خود را بر روی شن روانی تصور کنید که زمین زیر پای شما دائما در حال تغییر می باشد و سبب بر هم خوردن تعادل شما می شود، این حالت سبب ترس و حالت دفاعی شما می گردد که وضعیتی مشابه با ابتلا به اختلال شخصیت مرزی (BPD) می باشد. تقریبا همه چیز در دنیای شما بی ثبات است، از جمله: روابط، حالات، تفکر، رفتار و حتی شخصیت. مسیری که برای زندگی ترسناک و درد آور است ولی جای امیدی باقی است. درمان های موثری برای این اختلال وجود دارد و البته مهارت های سازگاری که سبب احساسی بهتر در افراد مبتلا می گردد تا بتوانند افکار، احساسات و فعالیت های خود را کنترل کنند. در این مقاله از بخش روانشناسی دکتر سلام به بررسی اختلال شخصیت مرزی می پردازیم.
اختلال شخصیت مرزی (BPD) چیست؟
فرد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی به دلیل احساسات و روابط متغیر و تزلزل شخصیتی، حسی مشابه با سوار شدن به ترن هوایی دارد. ثابت و واضح نبودن احساسات سبب می شود هدف، تصویر ذهنی فرد از خود و حتی علایق وی به طور مکرر دچار تغییر گردد. افراد مبتلا به BPD به شدت حساس هستند، به گونه ای که با کوچکترین عاملی، عکس العمل های شدیدی را نشان می دهند و به سختی آرام می شوند. به آسانی قابل درک می باشد که چگونه وجود احساسات متغیر و ناتوانی فرد در تسکین خود سبب آشفتگی روابط و رفتارهای خطرناک وی می گردد.
فرد مبتلایی که انباشته از احساسات خسته کننده هست، نمی تواند به طرز صحیحی فکر و رفتار کند و در آرامش به سر ببرد. وی ممکن است کلمات نامناسب به کار ببرد یا رفتار خطرناکی داشته باشد که عواقب بعدی آن سبب شرمندگی و احساس گناه در فرد می گردد. چرخه ای دردناک که فرد احساس می کند راه فراری از آن ندارد در حالی که اینگونه نیست.
اختلال شخصیت مرزی (BPD) قابل درمان می باشد
در گذشته بسیاری از دانشمندان بر این باور بودند که درمان اختلال شخصیت مرزی قابل درمان نمی باشد، بنابراین نتیجه گرفتند که نمی توان برای درمان این اختلال کاری انجام داد. بر خلاف گذشته، امروزه قابل درمان بودن این اختلال اثبات شده است. در حقیقت پیش بینی بهبودی از اختلال شخصیت مرزی بسیار بهتر از افسردگی و اختلال دو قطبی است ولی با این حال نیازمند رویکرد خاصی برای درمان می باشد. اساس این است که افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی می توانند از طریق درمان های صحیح بهبود یابند.
بهبودی با از بین بردن الگوهای نادرست تفکر، احساسات و رفتار های استرس زا حاصل می گردد. عاداتی که در طول عمر بدست آمده اند، به آسانی قابل تغییر نمی باشند. انتخاب راه و رفتاری جدید در آغاز غیرطبیعی و ناراحت کننده به نظر خواهد رسید ولی با گذر زمان عادات جدید شکل می گیرند که احساسات شما را متعادل و قابل کنترل نگه می دارند.
بیشتر بخوانید: خوراکی های استرس زا را میشناسید؟
تشخیص اختلال شخصیت مرزی
آیا گذاره های زیر برایتان آشنا است؟
– احساس “تهی” بودن دارم.
– احساساتم خیلی سریع تغییر می کند و اغلب احساس ناراحتی ، عصبانیت و اضطراب شدیدی دارم.
– به طور دائم از این می ترسم که افرادی که دوستشان دارم مرا ترک کنند یا مرا تنها بگذارند.
– بسیاری از روابط عاطفی خود را مستحکم شرح می دهم در حالی که غیرپایدار هستند.
– احساس من درباره دیگر لحظه به لحظه دچار تغییر می شود و هیچگاه علت آن را نمی دانم .
– اغلب اوقات کارهایی را انجام می دهم که می دانم ناسالم و خطرناک است مثل رانندگی بدون ترس، رابطه جنسی ناسالم، مصرف مشروبات الکلی، استفاده از مواد مخدر و یا ولگردی.
