اقامت در مناطق پست و تمرین در ارتفاع

 

در بررسی که در سال 2007 توسط ویلبر، درباره شیوه های مختلف تمرین در ارفتاع انجام شد، تنها در چند مطالعه اندک درباره تمرین هیپوکسی تناوبی کنترل شده روی ورزشکاران نخبه و ورزیده، پیشرفت های چشمگیری در پارامترهای خونی، ظرفیت هوازی یا عملکرد کاری گزارش کرد. در حالی که برخی مطالعات افزایش تراکم هموگلوبین را گزارش کرده بودند، هیچکدام افزایش شاخص های خون ساز قوی همچون حجم اریتروسیت یا جرم هموگلوبین را اندازه گیری نکرده بودند. مطالعاتی که از تمرین هیپوکسی تناوبی استفاده می کردند، هیچکدام افزایشی را در مقادیر VO2MAX گزارش نکردند و فقط مطالعات اندکی بهبود جزئی را در عملکرد ورزشی واقعی نشان دادند.

هیچ مطالعه ای افزایش تراکم هموگلوبین یا بهبود VO2MAX را بعد از تمرین هیپوکسی تناوبی نشان نداند تا در آزمون های عملکردی از چنین پیشرفت هایی حمایت کند و این مسئله حکایت از آن دارد که سازوکارهای بهبود عملکرد نمی تواند تنها از نگاه سنتی و از مسیر ظرفیت حمل هماتوپوئیتی – اکسیژن انجام گیرد. به علاوه، در هیچکدام از این مطالعات از آزمون های عملکرد میدانی واقعی مثل رقابتهای تایم تریل استفاده نشده است. با این وجود این، این حقیقت که برون توان در نمونه های کوچک آماری و تنها با چهار دوچرخه سوار بهبود می یابد نشان می دهد که تمرین هیپوکسی تناوبی می تواند مزایای فیزیولوژیکی چشمگیری داشته باشد. به ویژه وقتی تمرین در مناطق مرتفع و امکان تکرار آزمون های اشاره کننده برای دوچرخه سواران حرفه ای مقدور می باشد.

 

از تحقیق ونچورا و همکارانش (2013) چنین استنباط می شود که به کارگیری ناقص تمرین هیپوکسی ممکن است محرکی ناقص برای ایجاد سازگاری های چشمگیر فیزیولوژیکی باشد، هرچند این نتیجه گیری به دلیل عدم پیشرفت در گروه تمرینی نورموکسی با شک و تردید همراه است. بالعکس، دوندگان نخبه ای که دو بار در هفته در محیط هیپوکسی ( 14/5 درصد اکسیژن دمی) تمرین کردند، بهبود چشمگیری در VO2MAX و مدت زمان رسیدن به واماندگی در بارهای کاری شدید تجربه کردند، در حالی که در گروه نورموکسی بهبودی مشاهده نشد.

 

شرایط هیپوکسی نورموباریک در دوره کوتاه مدت قبل از رقابت اعزام به ارتفاعات ممکن است برخی از پاسخ های کوتاه مدت اولیه و زیان بار ارتفاع را کاهش دهد. در ادامه، این نوع سازگاری اولیه، به ویژه اگر با قرار گیری در معرض هیپوکسی در دوره استراحت توام باشد، می تواند مدت زمان لازم برای سازگاری کامل با ارتفاع را کاهش دهد، لذا بازگشت سریع تر به ظرفیت کاری کامل را به محض رسیدن به نقطه مورد نظر امکان پذیر می سازد. با در نظر گرفتن هزینه ها و نیازهای پشتیبانی بالا در اردوهای کوهنوردی به ویژه در سفرهای طولانی مدت مثل اورست، سازگاری های اولیه ای که از طریق تمرین هیپوکسی توسط تک تک کوهنوردان ایجاد می شود، ممکن است در کاهش مدت زمان کلی اردوها و همچنین ارزیابی های اولیه احتمالی افراد با حساسیت یا خطرهای بالای بیماران حاد کوه گرفتگی کمک کند.