وسواس در همه زمینه ها ممکن است برای کودک پیش بیاید و باعث نگرانی و اضطراب وی شود چه در زمینه درس و امتحانات و چه در زمینه نظافت ؛که در صورت مشاهده والدین باید به این موضوع رسیدگی و توجه کنند تا از وارد شدن آسیب های روحی به فرزندشان پیشگیری کنند.
اختلال وسواس در كودكان به صورت تفكرات مزاحم و تكرار كلیشه وار رفتارهای خاصی بروز می كند كه موجب برانگیختگی و نگرانی آنان می شود.
فریده پورغارداش، کارشناس ارشد تربیت بدنی طی یادداشتی نوشت:
اختلال وسواس در كودكان به صورت تفكرات مزاحم و تكرار كلیشه وار رفتارهای خاصی بروز می كند كه موجب برانگیختگی و نگرانی آنان می شود. كودك وسواسی خود را از درون تحت فشار می بیند و تصور می كند كه استرس ها و تنش های فكری او از خارج بر وی تحمیل می شوند، در حالی كه نوع تفكر او عامل اصلی این فشارهاست. بر طبق گزارش انجمن روانپزشكان آمریكا تقریباً از هر ۲۰۰ كودك و یا نوجوان، یك نفر دچار اختلال وسواس است. این اختلال به دلیل آن كه توام با درد، ناراحتی و یا بیماری جسمی خاصی نیست، معمولاً تا سنین نوجوانی و جوانی ناشناخته می ماند.
علت وسواس در كودكان چیست؟
روانشناسان و متخصصان علوم رفتاری تاكنون نتوانسته اند علت و زمان دقیق شروع این اختلال را شناسایی كنند، ولی همگی بر این نكته اذعان دارند كه عوامل چندی اعم از: وراثت، روش های تربیتی والدین، ویژگی های خانوادگی، نابهنجاری كاركرد سیستم عصبی و آشفتگی های خلقی در بروز این اختلال در كودكان دخالت دارند. اعضای خانواده و مدرسه باید به این نكته توجه كنند كه بروز این گونه افكار و اعمال به هیچ عنوان تقصیر كودك نیست و كاملاً با افكار عادی كودك تفاوت دارد. برای مثال كودكی كه فكر باز بودن شیر گاز او را به ستوه آورده است، بارها و بارها با امتحان كردن شیر گاز سعی می كند اضطراب و تشویش خود را كاهش دهد، و یا كودكی كه نگران كثیف بودن دست هایش است، ممكن است چندین بار دست های خود را بشوید تا حدی كه پوست دست هایش حساس و قرمز شوند، و یا كودكی كه از درست بودن مشق ها و امتحانش شدیداً مضطرب است، ممكن است بارها و بارها آن را پاك كند و دوباره بنویسد.
علائم اختلال وسواس در كودكان چیست؟
شناخت علائم و نشانگان این اختلال در اغلب كودكان وسواسی قدری مشكل است؛ زیرا بچه ها قادرند خیلی ماهرانه افكار و رفتارهای وسواس گونه خود را مخفی نگه دارند. گاهی نیز والدین توانایی كشف افكار و اعمال وسواسی آن ها را ندارند و گاهی نیز به گونه ای رفتارهای كلیشه ای خود را اجرا می كنند كه اطرافیان شان تصور می كنند، انجام این كارها جزء برنامه روزانه شان است. به طور كلی رایج ترین افكار و رفتار وسواسی كودكان و نوجوانان عبارتند از:
_ترس از كثیفی.
_ ترس از ویروس ها و میكروب ها.
_ نیاز به همدردی، دلسوزی و رسیدگی.
_ توجه بیش از اندازه به سر و وضع خود.
_ اعتقاد به خوش یمن بودن اعداد، روزها، ساعات و….
_ داشتن افكار مذهبی منفی.
_ داشتن افكار پرخاش جویانه و تمایلات جنسی نامتعارف.
_ ترس شدید از داشتن بیماری ها و یا صدمه دیدن یكی از اعضای خانواده.
_ اشتغال شدید فكری درباره كارهای خانگی.
_ داشتن ایده ها و افكار مزاحم و ناخودآگاه.
چه علایمی برای اختلال وسواس در كودكان و نوجوانان تشخیصی است؟
علائمی كه بایدنسبت به بروز آن ها حساس و هوشیار بود تا این اختلال را در كودك زود تشخیص داد، عبارتند از:
– مجروح شدن و ترك خوردن پوست دست كودك بر اثر شستن مكرر دست ها.
– مصرف بیش از اندازه صابون، دستمال كاغذی، نوار توالت و… .
– افت تحصیلی ناگهانی و پایین آمدن یك باره نمرات امتحانات مدرسه.
– طول كشیدن بیش از اندازه مشق نوشتن.
– سوراخ شدن و تكه تكه شدن پاك كن ضمن مشق نوشتن و امتحان دادن.
– تعریف كردن مكرر و یك نواخت درس های روزانه با استفاده از جملات مكرر.
– لباس عوض كردن بیش از اندازه.
– داشتن مراسمی طولانی برای خوابیدن.
– نگرانی برای سلامتی اعضای خانواده.