– چندین بار تلاش هایی برای آسیب به خودم داشته ام مثل خودزنی و خودکشی.
– وقتی احساس می کنم روابط عاطفی من در خطر است شروع به عصبانیت و رفتار های ناآگاهانه ای جهت نزدیک نگه داشتن افراد دیگر می کنم.
اگر چندین گذاره بالا برای شما آشنا باشد، به احتمال زیاد از اختلال شخصیت مرزی رنج می برید. البته برای تشخیص باید به یک مرکز تخصصی بهداشت روان مراجعه کنید زیرا اختلالی مانند اختلال شخصیت مرزی به راحتی می تواند با سایر بیماری ها اشتباه گرفته شود ولی بدون نیاز به تشخیص، شما با کمک این مقاله قادر خواهید بود تا نکاتی مفید جهت تسکین عواطف فوران کرده خود بیابید تا رفتارهای ناگهانی آسیب زننده به خود را کنترل کنید.
علایم و نشانه های اختلال شخصیت مرزی
اختلال شخصیت مرزی (BPD) از بسیاری راه ها آشکار می گردد ولی برای اهداف تشخیصی، متخصصان بهداشت روان علایم را در نه گروه اصلی دسته بندی می کنند. فرد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی حداقل باید پنج علامت را از بین علایم بروز دهد. همچنین علایم باید پایدار (شروع علایم معمولا از دوران نوجوانی) باشد و جوانب وسیعی از زندگی شما را تحت تاثیر قرار دهد.
9 علامت اختلال شخصیت مرزی
1- ترس از ترک و رهاسازی
افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی اغلب از اینکه افراد ترکشان کنند یا آنها را طرد کنند، می ترسند. حتی موارد ساده ای مثل دیر رسیدن فرد مورد علاقه از سر کار به خانه یا بیرون رفتن برای آخر هفته می تواند سبب ترس شدیدی در فرد مبتلا گردد. این حالت می تواند سبب بروز رفتارهایی ناشی از عصبانیت گردد تا نگذارد دیگران وی را ترک کنند. فرد مبتلا ممکن است به دیگران اصرار کند، دعوا کند و حرکات فرد مورد علاقه خود را کنترل کند و یا حتی ممکن است به طور عملی مانع ترک کردن دیگران گردد. این رفتارها نتیجه عکس به دنبال خواهد داشت.
2- روابط ناپایدار
افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی روابطی کوتاه مدت و تنش زا دارند. ممکن است خیلی سریع عاشق شوند و فکر کنند که هر معشوقه جدید، فرد کامل کننده وی هست ولی خیلی سریع نا امید می گردد. روابط همچنین ممکن است خیلی کامل یا خیلی وحشتناک به نظر برسند. دوستان و افراد خانواده ممکن است به دلیل تغییر رفتار های شما از حالت ایده آل به حالت بی ارزشی، عصبانیت و تنفر دچار ضربات عاطفی گردند.
3- خود پنداره غیر واضح یا متغیر
فرد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی درباره خود احساسات متغیری دارد. گاه احساس خوبی نسبت به خود دارد ولی سایر اوقات از خودش متنفر است یا حتی خود را مانند شیطان تصور می کند. فرد نمی تواند تصویری روشن از چرایی وجود خود و هدف زندگی برای خود داشته باشد. در نتیجه دائما شغل، دوستان، معشوقه، مذهب، ارزش ها، اهداف و حتی هویت جنسی خود را تغییر می دهد.
4- رفتار های ناگهانی و مخرب
فرد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی درگیر رفتارهای مضر و حس محور به ویژه هنگام ناراحتی است. ممکن است به طور ناگهانی خارج از توان مالی خود خرج کند، پر خوری عصبی داشته باشد و سؤمصرف الکل یا مواد مخدر داشته باشد، از مغازه ها دزدی کند، به طور خطرناک رانندگی کند و روابط جنسی ناسالمی را تجربه کند. این رفتار های خطرناک ممکن است در همان لحظه احساس بهتری در فرد ایجاد کند ولی در طولانی مدت سبب آسیب و تنهایی وی خواهد گشت.
