اختلال پرخوری با افزایش خطر اضافه وزن و چاقی همراه است. همچنین با بیماری هایی مثل دیابت و بیماری های قلبی. همچنین خطرات دیگری نیز برای سلامتی ایجاد می کند که عبارتند از مشکلات خواب، درد مزمن، مشکلات روانی و کاهش کیفیت زندگی. طرح درمان برای اختلال پرخوری به علل این اختلال و شدت علائم و همچنین به هدف افراد بستگی دارد. آیا شما درگیر اختلال پرخوری هستید؟ اگر می خواهید درباره اختلال پرخوری اطلاعاتی کسب کنید، مطلب زیر از بخش تغذیه دکتر سلام را بخوانید.
اختلال پرخوری چیست؟
همه ما هر از گاهی بیش از حد غذا می خوریم. اما اگر به طور مرتب پرخوری می کنید در حالی که احساس می کنید کنترلی روی خود نداشته و قادر به توقف پرخوری خود نیستید، ممکن است دچار اختلال پرخوری شده باشید. اختلال پرخوری یک اختلال تغذیه ای شایع است که در آن شما مرتبا مقدار زیادی غذا را می خورید در حالی که احساس می کنید قدرتی برای توقف آن ندارید و در طول مدت غذا خوردن و بعد از آن به شدت درمانده و پریشان هستید.
شما ممکن است تا حدی بخورید که به دردسر بیفتید سپس تحت تاثیر احساس گناه، شرمندگی یا افسردگی بعد از آن به ستوه آمده و خودتان را برای عدم کنترل خودتان اذیت کرده یا از چیزی که پرخوری وسواسی با بدن شما می کند دچار نگرانی شوید. اختلال پرخوری معمولا در اواخر دوره نوجوانی یا اوایل بزرگسالی شروع می شود، اغلب بعد از یک رژیم سخت.
در طول اختلال پرخوری، شما ممکن است حتی زمانی که گرسنه نیستید هم بخورید و خیلی بعد از اینکه سیر شدید هم به خوردن ادامه دهید. همچنین ممکن است آنقدر سریع غذا بخورید که به سختی متوجه چیزی که می خورید یا مزه می کنید باشید. با این حال برعکس بیماری بولیمیا، هیچ تلاش قاعده مندی برای جبران پرخوری ها از طریق استفراغ، روزه یا ورزش بیش از حد وجود ندارد.
ممکن است حس کنید که زیاده روی در خوردن برای لحظات کوتاهی آرامش بخش است و به تسکین عواطف ناخوشایند و احساس استرس، افسردگی یا اضطراب کمک می کند. اما سپس واقعیت خودش را نشان می دهد و شما در احساس تاسف و تنفر از خود غرق می شوید. پرخوری اغلب به اضافه وزن و چاقی منجر می شود که فقط خوردن افراطی را بیشتر می کند. هرچه احساستان در مورد خودتان و ظاهرتان بدتر باشد، برای مقابله با این احساس بیشتر از غذا استفاده می کنید.
این یک چرخه معیوب می شود: خوردن برای رسیدن به احساس بهتر، بدتر شدن احساس و باز گشتن به سمت غذا برای تسکین و جبران. به همان اندازه ای که خود را در مقابل اختلال پرخوری بدون قدرت حس می کنید به همان اندازه هم دانستن اینکه اختلال پرخوری قابل درمان است دارای اهمیت می باشد. می توانید بیاموزید که چرخه پرخوری را بشکنید، عواطف خود را بهتر مدیریت کنید، رابطه سالم تری با غذا ایجاد کنید و کنترل تان روی مساله خوردن و سلامتی را دوباره به دست آورید.
علائم و نشانه ها
اگر اختلال پرخوری داشته باشید ممکن است نسبت به عادت های تغذیه ای خود احساس خجالت و شرمندگی کنید و تلاش کنید که علائم خود را با خوردن در خفا پنهان نمایید.
علائم رفتاری اختلال پرخوری و خوردن افراطی
- ناتوانی در متوقف کردن خوردن یا کنترل آن چیزی که می خورید.
- خوردن سریع مقادیر زیادی غذا
- خوردن حتی به هنگام سیری
- پنهان کردن یا ذخیره سازی غذا برای اینکه بعدا در خفا خورده شود.
- نرمال غذا خوردن در حضور دیگران اما پر کردن شکم در تنهایی
- خوردن مداوم در طول روز بدون اینکه در غالب وعده های منظمی باشد.
علائم عاطفی
- احساس استرس و تنشی که فقط با غذا خوردن تسکین پیدا می کند.
- شرمندگی در مورد مقدار غذایی که می خورید.
- احساس کرختی در هنگام پرخوری مثل اینکه شما واقعا آنجا و در حال خوردن نباشید یا اینکه روی حالت خودکار باشید.
- هیج وقت احساس رضایت از خوردن خود ندارید. مهم نیست که چقدر خورده اید.
- احساس گناه، تنفر یا افسردگی بعد از پرخوری
- ناامیدی در کنترل وزن و عادت های غذایی
دلایل و خطرات اختلال پرخوری
به طور کلی ترکیبی از چند چیز با هم، باعث ایجاد اختلال پرخوری می شود که شامل ژن ها، احساسات و تجربه های یک فرد می باشند.
فاکتورهای خطر اجتماعی و فرهنگی
فشار اجتماعی برای لاغر بودن می تواند به احساسی که دارید بیفزاید و خوردن احساسی شما را افزایش دهد. بعضی از والدین ناخواسته با استفاده از غذا برای آسایش، معاف کردن یا پاداش دادن به کودکان زمینه را برای اختلال پرخوری آنها فراهم می کنند. کودکانی که در معرض نظرات انتقادی فراوانی در مورد بدن و وزنشان قرار می گیرند نیز آسیب پذیر هستند. همینطور افرادی که در دوران کودکی مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفته اند.
فاکتورهای خطر فیزیولوژیک
افسردگی و پرخوری به شدت به هم مربوط هستند. بسیاری از افراد مبتلا به پرخوری یا افسرده هستند یا اینکه قبلا بوده اند. دیگر افراد ممکن است با کنترل وسوسه و مدیریت و بیان احساساتشان دچار مشکل باشند. عزت نفس پایین، تنهایی و نارضایتی از بدن نیز ممکن است در ایجاد این اختلال دخیل باشد.
فاکتورهای خطر بیولوژیک
ناهنجاری های بیولوژیک می توانند در ایجاد اختلال پرخوری دخیل باشند. برای مثال هیموتالاموس (قسمتی از مغز که اشتها را کنترل می کند) ممکن است پیام های درستی در مورد گرسنگی و سیری ارسال نکند. همچنین محققان دریافته اند که به نظر می رسد یک جهش ژنتیکی باعث اعتیاد به غذا می شود. در نهایت شواهدی وجود دارد که سطوح پایین ماده شیمیایی سروتنین مغز، در خوردن افراطی نقش مهمی بازی می کند.