– اصرار بر دادن آزمایش های گوناگون پزشكی، برای اطلاع از سلامتی خود و اعضای خانواده.
معمولاً نشانگان اختلال وسواس به ندرت به یك باره شروع می شوند. سایر اختلالاتی كه معمولاً همراه با اختلال وسواس فكری _ عملی پدید می آیند، عبارتند از: اختلالات اضطرابی، افسردگی، اختلالات مربوط به كمبود توجه، بیش فعالی، اختلالات مربوط به یادگیری، اختلالات رفتاری(مثل ناخن جویدن، تیك های عصبی، خارش پوست).
روشهای درمانی اختلال وسواس در كودكان و نوجوانان چیست؟
بهترین نوع درمان اختلال وسواس در كودكان استفاده از روش های رفتاردرمانی و در مواردی توام با دارودرمانی است. بر طبق این روش ها، ابتدا رفتاردرمانگر، كودك را تشویق می كند تا افكار و آئین های وسواسی خود را به طور دقیق و جزءبه جزء شرح دهد، تا او بتواند اجزای كلیدی این رفتارها را شناسایی كند. آن گاه از او می پرسد كه انجام دادن كدام یك از رفتارهای وسواسی اش ضروری نیست و آیا می تواند بدون آن كه نگران و مضطرب شود، از انجام آن بخش از رفتارهایش صرف نظر كند. در این مرحله درمانگر، ضمن پذیرش حالات، افكار و رفتار كودك، سعی می كند به او بفهماند كه هر فردی ممكن است در مواردی دچار خشكی رفتار و اشتغالات ذهنی وسواسی شود كه به دلایل نامفهومی مدام آن ها را تكرار می كند. هدف او از این كار آن است كه تا حدود زیادی افكار وسواسی كودك را متزلزل كند تا حدی كه رفته رفته بتواند گام های موثری برای حذف این گونه رفتارها بردارد. گروه دیگری از رفتار درمانگران كه روش های خود را بر پایه دیدگاه شناخت درمانی استوار كرده اند نیز برای درمان اختلال وسواس در كودكان و نوجوانان سعی می كنند ابتدا به كودك بیاموزند كه چگونه می تواند احساسات و افكارش را درباره فكر و عملی كه انجام می دهد، تغییر دهد. برای مثال، اگر كودكی وسواس دست شستن دارد، از او می خواهند كه دست هایش را كثیف كند(مثلاً گل آلود، چرب، خمیری، ماسه ای و…) و سعی كند بدون آن كه چندین بار دست هایش را بشوید به بازی خود ادامه دهد و فقط در انتهای بازی دستش را بشوید.
در این روش، تغییر نگرش كودك درباره كثیفی و آلودگی مدنظر است و این كه او بتواند به خود بقبولاند كه خمیر نوعی وسیله بازی برای كودكان است كه از مواد بهداشتی درست شده است و لزومی نیست در حین خمیربازی چندین بار دست هایش را بشوید. روش های درمان رفتاری، زمانی كه اعضای خانواده هم درگیر حل مشكل شوند، بهترین شیوه درمان محسوب می شود. طبق نظر روانشناسان و متخصصان علوم رفتاری، كودكانی كه برای درمان خود از این گونه شیوه ها استفاده می كنند، نیاز به حمایت، همكاری و مشاركت تمام اعضای خانواده دارند. در حقیقت، درصد بهبودی كودك بدون همراهی خانواده خیلی كم می شود، زیرا شیوه های درمان شناختی رفتاری اغلب با قدری اضطراب و نگرانی توام هستند كه اگر حمایت روانشناس، والدین و اعضای خانواده را همراه نداشته باشد، درمان و بهبود كودك را به تاخیر می اندازد.
آیا والدین و اعضای خانواده می توانند در درمان كودك وسواسی نقش داشته باشند؟
زمانی كه كودكی دچار مشكل وسواس می شود، اطرافیان او باید به این نكته توجه داشته باشند كه كودك گناه و تقصیری ندارد. وقتی آنان قصد درمان و بهبودی بیماری كودك را دارند، باید از هر جهت او را مورد حمایت خود قرار دهند. والدین باید سعی كنند آگاهی های خود را در زمینه نوع بیماری فرزندشان بالا ببرند و انتظارات و خواسته هایی در حد توان كودك از او داشته باشند. آن ها باید بدانند كه چنان چه همراه و مشفق كودك باشند، روند درمان او روز به روز تسریع می گردد و رفتارها و افكار آزاردهنده كودك نیز به تدریج از بین خواهند رفت. اطرافیان باید بتوانند كمترین بهبودی كودك را تشخیص دهند و او را مورد تشویق و حمایت خود قرار دهند. در نظر داشته باشید هیچ كودك وسواسی ای بدون داشتن والدینی مضطرب، پریشان و مبتلا به اختلالات عصبی وجود ندارد. تمام اعضای خانواده باید نسبت به این موضوع حساس و هوشیار باشند. آنان باید تا حد امكان شرایط را برای كودك آرام و عادی نگه دارند تا او بتواند مشكلات و سختی های درمان را راحت تر تحمل كند. خانه ای پرتنش و اضطراب هیچ گاه نمی تواند به كودك كمك كند تا با نگرانی و تشویش ناشی از شیوه های درمانگری مقابله نماید.