اختلال دوقطبی که گاهی اوقات به نام جنون ادواری نیز خوانده می شود، با نوسانات خلقی که طیف وسیعی از افسردگی تا اوج دیوانگی و شیدایی (مانیا) را در بر می گیرد، در ارتباط است. وقتی که دچار افسردگی می شوید، ممکن است در انجام بسیاری از فعالیت ها احساس غم و نا امیدی و از دست دادن علایق یا لذت ها با شما همراه باشد و در زمانی دیگر که خلق و خویتان در جهتی دیگر تغییر کرد، ممکن است احساس سرخوشی و پر انرژی بودن به شما دست دهد. تغییرات خلقی ممکن است تنها چند بار در سال و یا اغلب و بصورت چند بار در روز اتفاق بیافتد. در برخی موارد نیز، اختلال دوقطبی بطور همزمان با نشانه های افسردگی و مانیا همراه است.
اگر چه اختلال دوقطبی یک بیماری طولانی مدت و مخرب است، شما می توانید این بیماری را به دنبال یک برنامه درمانی منظم و با استفاده ازداروها و روان درمانی کنترل نمائید.
اختلال دو قطبی به چند گروه تقسیم شده است. هر کدام از این گروه ها شامل الگوی متفاوتی از علائم و نشانه هاست. انواع اختلال دوقطبی عبارتند از:
اختلال دو قطبی نوع 1: نوسانات خلقی در این نوع از اختلال دو قطبی می تواند باعث بروز مشکلات قابل توجهی در محیط کار، مدرسه و یا روابط شما شود. این حملات جنون آمیز می تواند شدید و خطرناک باشد.
اختلال دوقطبی نوع 2: شدت این نوع از بیماری کمتر از دو قطبی نوع 1 است. در این نوع ممکن است دچار تحریک پذیری و ایجاد برخی از تغییرات در عملکرد خود شوید، اما به طور کلی می توانید زندگی روزانه خود را به روال عادی ادامه دهید. به جای مانیای شدید شما دچار هایپومانیا هستید که فرم خفیف شده مانیاست. در دو قطبی نوع 2، دوره افسردگی به طور معمول طولانی تر از دوره های مانیای خفیف است.
اختلال خلقی ادواری (cyclothymia) : این اختلال نیز یک فرم خفیف شده اختلال دوقطبی است. اختلالات خلقی ادواری در کنار مانیای خفیف و افسردگی می تواند مخل و بسیار مخرب باشد.
علائم دقیق اختلال دوقطبی از فردی به فرد دیگر متفاوت است. افسردگی در برخی افراد، مشکلات بسیاری را برای افراد دیگر ایجاد می کند، در بین این علائم، علائم مانیا بسیار نگران کننده است. علائم افسردگی و همینطور نشانه های مانیا ممکن است با هم اتفاق بیفتد. بدین ترتیب است که همواره ایندو به عنوان یک مشکل واحد شناخته و بررسی شده است.
جنون و مانیا در اختلال دوقطبی
علائم و نشانه های مانیا و یا هایپو مانیا می تواند شامل موارد زیر باشد:
سرخوشی
اعتماد به نفس کاذب
قدرت قضاوت ضعیف
گفتار سریع
رفتار پرخاشگرانه
تحریک پذیری
افزایش فعالیت بدنی
رفتار های پرخطر
هزینه های مالی غیر معقول
افزایش تمایل جهت انجام یا رسیدن به اهداف
افزایش میل جنسی
نیاز به خواب اندک
پریشانی زود هنگام
استفاده بی دقت و خطرناک مواد مخدر و یا الکل
غیبت مکرر در مدرسه یا محل کار
توهمات و یا فرار از واقعیت (سایکوز)
عملکرد ضعیف در محل کار یا مدرسه
افسردگی در اختلال دو قطبی
علائم و نشانه های این فاز از اختلال دو قطبی نیز عبارتند از:
غمگینی
نا امیدی
افکار یا رفتار خودکشی
اضطراب
احساس گناه
مشکلات در خوابیدن
کم اشتهایی و یا افزایش اشتها
خستگی
علاقه اندک به انجام فعالیت های لذت بخش
مشکلات در تمرکز
کج خلقی
درد مزمن بدون علت
غیبت مکرر در مدرسه یا محل کار
عملکرد ضعیف در محل کار یا مدرسه
سایر علائم و نشانه های اختلال دوقطبی
ایجاد تغییرات فصلی در خلق وخوی: برخی از افراد مبتلا به اختلال دو قطبی با تغییر فصل حالاتشان نیز تغییر می کند. بسیاری از این افراد در بهار یا تابستان دچار مانیا و یا هایپو مانیا می شوند و در فصول پائیز و زمستان این حالات و خلق و خوی به افسردگی تبدیل می شود و در برخی دیگر از افراد، این چرخه معکوس است.
چرخه سریع اختلال دو قطبی: برخی از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی از تغییرات خلقی بسیار سریعی برخوردارند . این افراد دارای چهار نوع نوسانات خلقی و یا بیشتر در طول یک سال هستند و تغییرات خلقی در آنها بسیار سریع رخ می دهد، گاهی اوقات این نوسانات در چند ساعت اتفاق می افتد.
روان پریشی (سایکوز): حملات شدید مانیا یا افسردگی در بیماران ممکن است منجر به سایکوز گردد، علائم روان پریشی (سایکوز ) شامل باورهای غلط و بسیار قوی (هذیان) و شنیدن یا دیدن چیزهایی که وجود ندارد ( توهم) می باشد.
علائم در کودکان و نوجوانان
برجسته ترین نشانه های اختلال دو قطبی در کودکان و نوجوانان، تغییرات خلقی سریع، رفتار بی پروا و تجاوزگر است. در برخی موارد این تغییرات در عرض چند ساعت و یا کمتر رخ می دهد. برای مثال، یک کودک ممکن است دوره شدیدی از کج خلقی و پرخاشگری را سپری کند، اما می تواند تمامی این حالات را بصورت گریه طولانی مدت و طغیان انفجاری خشم در یک روز تخلیه کند.
زمان مراجعه به پزشک
اگر هر گونه علائم و نشانه های افسردگی و یا مانیا را در خود می بینید، هرچه سریعتر به پزشک خود مراجعه کنید. اختلال دو قطبی به خودی خود بهبود پیدا نمی کند. در اختلال دو قطبی درمان از طریق مشاوره های روان درمانی به شما کمک میکند که علائم این بیماری را تحت کنترل خود در آورید.
بسیاری از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی درمان مورد نیاز را انجام نمی دهند و اغلب تشخیص نمی دهند که چقدر این بی ثباتی عاطفی زندگی خود و عزیزانشان را تحت تاثیر قرار می دهد. اگر شما نیز مانند افراد مبتلا به اختلال دوقطبی هستید، ممکن است از این احساس سرخوشی خود لذت برده و چرخه تغییرات و نوسانات را سپری کنید اما این شادی و سرخوشی همواره با سقوط عاطفی شما همراه است و می تواند سبب افسردگی، خستگی و کوفتگی شما گردد. همچنین مشکلات مالی، حقوقی و یا ایجاد مشکل در برقراری ارتباطات را برایتان به همراه داشته باشد.
