بسیاری از مردم، در طی زندگی خود، در مواقع معینی احساس ناراحتی و افسردگی می کنند. احساس افسردگی می تواند یک واکنش عادی به ناکامی ها، کوششها و کشمکشهای زندگی و یا آسیبهایی باشد که به غرور شخص وارد می شود باشد.
اما اگر این احساس غم و اندوه شدید (مانند احساس درماندگی، نا امیدی و پوچی) از چند روز فراتر روند و به چند هفته کشیده شوند و در عملکرد طبیعی شما تاثیر بگذارند، ممکن است حالت شما چیزی بیش از غم و اندوه باشد. در این حالت ممکن است شما به بیماری افسردگی مبتلا شده باشید. این حالت یک وضعیت پزشکی قابل درمان است.
از کجا باید متوجه شوم که من به به بیماری افسردگی مبتلا هستم؟
بر اساس DSM-IV، کتابچه ی راهنمایی که برای تشخیص اختلالات روانی مورد استفاده قرار میگیرد، افسردگی زمانی رخ می دهد که شما حداقل پنج مورد از این علائم افسردگی را به صورت همزمان داشته باشید:
خلق و خوی افسرده و گرفته در اغلب اوقات روز، به خصوص در صبح ها
داشتن احساس بی ارزشی و پوچی و احساس گناه (این حس تقریبا هر روز وجود دارد)
احساس خستگی و بی حالی و نداشتن انرژی (این حس تقریبا هر روز وجود دارد)
اختلالات تمرکز، بی تصمیمی و دودل بودن
اینسومنیا((insomnia، ناتوانی در به خواب رفتن، و یا هایپرسومنیا(hypersomnia)، خواب بیش از حد، (این حالت تقریبا هر روز وجود دارد)
کاهش قابل ملاحظه در بهره وری و احساس لذت در تقریبا هر کاری (این حالت تقریبا هر روز وجود دارد)
فکر کردن به مرگ و یا خودکشی در دوره های زمانی معین
احساس بی قراری و کندی ریتم زندگی
کاهش و یا افزایش قابل توجه وزن
نشانه ی اصلی و کلیدی افسردگی، داشتن خلق افسرده و از دست دادن علاقه به انجام فعالیت هایی است که یک زمان از انجام آنها آن لذت می برده اید. برای تشخیص افسردگی، این نشانه ها باید بیشتر از یک روز و به صورت تقریبا روزانه و حداقل به مدت دو هفته وجود داشته باشند. علاوه بر این، علائم بیماری افسردگی باید باعث به وجود آمدن اختلالات و یا ناراحتی های بالینی قابل توجهی نیز شوند.
این علائم نباید حاصل تاثیرات مستقیم یک ماده مانند مواد مخدر و یا داروها باشند. و همچنین نباید حاصل یک وضعیت پزشکی مانند کم کاری تیروئید باشند. و در نهایت، علائمی که تا دو ماه بعد از یک شکست عشقی ( و یا از دست دادن کسی که دوستش دارید) بروز می کنند، نمی توانند برای تشخیص بیماری افسردگی بالینی در نظر گرفته شوند.
علائم افسردگی
به گفته ی موسسه ی ملی بهداشت روانی (آمریکا)، علائم بیماری افسردگی در افراد مختلف متفاوت است و بیماران، علائم یکسانی را تجربه نمی کنند. این قضیه که بیماری چقدر شدید باشد و یا چقدر تکرار می شود، و یا چقدر طول میکشد، به خود شخص و بیماری خاص وی بستگی دارد. در اینجا علائم رایج کسانی که بیماری افسردگی را تجربه کرده اند، آورده شده است:
مشکل در تمرکز کردن، به خاطر سپردن جزئیات مطالب و تصمیم گیری
خستگی و کاهش انرژی
احساس گناه، بی ارزشی و یا ناتوانی و مفید نبودن
احساس نا امیدی و یا بدبینی
بی خوابی، بیداری صبح زود و یا خواب بیش از حد
تحریک پذیری و بی قراری
از دست دادن علاقه و اشتیاق به انجام دادن سرگرمی ها و فعالیت هایی که یک زمانی از آن ها لذت می برده اید از جمله روابط جنسی
از دست دادن احساس خوشی در زندگی
از دست دادن اشتها و یا پرخوری
درد های مداوم و یا سردرد، گرفتگی عضلات، و یا مشکلات گوارشی که حتی با درمان های پزشکی هم بهبود نمی یابند
احساس غمگین بودن مداوم، اضطراب و یا احساس پوچی
فکر کردن به خودکشی و یا اقدام به خودکشی
در حالی که این علائم، علائم شایع افسردگی هستند، اما ممکن است آنها در الگو های متفاوتی رخ بدهند. به عنوان مثال، ممکن است یک نفر افسردگی را همراه با شیدایی یا جنون خفیف تجربه کند. این وضعیت گاهی افسردگی شیدایی و یا اختلال دو قطبی نامیده می شود. و یا ممکن است این علائم مانند اختلال عاطفی فصلی، به صورت فصلی اتفاق بیافتد.
