اگر می خواهید در کسب و کارتان در زمره موفق ترین افراد قرار بگیرید و مانند آنان به پیروزی و سربلندی از لحاظ کاری دست یابید پس بهتر است به عادات اینگونه افراد نگاهی بیندازید.
همچون یک دونده که باید میزان کالری ها، تعداد کیلومترهای طی شده و تعداد زمین خوردن هایش را بشمارد، یک رهبر خوب هم باید تصمیمات عاقلانه بگیرد و عادات درست و سالمی داشته باشد.
در این مطلب در نظر داریم شما را با ۳۰ عادت روزانه کارفرمایان موفق آشنا کنیم. در ادامه با ما باشید.
هر فردی که در شرکت تان کار می کند دوست دارد که شما فردی پول ساز باشید و باعث ادامه دار شدن کسب و کار شوید. در نظر داشته باشید که این افراد برای سرگرمی و تفریح یا خوردن غذای رایگان در شرکت شما کار نمی کنند. از این رو بهتر است که به صورت روزانه بودجه و گردش مالی خود را بررسی نمایید.
رهبران خوب می دانند که چگونه احساساتشان را کنترل نمایند. عصبانیت هیچگاه چیزی را درست نمی کند و تنها باعث ایجاد نوعی ترس و وحشت در میان کارکنانی می شود که نمی خواهند برای رسیدن به موفقیت در شرایط دشواری کار کنند.
بهترین کارآفرینان به صورت روزانه از کارکنان خود تقدیر می کنند. این روش باعث تشویق آنها می شود و ایجاد خلق و خوی خوب در میان این افراد را به دنبال دارد. بدون تعریف و تمجید، هیچکس تصور نمی کند که کار به خودش تعلق دارد و به همین دلیل تمام تلاشش را برای موفقیت نخواهد کرد.
تعریف و تمجید بیش از اندازه رویکرد خوبی نیست چراکه مواقعی پیش می آید که شما باید اوضاع را درست کنید. پس از این مسئولیت فرار نکنید و پس از اصلاح، ادامه فرایندهای کاری خود را از سر بگیرید.
مسلم است که شما صرفا برای آنکه احساس بهتری نسبت به خود داشته باشید دست به تأسیس یک شرکت نمی زنید. از این رو از شخصی کردن امور به حدی که موفقیت یا شکست شرکت به شما وابسته شود، خودداری نمایید.
به عنوان یک فعالیت روزانه، به دنبال راهکارهایی باشید تا نه تنها در فعالیت های روزانه خودتان که در کار دیگران نیز بهبود ایجاد کنید. در نظر داشته باشید که این تغییرات کوچک در نهایت می توانند منجر به پیروزی های بزرگ شوند.
رهبران موفق همواره به دنبال بازخوردهای کارکنانشان هستند. می پرسید چرا؟ این بازخوردها می تواند در نهایت منجر به بهبود و اثربخشی بیشتر امور شده و رشد و موفقیت شرکت را به ارمغان آورد.
بدون یک رژیم روزانه برای تنظیم جسم و جان خود، کارتان را بدون انرژی لازم انجام خواهید داد و صرفا همه آدرنالین خون تان را به یکباره آزاد می کنید. اما این اوضاع پایدار نخواهد ماند و نمی توان بدون فرا گرفتن نظم ورزش روزانه یک شرکت موفق را مدیریت کرد.
رنجش خاطر باهث به هدر رفتن زمان می شود. از این رو بهتر است که اول مشخص نمایید چگونه رنجیده اید و سپس در مورد فردی که باعث این کار شده بیاندیشید تا از این طریق به الگوهای ذهنی مناسب دست پیدا کنید. یا شاید بهتر باشد که در مورد آن فرد هم تفکر نکنید و بدون آنکه آزرده خاطر باشید کار خود را از سر بگیرید.
درست همانطور که نباید از حرف های کنایه دار کارکنان تان ناراحت شوید، لازم است که در مواقع لزوم از آنها دفاع کنید. این موضوع به خصوص در شرکت های کوچک اهمیت دارد چراکه یک اظهار نظر منفی یا انتقاد می تواند منجر به عملکرد ضعیف افراد شود.
تاکنون هیچ شرکتی بدون دریافت مشاوره ایجاد نشده و باید بگوییم که این مسأله به هیچ وجه عملی نخواهد بود. نمی توان مدیری را یافت که به هر موضوعی اشراف کامل داشته باشد. به دنبال یک مشاور خوب باشید. دانش خود را افزایش دهید و آنگاه متوجه خواهید شد که چگونه می توانید باعث ترقی شرکت خود شوید.
وقتی دانسته هایتان را در اختیار دیگری قرار می دهید، در واقع به آن فرد آموزش داده و او را برای بهتر شدن تشویق می کنید. شما در واقع با این کار به نشر علم کمک خواهید کرد. این کار در دراز مدت می تواند به بزرگ تر شدن و بهتر شدن شرکت ها بیانجامد چراکه قرار نیست همه کارهای سخت را خودتان بر عهده بگیرید.
داده ها برای این وجود دارند که به شما کمک کنند. از آنها برای بهتر کردن شرکت و رشد کسب و کار خود استفاده نمایید. با این کار می توانید تصمیمات بهتری بگیرید. در نظر داشته باشید که تصمیمات در لحظه می تواند رشد یک شرکت را متوقف کند.