اگر به دنبال درمان این بیماری هستید، در وهله اول می توانید از یک دوست وکسی که به او علاقه دارید و یا مشاور های سلامت و روان درمانی کمک گرفته و به این افراد اعتماد کنید. این امر نقش مهمی در مراحل اولیه یک درمان موفق دارد.
افکار خودکشی
افکار و رفتار خودکشی در میان افراد مبتلا به اختلالات دوقطبی بسیار رایج است. در صورت مواجه شدن با چنین افرادی و چنین موقعیتی می توانید اقدامات زیر را انجام دهید:
تماس با اعضای خانواده یا دوستان
کمک گرفتن از پزشک مربوطه و مشاور روان درمانی
تماس با یک مرکز خدمات بهداشت سلامت خانواده و کمک گرفتن از متخصص و یا کارشناس مربوطه
علل دقیق اختلال دو قطبی ناشناخته است، اما عوامل متعددی در ایجاد و شکل گیری این بیماری نقش دارند که عبارتند از:
تفاوت های بیولوژیکی : محققان بر این باورند که تغییرات فیزیکی بارزی در مغز افراد مبتلا به اختلالات دو قطبی دیده شده است. تاثیر و اهمیت این تغییرات در بروز این امر هنوز نامشخص است، اما در نهایت می تواند در کشف علت دقیق این بیماری کمک کند.
انتقال دهنده های عصبی: عدم تعادل در مواد شیمیایی مغز یا همان انتقال دهنده های عصبی نقش قابل توجهی در اختلال دو قطبی و دیگر تغییرات خلق و خوی داراست .
هورمون ها : تغییرات هورمونی نیز ممکن است در ایجاد و یا تحریک این بیماری دخیل باشد.
وراثت : اختلال دوقطبی در بستگان خونی (مانند خواهر و برادر و یا پدر و مادر) شایع تر است. محققان در حال تلاش برای یافتن ژن موثر در بروز این بیماری هستند.
عوامل محیطی : استرس، تجاوز و یا تجربیات تلخ و آسیب زا در زندگی فرد ممکن است نقش مهمی در اختلال دو قطبی را بازی کند.
عواملی که ممکن است احتمال ابتلاء به اختلال دو قطبی را افزایش دهد عبارتند از:
– داشتن بستگان خونی مانند پدر و مادر یا خواهر و برادر مبتلا به اختلال دوقطبی
– گذراندن دوره های پر استرس
– سوء مصرف مواد مخدر و الکل
– تغییرات عمده در زندگی مانند مرگ یک فرد مورد علاقه
شرایطی که معمولاً در مبتلایان به اختلال دو قطبی رخ می دهد:
اگر مبتلا به اختلال دو قطبی هستید، ممکن است تغییراتی در وضعیت سلامتتان قبل یا بعد از تشخیص اختلال دوقطبی دیده شود. این شرایط و تغییرات نیاز به تشخیص فوری و درمان دارند زیرا ممکن است وضعیت موجود را بدتر کنند که عبارتند از:
اختلالات اضطرابی : شامل مواردی چون اختلال استرسی پس از ضایعه روانی (PTSD)، ترس اجتماعی و اضطراب های تعمیم یافته هستند.
بیش فعالی(ADHD) : علائم این بیماری با مبتلایان به اختلال دوقطبی با هم همپوشانی دارند. به همین دلیل، تشخیص این دو از هم می تواند مشکل باشد و گاهی اوقات با یکدیگر اشتباه گرفته می شوند.
اعتیاد به مواد مخدر و یا سوء مصرف مواد : بسیاری از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی دچار مصرف الکل، تنباکو یا مواد مخدر نیز هستند. مواد مخدر یا الکل ممکن است به کاهش علائم بیماری کمک کند، اما در واقع این امر می تواند منجر به طولانی تر شدن و یا شدت یافتن افسردگی این افراد گردد.
مشکلات فیزیکی و سلامتی : افراد مبتلا به اختلال دو قطبی بسیار بیشتر در معرض مشکلات بهداشت و سلامت از جمله بیماری قلبی، مشکلات تیروئید و چاقی قرار می گیرند.
عدم درمان کامل این بیماری می تواند عواقب و مشکلات جدی را در زندگی فرد ایجاد کند از جمله:
– مشکلات مربوط به سوء مصرف مواد مخدر
– مسائل حقوقی
– مشکلات مالی
– مشکلات برقراری ارتباط
– تنهایی و انزوا
– عملکرد ضعیف در مدرسه و محیط کار
– غیبت مکرر از مدرسه یا محل کار
– خودکشی
زمانیکه برای مراجعه به پزشک متخصص و یا روانپزشک آماده می شوید، از آنجائیکه که مدت زمان مشاوره می تواند کوتاه باشد، بهتر است برای این ملاقات آمادگی های لازم را کسب کنید. موارد زیردر تشخیص انتظارتان از پزشک مربوطه به شما کمک می کند.
آنچه شما می توانید انجام دهید
– نوشتن هر گونه علائم که شما تا به حال داشته اید : از جمله علائمی که ممکن است حتی غیر مرتبط بوده باشد.
– نوشتن اطلاعات کلیدی : می تواند شامل تمامی استرسها، تنش ها و تغییرات اخیر در زندگیتان باشد.
– تهیه لیستی از داروهایی که مصرف می کنید : لیستی از تمام داروها، ویتامین ها یا مکمل های مصرفیتان.
– بهمراه داشتن یک دوست و یا یکی از اعضای خانواده : گاهی اوقات به خاطر داشتن تمامی اطلاعات در طول مدت مشاوره می تواند دشوار باشد. به همین دلیل همراه شما چیزی را که ممکن است فراموش کنید به شما یادآوری می کند.
– نوشتن لیستی از سوالاتی که می خواهید از پزشک متخصص خود بپرسید.
