cancer

کسانی که مبتلا به سرطان هستند به شدت از لحاظ روحی رنج می برند و نیاز به کمک روحی و روانی نزدیکان دارند تا بتوانند درد و رنج سرطانشان را تحمل کنند.

پزشکان معتقدند بخشی از روند درمان سرطان بر عهده پزشک است که با تجویز دارو، شیمی درمانی و رادیوتراپی سلول‌های سرطانی را نابود می‌کند اما بخش دیگر پروسه درمان بر عهده خود بیمار و اطرافیانش است. بیماری که تا پیش از ابتلا به سرطان نقش فعالی در خانواده و جامعه داشته‌ بعد از اینکه پزشک او را از بیماری‌اش با خبر می‌کند به این معنی است که همه چیز او را یک دفعه از او گرفته‌اند. به عنوان مثال اگرجواب ماموگرافی مشکوک به سرطان سینه باشد همواره این نگرانی در پزشک به وجود می‌آید که چگونه آن را به بیمارش اعلام کند.

دکتر ناهید نفیسی، فلوشیپ و فوق تخصص سرطان سینه از مرکز تحقیقات سرطان دانشگاه شهید بهشتی در روزنامه ایران نوشت: سرطان، علاوه بر درد و رنج طبیعی، مشکلات روحی فراوانی را برای فرد مبتلا به همراه دارد که در این میان حمایت و شیوه برخورد اطرافیان با بیمار سرطانی بسیار مهم است. اعضای خانواده مانند همسر، فرزندان، مادر و پدر مهم‌ترین حامیانی هستند که به بیماران مبتلا به سرطان کمک می‌کنند.
پزشکان معتقدند بخشی از روند درمان سرطان بر عهده پزشک است که با تجویز دارو، شیمی درمانی و رادیوتراپی سلول‌های سرطانی را نابود می‌کند اما بخش دیگر پروسه درمان بر عهده خود بیمار و اطرافیانش است. بیماری که تا پیش از ابتلا به سرطان نقش فعالی در خانواده و جامعه داشته‌ بعد از اینکه پزشک او را از بیماری‌اش با خبر می‌کند به این معنی است که همه چیز او را یک دفعه از او گرفته‌اند. به عنوان مثال اگرجواب ماموگرافی مشکوک به سرطان سینه باشد همواره این نگرانی در پزشک به وجود می‌آید که چگونه آن را به بیمارش اعلام کند. معمولاً بعد از اینکه توده‌ای مشکوک به سرطان در بدن فردی مشاهده می‌شود بیمار سعی می‌کند در محیط کار و جامعه بیماری‌اش را کتمان کند. چه بسا که ممکن است پس از شنیدن سرطان به خودکشی هم فکر کند. به جرأت می‌توان گفت، تقویت روحیه مثبت، امید و اعتماد به نفس در مبتلایان به سرطان به اندازه دارو درمانی، مهم و حیاتی است.
از آنجا که پزشک در اغلب اوقات همراه مریض نیست بخش زیادی از حمایت‌های روانی و روحیه بخشی بیمار باید توسط اطرافیان نزدیک او صورت بگیرد. همراهی بیمار در مراکزدرمانی، از بین بردن عوامل استرس‌زا، تشویق به خوردن غذاهای سالم و حمایت‌های عاطفی بر عهده همراه بیمار است. همچنین گاهی اطرافیان مریض سرطانی به غلط تصور می‌کنند این بیماری واگیر است و نباید با قاشق یا لیوان آنها چیزی بخورند یا اینکه لباس‌های آنها را جدا شست‌و‌شو می‌دهند. باید توجه داشت بجز سرطان کبد که در اثر ویروس هپاتیت و سرطان دهانه رحم که در اثر رفتار‌های جنسی پر خطر منتقل می‌شوند، بقیه سرطان‌ها مسری نیستند و هرگز همسر فرد مبتلا به سرطان در اثر رابطه جنسی به این بیماری مبتلا نمی‌شود. همسر بیماران مبتلا به سرطان مهم‌ترین نقش حمایتی را دارند، گاهی مشاهده می‌شود که زنان مبتلا به سرطان، بعد از شیمی درمانی و رادیوتراپی وضعیت روحی‌شان بهبود پیدا می‌کند اما به محض اطلاع از خیانت، بی‌توجهی و دیر به خانه آمدن‌های همسرشان بیماری‌شان عود می‌کند و سیستم‌های دیگر بدن‌شان درگیر بافت‌های سرطانی می‌شود.
نداشتن روحیه، افسردگی و ناامیدی بشدت در بروز بیماری مؤثر است و تنها کسانی می‌توانند روحیه بیمار را شاداب نگه دارند، خانواده‌اش هستند. مریضی که موهایش می‌ریزد و همسر و فرزندانش به نشانه همدردی با او موهای سرشان را می‌تراشند به بهبود بیماری کمک می‌کنند. چنین فردی را با بیماری مقایسه کنید که همسرش هیچ حمایتی از او نمی‌کند. روحیه بخشی باعث ایجاد تغییرات ژنتیکی و آزاد شدن هورمون‌های شادی در مغز می‌شود.
زمانی که خلق افسرده باشد، ساختار ژنتیکی تغییر می‌کند و ممکن است فرد به امراض جسمی دچار شود. در واقع ارتباط تنگاتنگی بین مشکلات روحی و جسمی وجود دارد. گاهی مشکلات روحی روی تک‌تک سلول‌های بدن تأثیر گذاشته و ساختار ژنتیکی را تغییر می‌دهد و در طول زمان مشکلات جسمی ظاهر می‌شود. کسانی که خود را با سرطان وفق می‌دهند و خوب به زندگی نگاه می‌کنند، درمان موفق تری دارند و طول عمرشان زیاد است ولی بیمارانی که خود را جدا از جامعه می‌پندارند دوباره تومورهای سرطانی‌شان عود می‌کند. در واقع از دست دادن امید مقاومت و ایمنی سلول‌ها را کاهش می‌دهد و با تغییر سیستم ایمنی بدن فعالیت سلول‌های سرطانی افزایش می‌یابد. پزشک جراح و آنکولوژیست وظیفه دارد در صورتی که بیمار حمایت عاطفی و اجتماعی مناسبی ندارد او را به روانشناس ارجاع دهند تا از عود بیماری جلوگیری شود.