انواع مختلفی از افسردگی شیدایی وجود دارد. افراد مبتلا به اختلال دو قطبی نوع II حداقل یک قسمت افسردگی ماژور و یک قسمت هایپومانیک (سرخوشی شدید یا خفیف) دارند. افراد مبتلا به اختلال دو قطبی نوع I سابقه ی حداقل یک بار شیدایی (سرخوشی خفیف یا شدید)، با یا بدون تجربه ی افسردگی ماژور هستند. بیمار مبتلا به افسردگی تک قطبی، فقط به بیماری افسردگی ماژور مبتلا بوده و حتی شیدایی و یا سرخوشی خفیف نیز ندارند.
آیا افسردگی در دوران کودکی شایع است؟
افسردگی در کودکان، با احساس طبیعی غم و احساسات روزمره ای که در دوران کودکی رخ می دهند متفاوت است. اگر کودک شما غمگین است، این قضیه الزاما به این معنی نیست که او افسردگی دارد. زمانی غمگین بودن مزمن شود و روزها ادامه یابد، ممکن است پای بیماری افسردگی به میان بیاید و به یک مسئله تبدیل شود. یا اگر فرزند شما رفتارهایی از خودش نشان می دهد که در فعالیت های عادی اجتماعی، کارهای مورد علاقه ی فرزندتان، تکالیف مدرسه، و یا زندگی خانوادگیتان اختلالی ایجاد می کند، ممکن است نشانه هایی برای این قضیه باشد که فرزند شما به افسردگی مبتلا شده است.
افسردگی در نوجوانان
احساس نارضایتی گاهی اوقات در نوجوانان مشاهده می شود که رفتاری رایج برای این سن به حساب می آید. با این حال، اگر احساس ناخوشنودی برای بیش از دو هفته طول بکشد و نوجوان سایر علائم افسردگی را نیز داشته باشد، ممکن است که از بیماری افسردگی رنج ببرد. از آنجایی که از هر 33 کودک و از هر 8 نوجوان یک نفر از بیماری افسردگی رنج می برد، برای مطمئن شدن از این قضیه، به پزشک مراجعه فرمایید. روش های درمانی موثری وجود دارد که نوجوان بتواند همزمان با رشد سنی، از بیماری افسردگی رهایی یابند.
بیماری افسردگی چقدر رایج است؟
تخمین زده شده است که تا سال 2020 افسردگی ماژور دومین عامل ناتوانی در جهان خواهد شد. اما گاهی اوقات افراد مبتلا به افسردگی قادر به درک و یا قبول این موضوع نیستند که حالت افسردگی آن ها عامل فیزیکی دارد. به همین دلیل، آنها همواره به دنبال علل خارجی می گردند.
طبق آمار موسسه ی ملی بهداشت روان آمریکا، حدود 14.8 میلیون بزرگسال مبتلا به افسردگی ماژور در این کشور وجود دارد. خطر اقدام به خودکشی در این بیماران از هر بیماری روانی دیگری بیشتر است. برای افراد 10 تا 24 سال، خودکشی سومین علت اصلی مرگ و میر به حساب می آید. متاسفانه بسیاری از مبتلایان به افسردگی هرگز برای درمان بیماری خود اقدام نمی کنند. عدم تشخیص و درمان بیماری افسردگی، ممکن است باعث بدتر شدن بیماری شده و برای سال های متمادی باعث ایجاد درد و رنج غیر قابل وصف و یا حتی خودکشی شود.
علائم هشدار دهنده ی خودکشی چه هستند؟
همواره افسردگی با خطر بالای خودکشی همراه است. به همین دلیل باید بسیار مواظب کسانی بود که از افکار و نیات خودکشی خود حرف می زنند.
