تمام بچه ها گریه می کنند. و زمانیکه به سن دو هفتگی می رسند عادت می کنند بعد از ظهر ها گریه و زاری را شروع کنند و تقریبا تا دو ساعت به طور مکرر به این کار ادامه دهند.
اگر دوست دارید به کودکتان کمک کنید تا زودتر آرام شود باید دلایل گریهها و بهانههای کودک را بشناسید. بیشتر کودکان نگرانی و اضطرابشان را با گریه نشان میدهند و به یکی از دلایل زیر گریه میکنند.
ـ ترس: تاریکی، حشرات، حیوانات و تخیلات ترسناک.
ـ اضطراب: ترس از جدایی و تنها ماندن یکی از دلایل اضطراب و نگرانیهای مهم کودکان است.
ـ ناکامی و ناامیدی: ناتوانی در انجام دادن کارها و مدیریت خواستهها.
ـ جلب توجه: وقتی کودک به توجه و حمایت خاص پدر و مادر برای بازی یا درس خواندن نیاز دارد.
ـ درد و صدمه: واکنش طبیعی در برابر آسیبهای جسمی و روحی.
علاوه بر این کودک ممکن است گرسنه یا بیش از حد خسته باشد، بدخوابی و بیماری و فشارهای جسمی میتوانند باعث بهانه گیری و گریه کودک بشوند و یا ممکن است کودک بخواهد به این شیوه استقلال و خودمحوریش را اثبات کند.
ناله و زاری کردن
ـ اگر کودکتان شیون و زاری به راه میاندازد توجه و تلاش شما برای آرام کردنش کاملا بی فایده است مگر اینکه او از شدت گریه و زاریش کم کند و آنوقت شما میتوانید با مهربانی و جملات مثبت آرامش کنید.
ـ اگر کودک هنوز نمیتواند خوب حرف بزند باید حواس کودک را به موضوعات جالب تری پرت کنید. این بهترین راهی است که کودک را آرام میکند.
ـ همیشه پدر و مادرها وسوسه میشوند تا برای آرام شدن کودک در برابر خواستههای نامعقولش تسلیم شوند. این بدترین شیوه رفتاری در برابر کودک است.
واکنشهای درست چیست؟
ـ به کودک پاداش ندهید. نباید تسلیم گریههای کودک بشوید و خواستههای نادرستش را برآورده کنید. این روش فقط به او یاد میدهد تا با این شیوه کارهایش را پیش ببرد.
ـ گریههای کودک را در یکی از این دسته بندیها قرار دهید و متناسب با آن رفتار کنید: گرسنگی، خستگی و بی حوصلگی.
ـ وقتی کودک خوشرو و خوش خلق است به کودک توجه بیشتری کنید و خواستههای درست و مناسبش را برآورده کنید.
ـ به خواستههای منطقی کودک سریع توجه کنید و اجازه ندهید کودکتان بخاطر انتظار کشیدن گریه و زاری کند.
ـ کودک را با فعالیتها و بازیهای مناسب سرگرم کنید.
ـ اگر به کودک قولی دادهاید آن را عملی کنید. مثلاً بگویید «اگه کمی صبر کنی برات شیرینی میارم» «کارم که تموم شه باهم نقاشی میکنیم».
ـ به کودک توضیح بدهید که چرا همه خواستههایش را برآورده نمیکنید «الان نمیتونی شیرینی بخوری چون باید نهار بخوری»، «الان وقت تماشای کارتون نیست چون باید بخوابی و فردا صبح زود بری مهد کودک».
ـ وقتی کودک میگوید: «من میخوام…» اغلب نشاندهنده نیاز او به توجه شما است. کمی کودک را به آغوش بگیرید، کنارش بنشینید، برایش کتاب بخوانید و باهم حرف بزنید. همین توجههای کوچک برای آرام شدن کودک کافی است تا دیگر به دنبال بهانه گیری و گریه و زاری نباشد.
چرا کودکم به هر بهانه کوچکی گریه میکند؟
«کودک سه ساله من خیلی راحت و بخاطر موضوعات کوچک و بیاهمیت گریه میکند به همین دلیل همه او را بچهای نق نقو میشناسند و حتی اگر دلیلی هم برای گریههایش داشته باشد کسی به آن اهمیت نمیدهد. چطور میتوانم این عادت را تغییر بدهم؟»
دربارهاش فکر کنید
وقتی کودکتان یک نوزاد بود با گریههایش توجه و محبت شما را جلب میکرد. او هنوز یاد نگرفته است که به چه شیوههای عاقلانه و بهتری میتواند این توجه را از اطرافیانش بخواهد. به کودک کمک کنید تا خواستههایش را با شیوههای مناسب دیگر بیان کند.
