در عصر جدید چالشهای زندگی بیشتر و پیچیدهتر شده است. همه ما حس میکنیم هر چه جلوتر میرویم اتقافات عجیبتری در دنیا رخ میدهد و روند تغییرات در این دنیا شتاب بیشتری میگیرد. چه کاری میتوانیم انجام دهیم؟ ما انسانیم و در دنیایی زندگی میکنیم که پیشبینیناپذیری بخشی از آن است. ما نمیتوانیم جلوی اتفاقات و تغییرات را بگیریم و تنها راهی که پیش روی ماست ارتقای مدیریت سیستم زندگی امان است.
ما نباید بگذاریم دنیا با اتفاقات خودش ما را غافلگیر کند، ما باید خودمان را برای هر اتفاقی آماده کنیم. ما باید زندگی در محیط غیر قابل پیشبینی را “یاد بگیریم” و اصطلاحاً با مشکلات زندگی سازگار شویم. سازگاری (adaptability) به معنای تسلیم شدن در برابر مشکلات زندگی نیست. سازگاری یعنی در برابر مشکلات زندگی واکنش نداشته باشیم بلکه “کنشگر” باشیم. یعنی از همه داراییهای مادی و معنوی خود بهره بگیریم تا بهترین کاری که میتوانیم را انجام دهیم. بهترین کار و نه کاملترین و بینقصترین! نکته مهم در سازگاری و کنشگری این است که اینها رفتاری کاملاً ارادی هستند.
واکنش، امری ارادی و کنش امری ارادی است. لازمه رفتار ارادی آگاهی است. در این مقاله ما به شما کمک میکنیم تا این آگاهی را در برابر مشکلات زندگی خود تمرین کنید. خبر خوب این است که این امر کاملاً اکتسابی بوده و با تکرار و تمرین میتوانید مسیرهای خلاقانه خاص خودتان را در برابر مشکلات زندگی ایجاد کنید. اولین قدم کنشگری و سازگاری اراده است. پس بخواهید، تمرین کنید و از ثمرات آن لذت ببرید.
پیشبینیناپذیری و عدم قطعیت روال عادی این روزگار است
آیا اخیراً دچار احساس عصبانیت شدهاید؟ عصبانیت از اینکه زندگیتان از کنترل شما خارج شده و هر سال که میگذرد ثبات کمتری نسبت به سال قبل دارید؟
در این زندگی پرسرعت و بر پایه فناوری، بسیاری از ما حتی در بهترین زمانها نیز احساس آشفتگی و دلواپسی میکنیم. اما جدای از مسائل و مشکلات زندگی که همیشه بوده و خواهد بود، همهگیری جهانی کرونا، اختلال گسترده اقتصادی، ناآرامیهای اجتماعی و خطرات قریبالوقوع تغییرات آب و هوایی را هم به مشکلات روزمره اضافه کنید! و اینها کافی هستند تا براحتی خواب از سرتان بپرد.
حتی بدون یک فاجعه دیگر، بهراحتی میتوان فهمید که تغییر در دنیا در حال تسریع است. از سال ۱۹۸۷، کالج ارتش ایالات متحده وضعیتی را به نام VUCA تعریف کرد که یک امر طبیعی جدید در حال ظهور است ( V نماینده واژه Volatility به معنای نوسان و بیثباتی، U نماینده واژه Uncertainty به معنای عدم قطعیت، C نماینده واژه Complexity به معنای پیچیدگی و A نماینده واژه Ambiguity به معنای ابهام است). ما عملاً VUCA را هر روز مشاهده میکنیم، از سرعت متحولکننده فنآوریهای جدید و اتوماسیون گرفته تا تغییرات گسترده در اشکال شغلها و محل آنها.
بنابراین اگر احساس اضطراب و سردرگمی میکنید، کاملاً طبیعی است. این به معنی شکست شما نیست. و خبر خوب این است که قابل حل است!
این امکان برای ما وجود ندارد که همیشه اتفاقات فردایمان را بدانیم یا بتوانیم آنها را کنترل کنیم، اما میتوانیم نحوه پاسخ و واکنشمان در برابر تغییرات را کنترل کنیم. آیا در برابر مشکلات زندگی و اتفاقات جدید و غیرمنتظره فقط غر میزنید و دست و پا میزنید و غرق میشوید، یا زمین پایداری پیدا میکنید و از فرصتهای تازه استفاده میکنید؟ سازگاری شما با شرایط پیشبینیناپذیر، توأم با ویژگیهای تابآوری و هوش هیجانی که با هم اشتراک دارند، شرایط را به نفع شما تغییر میدهد.
