مهرطلبی یا نیاز مفرط به محبت، تأیید و پذیرش دیگران، یکی از ویژگیهای روانی است که اگرچه ممکن است در ظاهر رفتاری دلپذیر به نظر برسد، اما میتواند به شکلهای ناسالمی در زندگی فردی و اجتماعی انسانها بروز پیدا کند. ریشهی بسیاری از ویژگیهای رفتاری و شخصیتی ما در دوران کودکی شکل میگیرد، و مهرطلبی نیز از این قاعده مستثنی نیست.
مهرطلبی در دوران کودکی میتواند از کمبود محبت، شرایط تربیتی خاص، فشارهای عاطفی، یا حتی شیوههای فرزندپروری والدین نشأت بگیرد. اگر این ویژگی در کودک رشد یابد و تا بزرگسالی بدون آگاهی و اصلاح ادامه پیدا کند، میتواند زمینهساز مشکلات متعددی در روابط عاطفی، اجتماعی، و حتی شغلی شود.
در این مقاله به بررسی دقیقتر ریشههای مهرطلبی در کودکی، تاثیرات آن در بزرگسالی، و راهکارهای مقابله با آن خواهیم پرداخت.
مهرطلبی چیست؟
مهرطلبی حالتی روانی است که در آن فرد به دنبال دریافت محبت، توجه و تأیید مداوم از دیگران است. افراد مهرطلب اغلب از ترس طرد شدن، رها شدن یا نادیده گرفته شدن، رفتارهایی انجام میدهند که مطابق میل دیگران است، حتی اگر با خواستهها و نیازهای درونی خودشان در تضاد باشد.
از نشانههای بارز مهرطلبی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
-
ناتوانی در “نه گفتن”
-
جلب محبت با فداکاری افراطی
-
وابستگی شدید عاطفی
-
ترس از تنهایی
-
نیاز مداوم به تأیید و پذیرش
ریشههای مهرطلبی در دوران کودکی
کمبود محبت در خانواده
یکی از مهمترین علل مهرطلبی در کودکی، کمبود محبت از سوی والدین است. کودکانی که در فضایی سرد و بیعاطفه بزرگ میشوند، یاد میگیرند که برای جلب توجه و محبت باید کاری انجام دهند؛ باید “خوب باشند”، “ساکت باشند”، یا همیشه “مطیع باشند”.
این کودکان به تدریج باور میکنند که عشق و محبت مشروط است و تنها در صورتی بهدست میآید که خواستههای دیگران را برآورده کنند. این الگو در ذهن آنها نهادینه شده و در بزرگسالی به شکل مهرطلبی مزمن ظاهر میشود.
والدین سختگیر یا منتقد
کودکی که دائماً از سوی والدین مورد انتقاد قرار میگیرد یا محبت فقط در قبال موفقیت دریافت میکند، یاد میگیرد که باید برای دریافت عشق، همیشه “بهترین” باشد. در نتیجه، به شکل بیمارگونهای به دنبال تأیید دیگران میگردد و احساس میکند اگر اشتباه کند، دوستداشتنی نخواهد بود.
مقایسه شدن با دیگران
کودکانی که مرتب با خواهر، برادر یا دیگر کودکان مقایسه میشوند، احساس بیارزشی پیدا میکنند. این احساس بیارزشی آنها را به سمت کسب تأیید و محبت دیگران سوق میدهد.
نقشهای تحمیلی
برخی کودکان مجبور به ایفای نقشهایی خارج از سن خود میشوند؛ مانند کودکی که باید مراقب خواهر و برادر کوچکتر باشد یا به دلیل نبود والدین، نقش “مرد خانه” یا “زن خانه” را ایفا کند. این مسئولیتهای زودرس باعث میشود کودک یاد بگیرد برای بقاء در رابطه، باید خواستههای دیگران را برآورده کند.
تاثیرات مهرطلبی در بزرگسالی
روابط عاطفی ناسالم
افراد مهرطلب معمولاً جذب روابطی میشوند که در آن نقش “فداکار” یا “نجاتدهنده” را بازی کنند. آنها به سختی میتوانند حد و مرزهای سالم در رابطه را تعیین کنند، و اغلب به جای رابطهای متوازن، وارد روابط یکطرفه میشوند که در آن احساس بهرهکشی و بیارزشی دارند.