5- آسیب رساندن به خود
خودکشی و آسیب رسانی عمدی به خود در بین افراد مبتلا به این اختلال بسیار رایج می باشد. رفتار خودکشی شامل فکر کردن درباره خودکشی، داشتن حالات خودکشی یا تهدید به آن یا حتی انجام تلاش برای خودکشی می باشد. آسیب به خود شامل تمام تلاش های فرد جهت آسیب رسانی به خود به استثنا خودکشی می باشد. اشکال رایج از آسیب به خود، خودزنی با چاقو و سوزاندن خود می باشد.
6- نوسانات عاطفی شدید
احساسات و حالات ناپایدار در بین افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی رایج می باشد. در همین لحظه فرد ممکن است احساس خوشحالی کند و بلافاصله بسیار محزون و دلسرد گردد. مسائلی کوچکی که سایر افراد آن را نادیده می گیرند، ممکن است سبب شود شما افسرده گردید. چنین نوسانات عاطفی بسیار شدید می باشد و خیلی سریع دچار تغییر می گردد. بر خلاف نوسانات عاطفی موجود در افسردگی یا اختلال دوقطبی، این نوسانات فقط چند دقیقه تا چند ساعت دوام می آورد.
7- احساسات مزمن بیهودگی
افراد مبتلا به این اختلال، معمولا از تهی بودن و بیهودگی حرف می زنند، به گونه ایکه انگار سوراخ یا حفره ای در باطن آنها وجود دارد. در موارد شدید، فرد احساس ” بیهودگی” و “نابودی” می کند. این احساسات آزار دهنده هست پس فرد تمایل دارد تا خلا وجودی خود را با استفاده از مواد مخدر، غذا یا روابط جنسی جبران کند ولی در حقیقت هیچ کدام ارضا کننده نیست.
8- عصبانیت شدید
فرد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، به طور دائم با عصبانیت شدید و آستانه تحمل کم در کشمکش است و به محض عصبانیت قادر به کنترل خود نیست. داد می زند و اشیا را پرتاب می کند یا به طور کامل دیوانه می شود. مهم است بدانید که این عصبانیت همیشه نمود خارجی به خود نمی گیرد و گاها فرد عصبانیت طولانی مدتی را در خود حبس می کند.
9- احساسات مشکوک و توهمی
افراد مبتلا به این اختلال اغلب با افکار پارانوئیدی، توهمی و مشکوک در تقابل می باشند حتی فرد تحت استرس احساس توهم کرده و حالتی به نام گسستگی را تجربه می کند که طی آن احساس مه آلودی و خارج از مکان بودن به فرد دست می دهد یا حالتی که فرد احساس می کند خارج از بدن خود قرار دارد.
اختلالات رایج همزمان با اختلال شخصیت مرزی
اختلال شخصیت مرزی به ندرت به تنهایی تشخیص داده می شود.
اختلالات رایج همزمان عبارتند از :
- افسردگی و اختلال دو قطبی
- سوء مصرف مواد مخدر
- اختلالات پرخوری
- اختلالات اضطرابی
به هنگام درمان موفق اختلال شخصیت مرزی، اختلالات دیگر نیز بهبود می یابند ولی عکس این حالت همیشه صادق نیست. برای مثال شما ممکن است موفق به درمان علایم افسردگی شده باشید ولی همچنان با اختلال شخصیت مرزی در تقابل باشید.
علل بروز اختلال شخصیت مرزی
بسیاری از متخصصان بهداشت روان بر این معتقدند که اختلال شخصیت مرزی حاصل ترکیب عوامل وراثتی یا زیستی داخلی و عوامل خارجی محیطی مثل تجارب ضربات روحی دوران کودکی می باشد.
تفاوت های مغزی
در مغز فرد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، موارد بسیار پیچیده ای رخ می دهد و محققین هنوز هم در حال تلاش برای حل تمام آنها می باشند ولی به طور کلی مغز فرد مبتلا در آماده باش کامل و بالایی قرار دارد. نسبت به بقیه افراد، همه چیز برایتان بسیار ترسناک و استرس زا به نظر می رسد. خیلی راحت و سریع عصبانی می شوید و تفکر منطقی خود را از دست می دهید تا رفتار های شما مناسب با موقعیت های پیش آمده نباشد.
