معنا و علت واقعی افسردگی در افزایش انتظارات فردی از زندگی است ؛کسی که توقعات بالایی از اوضاع زندگیش دارد و وضع کنونی و واقعی زندگی خود را نمی بیند دچار ناراحتی روحی و افسردگی می شود!
پذیرش زندگی معمولی و لذت بردن از آن، نشانه واقعبینی و سلامت روان است، لذت نبردن از زندگی معمولی، نارضایتی از زندگی کنونی و انتظار غیرواقعی داشتن مقدمه استرس و افسردگی است.
شهرام ریاحی؛ روانشناس نوشت: هر چند افراد برای پیشرفت نیاز به هدفگذاری و برنامهریزی دارند اما گام اول این است که فرد از موقعیت و وضع خود رضایت داشته باشد.درک موقعیت اکنون و پذیرش آن به انسان کمک میکند که بهتر پیشرفت کند و موفق شود.
کسی که از وضع خود راضی نیست چطور میتواند آیندهای روشن را برای خود متصور شود. عدمرضایت نهتنها مانع خودمراقبتی روانی میشود بلکه جزو آفتهای مهم موفقیت است.
اگر فردی در ذهن خود، بین خود واقعی و خود ایدهآلش فاصله زیادی ببیند دچار مشکل شده است؛ یعنی اهدافی را در نظر گرفته است که با تواناییها و استعدادهایش همخوانی ندارد، این فرد فشار روانی و اضطراب زیادی را متحمل میشود و از خود و دیگران توقعات غیرواقعی دارد. این موضوع موجب میشود دچار یأس و ناامیدی شده و از خود و دیگران متنفر شود.
فردی که به استعداد و علایق خود آگاهی دارد و اهدافی را انتخاب میکند که با آنها تناسب دارد، از خود و دیگران رضایت داشته، انتظاراتش نیز معقول خواهد بود. نتیجه این نگرش، لذت بردن از زندگی معمولی است.
انسانهای سالم درجا نمیزنند و از پیشرفت کردن ناراحت نمیشوند، ولی لذت نبردن از زندگی معمولی، نارضایتی از زندگی کنونی و انتظار غیرواقعی داشتن مقدمه استرس و افسردگی است.
بیشتر فیلمها و مجموعههای صداوسیما به پذیرش و لذت بردن از زندگی معمولی آسیب بسیاری وارد میکند. در بیشتر این مجموعهها و فیلمها خانههای بزرگ با وسایل و تزیینات گرانبها نشان داده میشود، در صورتی که طبقه متوسط در آپارتمانهایی کوچک زندگی معمولی دارند.
این تضاد در طولانیمدت انتظارات افراد جامعه را از خود و دیگران افزایش میدهد و به نارضایتی دامن میزند.
سلام
مرسی