حافظه مغز ما از دو قسمت حافظه کوتاه مدت و حافظه دراز مدت تشکیل شده است. مطالب در ابتدا وارد حافظه کوتاه مدت شده و با تکرار به حافظه دراز مدت منتقل می شود.
در واقع، بسیاری از ما علاقمند هستیم که اطرافیانمان برداشت مطلوبی از برند شخصیمان داشته باشند. این مهم به ویژه در تعاملات و مناسبات سازمانی از جلوه بیشتری برخوردار است. به عبارتی تصور و قضاوت سایرین برای ما انسانها از اهمیت بالایی برخوردار است و تلاش بسیاری از ما در جهت ایجاد تصویری مطلوب از خود در ذهن دیگران است . هنر مدیریت برداشت (impression management)، از جمله مهارتهای اساسی افراد در برقراری ارتباطات و تعاملات است. مدیریت برداشت بر اهمیت ارتقای شایستگیهای باطنی و ظاهری تأکید دارد، ودرواقع بر دو محور اساسی صورت و سیرت زیبا متکی است.
مدیریت برداشت فرآیند مدیریت ادراکات دیگران از خود و تحت تأثیر قرار دادن ارزیابیها و قضاوتهای آنان است و فرد تلاش دارد از این طریق تصویری برجسته و شاخص از خود ارائه دهد. سیرت نیکو و روی گشاده و آراسته از جمله ویژگی های یک برند شخصی موفق و عاملی تمایزبخش است .
تکنیکهای مدیریت برداشت و مهارتهای خود-ارتقایی موجب میشوند تا افراد بتوانند به گونهای شایستهتر عملکرد خود و دیگران را ارزیابی و تصویری مثبت از خود ارائه کنند. و حتی در هنر اقناع بهتر ظاهر شوند. وفای به عهد ، فروتنی ، عالم بی عمل نبودن، روی گشاده، پندار، گفتار و کردار نیک و برقراری توازن میان گفتار و کردار از جمله شاخصهها و مهارتهای مدیریت برداشت هستند .
بهتر است قبل از اینکه به جلسه ملاقات و یا رویداد بعدی بروید، رویکردی اندیشمندانهتر را برای صحبت با یک غریبه همفکر در پیش بگیرید. زیرا ممکن است آنها در نهایت یک شریک، مشتری، سرمایهگذاری و یا دوست جدید کسبوکار شما شوند. در اینجا 14 ایده را که میتوانید برای این کار استفاده کنید، مطرح میکنیم:
1. یک سوال متفکرانه بپرسیم
سوالی بپرسیم که باعث آغاز یک مکالمه منحصربهفرد شود. مثلا به جای ” کار شما چیست؟” سوالمان را اینگونه مطرح کنیم: ” هدف شما از شرکت در این رویداد چیست؟” و یا ” انتطار دارید که این رویداد چه نتیجهای برای شما دربرداشته باشد؟”، از آنها بپرسیم که درمورد ایده جدید ما چه فکر میکنند. افراد همیشه یک مکالمه جالب را به یاد خواهند داشت.
2.گوش دهیم
اگر اجازه دهیم که طرف مقابل اول صحبت کند و یا پس از مطرح کردن سوال یا شروع بحث، با دقت به پاسخ او گوش دهیم، تاثیري به مراتب بيشتر، مثبت و بهیادماندنیتر خواهیم داشت. اینکه ما دو گوش و یک دهان داریم، دلیلی دارد، پس باید از آنها بر همین اساس نیز استفاده کنیم.
3.بپرسیم که چه کمکی میتوانیم انجام دهیم
هنگام ملاقات با یک فرد جدید، یک استراتژی خوب این است که به سرعت بفهمیم که کار طرف مقابل چیست و بلافاصله به دنبال راههایی برای کمک به او باشیم. از او بپرسیم: ” آیا اگر شما را به آقای ایکس مرتبط کنم، کمکی به شما خواهد کرد؟” و یا ” آیا میتوانم شما را به آقای ایکس معرفی کنم؟”
4. آنها به دلیلی نیاز دارند تا ما را به خاطر بسپارند
یکی از مهمترین کارهایی که میتوانیم در پنج دقیقه اول ملاقات با افراد جدید انجام دهیم، این است که به آنها دلیلی بدهیم تا ما را به خاطر بسپارند. در یک رویداد مرتبط با کسبوکار، ممکن است که آنها افراد مختلفی را ملاقات کنند، اما زمانی که شما در اولین برخورد تاثیری قوی و بهیادماندنی از خود به جای بگذارید، دفعات بعد آنها شما را در یاد خواهند داشت.
