امروز میخوام قصه یه مرد روستایی که دچار زانودرد در میانسالی شده را تعریف کنم.
مرد قصه ما میگه: میدونی چیه بابا جون.
وقتی آدم پا تو میانسالی میذاره، شروع درد و دوا درمونه. ای جوونی کجایی که یادت بخیر. توی این دشت ها، چه روزایی رو که شب نکردیم.
ولی الان یه مدته، درد عجیبی رو در زانوم حس میکنم. اوایل خیلی درد نداشتم ولی الان خیلی زیاد شده. پسر کوچیکه که از همه بیشتر هوای باباشو داره، این موضوع رو فهمید.
به اصرار همون پسرم پیگیر شدم، برم ببینم علتش چیه؟
سرتو درد نیارم بابا جان
رفتیم دکتر و دکتر بهمون گفت: شروع آرتروز زانو هستش و باید خیلی پیگیر بشم، چون هر چی سن بالاتر بره، هم درمانش سخت میشه، هم مفصل بیشتر تحلیل میره و ممکنه کار به جراحی بکشه. دکتر گفت: زانودرد در میانسالی یکی از شایع ترین دردهاست.
البته هم از جراحی میترسم و هم میدونم زانوم مثل سابق نمیشه. عوارضشم که دیگه سرجاش
البته این پسر کوچیکه ما خیلی از کاه کوه میسازه.
افتاد به فکر چاره و به توصیه دکتر من هر ماه باید چندبار فیزیوتراپی میرفتم.
از اونجا که مطب دکتر تو شهره و از روستا دوره، پسرم باید از کارش میزد و منو میبرد فیزیوتراپی.
بچه از کار زندگی میوفتاد.
از یه طرفم واسه خودم خیلی سخت بود که با زانودرد این همه راه رو برم و بیام.
تا اینکه روز تولدم، پسرم برام یه هدیه آورد.
که اون هدیه شروع درمان و پایان زانو دردم شد.
یه دستگاه جالب؛ به قول شهری ها، ماساژور زانو که میگن کار همون فیزیوتراپی رو انجام میده که دکتر با دستگاه انجام میداد.
الان تقریبا یه ده بیست روزی هست که ازش استفاده میکنم.
واقعا خدا خیر بده پسرمو. آب رو آتیش بود. درد زانوم خیلی خیلی کم شد. به قدری که میتونم راحت برم سر زمین و به کارم برسم.
کاش من روستایی که سواد آنچنانی ندارم، میتونستم به کسایی که مشکل من رو دارن بگم این ماساژور رو بخرن و دردشون رو درمون کنن.
ماساژور هوشمند زانو که عملیات کامل فیزیوتراپی را انجام میده. ( حرارات، لرزش، مادون قرمز و لیزر)