آن دو در حال نزاع با هم هستند و هر کسی هم خود را محق می داند که حق با اوست. در واقع اگر بخواهیم در موضع هر کدام از آن دو طرف بایستیم در سمت و سویی بایستیم که او ایستاده است تصدیق می کنیم که حق با اوست اما اگر موضع مان را عوض کنیم خواهیم دید که حق با نفر روبرویی است.
در زیر این طرح، جمله قابل تأملی نوشته شده است:
–
طرح جالب و جذاب دیگر یک شکل حجمی است. دو T انگلیسی که به یک M چسبیده اند و از سه زاویه بر این حجم نور تابانده شده است. سایه این حجم از زاویه بالا یک H است، از زاویه دوم یک T و از زاویه سوم یک M . زیر طرح هم نوشته شده است “هر کسی یه چیز متفاوتی می بینه، بستگی داره تو چه جایگاهی باشی.”
این دو طرح که ظاهرا رابطه ها و خطاهای دید در دنیای بصری را به رخ می کشد در لایه ای عمیق تر از خطاهای شناختی ما در روابط مان پرده برمی دارد. به ویژه وقتی این رابطه به رابطه زوج ها تعمیم داده شود اهمیت موضوع بیشتر خواهد شد.
وقتی تفسیر مرد از آنچه می بیند با همسرش متفاوت است
در زندگی زوج ها هم زمانی پیش می آید که مرد و زن در برابر هم ایستاده اند و به یک شکل واحد نگاه می کنند. مرد می گوید آنچه می بیند 6 است، یک قدم هم حاضر نیست از موضع خود عقب نشینی کند چون به واقع خود را محق می داند چون چشم اندازی که در برابر خود می بیند چیزی جز 6 نمی تواند باشد اما از آن سو، زنی که روبروی او ایستاده و به 6 مرد نگاه می کند آن
را چیزی جز 9 نمی بیند و او هم اصرار دارد آنچه به چشمش می آید و واقعیت محض است 9 است و مرد باید دیدِ خود را نسبت به این موضوع تغییر دهد. اگر دقت کنید بسیاری از اختلافات زوج ها هم زمانی پیش می آید که آن ها هر کدام از موضع خود به یک اتفاق نگاه می کنند و هیچ کدام هم حاضر نیست تغییر موضع بدهد. حال تصور کنید که در مثال بالا، مرد از موضع خود کمی عقب نشینی کند یا بهتر است بگوییم تغییر زاویه دید دهد و بیاید در کنار زن قرار گیرد و با چشم خود ببیند که آنچه آن را 6 می دیده در واقع وقتی کنار همسرش قرار می گیرد 9 است. زن هم می تواند چنین کاری کند. از موضع خود عقب نشینی کند و جایگاه خود را تغییر دهد و در کنار مرد بایستد و ببیند آنچه آن را 9 می دیده، 6 بوده است.
تو عنب می خواهی یا انگور، اوزوم یا استافیل؟ ملاحظه می کنید که پایان نزاع ها زمانی صورت می گیرد که چشم اندازها یکی یا به هم نزدیک شود. مولانا در “مثنوی معنوی” حکایت چند مرد با ملیت ها و زبان های مختلف را یاد می کند که بر سر خرید غذایی برای ناهارشان با هم نزاع می کنند و کار بالا می گیرد و وارد جدال و کشمکش می شوند. عرب می گفته است ناهار، عنب بخریم. فارس می گفته نه! ناهار فقط انگور خوب است. ترک، اوزوم را پیشنهاد می کرده و یونانی، استافیل. آن ها بعد از کلی نزاع، وقتی وارد بازار می شوند و همگی انگشت بر انگور / عنب / اوزوم / استافیل می گذارند می بینند همه روی یک محصول و روی یک چیز انگشت گذاشته اند و خواستار یک چیز بوده اند اما تفاوت زبان ها – جایگاه هایشان – آن ها را دچار این خطای شناختی کرده که به دنبال چهار چیز مختلف می گردند. درست مثل همان زن و مردی که به یک شکل واحد نگاه می کنند اما مطابق با جایگاهی که در آن قرار گرفته اند هر کدام تفسیر متفاوت خود را از آن دارند.
چشم هایی که باید در درون خود باز نگه داریم
در این جا نکته بسیار ظریفی وجود دارد. اگر آن زن و مرد که روبروی شکلی به نام 6 / 9 قرار گرفته اند تا ابد هر کدام در موضع و جایگاه شان قرار گیرند نمی توانند آن معمای اختلاف برانگیز را حل و فصل کنند. مرد تا ابد خواهد گفت آنچه می بیند 6 است و زن در برابر او خواهد گفت آنچه چشم های او به او گزارش می دهد چیزی جز 9 نمی تواند باشد. همچنان که اگر آن عرب و فارس و ترک و یونانی تا زمانی که به بازار نمی رفتند و نمی دیدند همه شان به واقع خواستار یک چیز هستند و میل شان به جانب یک خوردنی رفته است باور نمی کردند آن چهار نام، نام های مختلفی است که بر روی یک چیز واحد گذاشته شده است.
این اتفاق حقیقت بزرگی را در برابر چشم ما می گستراند که اگر می خواهیم خانواده ای داشته باشیم که حقوق افراد در آن مراعات شود و آرامش بر آن حاکم باشد این است که خصلتی در میان اعضای آن خانواده حاکم شده باشد. این که پدر در عین حال که مسئولیت های یک پدر را عهده دار است و از منظر یک پدر به رخدادها و اتفاقات نگاه می کند و مسئولیت های یک پدر را به دوش می کشد این انعطاف و استعداد را هم داشته باشد که از چشم های یک مادر هم به آنچه می گذرد نگاه کند. گاهی بتواند چشم های پسر یا دختر خانواده را نیز در وجود خود باز نگه دارد و از چشم آن ها به موضوع یا مسأله نگاه کند.
از سوی دیگر دختر خانواده نیز به مرور این مهارت را در درون خود پرورش دهد که از چشم مادر یا پدر خانواده، از چشم و گوش برادرش به روابط میان اعضای خانواده و خواسته های خود و دیگران نگاه کند، همچنان که مادر و پسر نیز به این مهارت مجهز باشند و آن را به کار گیرند.
همدلی شاه کلید تغییر زاویه دید
در واقع آنچه می تواند به سلسله ای از نزاع ها و درگیری ها پایان دهد همدلی است، همدلی واژه بسیار ساده ای به نظر می رسد و از فرط تکرار مفهوم خود را از دست داده است. اما وقتی ما بتوانیم به همدلی برسیم نزاع ها پایان می پذیرد. البته برای همدلی تعاریف مختلفی می تواند ارائه کرد اما تعریف همدلی با توجه به آنچه گفته شد چیزی جز تغییر زاویه دید و نگریستن از چشمان یکی دیگر در این جا همسر، فرزند – به روابط و موضوعات و مسایل نیست، فقط با تغییر موضع و زاویه دید است که می توان افکاری که سال ها در ذهن ما به عنوان حقایق مسلم تثبیت و نهادینه شده زدود و به درک بهتری از دیگران و روابط مان با آن ها رسید.