد برای ارزیابی و درمان مشکلات سلامت روان و اختلالات بیماران در مراقبت از آنها تهیه کرده است.
دستورالعمل مصاحبه ارزشیابی ای را به عنوان یک سری سؤالات غربالگری بیان می کند که پاسخهای مثبت نشانگر وجود یک “اختلال روانی شناخته شده” یا “اختلال زیرآستانه ای” است که در آن بیمار به بسیاری از سؤالات پاسخ مثبت می دهد، اما برای پاسخگویی به معیارهای دیاگنوستیکی برای یک اختلال کافی نیست. همانطور که توسط طبقه بندی بین المللی (ICD 10) بیماری های سازمان بهداشت جهان راهنمای اروپایی برای دیاگنوستیک اختلالات روانی تعریف شده است.
در آمریکای شمالی، چاپ چهارم کتابچه راهنمای دیاگنوستیکی و آماری اختلالات روانی ( DSM IV ; واشنگتن، DC: انجمن روانپزشکی آمریکا، 2000) با همان هدف ICD 10 استفاده می شود. پزشکان جهت پرسش سوالات انتها باز که بیماران را ترغیب می کند تا آزادانه احساسات خود را ابراز کنند تشویق می شوند، از محرمانه بودن اطمینان یابند، پاسخ های بیماران را تصدیق کنند و زبان بدن و صدای آنها را از نزدیک بررسی کنند.