بیشتر بخوانید: خوراکی هایی که اشتها را کاهش می دهند!
این اختلال چطور تشخیص داده می شود؟
در حالی که بعضی افراد ممکن است گاهی پرخوری کنند مثلا در عید شکرگزاری یا در یک مهمانی، این بدان معنی نیست که آنها با وجود داشتن تجربه بعضی از علائم لیست شده بالا دارای اختلال پرخوری هستند. اختلال پرخوری معمولا در اواخر سنین نوجوانی تا اوایل بیست سالگی شروع می شود. اگرچه اختلال پرخوری ممکن است در هر سنی شروع شود. افراد عموما برای کمک به غلبه بر اختلال پرخوری و ایجاد رابطه درست با غذا به حمایت نیاز دارند. اگر این اختلال درمان نشود ممکن است سال ها طول بکشد.
برای اینکه شخصی تشخیص اختلال پرخوری بگیرد باید به مدت حداقل ۳ ماه هفته ای یک بار حداقل یک بار پرخوری داشته باشد. شدت اختلال پرخوری از خفیف (که با یک تا ۳ بار پرخوری در هفته مشخص می شود) تا شدید (که با ۱۴ بار یا دفعات بیشتری پرخوری در هفته مشخص می شود) است. مشخصه مهم دیگر این اختلال این است که شخص مبتلا به BED یا اختلال پرخوری اقدام به خنثی کردن اثر پرخوری نمی کند.
به این معنی که برخلاف بیماری بولیمیا شخص مبتلا به اختلال پرخوری برای مقابله با پرخوری استفراغ نمی کند، از داروهای ملین استفاده نمی کند، یا بیش از حد ورزش نمی کند. مانند دیگر اختلالات تغذیه ای، این اختلال در زنان شایع تر از مردان است. با این حال، این اختلال در بین مردان نسبت به دیگر انواع اختلالات تغذیه ای شایع تر است.
اختلال پرخوری چه خطراتی برای سلامتی دارد؟
اختلال پرخوری با چندین خطر قابل توجه جسمی، عاطفی و اجتماعی برای سلامتی همراه است. تا ۵۰ درصد افراد مبتلا به اختلال پرخوری دارای اضافه وزن هستند. با این حال، این اختلال یک فاکتور خطر مستقل برای اضافه وزن و ابتلای به چاقی نیز می باشد که در نتیجه افزایش جذب کالری در طی دفعات پرخوری اتفاق می افتد. چاقی به نوبه خود خطر بیماری های قلبی، سکته، دیابت نوع ۲ و سرطان را افزایش می دهد.
با این حال بعضی مطالعات دریافته اند که ریسک ابتلای افراد دچار اختلال پرخوری به مشکلاتی در زمینه سلامت حتی در مقایسه با افراد دچار چاقی با یک نسبت وزنی که اختلال پرخوری ندارند بیشتر است. دیگر خطرات مرتبط با اختلال پرخوری عبارتند از مشکلات خواب، بیماری های مزمن، آسم و سندروم روده تحریک پذیر (IBS).
این بیماری در زنان با خطر مشکلات ناباروری، عوارض بارداری و گسترش سندروم تخمدان پلی کیستیک (PCOS) همراه است. تحقیقات نشان داده اند که افراد مبتلا به اختلال پرخوری نسبت به افرادی که این اختلال را ندارند، چالش هایی را در تعاملات اجتماعی خود گزارش می کنند. به علاوه افراد مبتلا به اختلال پرخوری در مقایسه با افرادی که اختلال تغذیه ای یا پرخوری ندارند، دارای نرخ بالاتر بستری، مراقبت سرپایی و ویزیت در بخش اورژانس هستند. گرچه این خطرات بسیار قابل توجه هستند، درمان های موثر معدودی برای اختلال پرخوری وجود دارد.
پرخوری افراطی در مقابل پرخوری احساسی
تمایز قائل شدن بین پرخوری افراطی و اختلال پرخوری می تواند حتی برای متخصصان اختلال پرخوری نیز که در زمینه اختلال پرخوری آموزش دیده اند مشکل باشد. در مورد اختلال پرخوری تصور بر این است که شکل جدی تر پرخوری افراطی باشد. که همچنین به آن پرخوری احساسی یا پرخوری ناخودآگاه نیز گفته می شود.
تمام این اصطلاحات چندین دهه است که برای توصیف رفتار افرادی که به نظر می رسد به طور غیر عادی مقادیر فراوانی از غذا را می خورند مورد استفاده قرار می گیرد. با این حال اختلال پرخوری یک ماهیت متمایز در نظر گرفته می شود که با پرخوری افراطی متفاوت است. این اختلال امروزه در ایالات متحده و تعداد زیادی از ملل پیشرفته خیلی شایع است.
بیشتر افرادی که به نظر خودشان در غذا خوردن نرمال هستند گاه به گاه به دلایل احساسی غذا می خورند (نه به این خاطر که گرسنه اند). این امر می تواند هر چند وقت یک بار اتفاق بیفتد. زمان بیرون غذا خوردن با دوستان، در مناسبت های اجتماعی، در تعطیلات یا در مسافرت ها. بعضی افراد نیز اغلب پرخوری می کنند مثل پرخوری در شب. حتی وقتی آنها دیگر گرسنه نیستند که با احساساتی مثل کسالت، غم، خستگی یا اضطراب سر و کار داشته باشند.
اما پرخوری گاه و بی گاه، خوردن غذاهای ناسالم یا خوردن به دلایل احساسی معمولا خطرناک یا مخرب نیست در صورتی که افراد در اکثر اوقات از خودشان به خوبی مراقبت کرده و تغذیه سالم داشته باشند. چیزی که اختلال پرخوری را از پرخوری معمولی متمایز می کند این است که دفعات پرخوری در اختلال پرخوری خیلی بیشتر اتفاق افتاده و به اندازه ای تاثیر گذار است که با زندگی شخص، روابط و کار او تداخل پیدا می کند.
افراد مبتلا به اختلال پرخوری شرمندگی و خجالت شدیدی را تجربه می کنند، اغلب رفتارهای خود را پنهان کرده و در مورد مصرف غذایشان دروغ می گویند و میزان غیر عادی از زمان خود را به فکر کردن در مورد غذا و خوردن سپری می کنند. ممکن است قبل از اینکه افراد مبتلا به اختلال پرخوری در مورد مشکلات خود به کسی چیزی بگویند سال ها طول بکشد و متاسفانه هر چه بیشتر ادامه پیدا کند و هر چه بیشتر این افراد در هنگام سیری نتوانند جلوی خوردن خود را بگیرند و سیری خود را تشخیص دهند، چرخه این اختلال سخت تر متوقف خواهد شد.