واقعاً سازگاری در برابر مشکلات زندگی به چه معناست؟
سازگار بودن به معنای “همراه شدن با جریان اتفاقات” نیست و برعکس باعث میشود جریان اتفاقات با شما همراه شوند. برای سازگاری تعریف بهتری از اندرو جی مارتین (Andrew J. Martin) از دانشگاه نیو ساوت ولز (New South Wales) ارائه شده است که سه مولفه سازگاری را اینگونه معرفی میکند:
- تنظیم افکار و تفکر در پاسخ به تغییرات
- مدیریت واکنشهای احساسی مثبت و منفی برای تغییرات
- تغییر رفتار خود در پاسخ به تغییرات
درواقع سازگاری واقعی با آگاهی و اندیشه منطقی آغاز میشود و با عملی ارادی به پایان میرسد. سازگاری و کنشگری یک ذهنیت برای رشد است، فهمیدن اینکه چگونه با تغییرات زندگیمان سازگار شویم که درواقع هر کسی میتواند از طریق دیدن بازتاب رفتارهای خود، تفکر خلاق و تمرین ارادی آن را پرورش دهد.
برای همه چیز آماده باشید: جعبه ابزار سازگاری با مشکلات زندگی
همانطور که مربی اجرایی جنیفر جونز (Jennifer Jones) در سخنرانی TED 2017 اشاره کرد، “ما توانایی سازگاری را از دست میدهیم زیرا برای آمادهسازی و توسعه ویژگیهای خود وقت و توجه کافی نمیگذاریم. ما فقط از اتفاقی به اتفاق دیگر حرکت میکنیم، درواقع در واکنش به اتفاقات بهصورت لحظهای از روی هوی و هوس عمل میکنیم، نه با استراتژی. “
در ادامه سه مجموعه ابزار خاص ارائه شده است که میتوانید همین حالا برای ساختن این استراتژی، سازگارتر شدن با عدم قطعیت و پیدا کردن مسیر حتی در ترسناکترین تغییرات و اتفاقات از آن استفاده کنید:
۱. ستاره قطبی زندگیتان را دنبال کنید
ما قبلاً درمورد چرایی اهمیت اهداف و اینکه چرا دستیابی به این اهداف نیاز به برنامههای خاص و واقعبینانه دارد، نوشتهایم. اما در دنیایی که شرایط بهصورت مداوم تغییر میکند، اهداف و برنامههای شما نیز میتوانند یکشبه از رده خارج شوند. پس چگونه در شرایط غیرقابل پیشبینی استراتژی داسته باشیم؟
برای پاسخ به این سوال، تصور کنید کسی شما را در منطقهای ناشناخته از جهان، در اعماق جنگل، رها کرده است. چگونه میتوانید راه خود را به خانه پیدا کنید؟ اول از همه، شما باید بدانید که کدام جهت، شمال است.
برای سازگاری بیشتر با این دنیا و مشکلات زندگی، شما به اهدافی به اندازه کافی بزرگ نیاز دارید که بتوانید یک شمال واقعی در زندگیتان داشته باشید. شما برای ترسیم نقشه و مشخص کردن مکان خود در رابطه با آن اهداف، به درک کافی از خود نیز نیاز دارید.
این قدمها را دنبال کنید:
جهت شمال زندگی خود را پیدا کنید: این سوالات را از خود بپرسید: هدف شخصی یا شغلی من چیست؟ چه چیزی باعث میشود که من بهعنوان یک انسان احساس رضایت کنم؟ کدام قسمتهای زندگی من آنقدر اساسی هستند که تغییرات دنیای خارج از من نمیتواند آنها را خراب کند؟ پاسخهای خود را بنویسید.
نشانهها را مشخص کنید: الان چه استعدادها، مهارت یا تجربههایی دارید که تعداد کمی از افراد دیگر نیز آنها را دارند؟ تسلط بر جاوا اسکریپت؟ استعداد آشپزی؟ در این رابطه داراییهای خود را ثبت کنید، همه آنها را بهصورت کتبی بنویسید و خجالت نکشید.
نقشه زندگیتان را ترسیم کنید: ایجاد یک نقشه زندگی به شما کمک میکند تا مسیرهای بین اهداف ستاره شمالی و مکان فعلی خود را شناسایی کنید. یافتههایتان را یادداشت کنید.
برنامههای خود را به برنامههای کوچکتر بشکنید: وقتی که به تصویر کلی از نقشه زندگیتان رسیدید، برنامههایتان را با تقسیم به مقیاسهای کوتاه، متوسط و بلندمدت طراحی کنید. برای یکی دو هفته آینده برنامهریزی دقیق کنید، نقاط عطف کلی را برای چند ماه آینده مشخص کنید و برنامههای بلند مدت را به یک یا دو اصل کلی محدود کنید.
