افسردگي اختلال ناتوانكنندهاي است كه در 15 تا 25 درصد مبتلایان به سرطان ديده شده است و نسبت بروز آن در مردان و زنان مساوی است. افرادی که در آنها سرطان تشخیص داده ميشود، با درجات مختلفی دچار استرس و ناراحتی عاطفی ميشوند.
پژوهشی تازه در دانشگاههای آکسفورد و ادینبورگ، نشان میدهد که برای سه چهارم بیماران سرطانی که از افسردگی هم رنج می برند، هیچ نوع روان درمانی ارائه نمیشود.
متخصصین بهداشت هشدار میدهند که صدها نفر از مبتلایان به انواع سرطان، به دلیل عدم درمان افسردگی همراه سرطان، رنج و عصبانیت غیر ضروری را تحمل میکنند که همین منجر به مرگ زودتر از موعد آنها میشود.
به گزارش دیلی تلگراف، متخصصین سلامت در دانشگاههای آکسفورد و ادینبورگ دریافتهاند که سه چهارم بیماران سرطانی که افسردگی حاد دارند، در حال حاضر هیچ درمانی برای افسردگی دریافت نمیکنند. افسردگی میتواند نشانههای سرطان را بدتر کند، مثلا خستگی و درد را افزایش دهد و همچنین آنها را از روند درمان بیماری ناامید میکند و حتی منجر به این شود که آنها نخواهند اقدامات درمانی را برای درمان سرطان خود دریافت کنند. اما شیوه درمانی جدیدی که در اسکاتلند آزمایش میشود، نشان داده که در عرض تنها شش ماه، بیش از شصت درصد بیماران بهبود چشمگیری را در نشانههای بیماری مشاهده میکنند.
این شیوه درمانی بیماران سرطانی را که مبتلا به افسردگی هم هستند، ترغیب میکند که علاوه بر شرکت در درمانهای دارویی و جلسات مشاوره، زندگی خود را فعالتر کنند، به دیدن اعضای خانواده بروند و ورزش یا پیادهروی کنند.
اغلب بازخوردهای گزارش شده از بیماران مثبت بود و افراد بیمار احساس مثبتتر، درد یا افسردگی کمتر داشته و دیگر چندان احساس خستگی نداشتند.
پروفسور مایکل شارپ، استاد روانپزشکی دانشگاه آکسفورد، میگوید: «ما در مورد افرادی صحبت میکنیم که ترکیبی از دو بیماری دارند. آنها اغلب احساس ناامیدی داشته و افکار منفی مثل خودکشی دارند. در این افراد میتوانید ببینید که نشانههای فیزیکی بیماری بدتر بوده و شواهدی هم وجود دارد مبنی بر اینکه درصد نجات و درمان سرطان در آنها هم کمتر از دیگران است».
پژوهشی روی ۲۱ هزار بیمار سرطانی که در کلینیکهای اسکاتلند انجام شده است، نشان داده که افسردگی حاد در این بیماران بسیار معمولتر است تا در جمعیت کلی جامعه. تقریبا از هر ۷ نفر مبتلا به سرطانهای وخیم یک نفر دچار افسردگی بالینی بوده که با رقم کلی مبتلایان به افسردگی در جزیره انگلستان که یک نفر در هر ۵۰ نفر است، قابل قیاس نیست.
پروفسور شارپ میگوید که تمرکز زیادی روی کمک به مردم برای افزایش طول عمر انجام شده، اما کیفیت زندگی در این میان نادیده گرفته شده است.
او میافزاید: «افسردگی حاد معضل فراگیری است و شاید بخش تعجبانگیز یافتههای این گروه این باشد که هیچ کس به فکر درمان آن نیست. در شیوههای معمول درمان نتایج مربوط به این بخش اسفبارند. اگر متولیان درمان سرطان به همان اندازه که به درمان فیزیکی بیماران سرطانی میپردازند، به درمان افسردگی در آنها هم بپردازند، آنگاه شاهد کیفیت بهتر زندگی برای افرادی خواهیم بود که علاوه بر سرطان متاسفانه به افسردگی حاد نیز دچارند».
یک آزمایش از ۵۰۰ بیمار با پیشآگاهی به موقع سرطان نشان داده است که در ۶۲درصد از بیماران با افسردگی حاد، علایم بیماری در عرض ۶ ماه دست کم به نصف کاهش یافته است. آزمایش دیگری روی افراد مبتلا به سرطان ریه با پیشآگاهی ضیف نیز نشان داده که درمان افسردگی، درد و خستگی را کاهش داده است.
سرپرست این پژوهش، دکتر جین واکر از دانشگاه آکسفورد میگوید: «افرادی که سرطانهای بسیار پیشرفته دارند، پیشآگاهی ضعیفی دارند. اگر آنها علاوه بر سرطان دچار افسردگی حاد هم باشند، باقیمانده زندگی آنها نیز دچار پژمردگی خواهد شد. این آزمایش نشان میدهد که ما میتوانیم در بیمارانی با پیشآگاهی ضعیف سرطان همانند سرطان ریه، افسردگی را درمان کنیم و زندگی بیمار را واقعا بهبود ببخشیم».
دکتر استفان سایمیونیدز، استاد آنکولوژی پزشکی در مرکز تحقیقات سرطان دانشگاه ادینبورگ میافزاید: «افسردگی مشکل مهمی برای افراد مبتلا به سرطان است. ما احتمالا تنها به نوک کوه یخ (همان سرطان) توجه میکنیم». نتایج این تحقیق در ژورنال Lancet منتشر شده است.