گزینه های درمانی اختلال پرخوری
طرح درمان برای اختلال پرخوری به علل این اختلال و شدت علائم و همچنین به هدف افراد بستگی دارد. درمان ممکن است رفتارهای پرخوری، وزن اضافی، شکل بدن، مسائل بهداشت روانی یا ترکیبی از اینها را هدف قرار دهد. گزینه های درمان شامل درمان شناختی رفتاری، روان درمانی درون فردی، رفتار درمانی دیالکتیکی، درمان کاهش وزن و دارو می باشد. این درمان ها می توانند بر پایه رابطه یک به یک در یک محیط گروهی یا به شکل خودیاری انجام شوند.
در بعضی افراد ممکن است فقط یک نوع درمان مورد نیاز باشد. در حالی که دیگر افراد ممکن است نیاز داشته باشند ترکیبات مختلفی از این درمان ها را امتحان کنند تا یک درمان مناسب پیدا کنند. یک متخصص سلامت روانی یا پزشکی می تواند در مورد انتخاب طرح درمانی بیماران، توصیه های خود را به آنها ارائه دهد.
درمان شناختی رفتاری
درمان شناختی رفتاری (CBT) برای اختلال پرخوری بر روی تحلیل روابط بین افکار، احساسات و رفتارهای منفی مرتبط با خوردن، شکل بدن و وزن تمرکز می کند. زمانی که علل احساسات و الگوهای منفی شناسایی و تعریف شدند، می توان استراتژی ها را برای کمک به تغییر افراد گسترش داد. مداخلات خاص شامل هدف گذاری، نظارت بر خود، رسیدن به الگوی غذایی منظم، تغییر افکار در مورد خود و وزن و تشویق عادت های سالم کنترل وزن می باشند.
نشان داده شده است که درمانگر CBT موثرترین درمان برای افراد مبتلا به اختلال پرخوری است. یک مطالعه نشان داد که بعد از ۲۰ جلسه CBT، حدود ۷۹ درصد از شرکت کنندگان دیگر دچار اختلال پرخوری نبودند و ۵۹ درصد از آنها پس از یک سال هنوز در هدف خود موفق هستند. از سوی دیگر،CBT از طریق خودیاری هدایت شده نیز گزینه دیگری است. در این قالب، به شرکت کنندگان معمولا یک کتابچه راهنما داده می شود تا از طریق آن با اتکای به خودشان عمل کنند.
به همراه فرصت برای حاضر شدن در جلسات دیگری با یک درمانگر برای کمک به هدایت و هدف گذاری آنها. فرم خودیاری درمان اغلب ارزان تر و قابل دسترس تر است و وب سایت ها و اپلیکیشن هایی در تلفن های همراه وجود دارند که این حمایت ها را ارائه می کنند. نشان داده شده است که CBT از طریق خودیاری جایگزین موثری برای CBT سنتی است.
خلاصه
روش CBT روی شناسایی احساسات و رفتارهای منفی که باعث اختلال پرخوری می شوند تمرکز کرده و به ارائه استراتژی ها برای بهبود این رفتارها کمک می کند. این روش، موثرترین درمان برایBED است و می تواند با کمک یک درمانگر یا به صورت خودیاری انجام گیرد.
روان درمانی درون فردی
روان درمانی درون فردی (IPT) بر اساس این ایده است که پرخوری یک مکانیسم مقابله برای مشکلات شخصی حل نشده مانند اندوه، تعارضات روابط، تغییرات مهم زندگی یا مشکلات اجتماعی اساسی است. هدف، شناسایی مشکلات خاص مرتبط با رفتار تغذیه ای منفی، اعتراف به آن و سپس ایجاد تغییرات سازنده در طول ۱۲ تا ۱۶ هفته است. درمان ممکن است یا در قالب گروهی یا بر اساس رابطه یک به یک با یک درمانگر آموزش دیده باشد. این روش گاهی ممکن است با روش CBT ترکیب شود.
شواهد محکمی وجود دارد مبنی بر اینکه این نوع درمان هم اثرات مثبت بلند مدت و هم کوتاه مدتی را روی کاهش رفتار پرخوری دارد. این تنها درمان دیگر با نتایج بلند مدت به خوبی CBT است. ممکن است این روش به خصوص برای افراد مبتلا به اشکال جدی تر پرخوری و افراد دارای عزت نفس پایین تر موثر باشد.
خلاصه
روش IPT به پرخوری به عنوان مکانیسم مقابله برای مشکلات زمینه ای شخصی می پردازد. این روش، رفتارهای پرخوری را با اذعان به وجود آنها و درمان آن مشکلات زمینه ای مورد بررسی قرار می دهد. این یک درمان موفق مخصوصا برای موارد شدید است.
اختلال پرخوری و رفتار درمانی دیالکتیکی
رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) به پرخوری به عنوان یک واکنش احساسی به تجربیات منفی که در آن، شخص راه دیگری برای مقابله با آن ندارد می پردازد. این روش به افراد می آموزد که پاسخ های احساسی خود را مهار کنند تا بتوانند با موقعیت های منفی در زندگی روزمره بدون زیاده روی مقابله نمایند. ۴ ناحیه کلیدی درمان در DBT عبارتند از هوشیاری فراگیر، پذیرش پریشانی، تعدیل احساسات و اثر بخشی میان فردی.
یک مطالعه شامل ۴۴ زن مبتلا به اختلال پرخوری که تحت درمان DBT قرار گرفتند نشان داد که ۸۹ درصد از آنها تا پایان درمان، پرخوری را متوقف کردند. اگر چه که این تعداد تا ۶ ماه پیگیری به ۵۶ درصد کاهش پیدا کرد. با این حال اطلاعات محدودی راجع به اثرات بلند مدت DBT و مقایسه آن با CBT و IPT وجود دارد. در حالی که تحقیقات روی این درمان در حال انجام است، مطالعات بیشتری برای تعیین اینکه آیا این درمان برای تمام افراد مبتلا به اختلال پرخوری کاربردی است یا خیر لازم می باشد.
خلاصه
روش DBT به پرخوری به عنوان پاسخی به تجربیات منفی در زندگی روزمره نگاه می کند. این روش از تکنیک هایی مثل هوشیاری فراگیر و تعدیل احساسات برای کمک به افراد برای مقابله بهتر با پرخوری و توقف آن استفاده می کند. کارآیی این روش در دراز مدت مشخص نیست.