شاید به نظر برسد که نمی توانید کاری برای درمان خود انجام دهید ولی اگر بدانید مغز شما متفاوت است، چه کار می کنید؟ در حقیقت می توان مغز را تغییر داد. هر گاه تمرینی جهت سازگاری یا تکنیکی جهت خود تسکینی انجام می دهید، راه عصبی جدیدی ایجاد می کنید حتی انجام برخی درمان ها مثل مدیتیشن آگاهانه سبب رشد مغز شما می گردد و با تکرار تمرین های خود، راه عصبی ایجاد شده خودکار و قوی تر می گردد. پس دست از تلاش برندارید چون با گذر زمان و پشتکار می توان راه تفکر، احساس و رفتار را تغییر داد.
اختلالات شخصیتی و برچسب اجتماعی
وقتی روانشناسان درباره شخصیت سخن می گویند، به الگوهای فکر کردن، احساسات و رفتاری تاکید دارند که ویژه و خاص هر کدام از ما است. هیچ کس هیچگاه دقیقا به طور مشابه رفتار نمی کند ولی همه ما تمایل داریم تا با راه های ثابتی با اطرافیانمان تعامل و ارتباط داشته باشیم و به همین دلیل هم اغلب افراد به صورت ” خجالتی”، “برون گرا “، “وسواسی “، “سرگرم کننده ” و غیره توصیف می شوند.
این ها عناصر تشکیل دهنده شخصیت می باشد. به دلیل ارتباط تناتنگ بین شخصیت و منش، ممکن است اصطلاح “اختلال شخصیتی” کمی گیج کننده به نظر برسد و ممکن است سبب شود تا فکر کنید چیزی از پایه درباره وجود شما دچار اشکال است ولی اختلال شخصیتی، قضاوت درباره منش فرد نیست.
در اصطلاح درمانی ” اختلال شخصیت ” به معنای تفاوت چشمگیر الگوی رفتاری فرد با الگوی نرمال می باشد. به عبارتی دیگر رفتار فرد متفاوت از رفتاری است که دیگران انتظار دارند. همین عامل سبب وجود تنش همیشگی در بسیاری از مراحل زندگی فرد اعم از روابط، شغل و احساسات وی نسبت به خود و دیگران می گردد ولی نکته مهم قابل تغییر بودن این الگوهای رفتاری می باشد.
3 راه اصلی برای سازگاری با اختلال شخصیت مرزی
1- طوفان احساسی خود را آرام کنید.
2- یاد بگیرید که افکار منفی خود را کنترل کنید و اضطراب را تحمل کنید.
3- روابط بین فردی خود را بهبود ببخشید.
راه کلیدی اول : طوفان احساسی خود را آرام کنید.
به عنوان فرد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، به احتمال زیاد وقت فراوانی را صرف مقابله با احساسات و برانگیختگی های خود کرده اید، بنابراین پذیرش می تواند چیزی سخت برای ذهن شما باشد ولی پذیرش احساسات به معنای تایید آنها یا کناره گیری از رنج بردن نیست. بلکه پذیرش بدین معنی است که باید تلاش برای مقابله، اجتناب، ممانعت یا تکذیب را متوقف کرد.
اجازه دهید تمام این احساسات قوی از بین بروند. سعی کنید خیلی ساده و بدون قضاوت یا انتقاد با احساسات خود برخورد کنید. گذشته و آینده را رها کنید و فقط به طور خاص در لحظه حال تمرکز کنید. روش های خود آگاهی در این راه می تواند بسیار کمک کننده باشد.
- به عنوان فردی سوم شخص تمام احساسات خود را زیر نظر بگیرید.
- دقت کنید که احساسات همانند امواجی در حال رفت و آمد هستند.
- روی تاثیرات فیزیکی همراه با احساسات خود تمرکز کنید.
- به خود بگویید تمام آنچه را که در لحظه حال احساس می کنید، می پذیرید.
- به یاد بیاورید صرف اینکه شما چیزی را احساس می کنید، لزومی به واقعی بودن آن نیست.
کاری را انجام دهید که یک یا چند عدد از حواس پنج گانه شما را برانگیزاند
درگیرکردن حس یکی از سریع ترین و آسان ترین راه ها برای خود تسکینی سریع است. برای اینکه بدانید کدام حس از حواس پنج گانه برای شما کارآیی دارد، نیاز است که آنها را مورد آزمایش قرار دهید و البته روش های متفاوتی نیز برای حالات مختلف روحی خود نیاز خواهید داشت. چیزی که به هنگام عصبانیت یا سراسیمگی نیاز خواهید داشت متفاوت از وقتی خواهد بود که ساکت یا افسرده هستید.
