اسکیزوفرنی یک اختلال روانی شدید است. افراد مبتلا، در لحظه از تغییرات بزرگ در فکر، احساسات و ادراک رنج می برند. رفتار آن ها همچنین به طور چشمگیری تغییر می کند و اغلب تاثیر عجیب یا ترسناکی بر روی افراد دیگر دارد. علائم این اختلال کاملا متفاوت است. هر بیمار، تصویر بالینی بسیار فردی را ایجاد می کند. برای افراد دیگر، بیماران می توانند بسیار ترسناک و غیرقابل پیش بینی به نظر برسند به ویژه اگر فرد درباره ی این اختلال اطلاعات کمی داشته باشد. در این مقاله از بخش روانشناسی دکتر سلام به بررسی اختلال اسکیزوفرنی می پردازیم.
خلاصه بررسی ها در مورد اسکیزوفرنی
اسکیزوفرنی چیست؟
بیماری روانی شدید است. اشکال اصلی آن، اسکیزوفرنی پارانوئید، اسکیزوفرنی هبفرنیک و اسکیزوفرنی کاتاتونیک می باشد.
علائم
هذیان (به عنوان مثال، پارانویا)، توهم (به عنوان مثال شنیدن صداهای غیرواقعی)، اختلالات حرکات عاطفی (به عنوان مثال نوسان شدید بین خلق و خوی)، اختلالات گفتاری و تفکر، ناهنجاری های روانگردانی (به عنوان مثال، حالت های عجیب، بی تحرکی و غیره).
دلایل
عوامل موثر مختلف و غیرقابل توضیح (محرک)، مانند عوامل مستعد کننده ی ژنتیک، حساسیت بالا، شرایط استرس زا، استرس و متابولیسم آشفته پیام رسان به مغز (احتمالا داروها به عنوان محرک هستند) از دلایل این بیماری می باشد.
درمان
داروها (نورولپتیک، ضد افسردگی، آرام بخش)، درمان رفتار شناختی.
اسکیزوفرنی در کودکان
نادر است و اغلب نادیده گرفته می شود.
پیش بینی
بسیار متفاوت است، بستگی به شکل و شدت بیماری دارد.
بیشتر بخوانید: پارانویا چیست؟ علل ابتلا و روش های درمان آن کدامند؟
کلیاتی در مورد این اختلال
اسکیزوفرنی یک اختلال روانی شدید است. افراد مبتلا، در لحظه از تغییرات بزرگ در فکر، احساسات و ادراک رنج می برند. رفتار آن ها همچنین به طور چشمگیری تغییر می کند و اغلب تاثیر عجیب یا ترسناکی بر روی افراد دیگر دارد. متخصصان، این اختلال را یکی از جنون های درون زا می دانند: جنون، بیماری روانی است که بیماران مبتلا به آن، واقعیت را به روشی متفاوت درک و پردازش می کنند. درون زا به این معنی است که بیماری از عوامل مختلف در درون ایجاد می شود، یعنی هیچ دلیل فیزیکی قابل تشخیص در آن دخالت ندارد.
افراد مبتلا به این اختلال، شخصیت دوبخشی ندارند. اگر بیمار نسبت به گذشته، رفتارها، صحبت ها و کارهای متفاوتی انجام دهد، باید آگاه باشید. در برخی موارد، آن ها ناهنجاری های شدید رفتاری نشان می دهند: به عنوان مثال، آن ها صداهایی را می شنوند که اصلا وجود ندارد یا احساس آزار و اذیت می کنند. آن ها همچنین در افکار و کارهای خود، بسیار غیرمنطقی می شوند.
آیا آن ها خطرناک هستند؟ اغلب کاملا ضرر آفرین می شوند. در موارد هذیان و اضطراب -به ویژه زمانی که فرد موردنظر بترسد- ممکن است حمله به افراد دیگر رخ دهد. هیچ خشم یا پشت سر حرف زدنی را در اینجا نشان ندهید.! اگر این بیماری را بهتر درک کنید، می توانید راحت تر با بیمار سازگار شوید و در کنار او باشید.!
اولویت در اینجا، صبر، درک و ذهن آگاه است. اگر بیمار در مرحله هذیان، بخواهد با شما حرف بزند، به او گوش دهید. اما او را تشویق نکنید که به دیگران بگوید. درباره ی توهمش با او صحبت نکنید. سعی کنید حواس او را پرت کنید، به عنوان مثال، بحث را به سمت سرگرمی ها یا موضوعات بی خطر هدایت کنید.