درمان کاهش وزن
هدف درمان کاهش وزن رفتاری کمک به افراد در کاهش وزن است که ممکن است بهبود عزت نفس و شکل بدن رفتار پرخوری را در شخص کاهش دهند. هدف، ایجاد تغییرات تدریجی سبک زندگی با توجه به رژیم غذایی و ورزش همچنین نظارت بر دریافت غذا و افکار در مورد غذا در طول روز است. انتظار می رود کاهش وزن حدود یک پوند (نیم کیلو) در هفته باشد.
در حالیکه کاهش وزن ممکن است به بهبود تصویر بدن کمک کند و وزن و خطرات سلامتی مرتبط با چاقی را کاهش دهد، نشان داده نشده است که تاثیر آن به اندازه روش های CBT و IPT در توقف پرخوری باشد. مانند درمان کاهش وزن منظم برای چاقی، نشان داده شده است که درمان رفتاری کاهش وزن به افراد در دستیابی به فقط کاهش وزن خفیف در کوتاه مدت کمک می کند. با این حال باز هم ممکن است این روش یک گزینه مناسب برای افرادی باشد که با دیگر درمان ها موفق نیستند یا در درجه اول به کاهش وزن علاقه مند می باشند.
خلاصه
هدف از درمان کاهش وزن بهبود علائم پرخوری با کاهش وزن با امید به این است که این امر باعث بهبود تصویر بدن شود. این روش به موفقیت روشCBT یا درمان بین فردی نیست اما ممکن است برای بعضی افراد مفید باشد.
اختلال پرخوری و داروها
داروهای متعددی برای درمان اختلال پرخوری کشف شده اند و اغلب ارزان تر و سریع تر از درمان های سنتی می باشند. با این حال در حال حاضر تاثیر هیچ دارویی برای درمان اختلال پرخوری به اندازه رفتار درمانی نیست. درمان های موجود شامل داروهای ضد افسردگی و ضد صرع مثل داروهای توپیرامات و داروهایی که به طور سنتی برای اختلالات بیش فعالی استفاده می شوند مثل لیزدکسامفیتامین می باشد.
تحقیقات نشان داده اند که داروها نسبت به دارونماها در کاهش پرخوری در کوتاه مدت برتری دارند. نشان داده شده است که داروها 7/48 درصد تاثیر دارند، در حالیکه دارونماها 5/28 درصد موثرند. همچنین داروها می توانند اشتها، وسوسه ها، وسواس ها و علائم افسردگی را کاهش دهند. با اینکه این اثرات امیدوار کننده به نظر می رسند، اما اغلب مطالعات در دوره های کوتاه مدت انجام شده اند. بنابراین داده های مربوط به تاثیر این داروها در بلند مدت نیز مورد نیاز می باشد.
به علاوه، عوارض جانبی درمان می تواند شامل سر درد، مشکلات معده، اختلالات خواب، افزایش فشار خون و اضطراب باشد. به این دلیل که تعداد زیادی از افراد دچار اختلال پرخوری به دیگر بیماری های سلامت روان مثل اضطراب و افسردگی نیز مبتلا هستند، این بیماران ممکن است داروهای دیگری را نیز برای درمان این بیماری ها دریافت کنند.
خلاصه
داروها می توانند به بهبود پرخوری در کوتاه مدت کمک کنند. با این حال مطالعات بلند مدت نیز مورد نیاز می باشد. داروها عموما به اندازه رفتار درمانی موثر نیستند و می توانند عوارض جانبی داشته باشند.
بیشتر بخوانید: کاهش پرخوری در روز با مصرف صبحانه کامل
ریکاوری پرخوری
نکته ۱: ایجاد یک رابطه سالم با غذا
ریکاوری از هر اعتیادی چالش برانگیز است اما غلبه بر پرخوری و اعتیاد به غذا مخصوصا خیلی دشوار است. بر خلاف سایر انواع اعتیاد، “داروی اعتیاد آور” شما برای زنده ماندنتان ضروری است. بنابراین نمی توانید از آن اجتناب کرده یا آن را با چیز دیگری جایگزین کنید. در عوض شما باید رابطه درستی با غذا ایجاد کنید. رابطه ای بر اساس برآوردن نیازهای تغذیه ای شما نه نیازهای احساسی تان.
برای انجام آن، باید چرخه پرخوری را به صورت زیر بشکنید:
اجتناب از وسوسه
اگر هله هوله و فست فود، دسر و اسنک های ناسالم در منزل بخورید، احتمال اینکه پرخوری کنید خیلی بیشتر می شود. با خالی کردن یخچال و کابینت ها از غذاهای چاق کننده مورد علاقه تان وسوسه را از خود دور کنید.
به بدن خود گوش کنید
یاد بگیرید که بین گرسنگی جسمی و گرسنگی احساسی فرق قائل شوید. اگر به تازگی غذا خورده اید و شکم تان غر غر نمی کند، احتمالا واقعا گرسنه نیستید. به هوس خود زمان بدهید تا بگذرد.
به طور منظم و به موقع غذا بخورید
صبر نکنید تا شدیدا گرسنه شوید. این کار فقط به پرخوری مفرط منجر می شود. به وعده های غذایی منظم، وفادار باشید. زیرا حذف وعده های غذایی اغلب به پرخوری در طول روز منجر می شود.
اجتناب نکردن از مصرف چربی
بر خلاف آنچه ممکن است تصور کنید چربی رژیمی در واقع می تواند کمک کند تا از پرخوری و اضافه وزن دوری کنید. سعی کنید از چربی های سالم در هر وعده غذایی برای کسب احساس رضایت و سیر شدن استفاده کنید.
مبارزه با کسالت
به جای خوردن اسنک در هنگام کسالت، حواس خود را پرت کنید. پیاده روی کنید، با یک دوست تماس بگیرید، مطالعه کنید یا زمان خود را با یک سرگرمی مثل نقاشی یا باغبانی پر کنید.
بر روی چیزی که می خورید تمرکز داشته باشید
تا به حال چند بار شده است که در حالتی شبیه به حالت خلسه پرخوری کرده اید در حالی که حتی از چیزی که در حال خوردن هستید لذتی هم نمی برید؟ به جای خوردن از روی عادت و بی فکری، مواظب خوردن خود باشید. سرعت خود را کم کنید و بافت ها و طعم ها را بچشید. به این روش نه تنها کمتر غذا خواهید خورد بلکه از آن لذت بیشتری هم خواهید برد.