برخی از سوالات متداول در بیماری اختلال دو قطبی که می توانید از پزشک خود بپرسید عبارتند از:
آیا دچار اختلال دوقطبی هستم؟
آیا علل احتمالی دیگری برای علائم بیماری من وجود دارد؟
چه نوع از آزمایشاتی مورد نیاز است؟
روش های درمانی در دسترس کدامند؟ کدام را برای من توصیه می کنید؟
اثرات جانبی همراه با درمان کدام هستند؟
روش های جایگزینی پیشنهادی کدامند؟
من دچار شرایط بهداشتی و سلامتی دیگری نیز هستم. چگونه می توانم به بهترین شکل هردو را باهم مدیریت کنم؟
آیا نیازی به مراجعه به روانپزشک و یا دیگر پزشکان متخصص هست؟
آیا جایگزین داروئی دیگری نیز برای شرایط من وجود دارد؟
آیا بروشور یا مطلبی هست که برای مطالعه به منزل ببرم ؟ مطالعه چه وب سایت هایی را توصیه می کنید؟
انتظار شما از پزشک
خودتان را برای پاسخ دادن به سوالاتی که پزشک می پرسد آماده کنید. سوالات رایجی که ممکن است توسط پزشک پرسیده شود:
چه زمانی شما یا عزیزان شما برای اولین بار متوجه علائم افسردگی و مانیا شدید؟
اغلب تغییر حالاتتان چگونه است؟
آیا زمانیکه احساس خوبی نداشته اید تا کنون افکار خودکشی به ذهنتان خطور کرده است؟
علائم بیماریتان چقدر شدید است؟ آیا در زندگی روزانه و یا روابطتان تداخل ایجاد می کند؟
آیا هیچ یک از بستگان خونی شما مبتلا به اختلال دو قطبی یا اختلال خلقی هستند؟
دیگر مشکلات روحی و جسمی که به آن مبتلا هستید چه مواردی هستند؟
آیا الکل، سیگار و یا داروهای مخدر مصرف می کنید؟
زمان خواب شما در شب چقدر است؟ آیا در طول زمان تغییر می کند؟
چه چیزی می تواند به بهبود علائم شما کمک کند؟
چه چیزی در شدت یافتن و بدتر شدن بیماریتان نقش دارد؟
هنگامی که پزشک ابتلاء به بیماری اختلال دو قطبی را در فردی تشخیص می دهد، به طور معمول تعدادی آزمایش و تست مورد نیاز است. انجام این آزمایشات می تواند به برطرف کردن سایر مشکلات، تشخیص دقیقتر و همچنین پیشگیری از عوارض احتمالی کمک کند . این مشکلات شامل موارد زیر هستند:
معاینه بالینی : شامل اندازه گیری قد و وزن، چک کردن علائم حیاتی مانند ضربان قلب، فشار خون و درجه حرارت بدن، گوش دادن به صدای قلب و ریه ها و بررسی دستگاه گوارش می باشد.
تست های آزمایشگاهی : این تستها نیز شامل آزمایش ادرار و خون است که می تواند به شناسایی هرگونه مشکلات جسمانی که در ایجاد علائم بیماریتان نقش دارد کمک کند.
ارزیابی روانشناسی : در این حالت پزشک یا روانشناس با شما در مورد افکار، احساسات و الگوهای رفتاریتان صحبت می کند. همچنین با پر کردن پرسشنامه وضعیتتان ارزیابی می شود و ممکن است از خانواده و یا دوستان نزدیکتان نیز اطلاعاتی در خصوص علائم و حالات افسردگی و مانیا در شما گرفته شود .
نمودار تغییرحالات : برای تشخیص دقیق بیماری، پزشک از شما می خواهد که با ثبت روزانه حالات خود، الگوهای خواب و عوامل دیگر، در بررسی و یافتن روش درمانی مناسب او را یاری دهید.
معیارهای تشخیصی اختلال دوقطبی
برای تشخیص مبتلایان به اختلال دو قطبی، می توانید به معیارهایی که در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی ارائه شده است مراجعه کنید. این راهنما توسط انجمن روانپزشکی آمریکا منتشر شده است و جهت شناسایی و تشخیص اختلالات ذهنی توسط روانشناس ها و پزشک های متخصص مورد استفاده قرار می گیرد. معیارهای تشخیصی اختلال دوقطبی در انواع مختلفی ارزیابی می گردد که عبارتند از:
معیار تشخیصی اختلال دو قطبی نوع 1 : در این نوع از اختلال دو قطبی شما ممکن است حداقل یک دوره مانیا و یا ترکیب مانیا و افسردگی را تجربه کنید. از آنجائیکه علائم این نوع از اختلال دو قطبی از فردی به فرد دیگر متفاوت است، زیر شاخه ها ی خاص بسیاری در تشخیص علائم و نشانه های منحصر به فرد هر بیمار وجود دارد.
معیار تشخیصی اختلال دو قطبی نوع 2 : این نوع اختلال نیز با یک دوره افسردگی شدید و حداقل یک دوره هایپو مانیا همراه خواهد بود. علائم این نوع اختلال باعث بروز مشکل در برخی از برحه های زندگی مانند محیط کار و برقراری روابط می شود. علائم این نوع اختلال دو قطبی نیز در هر فرد متفاوت است.
معیار تشخیصی اختلالات ادواری : در اختلالات ادواری بیمار دوره های بیشماری از افسردگی و هایپو مانیا را طی می کند، اما هیچ گاه شامل یک دوره کامل مانیا، یک دوره کامل افسردگی و یا هر دو با هم نمی شود. جهت تشخیص اختلالات ادواری، بررسی علائم این بیماری دو سال و یا بیشتر (یک سال در کودکان و نوجوانان) به طول می انجامد. علائم این بیماری نیز همچنین بشدت باعث پریشانی و ایجاد مشکل در برخی از مراحل زندگی افراد از جمله محیط کار و برقراری ارتباط می گردد.
شاخص های موجود در دوره مانیا :
مانیا یک دوره گسترده، متمایز و غیر طبیعی است که با خلق و خوی تحریک پذیر همراه است. در طول این دوره سه مورد و یا تعداد بیشتری از نشانه های زیر نمایان می شود.
– عزت نفس و یا بزرگ نمایی
– کاهش نیاز به خواب
– پرحرفی غیر معمول
– حواس پرتی
– افزایش فعالیت های هدفمند (چه اجتماعی و چه در محل کار یا مدرسه)
– انجام فعالیت هایی با پتانسیل بالا و دارای عواقب دردناک برای مثال خرید های بی بند و بار و یا سرمایه گذاری های احمقانه در کسب و کار
چنانچه اختلالات خلق و خوی در فرد شدید باشد و مشکلات قابل توجهی در محل کار، مدرسه، فعالیت های اجتماعی و یا برقراری ارتباط ایجاد کند جهت جلوگیری از وارد آمدن آسیب های جدی تر به خود و یا دیگران نیاز به بستری شدن در بیمارستان وجود دارد.
همچنین نشانه های این بیماری تحت تاثیر اثرات مستقیم عوامل دیگری مانند مصرف الکل، استفاده از مواد مخدر ، مصرف دارو و شرایط پزشکی مانند پرکاری تیروئید نیز می باشد.
شاخص های موجود در هایپومانیا :
هایپو مانیا نیزدوره ای گسترده است که علائم شروع این دوره حداقل به مدت چهار روز به طول می انجامد و حالات این دوره با افسردگی معمول متفاوت است. در این حالت نیز سه مورد و یا بیشتر از علائم زیر باید وجود داشته باشد.