علائم هشدار دهنده ی خودکشی عبارتند از:
فکر کردن و یا حرف زدن از مرگ و یا خودکشی
فکر کردن و حرف زدن در مورد آسیب رساندن به خود و یا دیگران
رفتارهای پرخاشگرانه و برخورد های آنی و بدون تصمیم قبلی
داشتن سابقه ی اقدام به خودکشی، خطر اقدام به خودکشی در آینده را بالا می برد. هر اشاره ای به خودکشی و یا خشونت را باید جدی گرفت. اگر شما قصد و یا برنامه ای برای خودکشی دارید، برای ارزیابی های سریع پزشکی و درمان به پزشک مراجعه کنید.
آیا افسردگی انواع مختلفی دارد؟
انواع مختلفی از افسردگی وجود دارد که در زیر به آنها اشاره می کنیم:
افسردگی ماژور
افسردگی مزمن ( دیس تایمیا dysthymia )
افسردگی دو قطبی
افسردگی فصلی ( اختلال خلقی فصلی یا SAD )
افسردگی روانی
افسردگی پس از زایمان
اختلال خلقی ناشی از مواد ( SIMD )
آیا انواع دیگری از افسردگی نیز وجود دارند؟
انواع دیگری از افسردگی که می توانند رخ دهند عبارتند از:
افسردگی دوبل یا مضاعف: زمانی رخ می دهد که فرد مبتلا به بیماری افسردگی مزمن (دیس تایمیا) قسمتی از بیماری افسردگی ماژور را نیز تجربه کند.
افسردگی ثانویه: افسردگی ای است که بعد از ایجاد یک وضعیت پزشکی مانند کم کاری تیروئید، سکته ی مغزی، بیماری پارکینسون، یا ایدز، یا بعد از یک مشکل روانی مانند شیزوفرنی، اختلال هراس یا پرخوری عصبی به وجود می آید.
افسردگی مزمن مقاوم به درمان: یک نوع از افسردگی که بیش از یک سال طول می کشد و درمان آن به وسیله ی دارو های ضد افسردگی و روان درمانی بسیار دشوار است. برای درمان افسردگی مزمن مقاوم به درمان، معمولا روش درمانی الکتروشوک (ECT) استفاده می شود.
افسردگی پوشیده یا نقاب دار: نوعی از افسردگی که پشت شکایت های فیزیکی پنهان می شود و هیچ گونه علت ارگانیکی برای آن، نمی توان پیدا کرد.
چه بیماری های دیگری همزمان با افسردگی رخ می دهند؟
افسردگی معمولا با بیماری های دیگری مانند اضطراب، اختلال وسواس نا خواسته، اختلال هراس، ترس مزمن و اختلالات در خوردن غذا رخ می دهد. اگر علائم افسردگی و یا هر بیماری روانی دیگر را در خودتان و یا هر یک از دوستانتان مشاهده کردید به پزشک مراجعه کنید. برای بیماری افسردگی و سایر بیماری های روانی، روشهای درمان وجود دارد.
آیا افسردگی می تواند علائم فیزیکی نیز داشته باشد؟
از آنجا که برخی از مواد شیمیایی و یا انتقال دهنده های عصبی به ویژه سروتونین و نوراپی نفرین، در خلق و خو و درد تاثیر دارند، وجود علائم فیزیکی برای افراد افسرده چیزی غیر عادی نیست. این علائم ممکن است شامل درد مفاصل، کمر درد، مشکلات گوارشی، اختلالات خواب و تغییر در اشتها باشد. این علائم ممکن است با آهسته شدن حرکات و یا گفتار شخص، همراه باشد. بسیاری از مردم برای درمان این علائم، از پزشکی به پزشکی دیگر مراجعه می کنند در حالی که این علائم، نشان دهنده ی وجود بیماری افسردگی است.
از کجا می توانم برای درمان افسردگی کمک بگیرم؟
اگر شما و یا یکی از نزدیکان شما در حال تجربه کردن علائم افسردگی هستید، به پزشک مراجعه کنید. پزشک می تواند علائم شما را ارزیابی کند و خدمات درمانی لازم را به شما ارائه کند و یا اینکه شما را به پزشک متخصص ارجاع دهد.
منبع-سایت روان