اهمیت تصمیم گیری برای رژیم نگرفتن
بعد از پرخوری، طبیعی است که نیاز به رژیم گرفتن برای جبران پرخوری و برگشتن به مسیر سلامتی احساس شود. اما رژیم گرفتن معمولا نتیجه معکوس خواهد داشت. محرومیت از غذا و گرسنگی ناشی از رژیم های سخت، میل شدید به غذا را تحریک کرده و پرخوری را تسریع می کند. به جای رژیم گرفتن روی تغذیه متعادل تمرکز کنید.
مواد مغذی را انتخاب کنید که از آنها لذت می برید و فقط تا زمانی بخورید که احساس سیری و رضایت کنید نه اینکه از شدت پری احساس ناراحتی داشته باشید. از ممنوع کردن یا محدود کردن غذاهای خاصی اجتناب کنید. زیرا این کار می تواند شما را حتی بیشتر از قبل به آن غذاها مشتاق کند. به جای گفتن “اصلا نمی توانم بستنی بخورم” بگوئید “به عنوان یک درمان گاه به گاه، بعضی وقت ها بستنی می خورم”.
نکته۲: برای تغذیه احساسات خود راه های بهتری پیدا کنید
یکی از شایع ترین دلایل پرخوری، تلاش برای کنترل احساسات ناخوشایند مثل استرس، افسردگی، تنهایی، ترس و اضطراب است. وقتی شما روز بدی داشته باشید، اینطور به نظر می رسد که غذا تنها دوست شماست. پرخوری می تواند به طور موقت احساساتی از قبیل استرس، غم، اضطراب، افسردگی و خستگی و کسالت را به یکباره از بین ببرد، اما این تسکین بسیار زودگذر است.
محرک های خود را با استفاده از یک دفتر یادداشت غذا و خلق و خو شناسایی کنید
یکی از بهترین راه ها برای شناسایی الگوهای موجود در پس مساله پرخوری، کنترل مسیر با یک دفترچه یادداشت است که در آن غذاها و خلق و خو و احساسات فرد نوشته شود. هر وقت پرخوری می کنید یا احساس می کنید که میل شدیدی به برگشتن به نقاط ضعف غذایی خود دارید، چند لحظه به این فکر کنید که چه چیزی این میل شدید را تحریک می کند. اگر به مسیر قبلی برگشتید معمولا یک موضوع ناراحت کننده پیدا خواهید کرد که به پرخوری ختم خواهد شد.
تمام موارد زیر را در دفترچه غذا و خلق و خوی خود بنویسید:چیزی که می خورید (یا می خواهید بخورید)، چه چیزی باعث ناراحتی شما شد، قبل از خوردن چه احساسی دارید، در هنگام خوردن چه احساسی را تجربه می کنید، و بعد از آن چه احساسی دارید. در طول زمان خواهید دید که یک الگو به دست می آید.
یاد بگیرید احساساتی که پرخوری شما را تحریک می کنند را تحمل کنید
دفعه بعد که احساس میل شدید به پرخوری داشتید، به جای تسلیم شدن در برابر آن، لحظه ای درنگ کرده و ببینید چه اتفاقی در حال رخ دادن است.
عواطفی که احساس می کنید را شناسایی کنید
بهترین نام را برای احساس خود پیدا کنید. آیا احساس شما اضطراب است؟ خجالت است؟ عصبانیت است؟ تنهایی است؟ ترس است؟ احساس پوچی است؟
تجربه ها و کارهایی که کرده اید را بپذیرید
اجتناب و مقاومت می توانند فقط احساسات منفی را قوی تر کنند. به جای آن، تلاش کنید چیزی را که احساس می کنید بدون قضاوت کردن درباره آن یا درباره خودتان بپذیرید.
بیشتر کنکاش کنید
نگاه کنید ببینید چه اتفاقی دارد می افتد. ببینید عواطف را در کجای بدن خود احساس می کنید؟ چه نوع افکاری در سر دارید؟
از خود فاصله بگیرید
درک کنید که شما احساسات تان نیستید. عواطف، وقایعی گذرا هستند. مثل ابرهایی که در آسمان حرکت می کنند. آنها مشخص نمی کنند شما که هستید. با روبرو شدن با احساسات ممکن است در ابتدا شدیدا احساس ناراحتی کنید. ممکن است حتی این کار غیر ممکن باشد. اما وقتی که در مقابل میل شدید به پرخوری مقاومت کردید متوجه خواهید شد که مجبور نیستید تسلیم آن شوید.
راه های دیگری هم برای مقابله با آن وجود دارد. حتی عواطف و احساساتی که غیر قابل تحمل می باشند هم فقط موقت هستند. اگر مبارزه با آنها را متوقف کنید، به سرعت از ذهن شما عبور کرده و می گذرند. هنوز هم تحت کنترل هستید. شما می توانید نحوه پاسخگویی خود به عواطف و احساسات را انتخاب کنید.
نکته 3: برای کنترل اختلال پرخوری، کنترل میل خود را در دست بگیرید
گاهی اوقات احساس می شود که میل شدید به پرخوری بدون هشدار پیش می آید (خبر نمی کند). اما حتی زمانی که شما شدیدا تحت تاثیر میل شدید غیر قابل کنترل و ظاهر مقاومت ناپذیر هستید نیز کارهایی وجود دارند که می توانید با انجام آنها به خودتان کمک کنید که میل خود را کنترل کنید. به جای تلاش برای مبارزه با میل شدید به خوردن، آن را پذیرفته و تحمل کنید.
این روش به عنوان “urge surfing “یا “موج سواری” شناخته می شود. تصور کنید که میل شدید به پرخوری مثل یک موج اقیانوس است که به زودی به اوج آن می رسد، می شکند و پراکنده می شود. وقتی بدون تلاش برای مبارزه، قضاوت و نادیده گرفتن این میل شدید، آن را تحمل می کنید، خواهید دید که خیلی سریع تر از آن که فکرش را بکنید خواهد گذشت.
حواس خود را پرت کنید
هر چیزی که توجه شما را به خودش جلب کند موثر خواهد بود. پیاده روی کردن، تلفن زدن به یک دوست، دیدن چیزهای جالب به صورت آنلاین و غیره. وقتی توجه شما به چیز دیگری جلب شد ممکن است میل شدید به پرخوری از بین برود.
با کسی حرف بزنید
وقتی متوجه میل شدید به پرخوری در خود می شوید به یک دوست یا عضوی مورد اعتماد از خانواده خود رجوع کنید. به اشتراک گذاشتن مسیری که در حال تجربه هستید می تواند به شما کمک کند که احساس بهتری داشته باشید و میل شدید به پرخوری شما را تخلیه کند.