– عزت نفس یا بزرگ نمایی
– کاهش نیاز به خواب
– پرحرفی غیر معمول
– حواس پرتی
– افزایش فعالیت های هدفمند (چه اجتماعی و چه در محل کار یا مدرسه)
– انجام فعالیت هایی با پتانسیل بالا و دارای عواقب دردناک برای مثال خرید های بی بند و بار و یا سرمایه گذاری های احمقانه در کسب و کار
در این حالت نیز چنانچه اختلالات شدید در خلق و خوی فرد رخ دهد، می تواند منجر به تغییرات قابل توجهی در عملکرد رفتاری گردد. اما معمولاً تغییرات خلق و خوی در هایپومانیا در حدی نیست که منجر به بروز مشکل در زندگی فرد شود و نیاز به بستری شدن و یا استراحت در منزل داشته باشد.
شاخص های مهم موجود در افسردگی :
جهت تشخیص یک دوره افسردگی ماژور، شما باید پنج مورد (یا بیشتر) از علائم زیر را در طی یک دوره دو هفته ای داشته باشد. حداقل یکی از علائم این دوره می تواند از دست دادن علاقه و حس لذت بردن باشد. سایر این علائم عبارتند از:
– احساس افسردگی روزانه در کل ساعات شبانه روز : مانند احساس غم، حس پوچی، تمایل به گریه کردن (در کودکان و نوجوانان، این حالت افسردگی ثابت باقی می ماند)
– کاهش علاقه و حس لذت بردن از فعالیت های روزانه
– کاهش وزن قابل توجه خارج از دوران رژیم کاهش وزن، افزایش وزن، کاهش یا افزایش اشتهای روزانه ( افزایش وزن در کودکان می تواند نشانه ای از افسردگی باشد)
– بی خوابی و یا افزایش تمایل به خواب روزانه
– مشاهده رفتار کند و یا بی قراری توسط دیگران
– کمبود انرژی و احساس خستگی در طول روز
– احساس گناه و حقارت
– کاهش توانایی در تفکر، تمرکز و یا تصمیم گیری
– افکار مکرر خودکشی یا اقدام به خودکشی
علائم افسردگی می بایست در حدی شدید باشد که منجر به ایجاد اختلال در فعالیت های روزانه شده و فرد در محل کار، مدرسه و در برقراری روابط با دیگران دچار مشکل شود.
همچنین نشانه های این بیماری نیز تحت تاثیر اثرات مستقیم عوامل دیگری مانند مصرف الکل، استفاده از مواد مخدر ، مصرف دارو و شرایط پزشکی مانند پرکاری تیروئید نیز می باشد.
شاخص های موجود در ترکیب همزمان دو دوره مانیا و افسردگی :
علائم و نشانه های بروز همزمان مانیا و افسردگی حداقل در طول یک دوره یک هفته ای نمایان می شود.
چنانچه تغییرات رفتاری در فرد شدید باشد و مشکلات قابل توجهی در محل کار، مدرسه، فعالیت های اجتماعی و یا برقراری ارتباط ایجاد کند جهت جلوگیری از وارد آمدن آسیب های جدی تر به خود و یا دیگران نیاز به بستری شدن در بیمارستان وجود دارد.
تشخیص این بیماری در کودکان
در تشخیص بیماری اختلال دو قطبی در کودکان، نوجوانان و بزرگسالان شاخصی مشابه و یکسان مورد استفاده قرار می گیرد، اما علائم این بیماری در کودکان و نوجوانان اغلب از الگوهای متفاوتی نسبت به بزرگسالان برخوردار است. چنانچه زمانیکه بزرگسالان دوره های متمایز از مانیا و افسردگی را سپری می کنند، کودکان و نوجوانان دچار تغییرات سریع و نامنظم در رفتار، خلق و خو و سطح انرژی می شوند.
اغلب گفتن این که این موارد شامل فراز و نشیب های معمول زندگی هستند بسیار دشوار است، همواره نتایج حاصل از استرس ، ضربه روحی و یا مشکلات روانی از نشانه های بیماری اختلال دوقطبی بسیار متفاوت و دردناک بوده است. چیزی که این امر را دشوار تر می کند اینست که اغلب کودکانی که دچار اختلال دوقطبی هستند به سایر مشکلات روانی مانند بیش فعالی و یا مشکلات رفتاری نیز مبتلا هستند.
از آنجائیکه اختلال دو قطبی اغلب در کودکان خردسال رخ می دهد، تشخیص آن در کودکان با سنین قبل از مدرسه یا جوانتر بسیار دشوارتر است. معیارهای فعلی برای تشخیص این بیماری در کودکان تا به امروز بطور قطع ثابت نشده است و طیف گسترده ای از عوامل دیگر بغیر از اختلال دو قطبی نیز می تواند منجر به مشکلات رفتاری فراوانی در این سن و سال گردد.
بیماری اختلال دو قطبی نیاز به درمان مادام العمر دارد، حتی در طول دوره های زمانی که شما احساس بهتری دارید. درمان این بیماری معمولاً توسط یک روانپزشک ماهر هدایت می شود. تیم درمانی می تواند شامل روانشناسان، مددکاران اجتماعی و پرستاران روانی باشد. درمان اولیه برای اختلال دو قطبی شامل دارو درمانی، مشاوره (روان درمانی) فرد، گروه یا خانواده، آموزش و تشکیل گروه های حمایتی می باشد.
بستری شدن در بیمارستان: چنانچه در طول دوره درمانی رفتار خطرناکی از شما سر بزند، پزشک ممکن است بستری شدن در بیمارستان را توصیه کند. زیرا ممکن است احساس خودکشی به شما دست دهد و یا حالات روانی داشته باشید.
درمان اولیه : در اغلب موارد، شما نیاز به شروع مصرف دارو جهت ایجاد تعادل در خلق و خوی و رفتار خود دارید. از آنجائیکه علائم بیماری شما تحت کنترل هستند، می توانید با کمک پزشک خود راهی برای هدایت صحیح بیماری به صورت بلند مدت بیابید. درمان پیوسته : ثابت نگه داشتن درمان این بیماری همواره جهت مدیریت اختلال دوقطبی در دراز مدت مورد استفاده قرار می گیرد. افرادی که این مرحله را طی نمی کنند در معرض خطر بالایی از عود علائم و نشانه های بیماری هستند و ممکن است تغییرات اندکی در خلق و خوی این افراد صورت گیرد و آنها را مجدد به سمت دوران افسردگی و مانیا سوق دهد.
درمان و ترک استفاده از مواد مخدر : چنانچه دچار سوء مصرف مواد مخدر و الکل هستید. می بایست هر چه سریعتر تحت درمان قرار بگیرید زیرا مدیریت و درمان بیماری اختلال دوقطبی را بشدت دچار اختلال می کند .