5.بر کیفیت تمرکز کنیم، نه کمیت
درحين مکالمه، از خود شور و علاقه واقعی نشان دهیم و بر روی کیفیت ارتباطاتی که پیدا میکنیك تمرکز کنیك، نه بر تعداد کارت ویزیتهایی که جمع میکنیك. کارتهای ویزیت برای شما تبدیل به مشتری نخواهند شد، اما ارتباطات و روابط قوی خواهند شد.
6.از رويدادها غافل نشويم و نبض بازار را بدست گيريم
شركت در رویدادهای کسبوکار و مجامع صنفي و تخصصي نظير سمينارها و همايشها ، یک راه عالی برای گسترش شبکههای حرفهای خود از طریق ملاقات با سایر افراد این حرفه است. ما هیچ وقت نمیدانیم که چه کسانی را ملاقات خواهیم کرد و به چه روابط کاری در آینده دست خواهیم یافت.
7.به طور شفاف و واضح بگوییم که در انجام چه کاری بهترین هستیم
سعی کنیم که مکالمه خود را با افراد جالب سازیم و آن را با شور و علاقه ادامه دهیم. درمورد کار خود باافتخار و باهیجان صحبت کنیم تا پیام خود را شفافتر و دلچسبتر ارائه کنیم.
8.یک داستان بگوییم
گفتن داستان بهترین راه برای ایجاد یک استعاره است و به دیگر افراد اجازه میدهد نوع تفکر ما را بشناسند.
9.لبخند بزنیم و مديريت توجه را جدي بگيريم
افراد در هفت ثانیه اول پس از ملاقات، ما را قضاوت میکنند. لبخند زدن به روی آنها و ایجاد تماس چشمی، به آنها نشان میدهد که ما خونگرم و به صحبت کردن با آنها علاقمند هستیم. این حرکات کوچک زمینه را برای شروع یک مکالمه معنادار آماده میکند.
10.نام آنها را تکرار کنیم
همه افراد دوست دارند که صدا زدن نام خود را بشنوند، این کار کمک زیادی به ایجاد ارتباطات میکند. این کار همراه با ارتباط چشمی و دست دادن به روش اصولي، تصور مثبتی از ما را در ذهن آنها ایجاد خواهد کرد (ميتوانيد مطالب بيشتر درخصوص مهارتهاي ارتباطي غيركلامي و زبان بدن را در كتاب مهارتهاي ارتباط با مشتريان شاكي به قلم اينجانب بخوانيد)
11.سربزنگاه بر كيفيت ارتباطات خود بيفزاييم
تکنولوژی آنقدر پیشرفت کرده است که شاید روشهاي قديميتر مثل کارتهای ويزيت كمي تحتالشعاع قرار گيرند (البته نبايد اثرات كارت ويزيت و ضرورت آن را دست كم گرفت)، البته میتوانید در پایان هر ملاقات و ردوبدل کردن کارت، از آنها بخواهید تا آدرس ایمیل و دیگر اطلاعات خود را در تلفن همراه شما وارد کنند. پس از آن، میتوانید در همان لحظه ایمیل يا ژيامي را از طرق مختلف از جمله پيامك، وايبر،… را برای آنها ارسال کنید و اینجاست که در همان لحظه با آنها مرتبط میشوید. ممکن است کمی عجیب به نظر برسید و انجام آن سخت باشد، اما تعداد پیگیریهای افراد بعد از ملاقاتها را بسیار افزایش خواهد داد. اين همان مفهوم بازايرابي سر بزنگاه است!
12.درمورد علایق خود صحبت کنیم
در مورد علایق خود با آنها صحبت کنیم و از آنها نیز درمورد علایقشان بپرسیم. این کار از گارد گرفتن افراد جلوگیری میکند و به ایجاد رابطه کمک زیادی میکند.
13.آنها را تحسین کنیم
اطمینان حاصل کنیمد که ظاهر و رفتارشما منعکسکننده سلامت و انرژیمان است. به افرادی که ملاقات میکنیم، علاقه واقعی نشان دهیم؛ از آنها سوالاتی در مورد خودشان بپرسیم و سعی کنیم چیزی در آنها بیابیم تا آن را تعریف و تحسین کنیم.