امروزه باتوجه به کاهش ارزش پول و تورم که مانند یک هیولای سیاه روی زندگی بسیاری از انسانها سایه افکنده است و همینطور با وجود مصرفگرایی که تاکنون سابقه نداشته است در جامعهمان، دیگر کار کردن افراد با یک شغل نمیتواند همه نیازهای مالی خانوادهشان را تامین کند و میگویند برای بسیاریها دو شغل هم کم است و عدهای سخت در پی شغل سوم میگردند!
اگر به فکر چاره نباشی یک روز به خودت میآیی و خانهات دیگر خانه نیست و فقط یک «خوابگاه» آشناست، افراد خانواده هر روز با هم غریبهترند و تنشهای شغلی به خانه کشیده شده است و در این شرایط، مشکلات زیادی از در و دیوار میریزد که پول هم برای حل کردنشان دست و پایش را گم میکند.
با نان آورانی که چند شیفت کار میکنند همراه شدیم و درباره زندگیشان پرسیدیم، دکتر کنگرانی، روانپزشک و آقای هندیپور، رواندرمانگر هم در کنارمان بودند و مثل همیشه راهنماییهای بسیار مفیدی برای کم کردن فرسودگیهای شغلی که محصول کارکردن مداوم افراد است، ارائه کردند، اگر بیش از یک شغل دارید خواندن این مطلب را از دست ندهید.
فرسودگی شغلی
دکتر کنگرانی درباره فرسودگی شغلی میگوید: «وقتی فردی چندین ساعت از روز درگیر انجام کاری میشود که بیش از توان جسمانی، تحصیلی، روانی یا کمتر از تواناییهای جسمی، علمی و روانی اوست دچار فرسودگی شغلی میشود. یعنی بر اثر انجام این کارها فرد دچار سرخوردگی، افسردگی و اختلالات جسمی و روانی میشود.
بهعنوان نمونه وقتی کسی با مدرک فوقلیسانس یک رشته فنی مجبور است بهدلیل مشکلات اقتصادی در شغلی فعال باشد که افراد با تحصیلات بسیار پایین آن را انجام میدهند فشار روانی را تحمل خواهد کرد که در درازمدت ممکن است اختلالات روانی را برایش ایجاد کند. فرسودگی شغلی به مرور میتواند نیروی کار را از چرخه کار حذف کند و از این نظر جدی و خطرناک است.
یک شیفت 16 ساعته!
محمد. ت راننده تاکسی که 40 سال دارد میگوید: من هر روز ساعت 4 صبح از خانهام در فردیس کرج خارج میشوم و به سمت تهران میآیم تا در ترافیک صبحگاهی جاده کرج به سمت تهران گیر نیفتم، ساعت 5 تا 7صبح در ماشین در خیابان میخوابم و بعد کارم شروع میشود و همینطور ادامه دارد تا ساعت 11 شب که به خانه میرسم و در حالی که بهشدت خستهام با همسرم شام میخوریم و فرزندم را هم اگر خواب نباشد میبینم، بعد میخوابم، در واقع یک شغل دارم که به مدت بسیار طولانی انجامش میدهم.
نظر کارشناس چیست
این روند اگر برای مدت طولانی ادامه داشته باشد قطعا به اختلال روحی- روانی این راننده عزیز منجر خواهد شد بنابراین خیلی خوب است که برای کنترل استرسها و ایجاد تعادل بین کار و زندگی شخصیشان حتما از مشاور و متخصصان طب کار کمک بگیرند و اگر هم امکانش نیست از تکنیکهایی که برای کنترل استرس وجود دارد استفاده کنند. تکنیکها را در انتهای همین مطلب بخوانید و جدی بگیرید.
بحرانی به نام چند شغل بیربط!
امیر دانشجوی دکترای ادبیات و متاهل میگوید: من صبح تا ساعت 14:30ویراستاری میکنم، از ساعت 14:30 تا 20:00 در کافی شاپ هستم و 20:00 تا حدود دو شب در آژانس کار میکنم. وقتی به خانه میرسم اغلب حالم خوش نیست و حوصله ندارم، انگار در جریان یک کابوس خستهکننده زندگی میکنم!