داروها
داروهای بسیاری برای درمان اختلال دو قطبی استفاده می شود. پزشک شما ممکن است برای حداکثر اثر داروها ترکیب داروهای مختلف را تجویز کند. داروهایی که برای اختلال دوقطبی استفاده می شوند عبارتند از داروهایی که از شدت گرفتن بیماری جلوگیری می کند و داروهایی که در مقابله با افسردگی یا اضطراب کمک می کند.
داروهایی که اغلب برای این بیماری بکار می روند عبارتند از:
لیتیوم : لیتیوم از جمله داروهایی است که در برقراری ثبات خلق و خوی فرد و جلوگیری از نوسانات روانی بسیار موثر است و مدت زیادی است که مورد استفاده قرار می گیرد. در طول درمان انجام آزمایش خون دوره ای مورد نیاز است، زیرا لیتیوم می تواند منجر به مشکلات کلیوی و تیروئید شود. عوارض جانبی شایع آن عبارتند از: بی قراری، خشکی دهان و مشکلات دستگاه گوارش است.
داروهای ضد تشنج : این داروها نیز در ایجاد ثبات رفتار و خلق و خوی بکار رفته و شامل والپروئیک اسید (Depakene، Stavzor)، دی والپروئکس (Depakote) و لاموتریژین (Lamictal) هستند. داروی اسناپین (Saphris) نیز در درمان ترکیب دوره های مختلف این اختلال مفید است. بسته به نوع دارویی که استفاده می کنید، عوارض جانبی آن می تواند متفاوت باشد. عوارض جانبی شایع عبارتند از: افزایش وزن، سرگیجه و خواب آلودگی. همچنین به ندرت، برخی از داروهای ضد تشنج می توانند باعث بروز مشکلات جدی تر مانند بثورات پوستی، اختلالات خونی یا مشکلات کبدی شوند.
داروهای آنتی سایکوتیک: مانند آریپیپرازول (Abilify) الانزاپین (Zyprexa)، ریسپریدون (Risperdal) و کوئتیاپین (Seroquel)، می توانند به افرادی که داروهای ضد تشنج در آنها بی تاثیر است کمک کند. تنها آنتی سایکوتیکی که در حال حاضر توسط سازمان غذا و داروی ایالات متحده (FDA) برای درمان اختلال دو قطبی موردتایید قرار گرفته کواتیاپین است. با این حال، پزشکان هنوز هم سایر داروها را برای درمان اختلال دوقطبی تجویز می کنند. عوارض جانبی این دسته از داروها می تواند شامل افزایش وزن، خواب آلودگی، لرزش، تاری دید و افزایش ضربان قلب باشد. در میان این عوارض افزایش وزن در کودکان مورد اهمیت است. استفاده از این داروهای ضد روان پریشی ممکن است تاثیرات قابل توجهی در حافظه و حرکات غیر ارادی صورت و یا بدن افراد گردد.
داروهای ضد افسردگی : بسته به علائم شما، پزشک می تواند داروی ضد افسردگی به شما تجویز کند. در برخی از افراد مبتلا به اختلال دو قطبی، داروهای ضد افسردگی می تواند منجر به حملات جنون آمیز شود، اما در صورت استفاده طولانی مدت و منظم می تواند با تثبیت خلق و خوی و نوسانات رفتاری فرد همراه باشد.شایع ترین عوارض جانبی داروی ضد افسردگی،کاهش میل جنسی است. داروهای ضد افسردگی قدیمی تر، که شامل مهار کننده های سه حلقه ای و MAO می شوند، ممکن است باعث ایجاد عوارض جانبی بالقوه و خطرناکی در افراد گردند که نیاز به مراقبت و نظارت دقیق دارند .
Symbyax : این دارو ترکیبی از داروی ضد افسردگی ( فلوکستین ) و داروی آنتی سایکوتیک ( اولانزاپین ) است. این دارو به عنوان داروی درمان افسردگی و تثبیت کننده خلق و خوی و رفتار بکار می رود و توسط FDA برای درمان اختلالات دو قطبی تایید شده است. عوارض جانبی می تواند شامل افزایش وزن، خواب آلودگی و افزایش اشتها باشد. این دارو همچنین ممکن است باعث ایجاد مشکلات جنسی مشابه در کسانی که از داروهای ضد افسردگی استفاده می کنند شود.
بنزودیازپین : این دسته از داروهای ضد اضطراب به بهبود خواب و کاهش اضطراب فرد کمک می کند. مانند کلونازپام (Klonopin)، لورازپام (آتیوان)، دیازپام (والیوم)، کلرودیازپوکساید (لیبریوم) و آلپرازولام (Niravam، Xanax). بنزودیازپین ها به طور کلی برای تسکین اضطراب و به صورت کوتاه مدت استفاده می شود. عوارض جانبی آن ها نیز می تواند شامل خواب آلودگی، کاهش قدرت هماهنگی عضلات و مشکل در ایجاد تعادل و حافظه باشد.
پیدا کردن داروی مناسب
یافتن داروی مناسب برای درمان کامل بیماری اختلال دوقطبی دشوار است. زیرا برخی از داروها نیاز به هفته ها و ماه ها زمان دارند که بخوبی تاثیر خود را نشان دهند. از آنجائیکه داروها با توجه به علائم شما تغییر یافته و تنظیم می شوند و هر دارو عوارض خاص خود را داراست، لذا استفاده از داروی مناسب و دوزهای مشخص می تواند در بهبود هرچه سریعتر بیماری به شما کمک کند.
داروها و بارداری
تعدادی از داروهای مورد استفاده در بیماری اختلال دوقطبی با ایجاد نقائص هنگام تولد در ارتباط است. همواره می بایست استفاده از روش های موثر کنترل بارداری برای جلوگیری از بارداری در بیماران مبتلا به اختلال دو قطبی مد نظر قرار گرفته شود و با پزشک خود در این خصوص مشورت کرده و از او راهنمایی بگیرید زیرا داروهای کنترل بارداری ممکن است با برخی داروهای اختلال دو قطبی تداخل داشته و منجر به کاهش اثر این داروها گردد.
اگر قصد باردار شدن داشتید، با پزشک خود را مشورت کرده و در مورد گزینه های درمان خود از وی راهنمایی بگیرید. همچنین در مورد تغذیه با شیر مادر نیز اطلاعات کسب نمائید زیرا برخی از داروها می تواند از طریق شیر مادر به نوزاد منتقل شود.
روان درمانی
روان درمانی یکی دیگر از روش های مهم درمان اختلال دو قطبی است. روان درمانی شامل انواع مختلفی است. این روش ها عبارتند از :
درمان شناختی رفتاری : این روش یکی از شایعترین نوع درمان فردی برای اختلال دوقطبی است. این روش مبنی بر تمرکز بروی رفتارهای منفی و جایگزینی آنها را با رفتارهای سالم و مثبت است و می تواند به شناسایی کامل نوع بیماری اختلال دو قطبی که دچار آن هستید کمک نموده و همچنین استراتژی های موثر برای مدیریت استرس و مقابله با شرایط روانی ناراحت کننده ناشی از آن را به شما آموزش می دهد.
