خیلی از والدین با شنیدن لغت مهدکودک یاد پدر و مادرهای کارمند میافتند و فکر میکنند مهدکودک مکانی است که میتوانند بچه هایشان را برای چند ساعت به کسی بسپارند و خودشان به کارشان مشغول شوند
اما در یک کلام باید گفت مهدکودک صرفا جایی نیست که سرپرستی کودک تان را بپذیرد بلکه جایی است برای آموزش و اجتماعی شدن او. در گفتگو با دکتر سیما فردوسی، روان شناس و عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی، کوشیده ایم در این خصوص اطلاعات بیشتری کسب کنیم.
خانم دکتر! شما سپردن کودکان به مهدکودک را تایید می کنید یا خیر؟
ـ بهتر است کودکان تا پایان ۲ سالگی در محیط خانواده و نزد والدین خود باشند. احساس امنیت روانی اولیه و وابستگی های عاطفی باید به صورت صحیح و طبیعی در خانواده شکل بگیرد. از این سن به بعد کودکان به تجربه های اجتماعی نیز نیاز دارند.
ارتباط با همسالان و آموختن بسیاری از مفاهیم را می توان از طریق اجتماع و همسالان برای فرزندان مهیا کرد. رشد اجتماعی کودک، نحوه ارتباط با دیگران و یادگیری زبان و درک مفاهیم کلامی و غیرکلامی در یک مهدکودک خوب که از معیارهای لازم برای رشد اجتماعی و کلامی کودکان برخوردار باشد، ضروری به نظر می رسد.
در یک مهد کودک برنامه کودکان از نظم و انضباط خاصی برخوردار می شود. برنامه خواب و خوراک آنها به طور منظم از قاعده خاصی پیروی می کند. همچنین آموزش بسیاری از مطالب که ممکن است مادر، در منزل به صورت پراکنده یا به طور غیرعلمی به فرزندش بیاموزد، در مهدکودک به صورت منظم و روش مند در جمع و به صورت گروهی آموخته می شود. به طور کلی کودک در این مرحله برای سال های آینده که باید ساعت های بیشتری را از خانه دور باشد، آماده می شود.
خیلی وقت ها، بچه ها تمایلی به مهد کودک ندارند؛ دراین مواقع چه کار کنیم؟
ـ بله؛ همه کودکان در روزهای اول، رفتن به مهد را به خوبی نمی پذیرند و بی تابی ها و اضطراب های زیادی از خود نشان می دهند اما اگر مربیان تعلیم دیده و مجرب در مهد باشند و همکاری درستی بین والدین و مربیان به وجود آید، محیط مهدکودک می تواند از جذابیت خاصی برای کودک برخوردار باشد.
روش هایی که برای علاقه مند کردن کودکان به مهد به کار گرفته می شود باید علمی، تخصصی و خالی از هر گونه تهدید و ترس باشد. مربیان نیز باید با توجه به معیارهای خاصی انتخاب شوند.
مربیان باید از ویژگی های خاصی برخوردار باشند تا بتوانند به عنوان جایگزین مادر، امنیت و آرامش لازم را به کودک بدهند زیرا کودکان هم مانند بزرگسالان شخصیت، رفتار و منش های متفاوتی دارند، بنابراین مهد مکانی است که باید بتواند رفتارهای درست کودکان را تشویق و رفتارهای نادرست آنها را اصلاح کند و در جهت رشد طبیعی و هنجار کودکان در زمینه های جسمی، ذهنی، عاطفی و اجتماعی قدم بردارد.
به نظر شما ضرورت دارد که کودکان به مهد کودک یا آمادگی بروند؟
ـ به دلیل جدا شدن کودک از مادر و خانواده، باید با توجه به سن کودک چنین تصمیمی گرفته شود، یعنی باید ببینیم که چه کودکی را با چه سنی می خواهیم به مهدکودک بفرستیم.
بهتر است که کودکان تا دو یا سه سالگی در محیط خانواده و در کنار مادر به سر ببرند زیرا که دراین صورت امنیت خاطر و پیوندهای عاطفی که برای شکل گیری شخصیت بسیار مهم است می تواند به خوبی رشد کند، اما اگر شرایط مادر به گونه ای است که نمی تواند از فرزندش در کنار خود و در خانه نگهداری کند، می تواند بعد از دو سالگی فرزندش را به مهدکودک بفرستد. دراینجا باید به شرایط مهدکودک توجه کرد که کدام مهدکودک و با چه ویژگی هایی برای فرزند ما مناسب است.
یعنی درباره مهدکودک فرزندمان تحقیق جدی کنیم؟
ـ البته؛ در مهد کودک، مربیان وظیفه بسیار مهمی به عهده دارند زیرا نقش جانشین مادر را برای کودک ایفا می کنند و با توجه به این تعریف، مربی باید بتواند اضطراب کودک را تخفیف بدهد و به او امنیت بدهد و او را کنترل کند.
بنابراین لازم است درباره شخصیت و نحوه رفتار مربیان و اینکه تا چه حدی قادر هستند نقش جایگزین مادر را ایفا کنند، تحقیق کنیم. خلاصه اینکه اگر مهد کودکی دارای ویژگی های لازم باشد و تنها از کودک نگهداری نکند بلکه به نیازهای او نیز توجه داشته باشد و رشد کودک و شرایط فردی او را در نظر بگیرد و درباره برنامه خواب، بازی، تغذیه، استراحت کافی و فعالیت هایی که مناسب سن کودک باشد، تدابیر لازم اندیشیده باشد و محیط امنی برای کودکان ایجاد کند، می توان پیشنهاد کرد که والدین حتما فرزندشان را به چنین مهدکودکی بسپارند.