دستور ندهید
نگویید: «دیگه گریه نکن» چون کودک دستورتان را اجرا نمیکند و وقتی باتحکم و عصبانیت شما روبهرو میشود بیشتر و بلندتر گریه میکند. از او بپرسید «چی میخوای؟»، «چرا گریه میکنی؟»، «به من بگو چی شده». همین که جملات شما مثبت، مهربانانه و تسکین دهنده باشند کودکتان گریه را فراموش میکند.
به کودک کمک کنید تا احساساتش را بشناسد
«تو خیلی ناراحت و عصبی هستی اونم فقط برای یه بیسکویت کوچولو» یا «من میدونم که این گریهها برای رفتن به پارکه…» گاهی گریه، تلاش برای فهم علت ناکامیهاست. کودک ممکن است خودش هم نداند چرا گریه میکند. آگاهی از احساسات به او کمک میکند تا خودش را آرام کند و از مرز عصبانیت و احساس غم بگذرد.
پاسخ ندهید
اگر گریه کودک برای رسیدن به خواستههای نامعقول است مثلاً برای خریدن بستنی بیشتر یا لجبازیهای دیگر کودکانه است نباید به آن توجه کنید. بدون نگرانی از کودکتان فاصله بگیرید و به گریههایش توجهی نکنید.
آیا دلیلی وجود دارد؟
اگر گریههای کودک به دلیل خواب، بیماری، خستگی و… است تنها راه درست برای آرام کردن او، فراهم کردن نیازهای کودک است. اگر همیشه مطابق با برنامههای روزانه پیش بروید بهانه گیری و گریههای بی وقفه کودک را متوقف میکنید.
مرحلهای برای تغییر
رشد پلهای کودکان تغییرات روحی متفاوتی در آنها ایجاد میکند نیاز به توجه، تغییر رفتار، نیاز به استقلالطلبی در هر مرحلهای از رشد کودکان، ممکن است همراه با کمی بیتابی، بهانهگیری و گریههای ناگهانی باشد. در گذر از هر مرحله رشد همراه کودکتان باشید.
سختگیری نکنید
اگر احساس میکنید کودکتان روحیه حساسی دارد اصول تربیتی سختگیرانه را کنار بگذارید. برای این دسته از کودکان تن صدای معمولی برای فهماندن یک موضوع کافی است و نیازی نیست صدایتان را بلند کنید. چند تذکر ساده برای کودک شما کافی است. او نیازی به هیچ سطحی از خشونت و تهدید ندارد.
صورت شاد، صورت غمگین
10 کارت با چهره آدمهای شاد و با رنگهای صورتی، زرد و نارنجی بسازید و 10 کارت با چهرههای غمگین و رنگهای آبی و سفید بسازید.
هربار که کودکتان گریه میکند یکی از این 10 کارت را نشانش بدهید و هر وقت که خوشحال و خندان است از کارتهای آدمهای شاد استفاده کنید. کودک شما به همین روش ساده توجه میکند و تحت تاثیر قرار میگیرد. میتوانید نمایش بازی کنید و برای هر کارت یک شخصیت نیز در نظر بگیرید.
گریه بچه گندهها
با کودک همیشه عزادار چه کنید؟
«کودک نه ساله من همیشه در حال گریه است. هر بار به بهانه اینکه معلم دعوایش میکند، دوستانش اذیتش کردهاند و یا به هر بهانه دیگری شروع به داد و دعوا و گریه و زاری میکند. وقتی خیلی بچهتر بود این مسأله باعث نگرانیم نبود چون به نظرم طبیعی بود یک بچه نوپا برای ابراز ناراحتیاش گریه کند اما حالا کودکم به مدرسه میرود و نگرانیم از این است که دیگران او را یک بچه نق نقو وگریه کن بشناسند.»
