در مقایسه با بیشتر حیوانات، گاه رفتارهایی از انسانها سر میزند كه به كلی بر خلاف غرایز آنهاست و حتی ممكن است به ضربه زدن عامدانه به خود تبدیل شود. ما دروغ میگوییم، خیانت میكنیم، دزدی میكنیم و روی بدنمان با درد و خونریزی چیزی را حك میكنیم. در این میان خودكشی گرچه در میان برخی حیوانات دیگر نیز دیده میشود، اما تنها در نوع انسانی است كه به مرحله افسردگی و خودتخریبی میرسد. اما این رفتارهای خودتخریبگرانه كه در میان گونههای دیگر حیوانی دیده نمیشوند، چه چیزهایی هستند؟
غیبت كردن
ما انسانها به قضاوت كردن و صحبت كردن درباره یكدیگر عادت كردهایم. در بیشتر مواقع هدف غیبت كردن رسیدن به حقیقت یا كشف درست بودن ماجراها نیست. ما این كار را به خاطر لذت آن میكنیم. این عادت به گروههای انسانی كمك كرده تا در دوست نداشتن گروها یا اشخاص دیگر به هم نزدیكتر شوند. در هر حال یكی دیگر از كاركردهای غیبت كردن، آوردن افراد به چارچوبها و عرف جامعهیی است كه در آن زندگی میكنند. انسانها میدانند كه چنانچه از خط قرمزهایی گذر كنند، دیگران درباره آنها صحبت میكنند و همین امر به امری بازدارنده تبدیل میشود كه از لحاظ فرهنگی برای گروههای انسانی كاركرد دارد.
استرس
استرس میتواند باعث مرگ، سكته قلبی یا سرطان شود. استرس همچنین میتواند باعث افسردگی شود كه غالبا فرد را به سمت خودكشی هدایت میكند. اما چه چیز باعث استرس بشر شده است؟ به نظر میرسد یكی از مهمترین دلایل استرس، زندگی شهری باشد كه در گذشتههای دور انسان وجود نداشته است. بیشتر انسانها امروزه حداقل 48 ساعت در هفته كار میكنند. این در حالی است كه خیلیها ادامه كار را به خانه میبرند. مسوولیتهایی كه در خانه یا در كار بر عهده زنان و مردان قرار دارد، آنها را از هر زمان دیگر پراسترستر كرده است. از طرف دیگر كمخوابی یكی دیگر از مشكلات امروزه بشر است كه به نظر میرسد در گذشته از آن رنج نمیبرده است.
دزدی
یكی از دلایل دزدی میتواند نیازمندی باشد اما مطالعاتی نشان میدهد كه گاه دلیل دزدی هیجان است. این مطالعه به شكل تصادفی روی 43 هزار نفر انجام شد و از این تعداد 11 درصد اعتراف كردند كه حداقل یك بار چیزی از مغازهها كش رفتهاند. این افراد در حالی دزدی كردهاند كه به راحتی میتوانستند آن كالا را بخرند. مطالعه دیگری در سال 2009 انجام شد كه در آن به دو گروه شركتكننده به ترتیب دارونما و ناتروكسون داده شد. تاثیر ناتروكسون تا به حال در استفاده از الكل، مواد مخدر و قمار شناخته شده بود. این ماده میتواند عملكرد مغز را مختل كند و هنگام دزدی یا استفاده از این مواد احساس لذت به مغز منتقل كند. دزدی به همین ترتیب میتواند از طریق ژنها هم منتقل شود. به علاوه در میان میمونها هم نشانهایی از دزدی دیده میشود.
دروغ گفتن
هیچكس به درستی نمیداند چرا انسانها اینقدر دروغ میگویند. اما مطالعات نشان میدهد در میان جوامع و فرهنگهای مختلف دروغ گفتن امری فراگیر است. دروغ گفتن به چیزهای مختلفی مربوط است كه یكی از مهمترین آنها عزتنفس یا اعتماد به نفس است. روبرت فیلدمن، استاد روانشناسی دانشگاه ماساچوست، میگوید: ما متوجه شدهایم كه هرچه اعتماد به نفس اشخاص كمتر باشد، میزان دروغ گفتن آنها بیشتر میشود. او و همكارانش مطالعاتی روی افرادی كه زیاد دروغ میگویند انجام دادهاند و متوجه شدهاند كه 60 درصد آنها در یك مكالمه 10 دقیقهیی حداقل یكبار دروغ میگویند. اما زمان دروغ گفتن به طرز قابل توجهی از راست گفتن بیشتر طول میكشد. به طوری كه گفتن یك دروغ 30 درصد از زدن حرفهای راست معمولی بیشتر زمان میبرد و انسانها در ایمیل بیشتر از روش سنتی نوشتن روی كاغذ دروغ میگویند.