چرا باید فرزندمان را به مهدکودک بفرستیم؟ این کار چه اهمیتی دارد؟
ـ کودکانی که به مهدکودک می روند زمینه رشد اجتماعی شان فراهم می شود و در تعاملات اجتماعی شکل می گیرند. بسیاری از رفتارهایی که کودکان درخانه نیاموخته اند، در جای دیگری به نام مهدکودک می آموزند.
رفتارهای منفی یا رفتارهایی که چندان مثبت یا جامعه پسند نیستند، در مهدکودک کم رنگ می شوند. به این ترتیب کودکان مجموعه ای از رفتارها و اطلاعات مفیدی را در مهدکودک می آموزند و از طرف دیگر رفتارهای بدی که آموخته اند در مهدکودک با روش های خاصی که وجود دارد، تعدیل می شود. رشد کلامی در مهد کودک اهمیت زیادی دارد.
تحقیقات نشان می دهد کودکانی که به مهد کودک رفته اند، در مقایسه با کودکانی که به مهد نرفته اند، از واژه های بیشتری استفاده می کنند و نحوه ارتباط شان با دیگران راحت تر است، بنابراین یک مهدکودک خوب با معیارهای بهداشتی و تربیتی قابل قبول تاثیر زیادی در رشد روانی کودک دارد.
والدین کودکانی که به مهدکودک می روند باید چه نکاتی را رعایت کنند؟
ـ والدین این کودکان باید فرزندشان را به موقع از مهدکودک تحویل بگیرند. اگر کودکی مدتی را در مهد چشم به راه آمدن والدین بماند، دچار نوعی هیجان می شود که برایش آزاردهنده است و شاید به این فکر بیفتد که فراموش اش کرده اند و دیگر دنبالش نخواهند آمد. این نگرانی کودک اهمیت زیادی دارد و باید از بروز آن جلوگیری کرد.
بنابراین باید کودک را به موقع به مهد بسپاریم و به موقع او را تحویل بگیریم. تمام کودکان در ابتدای رفتن به مهد کودک قدری اظهار ناراحتی می کنند و نگران هستند و حتی گاهی به شدت گریه می کنند. در چنین صورتی با کمک مربیان و روش های صحیح رفتار درمانی می توان این کودکان را آماده کرد و آنها را راضی کرد که چند ساعتی از مادر خود دور باشند.
رفتن کودکان به آمادگی نیز بسیار مهم و در مراحل رشد کودک بسیار موثر است و او را برای ورود به دبستان آماده می سازد. کودکانی که دوره آمادگی را گذرانده اند برای ورود به دبستان بسیار مهیاتر هستند و آموزش های رسمی و غیررسمی که برایشان در نظر گرفته شده به رشد اجتماعی و مهارت های حرکتی آنها کمک بسیار زیادی خواهد کرد.
به کودکانی که دوره آمادگی را می گذرانند و سوالات زیادی درباره مدرسه می پرسند چه توضیحاتی بدهیم؟
ـ این کودکان هنگام صحبت با مادرشان اغلب دوست دارند بدانند که مدرسه چگونه جایی است و چه عواملی و عناصری در آنجا وجود دارد، به ویژه اگر خواهر یا برادری داشته باشند که به مدرسه می رود و شاهد رفت و آمد خواهر یا برادر بزرگ ترشان به مدرسه باشند.
در پاسخ به این کنجکاوی، والدین معمولا مدرسه را به طور اغراق آمیزی عالی و محلی برای تفریح و بازی و دوست یابی و در عین حال درس خواندن و سواد آموزی توصیف می کنند. گر چه همه این موارد کم و بیش درباره مدرسه صدق می کند اما غیر از اینها چیزهای دیگری هم وجود دارد که باید کودکانمان را در مورد آنها هم آماده کنیم.
چه طور؟ می توانید مثال بزنید؟
ـ مثلا کودک ۷ ساله ای که برای اولین بار به مدرسه می رود، در بدو ورود همان تصوراتی را در ذهن دارد که مادر برای او قبلا شرح داده است، یعنی مدرسه را مکانی بسیار خوب و دوست داشتنی می داند که همه درآن شاد و خوشحال هستند.
اما در اولین روز ورود به مدرسه می بیند که مثلا دو تا کودک هم سن و سال خودش در گوشه ای ایستاده اند و گریه می کنند و مادرشان را می خواهند یا ممکن است که اولیای مدرسه با صدای بلند صحبت کنند تا صدایشان به گوش همه برسد. فرزند ما قبلا اینها را یاد نگرفته و به او گفته نشده است که چنین مواردی هم در مدرسه وجود دارد.
فرزند ما تصور بسیار مطلوبی از مدرسه در ذهن خود داشته است اما حالا با مواردی مواجه می شود که از نظر او چندان مطلوب نیست و حتی زننده هم هست یا در مورد فضا، جا سالن ها، کلاس ، دست شویی، محل آبخوری بچه ها و ازدحام ها تصور دیگری دارد زیرا هیچ یک را قبلا ندیده است. این تصورات با واقعیت ها متفاوت و برای کودک ناراحت کننده است.
در این موارد، وظیفه والدین چیست؟
ـ توصیه می شود که برای آماده سازی کودکان قبل از ورود رسمی به محیط مدرسه، دقیقا آنچه را در مدرسه می گذرد برای آنها شرح دهیم. خیلی خوب است که یک روز قبل از شروع سال تحصیلی دانش آموزان سال اول به همان مدرسه ای که ثبت نام کرده اند بروند و بتوانند همراه مادر خود از محل مدرسه، کلاس ها، دست شویی ها وحیاط مدرسه دیدن کنند و محیطی را که قرار است به آن قدم بگذارند از نزدیک ببینند و حتی با آموزگاران خود آشنا شوند.
منبع-روزنامه سلامت