چندبن مثال ساده برای شروع در ادامه ذکر می شود:
لامسه
اگر به اندازه کافی احساس نمی کنید، آب سرد یا گرمی که روی دستان شما جاری می شود را بیازمایید. تکه ای از یخ را در دستتان نگه دارید. چیزی یا گوشه ای از لوازم خانگی را هر چقدر می توانید محکم در دست خود فشار دهید. اگر احساس خیلی قوی دارید و نیاز دارید تا آن را تسکین دهید، دوش آب گرم بگیرید، زیر لحاف تخت بروید یا حیوان خانگی خود را نوازش کنید.
چشایی
اگر احساس کرختی می کنید، مکیدن آبنبات چوبی و نعنایی را امتحان کنید یا به آرامی موادی را که مزه ای غلیظ دارد بخورید مانند چیپس سرکه نمکی. اگر می خواهید به آرامش دست یابید، ماده ای تسکین دهنده مثل چای داغ یا سوپ را امتحان کنید.
بویایی
شمعی روشن کنید و گل ها را بو کنید. عطر درمانی را تجربه کنید. از عطر مورد علاقه تان استفاده کنید یا چیزی را روشن کنید که بوی خوبی ایجاد می کند. ممکن است متوجه شوید که احساسات شما نسبت به بوهایی مانند مرکبات، ادویه جات و مواد خوشبو بسیار قوی است.
بینایی
روی تصاویری که توجه شما را جلب می کنند، متمرکز شوید. می تواند تصویری از محیط اطراف ( منظره ای ویژه، گلی زیبا، نقاشی مورد علاقه یا عکس) یا تصویری از تصورات تان باشد.
شنوایی
به موسیقی با صدای بلند گوش کنید، نی بزنید. برای ایجاد آرامش، موسیقی آرامش بخش گوش دهید یا به صدای طبیعت مثل باد، پرنده ها یا اقیانوس گوش فرا دهید.
آسیب پذیری احساساتی خود را کاهش دهید.
تحت شرایط استرس زا و ناراحتی، احساسات منفی بیشتری را نسبت به سایر اوقات تجربه می کنید. به همین دلیل بسیار مهم است که مراقب سلامتی جسم و ذهن خود باشید.
مراقب سلامتی خود باشید از طریق:
- از مصرف داروهای تغییر دهنده خلق و خو اجتناب کنید.
- رژیم غذایی متعادل و مغذی داشته باشید.
- خواب با کیفیتی داشته باشید.
- به طور منظم ورزش کنید.
- استرس خود را کاهش دهید.
- روش های آرامش بخش را تمرین کنید.
بیشتر بخوانید: انواع اختلالات رفتاری کدام اند؟ + عوامل، علائم و عوارض آن
راه کلیدی دوم: یاد بگیرید که افکار منفی خود را کنترل کنید و اضطراب را تحمل کنید.
تکنیک های آرامش بخشی که در بالا مورد بحث قرار گرفت می تواند سبب کمک به آرامش شما در مواقعی گردد که به دلیل استرس از کنترل خارج شده اید. ولی به هنگام غرق شدن در احساسات نفس گیر چه کاری باید انجام داد؟ لحظاتی که افکار منفی ناشی از اختلال شخصیت مرزی حاصل می شود. زمان هایی که احساس بیچارگی می کنید و می دانید هرآنچه که دلتان بخواهد، انجام خواهی داد مثل خودزنی، روابط جنسی ناسالم، رانندگی خطرناک و نوشیدن مواد الکلی. حتی ممکن است طوری به نظر برسد که انتخاب دیگری جز این ندارید.
انتقال از حالت غیر قابل کنترل رفتار به حالت قابل کنترل
تشخیص اینکه این رفتارهای ناگهانی هدف دار می باشد، بسیار مهم است. این رفتارها مکانیسم های سازشی در تقابل با استرس و تنش می باشند و هر چند به طور کوتاه مدت سبب احساس بهتری در شما می گردند ولی عواقب طلانی مدت آن بسیار گران تمام خواهد شد. دستیابی به کنترل رفتار با یادگیری نحوه تحمل استرس و تنش آغاز می گردد چون کلید اصلی در برابر الگوی مخرب اختلال شخصیت مرزی است.