درمان از طریق خانواده : این روش نیز شامل تشکیل جلسات مشاوره با روانشناس بهمراه اعضای خانواده است و به شناسایی و کاهش استرس در خانواده کمک کند. این روش می تواند به برقراری ارتباط بهتر توسط خانواده کمک کرده و در حل مشکلات نقش موثری را ایفا می کند.
گروه درمانی : در گروه درمانی می توانید با بیمارانی که وضعیت مشابه شما را دارند ارتباط برقرار کرده و توانایی برقراری ارتباطات اجتماعی را در شما افزایش می دهد.
روش های درمانی دیگر : سایر روش های درمانی که مورد مطالعه قرار گرفته است عبارتند از: شناسایی زود هنگام بیماری جهت جلوگیری از شدت یافتن علائم (تشخیص پیش درآمد) و درمان به موقع بیماری که به منظور شناسایی و حل و فصل مشکلات روزمره افراد و روابط میان فردی آنها صورت می گیرد.
تحریک مغناطیسی : این درمان از طریق انتقال یک پالس سریع از میدان مغناطیسی به سر صورت می گیرد. روشن نیست که این روش دقیقاً چگونه کمک می کند، اما به نظر می رسد در درمان دوره های شدید افسردگی موثر بوده است. با این حال، این روش درمانی برای تمامی بیماران مبتلا به اختلال دو قطبی بکار نمی رود و تحقیقات بیشتری در این مورد نیاز است. جدی ترین عارضه جانبی بالقوه این روش تشنج است.
درمان با الکتروشوک(ECT) : الکتروشوک می تواند برای افرادی که حملات افسردگی شدید دارند و یا دچار افکار خودکشی هستند و یا افرادی که بهبودی در علائم بیماریشان دیده نمی شود موثر است. در این روش جریان الکتریکی از طریق مغز به بدن شما منتقل می شود. این تصور وجود دارد که شوک الکتریکی باعث تغییرات شیمیایی در مغز می گردد و می تواند در بهبود خلق و خوی و رفتار افراد موثر باشد. چنانچه دچار جنون یا افسردگی شدید هستید الکتروشوک می تواند گزینه درمانی مناسبی باشد. از جمله عوارضی که این روش درمانی دارد اینست که ممکن است باعث از دست دادن موقت حافظه شود.
بستری شدن : در برخی موارد، بستری شدن در بیمارستان برای افراد مبتلا به اختلال دو قطبی می تواند مفید باشد. زمانیکه دوره افسردگی و یا مانیا را سپری می کنید ارائه درمان روانپزشکی در بیمارستان شما را آرام و ایمن نگه داشته و در ایجاد ثبات رفتاری شما بسیار موثر است. همچنین با ارائه کمک و مشاوره در بیمارستان علایم و نشانه های بیماریتان تحت کنترل است.
طب سوزنی : این طب باستانی چینی ها که با قرار دادن سوزن های کوچک بروی پوست صورت می گیرد می تواند در رهایی از علائم افسردگی به شما کمک کند. اما جهت اثبات مزایا و بررسی فواید آن بروی این بیماری به مطالعات بیشتری مورد نیاز است. طب سوزنی روش بسیار ایمنی است و می تواند در کنار دیگر روش های درمانی انجام شود.
یوگا : یوگا نیز نقش پررنگی در کاهش افسردگی و نوسانات خلقی مرتبط با بیماری اختلال دوقطبی داشته و از خواص درمانی بیشماری برخوردار است.
ماساژ درمانی : این روش نیز به تسکین اضطراب و استرس و هر آنچه که علائم این بیماری را شدت می بخشد کمک کند.
درمان در کودکان و نوجوانان : درکودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال دوقطبی نیز همان نوع دارویی استفاده می شود که برای افراد بزرگسال تجویز می شود. با این حال، تحقیقات اندکی در خصوص ایمنی و اثربخشی داروهای دو قطبی در کودکان وجود دارد. درمان ها عموماً بصورت موردی و با توجه به نشانه های دقیق، اثرات جانبی داروها و دیگر عوامل صورت می گیرد. اما در نوجوانان مبتلا به علایم شدید دو قطبی نوع 1 و کسانیکه که دارو بر آنها اثر ندارد، اغلب روشECT بکار می رود.
بسیاری از کودکان مبتلا به اختلال دو قطبی به عنوان بخشی از درمان اولیه و جهت جلوگیری از بازگشت علائم به مشاوره نیاز دارند. روان درمانی از طریق کار با معلمان و مشاوران مدرسه نیز می تواند در توسعه مهارت های کودکان، مقابله با استرس، مشکلات یادگیری و حل و فصل مشکلات اجتماعی موثر باشد و می تواند به تقویت ارتباطات خانوادگی کمک کند. همچنین در کودکان بزرگتر مبتلا به اختلال دوقطبی، روان درمانی یکی از روش های تاثیرگذار جهت حل و فصل مشکلات سوء مصرف مواد مخدر است.
افراد مبتلا به بیماری اختلال دوقطبی برای متوقف کردن چرخه رفتارهای ناهنجار و مواردی که علائم بیماری آنها را شدت می بخشد، می بایست تغییرات اساسی در شیوه زندگی خود ایجاد کنند و مطمئن شوند که از پشتیبانی های لازم در این زمینه برخوراردارند. در اینجا برخی از مواردی که می تواند مفید باشد معرفی شده اند:
ترک نوشیدن و یا استفاده از مواد مخدر : یکی از بزرگترین نگرانی ها در خصوص بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی عواقب منفی سوء مصرف الکل و یا مواد مخدر است.
رهایی یافتن از روابط ناسالم : در برقراری روابط اجتماعی خود دقت نموده و سعی کنید همواره با افرادی که تاثیر مثبت بر زندگیتان دارند و شما را از رفتارهای ناسالم دور می کنند در ارتباط باشید.
ورزش منظم : ورزش منظم می تواند در تعدیل و ایجاد ثبات در نوسانات رفتاری شما بسیار موثر باشد. فعالیت بدنی منجر به انتشار برخی مواد شیمیایی مغز(اندورفین) در بدن شما شده و به شما احساس خوبی می دهد. لطفاً قبل از شروع هر برنامه ورزشی موضوع را با پزشک خود در میان گذارید، به خصوص اگر در حال مصرف لیتیوم هستید، مطمئن شوید که انجام ورزش با داروهای شما تداخل نداشته باشد.
خواب کافی : داشتن خواب به اندازه کافی بخش مهمی از مدیریت خلق و خوی و رفتار شما را تشکیل می دهد.چنانچه دچار کمبود خواب هستید ،از پزشک خود در این مورد کمک بگیرید.