علائم اسکیزوفرنی
علائم این اختلال کاملا متفاوت است. هر بیمار، تصویر بالینی بسیار فردی را ایجاد می کند. برای افراد دیگر، بیماران می توانند بسیار ترسناک و غیرقابل پیش بینی به نظر برسند به ویژه اگر فرد درباره ی این اختلال اطلاعات کمی داشته باشد. برخی علائم قبل از شروع این اختلال، بروز می کند.
این علائم شامل، اختلالات در خواب، کج خلقی شدید و تنش می باشد. افراد مبتلا اغلب به نور و صدا حساس می شوند و واکنش نشان می دهند. آن ها اغلب نسبت به افراد دیگر مشکوک می شوند و عقب نشینی می کنند. برخی از آن ها به طور فزاینده ای کمتر به مدرسه و محل کار علاقه دارند. این نشانه ها می تواند چندین ماه دوام داشته باشد.
مرحله حاد و مزمن بیماری
اغلب، اسکیزوفرنی در مرحله هایی پیشرفت می کند. علائمی که در مرحله حاد رخ می دهد، “علائم اسکیزوفرنی مثبت” نام دارد (علائم مثبت). به عنوان مثال، توهم، اغلب اتفاق می افتد و افراد صداهایی را می شنوند که وجود ندارد. بسیاری از مبتلایان، هذیان هایی مانند شیدایی آزار و اذیت نیز دارند. درکل، بیماران در مرحله حاد بیماری، فعال یا بیش فعال می شوند.
از طرف دیگر، مرحله ی مزمن توسط “علائم منفی” مشخص می شود، یعنی، اکنون تمرکز بر روی محدودیت های خاص عملکرد روانی و عاطفی است. بیمارانی که دچار افسردگی بیرونی و داخلی می شوند: افسرده و خسته به نظر می آیند. هر فعالیتی برای آن ها سخت است. آن ها از تماس های اجتماعی خود چشم پوشی و عقب نشینی می کنند. برخی حتی از بهداشت فردی خود نیز غافل می شوند. این رفتارها فقط زندگی شخصی آن ها را تحت تاثیر قرار نمی دهد.
افراد مبتلا اغلب، قادر به انجام حرفه ی خود نیز نیستند. بنابراین، در این مرحله برای مبتلایان سخت است که حتی از رختخواب خود بیرون بیایند. به علاوه، بیماران اسکیزوفرنی اغلب در مرحله ی شدید بیماری، بی عاطفه به نظر می رسند. آن ها دیگر هیچ شادی ای از خود نشان نمی دهند. صدای آن ها یکنواخت است و صورتشان بی احساس می شود. علاقه ی آن ها به سرگرمی، شغل و روابط اجتماعی رو به زوال می رود. کلام آن ها ناتوان و ضعیف می شود.
سه زیرگروه این اختلال
براساس علائم غالب در مرحله ی حاد، اسکیزوفرنی به سه زیرگروه تقسیم می شود: اسکیزوفرنی پارانوئید، اسکیزوفرنی هبفرنیک و اسکیزوفرنی کاتاتونیک. با این حال، در عمل معلوم می شود که هیچ شاخه ی سفت و سختی برای اسکیزوفرنی وجود ندارد: علائم معمولی یک شکل از بیماری در بیمارانی که علائم شکل دیگری از آن بیماری را دارند، رخ می دهد. بنابراین، طبقه بندی واضح از بیماران به یکی از سه زیرگروه ها، اغلب امکان پذیر نیست.
اسکیزوفرنی پارانوئید
اسکیزوفرنی پارانوئید یکی از رایج ترین شکل اختلال است. علائم برجسته در مرحله ی حاد، هذیان و توهم می باشد. هذیان رایج، پارانوئید نام دارد. افراد مبتلا، متقاعد شده اند که آن ها توسط شخص، سازمان یا حتی توسط افراد فرازمینی مورد آزار و اذیت قرار می گیرند. آن ها از تحت کنترل بودن دائمی، می ترسند.
