این پیوند بر خلاف ازدواج دائم و موقت نه در شرع و نه در عرف ما ایرانیان جایی ندارد، چون دختر و پسر بدون برگزاری مراسم عقد و به خاطر منافع اقتصادی و عاطفی بدون، زیر یک سقف میروند.
جاوید ثمودی در خصوص ازدواج سفید گفت: منظور از ازدواج سفید، زندگی مشترک یک زوج بدون ازدواج رسمی است.
این فوق دکترای روانشناسی کاربردی گفت: ازدواج سفید پدیده نامتعارف و ناآشنایی است که به تازگی در ایران نیز رواج یافته است البته این پدیده نخستین بار در آمریکا و در پی جنبشی پدیدار شد که “جنبش آزادی زن” نام داشت.
او در این خصوص گفت: این جنبش ظاهرا با هدف ایجاد تغییراتی در نظام اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه آمریکا انجام شد و هدف آن برقراری شرایط عادلانه و مساوی برای زنان بود.
ثمودی ادامه داد: اما آنچه واقعا اتفاق افتاد پدیدهای بود که بعدها “انقلاب جنسی” نام گرفت و نتیجه آن رواج رفتارهای نابهنجار و بیبند و باریهایی بود که به غلط آزادی زنان نام گرفت.
او درباره تبعات این نوع ازدواج گفت: یکی از تبعات این اتفاق برقراری ارتباطاتی بود که خارج از ضوابط قانونی و معیارهای اخلاقی بوجود میآمد بر این اساس ازدواج سفید هم یکی از همین روابط خارج از عرف و غیرقانونی بود که امروز متاسفانه شاهد نمونههایی از آن در میان جوانانمان هستیم.
او گفت: در ازدواج سفید هیچ شرط قانونی و ثبت اداری وجود ندارد و زن و مرد در هر لحظه که بخواهند با هم همخانه شده و هر لحظه که مایل نباشند از رابطه خارج میشوند که چنین شیوهای از ارتباط با جنس مخالف نه تنها بر اساس معیارهای اخلاقی جامعه ما نیست بلکه مخالف با نص صریح قرآن و احادیث مذهبی ماست که همواره جوانان را به پاکدامنی، خویشتن داری و ازدواج حقیقی تشویق میکند.
این متخصص روانشناسی درباره علل ترویج ازدواجهای سفید در جامعه گفت: عواملی همچون تهاجم فرهنگی، کمرنگ شدن باورهای مذهبی و اخلاقی، ضعیف شدن پیوندهای خانوادگی، سنتهای غلط ازدواج، هزینههای کمرشکن اقتصادی، تنوعطلبی جوانان، قوانین و شرایط دشوار و زائد عقد و طلاق باعث شده برخی از جوانان به این سمت گرایش پیدا کنند.
ثمودی گفت: تبعات این ازدواجهای سفید برای بانوان بسیار بسیار فاجعهآمیز است زیرا هیچگونه تضمین و مسئولیتی در آن تعریف نشده است و مرد میتواند بهدلخواه رابطه را برهم بزند و هیچگونه ضرر و زیانی را تقبل نکند.
او عدم وجود امنیت روانی را از ویژگیهای مهم ازدواج سفید برشمرد و گفت: در ازدواج سفید آنچه بسیار به چشم میآید احساس عدم امنیت روانی برای هر دو طرف و خصوصا برای دختران و زنان است و از آنجا که ساختار خلقت و شخصیت زنان بسیار هیجانی، لطیف و بر اساس ظرائف و پیچیدگیهای خاص آنها طراحی شده اینگونه روابط تاثیر مخرب و فاجعهآمیزی بر ذهن و روان آنها بر جای میگذارد.
او گفت: از سوی دیگر در چنین ارتباطاتی برای فرزندان و بارداریهای احتمالی هیچ پیشبینیای انجام نگرفته و همین امر خود بر میزان فرزندان و کودکان نامشروع، بیشناسنامه و بیآینده و همچنین بر آمار سقطهای غیرقانونی و مرگ و میر ناشی از آن میافزاید.
این متخصص روانشناسی در پایان گفت: در مجموع، ازدواج سفید میکروبی است که تنها موجب آلودگی ذهن مردان و نابودی شخصیت و حرمت زنان میشود.
این نوع رابطه به ضرر مردان هم هست. این سطحی نگری است که فکر کنیم فقط زنان آسیب می بینند.
حتی شاید برخی نردان هم فکر کنند که بدون تعهد می توانند از تنوع هم برخوردار باشند در حالی از جنبه های مهمتری مثل “عمق” و “جایگاه” در رابطه محروم خواهند شد. و چه بسا همین دو جنبه اساس امنیت و ارامش درونی مرد و اعتماد به نفس او را رقم می زنند.
این نوعی شانه خالی کردن از بار مسئولیت است و به هر دو جنسیت شرکت کننده در چنین رابطه ای وجود دارد.
البته رسمم و رسوم احمقانه در روال ازدواج رسمی که گاه واقعا شآن افراد را له می کند گزینه آزاردهنده ایست.
ضمنا کسانی که وارد چنین روابطی می شوند معمولا یا با مذهب مخالفند یا از آن خبر ندارند و یا از آن دور شده اند (به خاطر بافت جامعه و گاه استفاده های ابزاری و منزجر کننده ای که برخیها از مذهب می کنند)، بنابراین توضیح دکتر در خصوص یادآوری تعالیم مذهبی کمک چندانی نمی کند.
هم چنین من فکر می کنم این گونه رفتارها، درست است که در کشورهای غربی در قشر سطح پایین تر جامعه از لحاظ اقتصادی و تحصیلی و اجتماعی رخ می دهند ولی متاسفانه در کشورهای جَوزده برعکس، در قشر افرادی رخ می دهد که کسی نمی تواند به آنها بگوید “بالای چشمت ابروست” و به قول معروف “عیاش” تشریف دارن.
فعلا که من طیفی می بینم که یک سرش افراد محجوب و متینی هستند که مجردند!!!!!( و در حال مسن شدن! آدمهایی که هم ظاهر خوب و هم باطن خوب دارند اما دسترسی به هم ندارند چون یاد گرفته اند که این کار زشتی است.) و یک سر دیگر طیف هم این ازدواج سفیدی ها. و در فاصله این دو سر طیف، حجم عمده ای که با دوستی یا هر طوری پی در پی ازدواج می کنند و طلاق می گیرند. البته افرادی که از این طلاقها بیرون می ایند خیلی در معرض قرار گرفتن در موقعیت “ازدواج سفید” هستند!
متاسفانه ازدواجهای امروز غالبا از سطح پوست عمیق تر نمی شوند و در باطن همان داستان “ازدواج سفید” می شوند و فرقش به قول آقای دکتر در “حق و حقوق ” است ! در حالی که باید فرقش بیش از اینها باشد. و می تواند باشد. رابطه ی انحصاری است که قابلیت عمیق شدن دارد، موضوع فقط حق و حقوق نیست.
کاش “ازدواج ” را اینقدر پایین نیاوریم، اینقدر نمایشی و ظاهرسازانه اش نکنیم ،اینقدر “خود فریبی” اش نکنیم و به عمق بیشتری هم قدم بگذاریم.
ازدواج یک فرایند رشد برای انسانهاست. یک فرایند برای زیستن کنار کسی به عنوان نزدیکترین شخص دنیا به او .
البته کسانی که اینگونه نگاه می کنند در ایران امروز اغلب چاره ای جز مجردی ندارند!
(این صراحت وبسایت شما در طرح این موضوع نهفته در اجتماع قابل تقدیر است)
سپاس و سپاس