برخی از درمان های جایگزین موجود ممکن است به تعدیل این بیماری کمک کند، اما تحقیقات زیادی بر روی آنها صورت نگرفته است. در زیر به تعدادی از این روش ها اشاره شده است:
اسیدهای چرب امگا 3 : این روغن می تواند به بهبود عملکرد مغز و افسردگی مرتبط با اختلال دوقطبی کمک کند. اختلال دو قطبی در مناطقی از جهان که در آن مردم به طور منظم عادت به خوردن ماهی سرشار از امگا 3 دارند کمتر رخ می دهد. امگا 3 از خواص درمانی فراوانی برخوردار است و می تواند تا حدودی در درمان این بیماری موثر باشد.
منیزیم : تحقیقات اخیر نشان داده اند که مکمل منیزیم نیز ممکن است در کاهش علائم مانیا و سیکل بیماری اختلال دو قطبی نقش داشته باشد.
مخمر سنت جان : این گیاه می تواند در کاهش علائم افسردگی در این بیماری مفید باشد و تاثیری مشابه داروهای ضد افسردگی و سایر داروها در این زمینه داشته باشد و گاهی اوقات نیز بالعکس باعث شدت یافتن علائم مانیا در برخی افراد می گردد.
آدنوزیل-L- متیونین : این مکمل اسید آمینه به بهبود عملکرد مغز در دوران افسردگی کمک می کند. با این حال، هنوز روشن نیست که آیا بطور کامل می تواند در درمان بیماری اختلال دوقطبی مفید باشد یا خیر.
ترکیبات گیاهی : داروهای گیاهی که از ترکیب تعدادی از گیاهان مختلف، مانند گیاهانی که در طب سنتی چینی استفاده می شوند تشکیل می شود و می توانند در بهبود بیماری اختلال دوقطبی نقش داشته باشند. اما تاکنون در خصوص خطرات و مزایای آن تحقیقات دقیقی صورت نگرفته است.
اقدامات درمانی دیگری نیز وجود دارد که می تواند تاثیر مثبتی بر درمان این اختلال داشته باشد که عبارتند از:
– مصرف منظم داروهای تجویز شده و حضور مرتب در جلسات مشاوره.
– با پزشکان و مشاوران خود صادق باشید. پزشک خود را در جریان کامل وضعیت و حالات خود قرار داده و اطلاعات لازم در مورد روش درمانی خود را از وی بخواهید.
آموزش در خصوص بیماری اختلال دوقطبی : آموزش و کسب اطلاعات در مورد شرایط خود در این بیماری در افزایش قدرت و ایجاد انگیزه برای ادامه مسیردرمانیتان شما را یاری می دهد. به همین ترتیب آموزش دیدن اعضای خانواده و دوستان نیز تاثیر مشابهی در این امر دارد.
گروه پشتیبانی : مشارکت درگروه های پشتیبانی برای افراد مبتلا به اختلال دو قطبی از اهمیت بسیار برخوردار است زیرا می تواند شما را با افراد دیگری که وضعیت مشابه شما را دارند آشنا کرده و می توانید تجارب خود را با یکدیگر به اشتراک بگذارید.
تمرکز بروی اهداف : رهایی از بیماری اختلال دو قطبی می تواند زمان بر باشد. با انگیزه قوی برای رسیدن به هدف خود تلاش کنید و همواره اهداف خود را در ذهنتان تجسم کرده و برای ترمیم روابط آسیب دیده و مشکلات دیگر ناشی از نوسانات رفتاریتان بکوشید.
یافتن راه های سالم : به دنبال راههای مناسب مانند تفریحات سالم، ورزش و … برای تخلیه انرژی خود باشید.
آرامش و استراحت : در این زمینه فعالیت هایی نظیر یوگا، تای چی، مدیتیشن و تکنیک های دیگر تمدد اعصاب می تواند مفید باشد.
هیچ راه مطمئنی برای پیشگیری قطعی از بیماری اختلال دو قطبی وجود ندارد. با این وجود، درمان در اولین مراحل شروع علائم می تواند به پیشگیری از این اختلال و یا دیگر شرایط سلامت روانی فرد کمک کند.
چنانچه تشخیص داده شد که مبتلا به بیماری اختلال دوقطبی هستید، برخی استراتژی ها می تواند شما را در پیشگیری از شدت یافتن بیماریتان یاری دهد.
توجه به علائم هشدار دهنده : باتوجه به علائم اولیه بیماری می توانید از بدتر شدن وضعیت بیماریتان پیشگیری کنید. اگر احساس می کنید در حال ابتلاء به افسردگی و یا مانیا هستید پزشک خود را در جریان قرار داده و اعضای خانواده یا دوستان خو را نیز آگاه سازید.
از مصرف الکل و مواد مخدر پرهیز کنید : اگر فکر می کنید که با استفاده از الکل یا مواد مخدر احساس بهتری پیدا می کنید، مطمئن باشید که استفاده از مواد مخدر و الکل تنها باعث می شود عوارض و علائم بیماری شما بازگردد.
مصرف منظم داروها : مصرف مداوم داروها می توانند عوارض جانبی ناخواسته داشته باشند، و ممکن است شما از این موضوع ناراضی باشید و احساس کنید که مادام العمر به درمان و استفاده از دارو نیاز دارید. حتی در طول دوره های زمانی ممکن است وسوسه بشوید که درمان را متوقف کنید، اما این امر تنها منجر به عواقب جدی در وضعیت شما می شود و بهتر است هر چه سریعتر پزشک خود را مطلع سازید و از وی در این خصوص مشورت بگیرید.
باسلام واحترام من ده ماهه ازدواج كردم كه نه ماهه توفكرطلاقم شوهرم اختلالات دوقطبي داره كه تو خونشون چهارنفرشون چنين مشكلي داره ودارومصرف ميكنن من هيچ اطلاعي ازبيماريش وخانوادش نداشتم شوهرم تازه يه ماهه كه بهترشده ودارومصرف ميكنه كه با توجه به مشخصات اين بيماريش درمان قطعي نداره وفرزندان اين بيماران نيز دچار اين بيماري ميشوند توخانوادش7تافرزندن فقط دونفرشون سالمن اينكه نميتونم بابيماريش و تااخرعمربدون فرزند تحمل كنم لطفا راهنمايي كنيد چه كنم بهتره؟
باسلام
خواهش میکنم کمکم کنید…!
من26سالمه و ۳تا مشکل بزرگ دارم یه چند وقتیه حافظم درست کار نمیکنه!مثلا الان بهم یه چیزی میگن یه دقیقه نگذشته نمیدونم چی شده یا اصلا درباره چی حرف زدن!بعضی وقتی ساعتیه و روزانه!
بعضی موقع ها فک میکنم خودم نیستم یه نفر دیگم!چون میزان هوشیاریم به حدی بالا میره که بقیه تعجب میکنند !حتی صدام هم عوض میشه!حالت موهام و رفتارم تغیر میکنه ولی خودم نمیفهمم! یه مشکل دیگه ایم که هست من همه چیزا ۳بار چک میکنم مث درب حیاط شعله گاز ؛شیر اب؛حتی جایی که کار میکنم بهم میگن یه بار باید انجام بدی ولی خیلی واسم زجر اوره دیگه خسته شدم از این اوضا شغلم درخطره!