رابطه ی هذیان ها اغلب در اسکیزوفرنی پارانوئید دیده می شود: افراد مبتلا باور دارند که اقدامات یا اظهارات فرد خاصی، مستقیما به آن ها اشاره دارد. انواع دیگر هذیان شامل مگالومانیا و پیام های توهم (مانند پیام مرگ از طریق یک کت سیاه معمولی) می باشد. در میان توهم، توهم شنوایی در اسکیزوفرنی پارانوئید بسیار رایج است: به عنوان مثال، افراد مبتلا، صداهایی را می شنوند که در واقعیت وجود ندارند.
گاهی این صداها دوستانه است، اما اغلب ترسناک می باشد، زیرا آن ها به بیمار دستور می دهند یا به آن ها توهین می کنند. توهم جسمانی نیز ممکن است رخ دهد: به عنوان مثال، برخی بیماران متقاعد شده اند که بخش های بدن آن ها در حال تجزیه شدن است و یا در جای درست قرار نگرفته است. نادرترین توهم در اسکیزوفرنی پارانوئید، توهم دیداری و لامسه است.
اختلال نوع هبفرنیک
در این شکل از اسکیزوفرنی، تفکر، احساسات و رانندگی تحت تاثیر قرار می گیرد. برای بسیاری از بیماران، تفکر غیر منسجم و غیر منطقی به نظر می رسد. این در زبان آن ها منعکس می شود. برخی بیماران بدون هیچ زمینه ای، زیاد صحبت می کنند. برخی فقط به قطعات کلمه توجه می کنند و از ساختار جمله غافل می مانند. برای افراد دیگر، آن چیزی که گفته می شود، قابل فهم نیست. برعکس، در مرحله ی حاد، اغلب اتفاق می افتد که افراد مبتلا، به هیچ وجه صحبت نکنند.
اختلالات احساسی در اسکیزوفرنی هبفرنیک، منجر به رفتار نامناسب و غیرصمیمی می شود. به عنوان مثال، افراد در حالی که می گویند ناراحت هستند، می خندند. یا در مراسم تشیع جنازه، رفتارهای احمقانه انجام می دهند. این امر اغلب، افراد مبتلا را در محیط سرزنش و تحقیر می کند. در مرحله ی حاد، روحیه ی بیمار می تواند هم سرخوشی و هم افسرده باشد. این تغییر می تواند با علائم اختلال دوقطبی، اشتباه گرفته شود.
اسکیزوفرنی کاتاتونیک
برای اسکیزوفرنی کاتاتونیک، اختلالات روانگردانی بسیار معمول است. بیماران حرکات عجیب و غریبی با دست ها، بازوها و پاهای خود انجام می دهند. آن ها بدن خود را خم می کنند یا بی هدف می چرخند. در این لحظه، بیمار بسیار هیجان زده است. آن ها اغلب، چیزهایی که دیگران می گویند را تکرار می کنند.
در لحظه های دیگر، آن ها به حالت احمقانه در می آیند. برای ساعت ها در یک حالت غیرمعمول می مانند. اگرچه فرد بیمار بیدار است، اما دیگر هیچ واکنشی نشان نمی دهد و در حالت گنگی صحبت می کند (لالی). امروزه، اسکیزوفرنی کاتاتونیک خیلی نادر اتفاق می افتد، زیرا داروهای مدرن نسبت به داروهای قبلی که استفاده می شود، موثرتر هستند.
دلایل و عوامل خطر اسکیزوفرنی
محرک های اسکیزوفرنی هنوز دقیقا مشخص نشده است. با این حال، چندین عامل در کنار هم قرار می گیرند، ژنتیک، بیولوژیک و روانی-اجتماعی.
دلیل ژنتیکی اسکیزوفرنی
در هر صورت، تمایل ژنتیکی در گسترش این اختلال نقش دارد. به عنوان مثال، اگر یکی از دوقلوهای یکسان از این اختلال رنج ببرند، دوقلوی دیگر نیز در 45 درصد از موارد، از همان بیماری رنج می برد. اگر هر دو والدین مبتلا به این اختلال باشند، خطر ابتلا به بیماری به همان اندازه بالا است. اگر فقط یکی از والدین مبتلا به این اختلال باشد، خطر ابتلای کودک به آن بیماری 12 درصد است. در مقایسه، تقریبا حدود یک درصد از جمعیت مبتلا به اسکیزوفرنی هستند.
