بارها اتفاق افتاده است که پیش خود می گوییم بهتر است تحرک بدنی داشه باشم ، و یا به اهمیت و منفعتهای آن فکر می کنیم. ولی همواره برای آن بهانه می آوریم و یا نسبت به انجام آن بی اراده می شویم. فقط، وجدان خود را عذاب می دهیم بدون انکه کاری بکنیم. ولی هر مشکلی چاره ای دارد. برای این کار سه عنصر موثر به شما معرفی می کنیم: هدفمند کردن افکار، هدفمند کردن رفتار، و هدفمند کردن روال زندگی.
تکنیک اول: هدفمند کردن افکار
1. انگیزه اصلی خود را پیدا کنید.
هر کسی برای ورزش کردن دلیلی شخصی دارد، دلیل شما چیست؟ آیا می خواهید جذاب تر شوید و یا انگیزه سلامتی نیز دارید؟ می خواهید بیست سالگی نوه هایتان را ببینید؟ یا می خواهید لباسی که 5 سال پیش اندازه تان بود را دوباره بپوشید؟ آیا شخص خاصی برای اینکار به شما انگیزه می دهد؟ انگیزه تان چیست؟ آن را مشخص کنید و بر آن تمرکز کنید.
– همه می دانیم “از دل برود هر آنچه از دیده برفت” . پس بهتر است دلیل تان را مکتوب کنید و جایی مقابل چشمتان قرار دهید. (یعنی اینکه تمام مدت به فکرش باشید). نمی توان تاثیر آن را انکار کرد. این ساده ترین راه حل برای بدست آوردن چیزی است که خواهان آن هستید. بشر براحتی می تواند آنچه می خواهد را بدست آورد. پس این دو نکته را در نظر داشته باشید: انگیزه و عمل. بقیه اش مثل آب خوردن است!
2. با خودتان در اینباره صحبت کنید.
شاید به خود چنین چیزی بگویید: «باید همین الان ورزش کنم. اگه ورزش نکنم هیچوقت خوش اندام نمی شوم». اشکالاتی پنهان در پس این جمله ها وجود دارد. مثلا، اینکه فکر کنید مجبور به انجام کاری هستید، باعث می شود حسی همچون کار یا وظیفه به شما دست دهد. شوخی نیست! فکرتان این است که چه اتفاقی می افتد اگر ورزش نکنید. به عبارت دیگر شما رفتاری تهدید آمیز با خود دارید و خوش اندام نبودنتان را تصور می کنید و ناخوداگاه، افکار منفی در سر می پرورانید. پس بجای آنکه تصور کنید چه شکلی می شوید اگر ورزش نکنید، فکر کنید چه می شود اگر ورزش کنید!
– مثبت اندیشی بسیار مهم و موثر است. بجای گفتن «احساس خیلی بدی دارم از اینکه ورزش نمی کنم»، با خود بگویید: «ورزش کردن حس خوبی به من می دهد، از فردا ورزش می کنم». استفاده از افعال منفی، همچون دست انداز عمل کرده و مانع پیشرفت شما می شود.
3. برای خود هدف تعیین کنید.
این اهداف می تواند خیلی ساده باشد و لزومی ندارد که هدف نهایی تان باشد! اگر هدفتان این است که هفته ای دو جلسه ورزش کنید، و یا می خواهید هفته ای 15 کیلومتر بدوید، همین را هدف خود قرار دهید. سپس برای خود پاداشی در نظر بگیرید. نتیجه گرفتن از اهداف کوچک، بسیار ساده تر است و انگیزه بیشتری برای ادامه به شما می دهند.
4. پاداشی برای خود در نظر بگیرید.
تعیین هدف، بدون در نظر گرفتن پاداش سودی ندارد! باید به خود جایزه بدهید! لزومی ندارد که جایزه، چیز بسیار بزرگی باشد. هر از گاهی به خودتان هدیه ای کوچک بدهید که انگیزه ادامه دادن پیدا کنید.
– برای هر جلسه، هفته، هر کیلو کاهش وزن، و … ، یک جایزه در نظر بگیرید. تمام این ها در ناخوداگاهتان موثر است. هر گاه بدنبال تلاش شما اتفاق خوبی بیفتد، برای ادامه و پشتکار انگیزه می گیرید. از سوی دیگر، در صورت سرپیچی، یک تنبیه کوچک در نظر بگیرید. مثلا به خود بگویید اگر ورزش نکنم باید ظرف های امشب را بشورم، و همین تهدید، نوعی انگیزه است!
5. زیاد به خود سخت نگیرید.
شما تنبل نیستید، این قبیل کارها برای همه سخت است. کسی که روزی 8 کیلومتر می دود، به اندازه کسی که بعد از سال ها ورزش را شروع کرده است، انرژی صرف نمی کند. پس بی جهت به خود برچسب تنبلی نزنید. شما اول راه هستید، همین و بس.
– باید بدانید که تلوتلو خوردن و یا زمین افتادنتان طبیعی است، و این اتفاقی است که برای همه می افتد. مهم آن است که پس از هر بار به زمین افتادن، بلند شوید. این شکست های کوچک (مثلا اینکه یک روز ورزش نکنید و یا مریض شوید و …) کاملا طبیعی است. پس اگر چنین شد، آرامش خود را حفظ کنید. فرصت برای جبران هست، سر خود را بالا بگیرید و ادامه دهید.
6. خود را هیپنوتیزم کنید.
هیپنوتیزم، حالتی از تمرکز است که در آن پذیرش به بالاترین حد ممکن می رسد. تکنیک «بهترینِ من»، نوعی تلقین مضاعف است که شما را تشویق می کند به از پیش تجربه کردنِ نتیجه.
– این تکنیک در صورتی موثر است که به نتیجه گیری از آن معتقد باشید. اگر این اعتقاد را در خود نمی بینید، وقتتان را تلف نکنید و تنها به تلاش های خود تکیه کنید.
منبع- برترین ها