تمایل به خشونت
نشانههایی برای تمایل به خشونت در تمام تاریخ بشر یافت میشوند كه در طول زمان بر عملكرد ژنها و مغز ما تاثیر گذاشتهاند. هرچند شواهدی نشان میدهد كه انسانهای اولیه نسبت به انسانهای امروزی صلحجوتر بودهاند اما در عین حال میتوان در بشر قبل از تاریخ، شواهدی برای آدمخواری نیز یافت. مطالعاتی روی موشها نشان میدهد كه در زمان خشونت، تعدادی از سلولهای مغز در انجام آن دخیل هستند. به احتمال زیاد رفتار پرخاشگرانه ارتباط تنگاتنگی برای تمایل به بقا، پیدا كردن جفت و غذا داشته است. زمانی كه در گونهیی تعداد جمعیت زیاد میشود، تنها راه بقا استفاده از زور و خشونت است و انسانها ثابت كردهاند كه یكی از خشنترین گونههای موجود هستند.
تقلب
در حالی كه بیشتر مردم صداقت را به عنوان یك ارزش در نظر میگیرند، یك نفر از هر پنج نفر در امریكا اعتقاد دارند تقلب در مالیات دادن امری غیراخلاقی نیست. به علاوه موضع 10 درصد از شركتكنندگان درباره خیانت در ازدواج دوپهلو بوده است.
به همین دلیل به نظر میرسد رفتار انسانها با آنچه میگویند متفاوت است. در این تحقیقات كسانی كه از لحاظ اقتصادی و سیاسی قدرتمندتر بودند، عمل خیانت و تقلب را با راحتی بیشتری توجیه میكردند و حتی از نظر بقیه رفتار آنها با توجه به قدرتی كه داشتند، قابل دركتر بود.
ترك نكردن عادتهای بد
مطالعات نشان میدهد كه هرچند عادات بد، ریسك بالاتری دارند اما كسانی كه مرتكب این عادات میشوند به سختی میتوانند آن را كنار بگذارند. و این به دلیل آن نیست كه این افراد از ریسك چنین اعمالی اطلاع ندارند، آنها خبر دارند اما به نظر میرسد ما انسانها موجوداتی هستیم كه تنها در لحظه زندگی میكنیم و فكر طولانیمدت نداریم. مطالعات جدید نشان می دهد كه رفتار در لحظه بشر از دورانی نشات می گیرد كه در آن تامین غذا و مسكن تنها برای همان لحظه مهم بوده است و انسان نخستین به دلیل مشكلاتی كه برای تامین معاش خود داشته چندان به فكر فردای خود نبوده است.
مسخره كردن دیگران
مطالعات نشان میدهد كه حداقل نصف بچههای دبیرستانی مسخره شدن توسط همكلاسیهایشان را تجربه كردهاند. همچنین مطالعهیی كه در مدارس اروپایی روی بچههایی كه در مدرسه مسخره میشدند، انجام شد نشان داد كه آنها در عوض این رفتار در خانه، خواهران و برادران خود را مسخره میكنند. مسخره شدن توسط دیگران در بسیاری از مواقع باعث خودكشی دانشآموزان یا خودداری از رفتن به مدرسه شده است. در هر حال جلوگیری از این رفتار توسط اولیای مدرسه یا والدین خیلی سخت است. چون بیشتر اوقات كودكی كه در مدرسه مسخره میشود، اعتماد به نفس پایینی پیدا كرده و به دیگران درباره این موضوع اطلاع نمیدهد.
آسیب زدن به بدن به خاطر زیبایی
معیارهای زیبایی در طول زمان عوض شدهاند اما بشر تقریبا همیشه به بدن خود برای زیبا شدن یا آماده شدن در جنگ آسیب میزده است. امروزه بسیاری از انسانها تجربه خالكوبی، گذراندن حلقه از بینی یا حتی تحمل جراحیهای زیبایی همراه با درد را از سر گذراندهاند. اما انسانها حاضر به تحمل درد و سختی هستند به این دلیل كه توسط اعضای گروههای نزدیك به خود، به عنوان فردی زیبا شناخته شوند. مهم بودن معیارهای زیبایی در انتخاب شریك زندگی و تولیدمثل حتی در گذشتههای دور بشر كه در آن بدن خود را زخمی میكرد نیز مشاهده شده است.
حرف آخر :
با خود تخریب گری مبارزه كنید
اگر شما هم كم و بیش جزو كسانی هستید كه تیشه به ریشه خود میزنند بهتر است دست به كار شوید و از این شیوههای مقابلهای كمك بگیرید:
_ دوراندیش باشید و اثرات طولانیمدت راهكارهای خود را پیشبینی كنید.
_ انعطافپذیر باشید و راهحلهای دیگری را نیز تجربه كنید.
_ منطقی باشید و سعی كنید ارزیابیهای دقیق و درستی انجام دهید. كسانی كه در این راه موفق هستند با پذیرفتن مسوولیت و یافتن راه حل مشكلات خود به مسائل پاسخ میدهند و با احساس تسلط و كفایت و كمك گرفتن از حمایت دیگران و سعی در رشد و تعالی، خود را از ورطه نابودی بیرون میكشند.