به تاخیر بیندازید، به تاخیر بیندازید، به تاخیر بیندازید
حتی اگر مطمئن نیستید که می توانید با میل شدید به پرخوری مبارزه کنید، تلاش کنید آن را به تعویق بیاندازید. سعی کنید یک دقیقه دست نگه دارید. اگر موفق شدید سعی کنید آن را به ۵ دقیقه افزایش دهید. اگر به اندازه کافی آن را به تعویق بیاندازید ممکن است بتوانید جلوی پرخوری را بگیرید.
نکته ۴: از خود با عادت های سبک زندگی سالم حمایت کنید
وقتی شما از نظر جسمی قوی باشید، آرام و خونسرد باشید و به خوبی استراحت کرده باشید، بهتر می توانید مسائل غیر منتظره ای را که زندگی به طور اجتناب ناپذیری سر راه شما قرار می دهد مدیریت کنید. اما زمانی که خسته و درمانده هستید هر مشکل جزئی پتانسیل این را دارد که شما را از مسیر بیرون انداخته و مستقیم به سمت یخچال بکشاند. ورزش، خواب و دیگر عادت های سبک زندگی سالم به شما در طی کردن این دوران سخت بدون پرخوری کردن کمک می کند.
برای ورزش منظم وقت بگذارید
فعالیت جسمی برای خلق و خو و سطح انرژی شگفتی می آفریند و همچنین یک کاهنده استرس قوی است. تاثیرات طبیعی (بهبود دهنده خلق و خو) ورزش می تواند به توقف پرخوری احساسی کمک کند.
هر شب به اندازه کافی بخوابید
وقتی که به اندازه نیاز خود نمی خوابید، بدن شما مشتاق مواد غذایی شیرین می شود تا سطح انرژی شما را سریع افزایش دهد. محرومیت از خواب ممکن است حتی باعث تحریک اعتیاد به غذا شود. استراحت به مقدار زیاد به کنترل اشتها و کاهش میل به غذا و حمایت از خلق و خو کمک می کند.
با دیگران ارتباط داشته باشید
اهمیت روابط نزدیک و فعالیت های اجتماعی را دست کم نگیرید. اگر فاقد یک شبکه حمایت کننده محکم باشید، احتمال تسلیم شدن به محرک های پرخوری در شما افزایش می یابد. صحبت با دیگران حتی اگر آن شخص متخصص نباشد مفید است.
استرس خود را مدیریت کنید
یکی از مهم ترین جنبه های کنترل پرخوری یافتن راه های جایگزین برای کنترل استرس و دیگر احساسات مقاومت ناپذیر بدون استفاده از غذا است. این راه ها می تواند شامل مراقبه، استفاده از استراتژی آرام سازی حسی و انجام تمرینات ساده تنفسی باشد.
چگونگی کمک به افراد مبتلا به اختلال پرخوری
از آنجا که افراد پرخور اغلب سعی می کنند علائم خود را مخفی کرده و در خفا بخورند، این مساله این را برای خانواده و دوستانشان سخت می کند که علائم هشدار را تشخیص دهند و اینکه شما همیشه نمی توانید یک فرد پرخور را از روی ظاهر هم تشخیص دهید. در حالی که بعضی از این افراد اضافه وزن دارند یا چاق هستند، بعضی دیگر از آنها مواظب هستند که وزن نرمال خود را حفظ کنند.
علائم هشدار دهنده ای که شما می توانید شناسایی کنید عبارتند از پیدا کردن کپه بسته ها و بسته بندی های خالی مواد غذایی، کابینت ها و یخچال هایی که کاملا تمیز شده اند، یا انبارهای مخفی پر از مواد غذایی با کالری بالا یا غذاهای ناسالم. اگر شک کرده اید که کسی که دوستش دارید مبتلا به اختلال پرخوری است، به نگرانی های خود اشاره کنید.
ممکن است شروع یک چنین گفتگوی حساسی به نظر اضطراب آور باشد و ممکن است شخص، پرخوری را انکار کند یا عصبانی شده و حالت تدافعی به خود بگیرد. اما این احتمال وجود دارد که این شخص از فرصتی که به دست آورده تا مشکل خود را با کسی در میان بگذارد استقبال کند. اگر شخص در ابتدا شما را پس بزند، تسلیم نشوید.
ممکن است تا قبل از اینکه کسی که دوستش دارید مایل باشد داشتن مشکل خود را تصدیق کند مدتی طول بکشد و به خاطر داشته باشید که به همان اندازه که دانستن اینکه کسی که دوستش دارید ممکن است اختلال در خوردن داشته باشد دشوار است، به همان اندازه هم وادار کردن آن شخص به تغییر دشوار می باشد. تصمیم برای نجات پیدا کردن از این مشکل باید از طرف خود فرد باشد. شما می توانید با دلسوزی، تشویق و حمایت در سرتاسر فرآیند درمان، به کسی که دوستش دارید کمک کنید.
توصیه هایی برای کمک به شخص دچار اختلال پرخوری
او را تشویق کنید که به دنبال کمک باشد
هر چقدر که اختلال پرخوری دیرتر تشخیص داده شده و دیرتر درمان شود، غلبه بر آن مشکل تر خواهد بود. پس کسی را که دوستش دارید، وادار کنید تا تحت درمان قرار بگیرد.
حامی باشید
سعی کنید بدون قضاوت کردن گوش دهید و مطمئن شوید که شخص می داند شما مراقب او هستید. اگر کسی که دوستش دارید در مسیر بهبودی شکست بخورد به او یادآوری کنید که این بدان معنی نیست که نمی توانند اختلال پرخوری را کنار بگذارند.
از توهین، سخنرانی و دادن عذاب وجدان پرهیز کنید
افراد پرخور به اندازه کافی نسبت به خود احساس بد دارند. سخنرانی کردن، دادن حس ناامیدی به آنها یا اولتیماتوم دادن به یک فرد دچار اختلال پرخوری فقط استرس آنها را افزایش داده و وضعیت را بدتر می کند. به جای آن، برایش روشن کنید که شما مراقب سلامتی و شادی او هستید و او را تنها نخواهید گذاشت.
الگو باشید
با تغذیه سالم، ورزش و کنترل استرس بدون کمک غذا الگوی خوبی برای او باشید. در مورد بدن خود یا دیگران هرگز نظرات منفی ندهید.
بیشتر بخوانید: کنترل اشتها با فعالیت ورزشی شاد
کنترل اشتها با ویتامین و مکمل های معدنی
آنزیم های گوارشی
بهبودی اختلال پرخوری به یک سیستم گوارشی سالم بستگی دارد. من اغلب بیمارانی را می بینم که رژیم های غذایی سالم شامل مواد غذایی ارگانیک و پروتئین کافی دارند اما هنوز عملکرد خون آنها نشان می دهد که دچار سوء تغذیه هستند. وضعیت تغذیه ای بر اساس چیزی که می خورید نیست. در عوض به توانایی شما برای گوارش و جذب مواد مغذی غذا بستگی دارد.