تجربیات استرس زا و منفی
افرادی که از این اختلال رنج می برند، به استرس حساس هستند. حتی قبل از اینکه بیماری شیوع پیدا کند، آن ها اغلب با شرایط استرس زا به سختی مقابله می کنند. در یک نقطه ی خاص، بار استرس بسیار بزرگ می شود. استرس محرکی است که این بیماری را تحریک می کند.
بسیاری از بیماران مبتلا به این اختلال ، قبل از شروع بیماری وقایع مهم زندگی را گزارش می دهند. این گزارشات می تواند، به عنوان مثال، از دست دادن یکی از افراد نزدیک یا یک وضعیت مشکل ساز، باشد. اما موقعیت های مثبت می تواند منجر به استرس شود. به عنوان مثال، عروسی یا تولد یک کودک.
تغییرات مغز
فرض بر این است که انتقال دهنده های عصبی در مغز، نقش مهمی را در شروع این اختلال ایفا می کنند. به عنوان مثال، دوپامین نه تنها برای انگیزه و درایو داخلی بلکه برای کنترل موتور نیز مهم است. همه ی این ها در اسکیزوفرنی مختل می شود. زمانی که افراد مبتلا به این اختلال آمفتامین مصرف می کنند، بدن آن ها دوپامین بیشتری آزاد می کند. در آن لحظه، علائم این اختلال بدتر می شود.
همچنین گلوتامات و سروتونین نیز در این روند نقش دارند. این ها دارای تاثیرات خلقی می باشند و بر درک درد و عملکرد حافظه، تاثیر می گذارند. به علاوه، ساختارهای خاص مغز در افراد مبتلا به این اختلال، تغییر می یابد. سیستم لیمبیک که مسئول تنظیم احساسات است، تحت تاثیر قرار می گیرد.
داروها و اسکیزوفرنی
مشخص نیست که آیا داروها می توانند منجر به این اختلال شوند یا خیر. برخی از متخصصان به رابطه ی بین این اختلال و داروهایی مانند کوکائین، LSD، آمفتامین یا حشیش مشکوک هستند. چیزی که واضح است این است که برخی داروها منجر به هذیان، توهم و دیگر شرایط مرتبط به علائم این اختلال می شوند. با این حال، اثر آن بعد از مدتی کم می شود.
برخی مطالعات نشان می دهد که مصرف دارو، به طور قابل توجهی روند بیماری در این اختلال را بدتر می کند. حقیقت این است که تمایل ژنتیکی در ترکیب با موادهای خاص، هنوز می تواند محرک نامشخصی برای این اختلال باشد.
بیشتر بخوانید: واکنش های طبیعی بدن در مقابل استرس
آزمایشات و تشخیص
اگر شما به ابتلای خود یا نزدیکتان به این اختلال شک دارید، باید با متخصص کلینیک یا روانپزشک تماس بگیرید. تعداد زیادی از مراکز تشخیص و درمان که در این بیماری تخصص دارند، وجود دارد. برای تشخیص این اختلال، باید یک مکالمه ی دقیق با فرد مبتلا انجام شود. علائم روانشناسی رخ داده، در جزئیات بررسی می شوند. برای این منظور معیارهای تعریف شده و پرسشنامه بالینی خاصی وجود دارد. علائم برجسته ای که درباره ی آن ها سؤال می شود، در ICD-10 برای این اختلال تعریف شده است .
که عبارت اند از:
- تفکر کردن-القاء-برداشت-انتشار
- هذیان کنترل یا تاثیر، احساس کردن آن چیزی که در رابطه با حرکات بدن، تفکر، فعالیت ها یا احساسات ایجاد شده است.
- صداهای مکالمه ای یا گفتگو
- توهم غیرواقعی یا مداوم، (هذیان عجیب و غریب)
- توهم مداوم از هر حسی
- افکار خارق العاده یا وارد کردن افکار به جریان اندیشه
- علائم کاتاتونیک مانند برانگیختگی، منفی گرایی یا حماقت
- علائم منفی مانند بی تفاوتی آشکار، محرومیت از گفتار، تاثیر نامناسب
برای تشخیص این اختلال، حداقل یک علائم واضح (دو یا چند علائم در صورت شفافیت کم) در گروه های 1-4 یا حداقل دو علائم از گروه های 5-8 باید به طور مداوم، یک ماه یا بیشتر رخ دهد.