توانایی تحمل استرس و تنش عاملی کمکی در ایجاد وقفه به هنگام بروز رفتاری غیر قابل کنترل می باشد. به جای رفتار مخرب در قبال احساسات نفس گیر، فرد قادر خواهد بود با توجه به تجربه های خود، آن احساسات را کنترل نماید.
ورزشی که مانع رفتار های تنش زا می گردد تا دوباره کنترل امور را به دست آورید.
به محض شروع پاسخ ” جنگ و گریز”، هیچ تفکری درباره آرامش فرد وجود ندارد. به جای تمرکز بر روی افکارتان، بر روی هر آنچه که در بدن خود احساس می کنید، تمرکز کنید. ورزشی که نحوه انجام آن در ادامه ذکر خواهد شد، راهی ساده و سریع جهت ایجاد توقفی در افکار منفی شماست تا آرامش یابید و دوباره کنترل امور را به دست بگیرید. ورزشی که می تواند در چند دقیقه تفاوتی چشمگیر ایجاد کند.
محلی ساکت را پیدا کنید و در حالتی راحت بنشینید. بر روی هر آنچه که در بدن خود احساس می کنید، تمرکز کنید. سطحی را که بر روی آن نشسته اید احساس کنید.پاهایتان را رو سطح زمین احساس کنید و دستانتان را روی پاهایتان حس کنید. به نحوه تنفس خودتان متمرکز شوید. تفس های آرام و عمیق داشته باشید. آرام نفس بکشید و با شمارش تا عدد سه، نفس تان را حبس کنید. سپس به آرامی تنفس خود را خارج کنید و این روند را تا چند دقیقه بعد تکرار کنید.
در موارد ضروری حواس خود را پرت کنید.
اگر تلاش هایتان جهت تسکین کارآیی لازم را ندارد و غرق در احساسات مخرب هستید، پرت کردن حواس خود می تواند کمک کننده باشد. تمام آنچه که به آن نیاز دارید، شروع فعالیت و تمرکز بر انجام آن تا زمانی است که افکار منفی از ذهن تان خارج گردد. هر چیزی که بتواند توجه شما را جلب کند، کارایی دارد ولی عوامل حواس پرتی زمانی تاثیرگذاری بیشتری دارد که خود فعالیت نیز آرامش بخش باشد.
علاوه بر استراتژی های مبتنی بر احساسات که پیشتر مطرح شده است، مواردی را که ممکن است به کار گیرید، عبارتند از:
تلویزیون ببینید.
برنامه ای را انتخاب کنید که در تضاد با احساس فعلی تان باشد. اگر احساس ناراحتی دارید، برنامه طنز ببینید و اگر احساس عصبانیت یا آشفتگی دارید، برنامه ای آرامش بخش مشاهده کنید.
مشغول کاری شوید که مورد علاقه تان است.
هر کاری می تواند باشد: باغبانی، نقاشی، نوازندگی، بافندگی، خواندن کتاب، انجام بازی کامپیوتری یا حل جدول کلمات یا سودوکو.
خود را غرق در انجام کاری کنید.
می توانید با انجام کارهای روزمره، حواس خود را پرت کنید: تمیز کردن خانه، انجام امورات حیاط، خرید از سوپر مارکت، پیرایش حیوان خانگی و شستن لباس ها.
ورزش کنید.
ورزش های سنگین یکی از سالم ترین راه های افزایش تولید آدرنالین می باشد که سبب می شود تا آرام شوید. اگر حالتی استرسی دارید، بهتر است فعالیت های آرامش بخش مثل یوگا یا پیاده روی را امتحان کنید.
با دوستی تماس بگیرید.
تماس با فردی که مورد اعتمادتان است می تواند راهی سریع و بسیار موثر جهت ایجاد حواس پرتی و احساسی بهتر می باشد تا دوباره بتوانید به روشن بینی دست یابید.
راه کلیدی سوم : روابط بین فردی خود را بهبود ببخشید.
