احتمال زیاد شما هم جزو افرادی هستید که احساس میکنید کارهای زیادی برای انجام دادن دارید ولی وقت شما این اجازه را به شما نمیدهد، صرفنظر از توانایی ما در مدیریت زمان همه با هر توانایی روزی به این نتیجه میرسند که زمانی که در اختیار دارند کفاف برنامههای موجود در ذهنشان را نمیدهد و در این نقطه بایستی شما نه گفتن را آغاز کنید.
در اینجا برای اینکه موضوع را بیشتر باز کنم به ایمیلی که چند وقت پیش برایم توسط یکی از شاگردانم فرستاده شده اشاره میکنم.
… هر چه ترم به جلو پیش میرود امیدم را برای رسیدن به مطالب گفتهشده بیشتر از دست میدهم. نکته اینجاست که من میدانم که توانایی خواندن و فهمیدن درسها را دارم ولی برنامههای اضافه بسیاری دارم که کار را برایم مشکل میکند، من یک شغل پارهوقت دارم که وظیفه آموزش به یک گروه جوان را عهدهدار هستم، من تنها راهحل مشکل را در کمتر خوابیدن و بیشتر مطالعه کردن میدانم ولی بعد از مدتی ازنظر فیزیکی بهشدت خسته شدهام و این خستگی تأثیری مستقیم بر روی میزان یادگیری من گذاشته است.
من بهشخصه احساس این شاگردم را درک میکنم زیرا قبل از اینکه شروع به سادهسازی زندگیام کنم در مسیرهای مختلفی حرکت میکردم و همیشه دوست داشتم که به امور زیادی بپردازم و بهاصطلاح خودم چندبعدی باشم ولی نتیجهای که نهایتاً حاصل میشد خراب کردن آن کار بود زیرا بهشدت در امور مختلفی درگیر بودم.
حال برای آن شاگردم و افرادی که وضعیت مشابه را دارند تنها یک توصیه را میتوانم بکنم و آن این است که ظرفیت انسانها محدود است پس تا دیر نشده نه گفتن را یاد بگیرید.
چرا باید نه بگوییم؟!
در ابتدا بایستی بگویم که یکی از پیششرطهای اضافه کردن وقت به برنامه روزانه خود این است که برخی از برنامههای غیر اصلی و بهاصطلاح فرعی را حذف کنید، مثلاً برای شاگردم که برای شما از او مثال آوردم این است که او بایستی شغل پارهوقت خود را کنار بگذارد و یا اینکه از تفریحات آخر هفته خود کم کند و به آنها نه بگوید تا از طرف دیگر بتواند به دانشگاه خود آری بگوید و به درسومشق خود برسد.
در این میان ممکن است که نه گفتن برای بسیاری از افراد سنگین و غیرقابلقبول باشد و بگویند که نه گفتن به این کار یعنی کاهش لذتهای زندگی و عدم خوشی و تفریح و غیره و یا اینکه بگویند این امور همه جزو امور مهم و حیاتی برای من هستند و من نمیتوانم هیچکدام از آنها را رها کنم. در اینجا بایستی به این دوستان گفته شود که بدون شک هر شخصی توانایی و استعداد زیاد در چند زمینه دارد ولی ما همه انسان هستیم و انسانها نیز دارای محدودیت هستند و برای اینکه این محدودیتها باعث از پا افتادن ما نشوند بایستی آنها را جدی بگیریم. برای مثال کمخوابی میتواند بسیار سطح تمرکز ما را پایین بیاورد و از طرف دیگر نیز ما را عصبی و زودرنج سازد؛ پس برای اینکه شما کیفیت زندگی خود را از دست ندهید و اینکه حداقل یک کار را بهدرستی انجام دهید بایستی خیلی از امور را چه دلخواه و چه غیرازآن حذف کنید. پس تصمیم با شماست یا بایستی یک کار را بهدرستی انجام دهید یا چند کار را بهصورت ناقص انجام دهید که نتیجه تصمیم مورد دوم چیزی جز ناراحتی و اضطراب و ناامیدی و سرخوردگی نیست.
چند کار را بهدرستی انجام دهید
در حالت ایدهآل شما بایستی یکی از امور روزمره خود را بهعنوان مهمترین کار انتخاب کرده و تمام تمرکز خود را به آن کار معطوف کنید حال ممکن است آن کار مرتبط با خانواده باشد یا شغل شما یا دانشگاه و مدرسه شما مهم این است که تمام تمرکز خود را بر روی یک مورد معطوف کنید.
حال پسازاینکه توانستید تمام تمرکز خود را بر روی یک موضوع خاص متمرکز کنید و از آن مهمتر آن را بهدرستی انجام دهید میتوانید یک کار دیگر را نیز در کنار کار اصلی خود انتخاب کرده و به آن نیز رسیدگی کنید. البته شکی وجود ندارد که تمرکز شما برای کار اول کاهش پیدا میکند ولی در عوض میتوانید همزمان به دو امر برسید ولی هرگز به سراغ کار سوم نروید تا زمانی که تمام دو کار قبلی را بهدرستی انجام ندادهاید. اگر شما همین استراتژی را در پیش بگیرید میتوانید کارهای خود را باکیفیت دلخواه انجام دهید و هرگز دچار استرس و نگرانی نشوید و هر جا نیز دیدید که نمیتوانید بهدرستی بر روی امور خود تمرکز کنید کافیست که برخی را مجدداً حذف کنید.
پس برای اینکه بتوانید به امور زندگی خود برسید بایستی نه گفتن را از همین حالا شروع کنید.