حذف بیماری های دیگر
علائم مشابه با این اختلال در دیگر بیماری ها نیز می تواند رخ دهد، که عبارت است از: بیماری های مغزی (مانند صرع، تومور مغزی)، اختلالات روانی مختلف (به عنوان مثال افسردگی، اختلال دو قطبی، اختلالات اضطرابی) و همچینین حالت های مسمومیت (به عنوان مثال کوکائین، LSD یا الکل). این بیماری ها، قبل از اینکه دکتر این اختلال را تشخیص دهد، باید حذف شوند. مطالعات مختلفی برای این امر ضروری می باشد.
به عنوان مثال، آزمایش خون و ادرار می تواند داروی استفاده شده در بدن را که منجر به ایجاد علائم شده است را نشان دهد. همچنین، آزمایش خون اختلالات متابولیک یا التهاب را نیز مشخص می کند. آزمایش عکس برداری از مغز، استفاده از کامپیوتر توموگرافی یا تصویربرداری با رزونانس مغناطیسی هم می تواند ناهنجاری های مغز را که باعث علائم اسکیزوفرنی شده است را نشان دهد.
اگر آزمایشات، مشکوک به ورم مغز باشد، باید مایع مغزی نخاعی نیز بررسی شود. پزشک می تواند از تست های ویژه ای برای بررسی عملکرد های مختلف مغز مانند تفکر سازمانی، حافظه و تمرکز استفاده کند. این اختلال اغلب همراه با دیگر اختلالات روانی (مانند اختلالات اضطرابی، اختلالات دوقطبی و غیره) اتفاق می افتد. این می تواند تشخیص را سخت تر کند.
درمان اسکیزوفرنی
این اختلال با دارو و روان درمانی درمان می شود. مشکل این است که بیماران در اسکیزوفرنی حاد، فاقد بینش نسبت به این بیماری هستند. اگر این خطر وجود داشته باشد که مبتلایان به خود یا دیگران آسیب برسانند، بستری شدن در بیمارستان ضروری می شود. اگر مرحله ی حاد شیوع پیدا کند، اول فرد بیمار برای اینکه خودش را تثبیت کند، در کلینیک معالجه می شود و سپس می تواند به طور مستقل در خانه به زندگی خود ادامه دهد.
دارو درمانی برای اسکیزوفرنی
گروه های مختلفی از داروها برای درمان این اختلال استفاده می شود. براساس شکل و شدت علائم، داروها متفاوت هستند.
داروهای قابل استفاده شامل موارد زیر می باشد:
نورولپتیک ها(ضد روان پریشی)
آن ها اولین داروهای موثر در درمان روان پریشی هستند. این داروها با مداخله در پیام رسان های متابولیسم عصبی، تنش و اضطراب، توهم و هذیان را کاهش می دهند. با این حال، نورولپیتک ها عوارض جانبی شدیدی مانند لرزش عضلات، کشش عضلات، احساسات تحت کنترل، خستگی، بی میلی و کاهش سرعت واکنش، را دارند.
نورولپتیک های آتیپیکال
این نورولپیتیک های گسترش یافته ی کلاسیک بهتر عمل می کنند و عوارض جانبی کمتری دارند. معروف ترین آن ها ریزپریدون و کلوزاپین می باشد.
ضد افسردگی
به علاوه داروهای ضد روان پریشی (یا نورولپتیک آتیپیکال)، پزشک گاهی ضد افسردگی را تجویز می کند. این دارو برای مبتلایان به این اختلال که افسرده هستند، بسیار مفید است. ضد افسردگی تاثیر مثبتی بر روی خلق و خوی، رانندگی و عملکرد دارد.
بیشتر بخوانید: جایگزین های طبیعی برای داروهای ضد افسردگی
آرام بخش ها
در طی مرحله ی حاد روان پریشی، بسیاری از بیماران از اضطراب شدید رنج می برند. در اینجا آرام بخش ها کمک کننده هستند. با این حال، از آن جایی که این قرص ها اعتیاد آور هستند، در صورت امکان باید فقط برای مدت کوتاهی مصرف شوند. برخلاف داروهای آرام بخش، نورولپتیک ها از نظر جسمی و روحی هیچ اعتیادی ایجاد نمی کنند.