فرد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی از بی ثباتی و نارضایتی در روابط خود با همسر، همکاران و دوستان رنج می برد و در کشمکش دائمی قرار دارد. این حالت ناشی از ناتوانی فرد در بینش مسائل از نگاه دیگران می باشد. فرد متمایل به سؤتدبیر افکار و احساسات دیگران است و درک درستی از چگونگی نگاه دیگران نسب به خود ندارد و تاثیر رفتار خود بر دیگران را نادیده می گیرد.
شاید برای فرد مهم نباشد ولی به هنگام مصاحبت با دیگران همین عوامل مانعی بزرگ برای روابط می باشند. شناسایی موانع اولین مرحله کار می باشد. هر گاه فرد سرزنش کردن دیگران را متوقف کرد، می تواند مراحل بعدی جهت بهبود روابط و مهارت اجتماعی خود را به کار بگیرد.
افکار خود را بررسی کنید.
مشابه با تمام افراد مبتلا به اختلال شخصیت روانی، وقتی منفی گرایی و استرس شما را از کنترل خارج می کند، به سختی می تواند از مقاصد دیگران خبردار شد. اگر شما از این حالت آگاه هستید، افکار خود را بررسی کنید. به یاد داشته باشید که شما کسی نیستید که ذهن دیگران را بخوانید فقط به جای اینکه به افکار و نتایج منفی بپردازید، جایگزین های انگیزشی و مثبت را دریابید. به عنوان مثال فرض کنید پدر و مادرتان در تلفن با شما دعوا کرده اند و اکنون شما احساس ناامنی و ترس از طرد دارید. قبل از آنکه براساس آن احساسات عملی انجام دهید:
فکر درباره احتمالات مختلف را متوقف کنید.
شاید والدین شما تحت فشار ناشی از کار بوده اند یا روز پر تنشی را گذرانده اند. شاید هنوز قهوه خود را ننوشیده است. توضیحات جایگزین زیادی برای این رفتار والدین وجود دارد.
از فرد مقابل بخواهید تا منظور خود را روشن کنند.
یکی از ساده ترین راه های بررسی افکار خود، پرسش از فرد مقابل جهت روشن کردن افکار یا احساسات شان می باشد. منظور آنها را با کلمات یا رفتارتان بررسی کنید. به جای پرسش های اتهامی، روشی نرم خویانه به کار بگیرید : ” شاید حق با من نباشد ولی آن حسی مشابه با ……….. می شود” یا ” شاید من فرد خیلی حساسی باشم ولی احساس می کنم که آن ………” .
مانع انتقال احساسات خود به دیگران شوید
آیا تمایل دارید تا تمام احساسات منفی خود را جمع کرده و به سوی دیگران پرتاب کنید؟ آیا وقتی درباره خودتان احساس بدی می کنید، آن را به دیگران انتقال می دهید؟ بازخورد ها یا انتقادات مخرب را ب عنوان حملات شخصی تلقی می کنید؟ برای جلوگیری از انتقال احساسات خود، در اینجا نیز مشابه با آنچه پیشتر در برابر رفتار های ناآگاهانه انجام داده بودید، باید از توقفگاه هایی استفاده کنید.
با احساسات و تغییرات جسمانی بدن خود هماهنگ شوید. علایم استرس خود اعم از ضربان سریع قلب، انقباض عضلانی، تعریق، تهوع یا سردرد خفیف را بادداشت کنید. اگر با همین حال به فرد مقابل خود بتازید، ممکن است کلماتی به کار ببرید که بعدا از گفتن آنها پشیمان خواهی شد.
صبر کنید و چندین نفس عمیق بکشید و سپس سوالات زیر را از خود بپرسید:
- آیا من آشفته و مضطرب هستم؟
- آیا احساس شرمندگی یا ترس می کنم؟
- آیا احساس نگرانی درباره طرد شدن دارم؟
اگر پاسخ مثبت است، مکالمه را قطع کرده و به فرد مقابل بگویید که احساساتی هیجانی دارید و متمایلید تا چند دقیقه ای قبل از ادامه بحث، بیشتر فکر کنید.
مسئولیت نقش خود را بر عهده بگیرید
در نهایت شما باید مسئولیت نقش خود را در روابط بپذیرید. از خود بپرسید که چگونه ممکن است اعمال شما به مشکلات ارتباط داشته باشد. صحبت ها و رفتار شما چگونه می تواند بر روی افراد تاثیر بگذارد؟ آیا شما در تله ای افتاده اید که افراد را بد می دانید یا خوب؟ به محض اینکه خود را در جای دیگران بگذارید و حق بدهید تا نسبت به تغییر رفتار شما شک کنند و همچنین از حالت تدافعی خود بکاهید، شاهد تغییراتی در کیفیت روابط خود خواهی بود.