دکتر کنگرانی در این ارتباط میگوید: افرادی که در چند شغل مختلف و بیربط فعالیت میکنند بیشتر درمعرض فرسودگی شغلی هستند چون احتمال اینکه یکی از این شغلها با علائق فرد سازگار نباشد یا از سطح تواناییهایش بالاتر یا پایینتر باشد زیاد است، ضمن اینکه خستگی زیاد از کار مفرط و نداشتن تفریح و اوقاتی که با خانواده بگذرد این فرسودگی را چند برابر میکند.
چند شغله بودن روی اعتماد به نفس افراد هم تاثیر میگذارد و این پیام در ناخودآگاه فرد دائم تکرار میشود که من توانایی ندارم زندگیام را با یک شغل بگذرانم و این خودش حس بدی ایجاد میکند.
تناقض در کانون گرم (!) خانواده
وقتی فرد بهخاطر خانواده وقت زیادی را به کار کردن میگذراند، طبیعتا ساعات غیبتش در خانه زیاد میشود و کمکم نارضایتی از عدم حضورش بهوجود میآید و این تناقض بدی است. از یک طرف فرد با نهایت توانش کار کرده و از تفریح و استراحتش بهدلیل درآمد بیشتر گذشته و توقع قدرشناسی دارد اما از طرف دیگر کمبود حضورش حتما نارضایتیهایی را در اعضای خانواده ایجاد خواهد کرد و گاهی به شخص احساس نادیده گرفته شدن، دست میدهد.
مریم 28 ساله که همسرش مهندس است و از صبح تا ساعت 22:00 کار میکند تا قسط خانهشان را بپردازند میگوید: ما با هم زندگی نمیکنیم و فقط در ظاهر زن و شوهر هستیم. همسر من هر روز با استرسهای زیادی دست و پنجه نرم میکند و وقتی به خانه میرسد روز که تمام شده هیچ، از شب هم خیلی گذشته است. این وضعیت ما را از هم خیلی دور کرده است.
همسرم همیشه سر سفره شام میخوابد و هیچ شبی شامش را تا آخر نمیتواند بخورد چه برسد به اینکه با من حرف بزند. کمبود عاطفی من و فرزندانم با پول جبران نمیشود اما چارهای هم نیست. هرچند اگر حال حرف زدن هم داشته باشد اغلب مشاجره میکنیم چون پرخاشگر و عصبی است.
رفتار درست چیست؟
محمود هندیپور میگوید: خانواده این افراد باید تلاش کنند تا نیازهایشان را باتوجه به وضعیت روانی فردی که بیش از توانش کار کرده تعدیل کنند و ظرفیتهایشان را در برخورد با این شخص بالا ببرند. کسی که ساعتها به کاری سخت مشغول است مثل لیوانی است که تاسر پر شده و با قطرهای سرریز میشود.
درک شرایط میتواند دلگرمی خوبی برای فرد باشد و او را به آرامش میرساند، ضمن اینکه خانوادهها باید بدانند و باور داشته باشند که محکوم نیستند برای همیشه شرایط امروزشان را تحمل کنند و این امیدواری باتوجه به میزان فعالیت همسر وجود دارد که وضعیت بهتری در آینده داشته باشند.
چه باید کرد؟
به نظر میرسد با وجود شرایط اقتصادی موجود بهخصوص در شهرهای بزرگ، ساعات کار را برای بسیاری از مردم نمیتوان کم کرد اما اینطور هم نیست که مطلقا در بنبست باشیم و هیچ راهی برای بهتر شدن حالمان نباشد، راهحلی که وجود دارد چیز عجیب و غریبی نیست، مثل همیشه خیلی از مسائل با تغییر نگاه و برداشت ما درست شدنی است پس برای یک تغییر کمهزینه اما بسیار مفید آماده باشید. زیاد طول نمیکشد، توصیههای کارشناس خوب مجله آقای هندیپور، رواندرمانگر را برای شاغلان چندشغله بخوانید.