روان درمانی برای این اختلال
روان درمانی در این اختلال به طور فزاینده ای اهمیت دارد. این می تواند تاثیر بلند مدتی بر روی روند بیماری داشته باشد. درمان رفتار شناختی معمولا جزء گزینه های انتخابی است.
عناصر مهم در درمان روان درمانی عبارت اند از:
کاهش ترس از طریق اطلاعات
اول از همه، باید با تهیه ی اطلاعاتی درباره ی بیماری، ترس بیمار را از این بیماری از بین ببریم. از این طریق بستگان بیمار نیز از دانش بیشتری بهره مند می شوند. به عنوان مثال، باید درک بیشتری از بیمار گسترش پیدا کند و بستگان از آن ها حمایت کنند. آموزش برقراری ارتباط، که برخورد با بیمار را آسان تر می کند، در این رابطه کمک کننده دارد.
مقابله با استرس و موقعیت های سنگین
در درمان، بیمار یاد می گیرد که با موقعیت های استرس زا که علائم او را تشدید می کنند، بهتر کنار بیاید. جنبه ی اصلی این درمان، مقابله با استرس است.
پردازش تجربیات ترسناک
با کمک روان درمانی این اختلال، بیمار می تواند با تجربیات ترسناکی که در مرحله ی حاد بیماری آن ها را گذرانده است، بهتر مقابله کند. این به طور کلی او را تثبیت می کند.
شناسایی علائم هشدار دهنده اولیه
بیماران یاد می گیرند تا علائم هشدار دهنده ی اولیه را در مرحله این اختلال شناسایی کنند. این می تواند کمی متفاوت باشد. به عنوان مثال، اختلالات در خواب یا تحریک پذیری شدید اغلب شیوع جدیدی را نشان می دهد. از این رو، کاهش منابع استرس و مشورت با پزشک برای افزایش دوز دارو در کوتاه مدت، مهم است.
کمک های بعد از مرخص شدن از بیمارستان
بعد از مدت بستری، بیمار در خانه معمولا به کمک و حمایت نیاز دارد. این کار توسط کارمندان آموزش اجتماعی انجام می شود. آن ها کمک می کنند تا فرد مبتلا، راه زندگی روزمره خود را پیدا کند. بسیاری از بیماران در می یابند که در تمرکز کردن، کار کردن حافظه و در توانایی برنامه ریزی مشکل دارند. توانبخشی شناختی می تواند به افراد مبتلا کمک کند. این توانبخشی با اقدامات درمانی رفتاری و آموزش های ویژه در رایانه کار می کند. این توانبخشی، احتمال بازگشت به سرکار رفتن را افزایش می دهد. به علاوه، بینش در مورد بیماری و پایبندی به درمان را نیز تقویت می کند.
اسکیزوفرنی در کودکان
در بیشتر موارد، این اختلال تا بعد از بلوغ در بزرگسالی، ظاهر نمی شود. با این حال، تقریبا دو درصد از بیماران در سنین کودکی و بزرگسالی مبتلا می شوند. بنابراین، این اختلال تا قبل از سن 10 سالگی، بسیار نادر است. پزشکان، ظهور این اختلال در سن 13 تا 18 سالگی را “اسکیزوفرنی زودرس” (EOS) می نامند و بیشتر در نوجوانان پسر مشاهده می شود.
چون این بیماری در کودکان بسیار نادر است، به همین دلیل دیر کشف می شود. حقیقت این است که علائم این اختلال در کودکان و نوجوانان با علائم بزرگسالان مبتلا به این اختلال متفاوت است. علاوه براین، شخصیت کودکان و نوجوانان به طور طبیعی دائما رشد می کند. نوسانات خلقی در دوره ی بلوغ تا حدی طبیعی است. با این حال، اگر کودک یا نوجوان در مراحل افسردگی طولانی قرار بگیرد یا در گفتار و نوشتن مشکل داشته باشد و هذیان بگوید، باید فورا با پزشک یا روانپزشک مشورت شود.