بیشتر بخوانید: مهارت های افسردگی در روابط بین فردی
تشخیص و درمان اختلال شخصیت مرزی
بسیار مهم است که به یاد داشته باشید که خودتان نمی توانید اختلال شخصیت مرزی را تشخیص دهید. بنابراین اگر فردی را می شناسید که از اختلال شخصیت مرزی رنج می برد، بهتر است جهت تشخیص قطعی به دنبال کمک تخصصی باشید. اختلال شخصیتی مرزی اغلب اوقات اشتباه تشخیص داده می شود و یا با سایر اختلالات تداخل دارد پس به متخصص بهداشت روان نیاز دارید تا وضعیت فرد را ارزیابی کرده و یک تشخیص دقیق ارائه دهد. سعی کنید متخصصی را پیدا کنید که سابقه تشخیص و درمان اختلال شخصیت مرزی را داشته باشد.
دلیل اهمیت مراجعه به درمانگر ماهر
حمایت و راهنمایی درمانگر ماهر و کاربلد می تواند تاثیر بسزایی در تشخیص و درمان و بهبودی اختلال شخصیت مرزی داشته باشد. درمان ممکن است محلی جهت شروع کار بر روی روابط و آزمودن روش های سازگاری فراهم آورد. متخصص کاربلد و با تجربه با درمان های اختلال شخصیت مرزی مانند درمان رفتاری گویشی (DBT) و درمان تراکم متمرکز آشنا خواهد بود ولی علیرغم اثبات شدن این روش های درمانی، ضروری نیست که همیشه رویکرد درمانی یکسانی را به کار ببرد.
بسیاری از کارشناسان معتقدند که درمان هفتگی شامل آموزش درباره اختلال، حمایت خانوادگی و آموزش مهارت های اجتماعی و عاطفی می تواند بسیاری از موارد اختلال شخصیت مرزی را درمان کند. بسیار مهم است زمان کافی جهت یافتن فرد درمانگر ماهر صرف کنید تا فردی را بیابید که احساسات شما را درک می کند.
به محض یافتن چنین درمانگری، پشتکار لازم را برای ادامه درمان داشته باشید. شاید فکر کنید که درمانگر شما منجی نجاتگر شما خواهد بود. به یاد داشته باشید که این افکار ایده آل گرایانه نیز علایمی از اختلال شخصیت مرزی میباشد. سعی کنید تمام این حالات و احساسات را با درمانگر خود درمیان بگذارید تا درمان شما پیشرفت کند و به یاد داشته باشید که تغییر به راحتی اتفاق نخواهد افتاد پس اگر در طول درمان احساس ناراحتی نداشتید، بدانید که روند درمانی شما صحیح انجام نمی شود و در حال درمان نمی باشید.
متکی به دارودرمانی نباشید
اگر چه اغلب مبتلایان به اختلال شخصیت مرزی از دارو درمانی استفاده می کنند، ولی در حقیقت تعداد کمی از تحقیقات خبر از تاثیر مثبت آن ها می دهند. شاید جالب باشد که بدانید سازمان غذا و دارو جهانی ، دارویی برای اختلال شخصیت مرزی معرفی نکرده اند. البته این بدین معنی نیست که داروها هیچگاه کمک کننده نیستند بلکه در زمان بروز بیماری های همزمان با آن مثل افسردگی یا اضطراب داروها نقش موثری در درمان دارند ولی دارویی که مختص درمان اختلال شخصیت مرزی باشد، وجود ندارد. برای اختلال شخصیت مرزی درمان بسیار موثر است فقط باید مقداری زمان سپری شود.
با این حال ممکن است به دلایلی دارودرمانی را آغاز کند :
- تشخیص ابتلای همزمان به اختلال شخصیت مرزی و افسردگی یا اختلال دو قطبی
- بیمار از حملات ناگهانی ترس آور یا اضطراب شدید رنج ببرد.
- وجود توهم و افکار پارانوئیدی
- وجود احساس خودکشی یا آسیب رسانی به خود