یک سیستم گوارشی سالم شبیه یک ماشین روغن کاری شده است با انتقال نرم بین بخش های مختلفش. وقتی شما یک بشقاب غذا را می بینید، بوی آن را حس می کنید و به اولین لقمه آن می اندیشید، پیام رسان های شیمیایی مغز به سیستم گوارش پیغام می دهند. بعد از بلعیده شدن غذا، با کمک انقباضات ریتمیک ماهیچه های حلقه ای شکل مری، غذا در داخل مری و به سمت معده به حرکت در می آید. وقتی که غذا به معده می رسد انبساط معده ترشح آنزیم های گوارشی و اسید معده را تحریک می کند.
معده به صورت شیمیایی و مکانیکی، غذا را به یک مخلوط مایع تبدیل می کند. این مخلوط شامل غذای نسبتا هضم شده، آب، آنزیم های گوارشی و هیدروکلریک اسید می باشد. ماهیت به شدت اسیدی هیدروکلریک اسید برای هضم مناسب ضروری است. زیرا به شکستن پروتئین ها و جذب ویتامین ها و مواد معدنی کمک کرده و پیغام سیری شما را به مغز ارسال می کند. به زبانی دیگر، هیدروکلریک اسید برای هضم خوب است.
ترکیب آنزیم های گوارشی مکمل باید یک نوع گسترده اثر باشد که به شخص در هضم کربوهیدرات ها، پروتئین ها و چربی ها کمک کند. تعداد آنزیم های هر فرد باید بر اساس رژیم غذایی، سبک زندگی و بیوشیمی هر شخص متفاوت باشد. برای افراد مبتلا به اختلال پرخوری، ترکیب آنزیم های گوارشی باید شامل بتائین اچ سی ال باشد که برای شکستن پروتئین به آمینو اسیدهای اولیه مورد نیاز برای پیام رسان های عصبی و سنتز پپتید برای تنظیم اشتها ضروری است.
پروبیوتیک ها
اشتهای شما تا حدی به عملکرد صحیح روده ها بستگی دارد و یکی از راه های کلیدی برای بهبود عملکرد روده ها از طریق استفاده از پروبیوتیک ها است. پروبیوتیک ها میکرو ارگانیسم ها یعنی باکتری های مفیدی هستند که به گوارش بدن و جذب ویتامین ها، اسید های چرب و دیگر مواد مغذی کمک می کنند. دستگاه گوارش انسان محل زندگی حدود ۱۰۰ تریلیون از این موجودات زنده است که محیط روده ای یا میکروبیوتا را تشکیل می دهد.
کیفیت، کمیت و فعالیت فیزیولوژیک باکتری ها می تواند به سادگی با مصرف آنتی بیوتیک ها، قرص های پیشگیری از بارداری، استفاده نادرست از ملین ها، سوء تغذیه و استرس به سمت بدتر شدن تغییر کند. همزمان با کاهش سطح این باکتری ها یا تغییر در آنها ممکن است افزایش متناظری در مشکلات جسمی و فیزیولوژیک رخ دهد. مشکلاتی از قبیل تغییر در اشتها یا وزن.
ویتامین های گروه B و کنترل اختلال پرخوری
مجموعه ویتامین های گروه B برای نرمال کردن الگوهای خوردن مهم هستند. زیرا به تثبیت سطح گلوکز خون کمک می کنند. ویتامین های تشکیل دهنده B کمپلکس عبارتند از تیامین، ریبوفلاوین، نیاسین، B6، B12، پانتوتنیک اسید، اینوسیتول، بیوتین، فولات و غیره که با هم کار می کنند و کربوهیدرات ها را به گلوکز تبدیل می کنند.
به این معنی که این ویتامین ها به تولید انرژی، کاهش نیاز به قند، مبارزه با خستگی مفرط و تسکین هیپوگلیسیمی مرتبط با نوسانات خلقی کمک می کند. این ویتامین ها در جلوگیری از افسردگی نیز اهمیت دارند. ویتامین های گروه B که برای کنترل اشتها مهم هستند شامل ویتامین B6، ویتامین B12، اینوسیتول و فولات می باشند. این ویتامین ها را می توان به صورت مکمل های شخصی استفاده کرد یا در خیلی از موارد با هم به صورت ب کمپلکس.
فولات (ال متیل فولات)
ویتامین B فولات برای رشد و حفظ تمام سلول ها و سنتزهای DNA حیاتی است. این ویتامین به طور قابل توجهی بر تولید همه پروتئین های جدید به ویژه پروتئین هایی با نرخ عملکرد سریع مثل آن انواعی که در سلول های قرمز خون، سلول های پوشاننده دستگاه گوارش و سلول هایی که جنین در حال رشد را تشکیل می دهند وجود دارد، تاثیر می گذارد. سطوح پایین فولات می تواند باعث ایجاد آنمی (کم خونی)، اختلالات گوارشی و نقص های عمده در ستون فقرات و مغز جنین (مشهور به نقص لوله عصبی) شود.
کمبود شدید فولات می تواند باعث ایجاد سطح بالای هموسیستئین خون شود که فاکتور خطر برای بیماری های قلبی عروقی و بیماری آلزایمر است. فولات به تولید سروتونین، دوپامین و نوراپی نفرین کمک می کند. سطوح پایین ویتامین اغلب در افراد افسرده با سطوح پایین تر فولات (مرتبط با افسردگی شدیدتر) دیده می شود. مطالعات متعددی نیز نشان داده اند که افراد افسرده با سطح فولات پایین به درمان ضد افسردگی پاسخ بدتری می دهند و افسردگی در آنها نسبت به دیگران بیشتر عود می کند.
به زبانی دیگر، سطوح بالاتر فولات با افسردگی پایین مرتبط است. همچنین به نظر می رسد که مصرف مکمل های فولات تاثیر داروهای ضد افسردگی را افزایش داده و افسردگی را نسبت به حالتی که داروهای ضد افسردگی به تنهایی مصرف می شوند بهتر تسکین می دهد. با این حال داروهایی با نوعی ترکیب بیوشیمی خاص ممکن است به یک فرم از ویتامین به نام ال متیل فولات بهتر پاسخ دهند.
اینوسیتول
اینوسیتول که همچنین به نام ویتامین B8 شناخته می شود، مسئول تشکیل غشاهای سلولی سالم و حفظ انتقال مواد بین سلول ها است. اینوسیتول به ماده ای تبدیل می شود که عملکرد سروتنین را منتظم می کند. احیای سطوح نرمال این ویتامین می تواند به کاهش علائم روانی مثل افسردگی، احساس وحشت و افکار وسوسه کننده کمک کند.
