اعتماد به نفس یکی از راه های اصلی بالا بردن هوش است . می پرسید چرا؟ به خاطر اینکه اعتماد به نفس توانایی گوش دادن به حس ها ، غریزه و شم خود را بالا می برد
آیا تا به حال فکر اینکه از شما بهعنوان باهوشترین فرد گروه یاد کنند، هیجانزده شدهاید؟ آیا دوست دارید پشت سر شما بگویند که فلانی بسیار باهوش است؟ چند بار در رویایتان، خودتان را نماد هوش و ذکاوت اطرافیانتان کردهاید؟
به نظرتان این فکرها به خاطر مشکلات روحی نیست؟! نگران نباشید! شما هم مانند همه افراد هستید. هرکدام از ما، دوست داریم در هر جایی که هستیم از بقیه بهتر باشیم. باهوشترین بودن برای همه ما لذت بخش است. اما اگر بقیه با شما با نیش و کنایه صحبت میکنند، وضعیت فرق میکند. «وقت یک بازنگری در دنیای مدیریتی شماست.»
اگر میخواهید خیلی باهوشتر از آنچه که هستید نشان داده شوید، موارد زیر را به خاطر بسپارید:
قانون اول: اگر چیزی را نمیدانید خودتان را گول نزنید.
شاید این جمله را بارها شنیده باشید: «تا مرد سخن نگفته باشد، عیب و هنرش نهفته باشد.» همانطور که از این ضربالمثل پیداست در بسیاری از موارد، سکوت حربهای است برای به ظاهر باهوشتر نشان داده شدن. شاید سکوت کردن در کوتاهمدت بتواند شما را باهوشتر نشان دهد، ولی در عوض راههای پیشرفتتان را نیز کور میکند. چراکه نادان به نظر آمدن باعث میشود تا شما دانش و دقتتان را افزایش دهید. اگر از این پله رد نشوید، نمیتوانید رشد کنید.
قانون دوم: فضای پرسیدن سوال را فراهم کنید.
آیا بهعنوان یک مدیر تا به حال سعی کردهاید تا محیطامنی را برای سوالهای به ظاهر اولیه کارکنان خود فراهم کنید؟
در جایی که نشانههای باهوش بودن ظاهرِ سوالهایی است که افراد میپرسند، ندانستن تبدیل به یک تابو میشود. در چنین جوی، سوال پرسیدن سخت میشود و در نتیجه اگر کارمندان نتوانند مشکلات خود را با بقیه در میان بگذارند، بهزودی به مشکل برمیخورند. نقش شما بهعنوان یک مدیر این است که با ساختن یک محیط امن و ایمن اجازه دهید تا نواقص کارمندانتان برطرف شود. ندانستن عیب نیست، نپرسیدن عیب است