15 تا 20 درصد کودکان شرایطی مشابه این کودک را دارند و به راحتی گریه میکنند. این کودکان از همان دوران تولد این حساسیت و وابستگی را نشان میدهند. شما نمیتوانید کودکتان را تغییر بدهید. نمیتوانید از کودک بخواهید واکنشهای احساسی که او آن را با گریه نشان میدهد تغییر بدهد و یا مجبورش کنید تا گریه نکند. اما این نگرانی کاملاً قابل درک است که واکنش گریه در هر موقعیتی در مدرسه و در اجتماع برای خودش مشکل فراهم میکند.
شما باید بفهمید علت این گریهها چیست و میتوانید به او کمک کنید تا احساساتش را درست مدیریت کند تا اشکهایش را کنترل کند.
چرا این اتفاق میافتد؟
اگر کودکتان همیشه در حال گریه است ممکن است بیمار یا مضطرب باشد. خستگی بیش از اندازه در کودکان میتواند بهانه گریه باشد.
همینطور گرسنگی، زیاد درس خواندن، کم خوابی و بیتحرکی و ورزش نکردن میتوانند کودک را حساس کنند. کودکی که ورزش میکند، به اندازه کافی میخوابد و بیش از اندازه خودش را خسته نمیکند، معمولاً انرژی کافی برای کنترل احساساتش را دارد.
جابجایی و نقل مکان خانه، مشکلات اقتصادی خانواده، مرگ عزیزان و اختلافات خانوادگی نیز کودک را حساس میکنند. اختلالات هورمونی در این سنین نمیتوانند دلیل حساسیت کودک باشند زیرا به طور طبیعی هورمونهای جنسی در این سنین فعال نیستند.
با این حال باید در نظر بگیرید بعضی از کودکان به شدت احساساتی هستند و آنها را ابراز میکنند. هر وقت احساس خشم، افسردگی، ناامیدی، یاس و تنهایی کنند ممکن است بدون اینکه هیچ کدام از مشکلات گفته شده را داشته باشند یکهو شروع به گریه و زاری کنند.
چه کنید؟
همدردی کنید. خیلی راحت به او بگویید احساساتش را درک میکنید: «من خوب میفهمم که تو خیلی ناراحتی بخاطر کاری که خواهرت کرد خیلی عصبی شدی». به او راه را نشان بدهید و بگویید چه کارهایی میتواند به جز گریه کردن انجام بدهد تا ناراحتی اش را ابراز کند. یادش بدهید که مثلا قبل از اینکه بغضش بترکد تا 10 بشمارد.
نفس عمیق بکشد و یک لیوان آب خیلی خنک بنوشد. یادش بدهید تا هر زمان ناراحت شد خودش را با کاری مشغول و سرگرم کند و اشکهایش را کنترل کند.
هرگز کودک را بخاطر گریه کردن سرزنش نکنید. نگویید «مردها گریه نمیکنند» «باز هم مثل بچهها زدی زیر گریه» «تو بزرگتر از اونی که اینطوری گریه کنی». هیچ وقت با انتقادهایتان درد جدیدی برای کودکتان فراهم نکنید و باعث گریه بیشتر او نشوید. همین احساس درک نشدن میتواند ناراحتی کودک را چندین برابر کند.
یادتان باشد که گریستن یک واکنش احساسی طبیعی است. خیلی از انسانهای بالغ و کامل نیز به راحتی اشک میریزند. اما اگر احساس میکنید گریههای کودکتان همراه با افسردگی، ناامیدی و اضطراب است باید برای درمان از مشاورها و رفتاردرمانگرها کمک بگیرید.
نکتههای بیشتر!
مردها هم گریه میکنند و افسرده میشوند
این تصور سنتی را کنار بگذارید و اجازه بدهید پسر کوچکتان گریه کند. شاید مردها بتوانند احساساتشان را بهتر از زنها مدیریت کنند اما این اصلا به این معنا نیست که آنها نباید گریه کنند. پس تابوهای پوسیده را کنار بگذارید و اشکهای پسر 10 سالهتان را طبیعی بدانید.
اشتباهات اجتناب ناپذیرند
تحقیقات نشان میدهند کودکانی که در 2 سالگی بخاطر اشتباهات ناشیانه به شدت تنبیه شدهاند و مورد انتقاد پدر و مادر قرار گرفتهاند در سالهای بعد نیز همیشه احساس خطاکار بودن را درخود دارند. از اشتباهات ساده کودک بگذرید و اگر ریشه گریههای کودک را در دو سالگیاش یافتهاید با او حرف بزنید و حتی بخاطر آن از فرزندتان عذرخواهی کنید.