مشکل اخر من هیچ کسی را دوس ندارم شدم یه تیکه سنگ بی احساس حتی از امیزش با هیچ کسی خوشم نمیاد درصورتی که همه چیز برام محیاست!(راستی بگم فقط به دخترا علاقمندم)دخترا از در بیرون میکنم از پنجره میاداینم ذکر کنم با هیچ یکی نخوابیدم!این خاص بودن رابطه اول برام خاصه! اصلا هیچ حسی تو
زندگیم نیست!قبلا اشکم در میومد ولی الان دیگه نه!این فاز پایین خیلی داغونم کرده همش شده غم و ناامیدی وگوشه نشینی!حالا نمیدونم چیکار کنم!خواهشا یه کمکی به من بکنید!
سلام …
من پسرخاله یه فرد مبتلا به مانیا هستم و متاسفم که الان دارم این مطالب رو میخونم ، پسرخاله من به خاطر شکست عشقی که خورده بود به این بیماری دچار شده بود و در اتاق خود را زندانی کرده بود و با هیچکس حرف نمیزد ولی بعد یه مدت که دوباره باهاش ارتباط برقرار کردم حرفایی درمورد خودکشی میزد و میگفت به نظرم خودکشی با گاز راحت ترین کار است ! من هم به این حرف ها توجهی نمیکردم اون اکثرا حرف از خودکشی میزد و خیلی هم پرحرف شده بود و تا کوچکترین حرفی در مورد عشقش میزدم با من قطع رابطه میکرد چیزی که این بیماری رو تشدید میکرد درد بی دردی بود چون یه خانواده پولدار داشت و از لحاظ مالی هیچ مشکلی نداشت و هر کار میخواست میکرد و پدر و مادرش هم زیاد دنبال او نبودند تا این که بیماری اش اوت کرد و بیخواب شده بود و هر موقع میخواست میرفت بیرون نصفه شب میرفت و تا صبح هم نمیومد وقتی ازش میپرسیدم کجا رفتی میگفت رفتم جاده نیشابور یا تربت یا … (ما مشهد زندگی میکنیم) . میگفت احساس انرژی عجیبی دارم که هیچوقت خسته نمیشم ! حتی به بار گفت که به قصد خودکشی وسط خیابون وایستاده اما خدا رو شکر کسی بهش نزده . تا این که تحت درمان قرار گرفت اوایل خیلی بی حوصله شده بود و حرکاتش خیلی کند بود اما کم کم خوب شد ولی جدیدا همین دو سه روز پیش دوباره تشدید شد و الان دو شبه که خونه نیومده … خیلی میترسم که اگه دیگه نبینمش عذاب وجدان تا آخر عمر ولم نمیکنه ، چون حرفایی رو که به من میزد به پدر مادرش منعکس نمیکردم … پدر خودمم هم همین بیماری را داشت و گهگاهی بیماری اش اوت میکرد خیلی روز های بدی بود من بچه بودم و داد و فریاد های پدرم خیلی منو میترسوند با این که خودش دکتر بود ولی این بیماری به دکتر ها هم رحم نمیکند 🙁 تا این که پدرم در اثر سکته فوت کرد …
محمدرضا 17 ساله از مشهد .
با سلام
از بچگی بیحال غمگین و خسته بودم خیلی استرس و ترس داشتم از این حالت خودم اصلا راضی نبودم نمیتوانستم با دیگران ارتباط درستی برقرار کنم سرکلاس درس خیلی کم متوجه میشدم با معلم و مدیر و ناظم مدرسه هروقت میخواستم صحبت کنم دست و پایم میلرزید و لکنت زبان میگرفتم
این علایم در زمان کودکی نسبت به الان خیلی کمتر بود در حال حاضر که سی ساله هستم عضلات بدنم به شدت درد میکند.شب مکرر از خواب بیدار میشوم و به تبع آن روز خسته و خواب آلود هستم و مرتب خمیازه میکشم کابوسهای شبانه ولم نمیکند .فکر میکردم همه مردم اینجوری هستند ولی علایمم خیلی شدیدتر شد تا اینکه یه دکتری از رنگ رخسارم فهمید افسرده هستم و بهم پیشنهاد داد که به یه دکتر روانشناس مراجعه کنم
الان یک ماهی است که تحت درمان هستم حالم خیلی بهتر شده تازه میفهمم معنی زندگی چیه چون قبلا برام پوچ و بی ارزش بود.
پیشنهاد میکنم این بیماری رو جدی بگیرید
از وقتی که یادم هست کودکی بسیار عصبی که برای اظهار خشمش سرش را به زمین یا به شیشه میزد بودم با بزرگ شدن دچار توهم دیداری شدم در اطرافم همیشه افرادی را میدیدم وبا دوستان خیالی خودم حرف میزدم قدرت یادگیری پایین همیشه مرا عذاب میداد هیچگاه روی تصمیم خود استوار نبودم هر سال چهار الی پنج بار به موضوعی علاقه نشان میدهم بعد بی خیال. زنی 30 ساله که هیچگاه کارهایش را با نظم انجام نداده و همیشه خسته وبی حال و غرق در توهم و افکار پریشان تا اینکه پارسال رفتارم به شدت تغییر کرد از فردی مذهبی به فردی بی بند وبار در امدم کاری کردم که روی بیرون امدن از خانه را ندارم یک سال گذشت ولی هنوز از افسردگی رهایی ندارم شوهرم از نامرتبی های روز افزون من به جان امده پسر بزرگم دچار افت تحصیلی شده پسر کوچکم هم سوتغذیه گرفته نه میتونم برم نه بمونم اگه گناه نبود خودکشی میکردم سه ساله دارو میخورم دپاکین و سیتالوپرام ولی چندان اثری نداره خواهش میکنم کمکم کنید
با سلام وتشکر فراوان واقعا اطلاعات کاملی دادین. خودم ژنتیکی بعداز فوت مادرم 12سال پیش دچاراین اختلال شدم البته دارو مصرف نمیکنم بعلت اینکه( پدر و خواهرم سالهاست دارو مصرف میکنند ولی تمام دوره ها رو داشتن ودارن البته بدون روان درمانی که بنظرم خیلی مهمتراز دارودرمانی هست)ولی خودم برای درمان خودم سعی میکنم با شناخت علایم ونشانه ها حداقل جلوی شدتش رو بگیرم چون به هیچ وجه قابل پیشگیری نیست مخصوصا فاز افسردگی که بلافاصله بعد از فاز هایپومانیا دچا رش میشم که خیلی دردناک هست حداقل 4 هفته زمان میبره که به حال عادی برگردم.