به خودتان حق بدهید
به خودتان حق بدهید که با وجود فشار جسمی و روانی که تحمل میکنید خسته باشید و با کمبود انرژی مواجه شوید! این اصلا عجیب نیست. فراموش نکنید شما بیشتر از افراد دیگر از خود کار میکشید. به این صورت پذیرش بهتری از شرایط خواهید داشت و ظرفیت روانی شما بیشتر خواهد شد.
خودتان را قربانی ندانید؛ شما قدرتمندید
اینکه شما چند جا شاغل هستید، با همه جبری که در آن هست باز هم انتخاب شماست. بابت این انتخاب احساس قدرت کنید! یادتان باشد افراد زیادی هستند که با وجود نیاز شدید مالی شانس پیدا کردن کار را ندارند یا توانایی و سلامت جسمی و روحی انجام یک کار هم برایشان فراهم نیست یا همت اینگونه کار کردن را ندارند.
اینکه شما تا این حد فعال هستید نشانه قدرت شماست و از طرفی هم قرار نیست که تا ابد به همین منوال زندگی کنید و به قول قدیمیها در همیشه روی یک پاشنه نمیچرخد، با ناامیدی و یأس شرایط دشوارتر خواهد شد.
گپ بدبختی لذتبخش را ترک کنید
یکی از کارهایی که انرژی روانیتان را بهراحتی از بین میبرد اظهار بدبختی و نارضایتی از زندگیتان است. اینکه به هرفرد که رسیدید با غصه و دلخوری از اوضاعتان شکایت کنید نه تنها از خستگیتان کم نمیکند بلکه احساس فشار بیشتری خواهید کرد. موقع گپ زدن مثبت و باانرژی باشید و به خاطر خودتان به نیمه خالی لیوان زل نزنید.
به خودتان بیشتر توجه کنید
باتوجه به شرایط شغلیتان دقت بیشتری بر تغذیه خود داشته باشید و پروتئین و ویتامین کافی دریافت کنید. ممکن است سالها بدن شما با هر نوع غذایی که به خوردش میدهید بدون مشکل کار کند اما اگر تغذیهتان را جدی نگیرید مشکلات جسمی بالاخره سراغتان خواهد آمد بنابراین برای پیشگیری از مشکلات جسمی جدی با مشورت پزشک مکملهای غذایی دریافت کنید و تغذیه سالم داشته باشید.
خوش بگذرانید! خوابیدن تفریح نیست!
حتما یک روز در هفته به استراحت و تفریح بپردازید و یادتان باشد تفریح از خوابیدن جداست. این یک باور غلط است که اگر یک روز در هفته شبانهروز بخوابید کمبود خواب و خستگیتان جبران میشود، مقداری بخوابید اما بعد از آن یک فعالیت لذتبخش برای خودتان داشته باشید. مثلا برای گردش به بیرون شهر بروید یا با آدمهای خوشمشرب رفتوآمد کنید و هر دو یا سه ماه یکبار هم دو روز به خودتان مرخصی بدهید و تورهای یک روزه را تجربه کنید به این صورت سوخت روانی شما به اتمام نخواهد رسید.
استرس شغلی را مدیریت کنید
هیچ فردی بهتر از شما نمیداند چه چیزی حالتان را خوب میکند. گاهی استفاده از تکنیکهایی مثل یوگای خنده در ابتدای صبح میتواند حال و هوای شما را زیباتر کند. گوش دادن به موزیکهای مناسب، استفاده از نور محیطی خوب و حتی قراردادن یک گلدان طبیعی در محل کارتان میتواند تاثیر بسیار خوبی برای کم کردن استرسهایتان داشته باشد. مدیریت زمان نیز بسیار مهم است.
به جای گلهمند بودن، به خاطر این همه قدرت و همت و غیرت به خود ببالید.