ناتوانی در نه گفتن
مهرطلبها اغلب نمیتوانند به دیگران “نه” بگویند، حتی اگر کاری بر خلاف خواستهی آنها باشد. این ناتوانی باعث میشود بار مسئولیت بیش از حدی را به دوش بکشند و خود را قربانی دیگران بدانند.
فرسودگی روانی
زندگی در سایه تأیید دیگران، بسیار خستهکننده است. فرد مهرطلب مدام در تلاش است تا مورد پذیرش قرار گیرد و از طرد شدن جلوگیری کند. این تلاشهای پیوسته باعث خستگی روانی، اضطراب و حتی افسردگی میشود.
عدم رشد فردی
افراد مهرطلب اغلب مسیر زندگی خود را بر اساس خواستههای دیگران انتخاب میکنند. آنها ممکن است شغلی را انتخاب کنند که دیگران از آن راضی باشند، یا سبک زندگی خاصی را دنبال کنند که مورد تأیید خانواده یا جامعه باشد. این امر مانع رشد واقعی و کشف خود اصیل فرد میشود.
احساس گناه دائمی
مهرطلبها اگر کار یا تصمیمی برخلاف نظر دیگران بگیرند، دچار احساس گناه شدید میشوند. آنها حتی ممکن است از شاد بودن یا موفقیت خود احساس ناراحتی کنند اگر دیگران از آن ناراحت شوند.
نشانههای مهرطلبی مزمن در بزرگسالی
-
تلاش برای خوشحال کردن همه
-
احساس ناراحتی یا اضطراب شدید هنگام مواجهه با نارضایتی دیگران
-
عدم اولویت دادن به نیازهای شخصی
-
تکرار الگوی روابط عاطفی یکطرفه
-
جلب توجه از طریق فداکاری، اغراق یا خودکمبینی
راهکارها و مسیر درمان
آگاهی و پذیرش مشکل
اولین گام برای رهایی از مهرطلبی، آگاهی از وجود آن و پذیرش آن است. باید فرد بپذیرد که رفتارهایش برخاسته از ترسهای دوران کودکی است و لزوماً منطقی یا مفید نیست.
کار با روانشناس یا مشاور
رواندرمانی (به ویژه رواندرمانی تحلیلی، طرحوارهدرمانی یا CBT) میتواند کمک زیادی به شناخت الگوهای ریشهدار و اصلاح آنها کند. مشاور کمک میکند تا فرد باورهای نادرست درباره خود و رابطهاش با دیگران را بازنگری کند.
تمرین نه گفتن
نه گفتن یک مهارت است که باید آگاهانه تمرین شود. افراد مهرطلب باید بیاموزند که نه گفتن به دیگران به معنای بد بودن یا طرد شدن نیست، بلکه نشاندهنده احترام به خود است.
تعیین مرزهای شخصی
مرزهای سالم به معنای شناختن حدود مسئولیتها و انتظارات در رابطه با دیگران است. فرد باید یاد بگیرد که بدون احساس گناه از حق خود دفاع کند.
خودمراقبتی و توجه به نیازهای درونی
افراد مهرطلب باید بیاموزند که نیازهای خود را نادیده نگیرند. انجام فعالیتهایی که به آنها احساس آرامش و رضایت میدهد، به تقویت عزت نفس کمک میکند.
بازسازی تصویر ذهنی از خود
کودک درون فرد مهرطلب هنوز به دنبال محبت و تأیید است. با تمرینهای ذهنآگاهی، تصویرسازی و مراقبه، میتوان با این کودک ارتباط برقرار کرده و به او اطمینان داد که “دوستداشتنی است، حتی بدون انجام کار خاصی.”
نتیجهگیری
مهرطلبی یک زنگ خطر خاموش در شخصیت افراد است که ریشه در سالهای اولیهی زندگی دارد. کودکی که در فضای عاطفی ناپایدار، پرتنش یا شرطی رشد میکند، ممکن است به انسانی بزرگسال تبدیل شود که همه عمر در جستجوی محبت و تأیید دیگران است. اما خبر خوب این است که این ویژگی قابل شناسایی، درک و درمان است.
با افزایش آگاهی، کمک گرفتن از متخصصان روانشناسی، تمرین مهارتهای ارتباطی و خوددوستی، میتوان از این الگو رهایی یافت و به زندگیای سالمتر، شادتر و اصیلتر دست یافت. مهرطلبی پایان راه نیست؛ آغاز یک سفر عمیق به سوی خودشناسی است.