بروز افسردگی در افرادیکه میزان مصرف مواد مخدرشان بالاست حتمی ست و آنان را دچار اختلال روانی و روحی می کند درد و خماری ،قبل از مصرف و شادی و سحالی پس از مصرف مواد فرد را دچار اختلال شخصیتی می کند.
اسما کریمزاده پیش از ظهر امروز در حاشیه اجرای طرح کارزار رسانهای و پیشگیری از مصرف شیشه، با اشاره به اینکه یکی از مشکلات عمده پیش روی نسل جوان جامعه خطر اعتیاد و گرایش به مصرف مواد است اظهار کرد: از آن جا که مصرف مواد در بین نوجوانان و جوانان رو به افزایش است وظیفه والدین، مربیان و سایر نهادهای اجتماعی برای آگاه ساختن قشر جوان از عواقب مصرف مواد به مراتب سنگینتر از گذشته میشود.
وی افزود: در بین مواد اعتیاد آور، آمفتامینها به خصوص متامفتامینها که مردم آن را با نام شیشه میشناسند قویترین مواد هستند و خطر وابستگی و مشکلات سلامت روان بیشتری را در بردارند و با نرخ بالای روانپریشی، افسردگی و مشکلات شناختی ارتباط دارند و با توجه به درصد شیوع وابستگی شیشه در میان نوجوانان و جوانان در سالهای اخیر و دشواریهای درمانی آن، تلاش در راستای شناسایی عوامل خطر ابتلا به این مشکل بسیار ضروری است.
کارشناس روان شناسی بالینی با اشاره به اینکه وجود این نگرش که شیشه اعتیاد ندارد در میان بعضی از افراد جامعه، به ویژه جوانان موجب شده گرایش نوجوانان و جوانان به سمت این ماده اعتیاد آور صنعتی بیشتر شود گفت: شیشه جز مواد محرک است که با تحریک سیستم اعصاب مرکزی اثرات مطلوب و مثبتی را در دفعات اول مصرف مثل تحرک زیاد، عدم احساس خستگی، افزایش تمرکز و گوش به زنگی، احساس سرخوشی و خلاق شدن را ایجاد میکند.
کریمزاده تصریح کرد: تصور اغلب مردم جامعه در مورد اعتیاد و معتاد این است که فردی که معتاد است اگر مواد به او نرسد درد و خماری را تجربه خواهد کرد که این موضوع در مورد مخدرهایی مثل تریاک، هروئین، مرفین، کراک و سایر مخدرها صحیح است اما در مورد شیشه این طور نیست.
وی با اشاره به اینکه شیشه وابستگی جسمی ندارد گفت: بنا بر این اگر فرد شیشه مصرف نکند دچار خماری و درد جسمی نخواهد شد و همین موضوع این نگرش و تصور غلط را به جود آورده که شیشه اعتیاد ندارد در حالی که اعتیاد چیزی بیش از یک وابستگی جسمی است و در مورد شیشه وابستگی روانی بسیار شدیدی را در فرد ایجاد میکند از همین رو برای پیشگیری از کشیده شدن جوانان و نوجوانان به سمت این ماده مخدر لازم است با دادن اطلاعات کافی و صحیح به این قشر و همچنین خانوادهها در صدد اصلاح این نوع نگرش باشیم و در این میان مدارس، دانشگاهها و رسانههای جمعی میتوانند نقش مؤثری در اطلاع رسانی ایفا کنند.
کارشناس روان شناسی بالینی خاطرنشان کرد: نوجوانان و جوانان باید بدانند که هیچ کس نمیتواند اثرات مطلوب اولیه مواد را انکار کند اما این اثرات پایدار و همیشگی نیستند و فرد زمانی متوجه این امر میشود که ممکن است خیلی دیر شده باشد. هیچ معتادی از ابتدا نمیخواسته که معتاد شود و اغلب با تصور این که من با بقیه فرق دارم و میتوانم مصرف خودم را کنترل کنم به صورت تفریحی شروع کردهاند اما در نهایت این مسیر به یک مقصد معین ختم میشود.
کریمزاده تاکید کرد: بهترین راه حل در مورد اعتیاد، مسلح شدن به مهارتهای زندگی، به ویژه مهارت جرات ورزی و نه گفتن است و بهترین جایی که باید مهارتهای زندگی را آموزش داد، خانواده است.