یک مطالعه به استفاده از اینوسیتول در درمان اختلال پرخوری پرداخته است. به ۱۲ بیمار دچار اختلالات بولیمیا و پرخوری به مقدار ۱۸ گرم، هم اینوسیتول و هم دارونما داده شد و به مدت ۶ هفته تحت نظارت قرار گرفتند. در پایان مطالعه گزارش شد گروهی که اینوسیتول دریافت کردند در مقایسه با گروهی که دارونما دریافت کردند پیشرفت های قابل توجهی در علائم داشتند. این نشان داد که اینوسیتول در درمان نه فقط بیماران مبتلا به افسردگی و اختلالات وسواسی فکری و حرکتی مفید است بلکه همچنین برای افراد مبتلا به بولیمیا و اختلال پرخوری نیز مفید می باشد.
مینرال های جزئی و کنترل اختلال پرخوری
مینرال های جزئی متعددی برای سلامتی انسان و عملکرد بهینه مغز ضروری هستند. اما به ویژه سه مینرال (ماده معدنی) می توانند در درمان اختلالات تغذیه ای مفید باشند. این مواد معدنی عبارتند از کروم که به تنظیم گلوکز و کنترل علائم افسردگی کمک می کند، منیزیم که مقاومت به انسولین، گرسنگی، افسردگی و اضطراب را کاهش می دهد و روی که می تواند برای درمان افسردگی و احیای اشتهای نرمال حیاتی باشد.
روی و کنترل اختلال پرخوری
ماده معدنی روی نقش مهمی را در رشد و توسعه، عملکرد عصبی، پاسخ ایمنی، تولید مثل و سنتز پیام رسان های عصبی بازی می کند. واکنش های شیمیایی حیاتی شامل تقریبا ۱۰۰ آنزیم مختلف از جمله آنزیم های گوارشی بدون روی کاتالیز نمی شوند. این ماده معدنی همچنین برای حواس چشایی و بویایی، رشد استخوان، تولید پروتئین، سنتز DNA ، تقسیم سلولی و ترمیم زخم حیاتی می باشد.
به این دلیل که بدن نمی تواند روی را ذخیره کند، مصرف روزانه این ماده معدنی ضروری است. علائم کمبود روی شامل ریزش مو، ضایعات پوستی، آکنه، اسهال و افسردگی است. لکه های سفید روی ناخن ها یک نشانه اولیه از کمبود روی هستند.
کروم
سطوح ناکافی کروم به میل شدید به کربوهیدرات، اختلال تحمل گلوکز، هیپوگلیسمی و افسردگی منجر می شود. کروم بخش اساسی عامل تحمل گلوکز است، ترکیبی که به انسولین در انتقال قند خون به سلول ها کمک می کند. کروم با گیرنده های انسولین روی سلول ها کار می کند و به “باز کردن درها” کمک می کند تا اینکه گلوکز بتواند داخل سلول گردد.
هر چند که بدن دارای یک مقدار جزئی کروم باشد، وقتی که ذخیره آن در بدن کاهش یافته باشد کارآیی انسولین و توانایی بدن برای کنترل گلوکز می تواند به شکل قابل توجهی کاهش پیدا کند. کنترل ضعیف سطح گلوکز نیز به نوبه خود می تواند به میل شدید به قند و کربوهیدرات و در نتیجه افزایش گرسنگی منجر شود.
منیزیم
منیزیم در بسیاری از فرآیندهای متابولیک بدن نقش حیاتی بازی می کند. از جمله، تبدیل پروتئین، چربی و کربوهیدرات به انرژی. علاوه بر این، منیزیم برای عملکرد مناسب بیش از ۳۰۰ آنزیم ضروری است. از جمله آنزیم های ضروری برای سنتز پیام رسان های عصبی مثل سروتنین. علائم شایع مرتبط با کمبود منیزیم عبارتند از سر درد، یبوست، بی خوابی، سندروم پیش از قاعدگی، خستگی مفرط، اضطراب، مقاومت به انسولین و میل شدید به قند.
اسیدهای چرب ضروری
اسیدهای چرب برای فرآیندهای بیولوژیک مختلف ضروری هستند. اسیدهای چرب ضروری (EFAs) نمی توانند توسط بدن ساخته شوند بنابراین باید از طریق رژیم غذایی مصرف شوند. دو خانواده از اسیدهای چرب ضروری وجود دارد. اسیدهای چرب امگا ۳ که به طور عمده در ماهی و روغن ماهی وجود دارد و می تواند در بدن از طریق روغن کتان ایجاد شود. گرچه بعضی افراد یک ویژگی ژنتیکی دارند که از این تبدیل جلوگیری می کند و اسیدهای چرب امگا ۶ که به طور عمده در روغن سبزیجات و غلات یافت می شود و به وفور در رژیم های غذایی غربی مصرف می گردد.
رشد و توسعه، عملکرد مغز و اعصاب، کنترل تورم و تنظیم متابولیسم همه اینها به مقادیر کافی امگا 3 بستگی دارد. در نوجوانان سطوح پایین اسیدهای چرب ضروری با افسردگی مرتبط است. اگرچه که به نظر می رسد سطوح بالای اسیدهای چرب از آنان در برابر افسردگی محافظت می کند. مطالعات متعددی دریافته اند که مصرف مکمل های اسیدهای چرب ضروری(EFAs) می تواند علائم افسردگی و پرخاشگری و همچنین افکار خودکشی را کاهش دهد.
کورکومین و کنترل اختلال پرخوری
مطالعات اخیر قدرت شفا بخش کورکومین که جزئی از ادویه خانگی زردچوبه است را آشکار کرده اند. کورکومین با خواص آنتی اکسیدانی و ضد التهابی، عملکرد ضد افسردگی دو داروی تجویزی (فلوکستین و ایمیپرامین) را بدون هیچ گونه عوارض جانبی تقلید می کند. همچنین این ماده به خاطر تواناییش در کاهش چربی بدن و وزن به عنوان یک عامل ضد چاقی معرفی شده است.
در مطالعه ای که در ژورنال Nutrition منتشر شد، در موش هایی که تحت رژیم با چربی بالا قرار گرفتند و به آنها مکمل کورکومین داده شد وزن گیری و سطح کلسترول کاهش یافت. اگرچه تحقیقات بیشتری برای تایید اهمیت کورکومین موجود در رژیم غذایی برای کمک به کنترل اشتها لازم است، تحقیقات وسیعی بر توانایی کورکومین در مبارزه با علائم افسردگی (بیماری که اغلب با اختلالات تغذیه ای همراه است) متمرکز شده اند