همه این یادداشتها را با هم در یک دفترچه یاداشت فیزیکی یا الکترونیکی مانند اپلیکیشن یادداشتبرداری Evernote نگه دارید. هر زمان احساس اضطراب یا کمکاری کردید به آنها مراجعه کنید. این یادداشتها شما را به چیزهایی که بیشترین اهمیت را دارند متصل میکنند، بنابراین شما میتوانید راهی جدید رو به اهدافتان بسازید.
۲. منطقه امن خود را گسترش دهید
اگر از روی عادت در یک روال عادتشده گیر کنید، سازگاری با اتفاقات و تغییرات کار سختی خواهد بود. ما در “منطقه امن (comfort zone)” خود باقی میمانیم زیرا این منطقه برای ما عادی، امن و قابل پیشبینی است، اما ماندن در این منطقه امن مانع رشد ما نیز میشود. درواقع ما با چیزهایی که برای ما آشناست و آنها را بهخوبی میشناسیم راحت هستیم اما یادگیری و رشد به چیزهای بیشتری نیاز دارد.
در خارج از منطقه امن، همه چیز میتواند ترسناک باشد. وقتی وضعیت ما بیشازحد یا خیلی سریع تغییر کند، منطقه امن هم میتواند همراه با آن از بین برود و ما در یک “منطقه قرمز” یا منطقه ترس (panic zone) قرار بگیریم. در این حالت بدن ما هشدار شرایط خطر داده و آنوقت است که غریزه “جنگ یا فرار” ما را تسخیر میکند. اطمینان به عکسالعمل غیرارادی تعبیه شده در مغز در شرایط “جنگ یا فرار” مهارت خوبی برای بقا در هنگام مواجهه با خطراتی که بقای ما را تهدید میکنند -مانند حمله ببر- بسیار مفید است، اما وقتی مجبوریم زندگی و کارهای خود را مطابق با فاصله اجتماعی تنظیم کنیم چندان مفید نیست.
خوشبختانه، لازم نیست بین منطقه امن و منطقه وحشت و اضطراب یکی را انتخاب کنیم. در بین این دو منطقه، یک منطقه سوم نیز وجود دارد – منطقه یادگیری ( learning zone) – که باعث میشود ما در مواجهه با اتفاقات و تغییرات جدید رشد کنیم و سازگارتر شویم. درواقع ما وقتی با ایدههای جدید درگیر میشویم، خلاقیت را تمرین میکنیم یا مهارتهای جدید یاد میگیریم، وارد این منطقه میشویم. هرچه زمان بیشتری را در منطقه یادگیری سپری کنید، امکانات جایگزین بیشتری پیدا خواهید کرد. در نهایت، منطقه امن ما گسترش مییابد و منطقه وحشتمان نیز کوچکتر میشود.
اقدامات زیر را دنبال کنید:
نیروی کنجکاوی خود را آزاد بگذارید: افق دید خود را در برابر ایدهها و تواناییهای جدید باز کنید. کتابهایی را در موضوعاتی بخوانید که بهطور معمول انتخاب نمیکنید و واکنشهای خود را یادداشت کنید. برنامه روزمره خود را به هم بزنید و تجربه های جدیدی را امتحان کنید.
مهارتهای جدید بیاموزید: با انتخاب مهارتهایی که مکمل مهارتهای قبلی شما هستند، افق دید خود را گسترش دهید. اگر عاشق عکاسی دیجیتال هستید، عکسبرداری با فیلم سیاه و سفید میتواند به شما یاد دهد که سرعت خود را کم کنید و سوژهای را با دید تازهای ببینید. اگر در برنامهنویسی مهارت دارید، شرکت در یک کلاس طراحی میتواند درک عمیقتری از نحوه تعامل دیگران با کار شما ایجاد کند.
عضلات خلاقیتتان را منعطف کنید: ممکن است خودتان را یک موجود خلاق تصور نکنید، اما همه ما واقعاً خلاق هستیم. نوشتن، هنر، بداههنوازی و موسیقی روشهای قدرتمندی برای بهبود انعطافپذیری ذهنی است و شواهد فزایندهای نشان میدهد که میتواند به معنای واقعی کلمه در مغز شما مسیرهای نورونی جدیدی ایجاد کند. خیلی جالب است، نه؟
ایدههای الهامبخش را دم دست نگه دارید: هر روز با ایدهها، مقالات و تصاویر جالبی روبرو میشوید. چیزهایی که ممکن است الان در زندگی شما کاربردی نداشته باشند اما بعداً مفید واقع شوند. نگذارید این ایدهها از خاطرتان برود! آنها را در یک اپلیکیشن یادداشتبرداری، ثبت کنید. هر زمان که در جستجوی یک راه حل جدید بودید، آنها را مرور کنید – ممکن است پاسخ آن از قبل در یادداشتهای شما باشد!