روند بیماری و پیش اگاهی
خطر گسترش این بیماری به طور کلی 1 درصد است. این امر بدان معنی می باشد که 800،000 فرد در آلمان با این بیماری زندگی می کنند. این بیماری اغلب مرد و زن را به طور یکسان مبتلا می کند. با این حال، بیماری در مردان نسبت به زنان زودتر شیوع پیدا می کند. به طور میانگین، مردان در سن 20 تا 25 سالگی از این بیماری رنج می برند، درحالی که سن مبتلا شدن زنان بین 25 تا 30 سالگی می باشد. چرا اینگونه است، خودمان هم نمی دانیم.
از انجا که روند این اختلال از فردی به فرد دیگر متفاوت است، هیچ پیش آگاهی معتبری وجود ندارد. برخی بیماران فقط مرحله ی حاد بیماری را تجربه می کنند و در برخی دیگر، روند شدید است و منجر به اسکیزوفرنی مزمن می شود. هنوز برخی ممکن است مراحل عود این اختلال را داشته باشند، اما به لطف درمان این مراحل فروکش می کند.
علائم حاد به مرور زمان ضعیف تر می شود. با این وجود، این اختلال اغلب به درمان مادام العمر نیاز دارد. اسکیزوفرنی هبفرنیک نسبت به سایر اشکال این بیماری، پیش آگاهی مطلوب تری دارد. این بیماری به طرز موذیانه ای شروع می شود، اغلب مزمن می شود و سپس بدون هیچ علائمی ادامه دار می شود. در این روند، شخصیت بیمار به طور فزاینده ای تغییر می کند.
خطر خودکشی
اضطراب ناشی از این اختلال برای بیماران بسیار نگران کننده است. بعد از چند بار عود کردن، افراد مبتلا، به شدت در ناامیدی فرو می روند. این وضع می تواند منجر به خودکشی شود-نرخ خودکشی در میان بیماران این اختلال ده درصد است. مردان جوان بیشتر در خطر هستند. رابطه ی خوب با درمانگر، خانواده یا دوست از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
خطر افزایش دیگر بیماری ها
از نظر آماری، بیماران اسکیزوفرنی خطر قابل توجهی در ابتلا به بیماری های مختلف دیگر دارند. این ها شامل بیماری های متابولیک و قلبی، سرطان و بیماری های ریوی می باشد. پزشکان بیماران اسکیزوفرنی، باید به علائم این اختلال توجه ویژه کنند.
یکی از چهار یا پنج نفر بهبود می یابند
از آنجا که بیماران اسکیزوفرنی با ترکیبی از نورولپتیک ها و روان درمان ها تحت معالجه قرار می گیرند، پیش آگاهی این بیماری به میزان قابل توجهی بهبود یافته است. حدود 20 تا 25 درصد از بیماران، با این درمان ها به بهبودی کامل می رسند. اما اگر بیماران به طور کامل درمان نشوند، مراقبت های سرپایی برای ادامه ی زندگی با وجود این اختلال کافی است. محیط اجتماعی تاثیر عمده ای در این زمینه دارد: اگر بیماران درک و حمایت زیادی را از طرف دوستان و خانواده دریافت کنند، این می تواند تاثیر مثبتی بر روی روند بیماری بگذارد.
اطلاعاتی برای نزدیکان بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی
اگر کسی از این اختلال رنج ببرد، این برای بستگان او بسیار استرس اور است. در مرحله ی حاد، بیمار در دنیای هذیان های خود زندگی می کند. شاید هذیان های او به بستگانش منتهی شود که او را به اهداف تاریک متهم می کنند و یا شک و تردید با آن ها رفتار می کنند. در آن لحظه، بستگان، حمایت مهمی برای بیمار محسوب می شوند. درک و حمایت آن ها، برای روند بیماری بسیار حیاتی است.
به عنوان بستگان فردی که مبتلا به این اختلال است، باید پیشنهادهایی را که اطلاعات مفصلی در مورد این بیماری و نحوه مقابله با مبتلایان به شما می دهد را یاد بگیرید. به عنوان مثال، این مهم است که بیمار را تشویق کنید تا مستقل شود. او نباید در این روند تحت فشار قرار بگیرد. آموزش ویژه ارتباطات، می تواند برای شما مفید باشد. علاوه براین، از توصیه های پزشکان و درمانگران پیروی کنید و اگر نمی دانید که چه کاری باید انجام دهید از پزشک بیمارتان مشاوره بگیرید. بستگان می توانند کمک مهمی به مبتلایان بکنند.