۳. از اشتباهات (و موفقیتهای) خود بیاموزید
تا اینجا، شما در حال تلاش برای ایجاد یک نسخه سازگارتر از اکنونتان هستید. درواقع تا اینجا یک نقشه دارید تا شما را جهتدهی کند. شما منطقه امن خود را گسترش دادهاید ، بنابراین شرایط ناشناخته، کمتر برای شما تهدیدکننده خواهد بود. گام بعدی این است که سازگاری را در برنامه روزانه خود تمرین کنید. به یاد داشته باشید، سازگاری فقط همگام شدن با جریان اتفاقات نیست. سازگاری یک ذهنیت است که با تمرین مداوم تقویت میشود.
این بدان معناست که شما باید خودآگاهی بیشتری کسب کنید و مایل باشید انتقادهایی صادقانه و سازنده از خود داشته باشید. عادت کنید که پیشرفتهایتان را ثبت کنید. تمرکز خود را به سمت کارهایی که جواب میدهند هدایت کنید، بقیه راه حلها را کنار بگذارید و به دنبال گزینههای جدید نیز باشید.
این قدمها را دنبال کنید:
اتفاقات زندگی خود را ثبت کنید: ثبت وقایع روزانه یک روش عالی برای ردیابی و درک وضعیت احساسی خود است. رویدادنگاری میتواند به شما کمک کند عوامل محرک استرس را شناسایی کنید، پاسخها و واکنشهای خود را ارزیابی کنید و مشکلات و ترسها را برطرف کنید. وقتی شما باید به یک وضعیت چالشبرانگیز پاسخ دهید همه اینها بسیار مهم است.
شکستهایتان را فهرست کنید: این مورد ممکن است بهعنوان روشی که به عزت نفس پایین منجر میشود، تلقی شود، اما ثبت شکستها درواقع ابزاری قدرتمند برای رشد است. بهدنبال دلایل خاصی باشید که باعث درست پیش نرفتن کارهایتان شده است. آیا به آموزش بیشتری نیاز داشتید؟ یا یک برنامه بهتر؟ به حمایت بیشتری از جانب دوستان و همکارانتان نیاز دارید؟ چگونه میتوانید برای تلاشهای بعدی بهتر آماده شوید؟ ایده این نیست که شما به هم بریزید، بلکه این است که میتوانید با ثبت شکستهایتان پیشرفت کنید.
خودتان را دوست داشته باشید و از خود مراقبت کنید: نگاه کردن به شکستها میتواند بار عاطفی زیادی ایجاد کند، بنابراین اطمینان حاصل کنید که بار منفی را با اتفاقات مثبت متعادل میکنید. موفقیتهای کوچک و همه کارهایی که به رشد شما کمک میکنند را دنبال کنید: مطالعه، کلاسهای مختلف، ورزش و همه راههای خلاقانه برای برونریزی انرژیهای منفی. برای یادآوری همه کارهایی که درست پیش میروند، یک لیست تشکر یا “لیست کارهای انجامشده” در نظر بگیرید. احتمالاً بیش از آنچه که تصور میکنید میتوانید این لیست را کامل کنید.
نکته آخر ما سادهترین نکته است: هر هفته زمانی را برای بررسی روند کار اختصاص دهید. این زمان را مهم بدانید، زیرا زمانی است که همه چیز با هم جمع میشود.
با نگاه کردن به یادداشتهایتان، از خود بپرسید: چه چیزهایی جواب داده و مفید بوده و چه چیزهایی نه؟ چه ایدههای جدیدی را به دفترچه یادداشت الهامبخش خود اضافه کردهاید که احتمالاً ادامه آنها شما را با اهداف موجود در نقشه زندگیتان بیشتر تطبیق میدهد؟ چه پروژه یا مهارتی را باید در مراحل بعدی دنبال کنید؟
گاهی اوقات سازگاری با روند اتفاقات و مشکلات زندگی آسان است. اگر همهگیری کرونا، برنامه شما برای رفتن به سالن ورزشی را دچار اختلال کرده است، همیشه میتوانید در خانه تمرین کنید. چالشهای دیگری نیز وجود دارند که سازگاری با آنها بسیار دشوارتر است، اما هنوز هم قابل حل است. بهعنوان مثال اگر شغلتان را از دست دادهاید، میتوانید شغل جدید پیدا کنید. از داراییها، نقشه زندگی و مهارتهای خلاقانه خود برای ایدهپردازی فرصتهای جدید استفاده کنید.
همانطور که گزینههای پیش رویتان را بررسی میکنید، بهدنبال اتفاقات غیرمنتظره نیز باشید. تفکر واگرا و همگرا را تمرین کنید تا هرچه بیشتر ایده بگیرید و بهترین ایدهها را انتخاب کنید. بیش از همه، روی راه حلها تمرکز کنید، نه مشکلات. افق دیدتان را تنظیم کنید، رفتارتان را تغییر دهید و ببینید چه اتفاقی میافتد.