در عین حال که اطلاعات موجود را در نظر دارید، حواستان باشد که خود را در بند این اطلاعات محصور نکنید. جمع آوری اطلاعات و تحلیل یافته ها برای تصمیم گیری بسیار خوب است اما گاهی اوقات بهتر است که به عقل خود رجوع کنید و کاری را انجام دهید که به تشخیص تان بهترین است.
به غیر از اپل، شرکت هایی که بدون پوشش رسانه ای فعالیت هایشان باز هم موفق است، بسیار معدودند. مواقعی پیش می آید که باید در سکوت کاری را به انجام برسانید اما بهتر است راهی را بیابید تا نام شرکت خود را بیشتر در بازار مطرح نمایید. پوشش رسانه ای مطلوب و مناسب یکی از روش های کسب مشروعیت برای شرکت های کمتر شناخته شده است.
فرایند توسعه یک محصول زمان می برد و مهم است که یک کالا (چه از نوع سخت افزاری و چه از نوع نرم افزاری) به بهترین وجه ممکن ساخته شود. برای این منظور راه های میان بر را انتخاب نکنید. زمانی که محصول آماده شد و کاملا مطابق با استانداردهای شما بود به سرعت آن را وارد بازار نمایید.
مانند شناگری که همه تمرکز خود را روی برنده شدن مسابقه می گذارد، شما نیز باید چشمانتان را به هدف بدوزید و در عین حال نسبت به رقبایی که در حال نزدیک شدن به شما هستند نیز هوشیار باشید.
یک مدیر فوق العاده می داند که چگونه در آینه نگاه کرده و به تغییر بیاندیشد. اگر می خواهید شرکتی را به سمت آینده ای موفق هدایت نمایید باید مرتبا خود را با شرایط وفق داده و تغییر کنید.
انسان برای ۱۴ تا ۱۶ ساعت کار در روز خلق نشده است و همه ما به استراحت نیاز داریم. بنابراین اگر از ساعت ۵ بعد از ظهر به بعد به تلفن تان جواب ندهید مشکلی پیش نخواهد آمد. مطمئن باشید که کار منتظر می ماند تا کاملا استراحت کنید و پر انرژی آن را از سر بگیرید.
خانواده نقشی بسیار مهم در موفقیت شما دارد. در غیر این صورت به یک ماشین چاپ اسکناس بدل می شوید که نه جانی برایش باقی مانده و نه انگیزه ای برای موفقیت دارد.
از این رو مطمئن شوید که خانواده شما در اولویت قرار دارد. با این کار زندگی شما غنای بیشتری پیدا می کند و با هدف به سمت آینده پیش خواهید رفت.
در میانه مسیر و درست زمانی که شرکت شما در حال رشد است، استرس به سراغتان خواهد آمد. لازم است که در ابتدا تشخیص دهید که چگونه باید این وضعیت روحی را مدیریت نمایید. آیا با یک پیاده روی سریع در اطراف ساختمان یا یک بازی ویدئویی می توانید آن را رفع نمایید؟ ماشین سواری چطور؟ اگر فکر می کنید که این امور می توانند در کاهش استرس شما مؤثر باشند حتما آنها را انجام دهید.
مراحل رشد شرکت ها به صورت گام به گام طی می شود، از این رو هر روز صبح تنها یکی از این گام ها را بردارید. آیا باید گزارشی از هزینه های خود تهیه کنید یا اینکه قرار است با فرد جدیدی مصاحبه نمایید؟ برای انجام این کارها یک الگوی مدون را تهیه کنید و هر یک را به ترتیب به انجام برسانید.
در مورد لیست وظایف خود همواره این نکته را در نظر داشته باشید که نیازی به انجام تک تک موارد نیست چراکه این مسأله به هیچ وجه نشان دهنده بهره وری خوب نخواهد بود و صرفا حاکی از آن خواهد بود که شما نمی دانید چگونه کارهایتان را اولویت بندی کنید. باور داشته باشید که می شود انجام برخی از امور را به روز دیگری موکول کرد.
هر فروشنده موفقی می داند که نکته کلیدی در فروش یک محصول ایجاد رابطه است و از این طریق با نیازهای مشتریان خود آشنا خواهد شد. همین مسأله در مورد مدیریت یک استارتاپ نیز صادق است.
شما باید کارکنان خود را بشناسید، با آنها بیرون بروید، علایق و سلایق اولیه شان را بدانید و در نظر داشته باشید که نمی توانید افرادی را که هیچگونه آگاهی یا اطلاعاتی در موردشان ندارید مدیریت نمایید.
مواقعی پیش می آید که پس از بروز مشکل باید به سمت آن هجوم برده و پس از حلش، شرکت را با استقامت به جلو برانید. این شیوه بسیار مطلوب است اما به یاد داشته باشید که نباید در نقش یک کوسه خشن ظاهر شده و به هر چیز و هر کسی حمله کنید.
بهترین مدیران تاریخ می دانند که چگونه زمان را مدیریت نمایند. آنها هنر تمدد اعصاب را خوب می دانند و با بهره گیری از آن برای رسیدن به اهداف والایشان تلاش می کنند.
اگر مرتبا وقت کم می آورید و نمی دانید چگونه به انجام امور مختلفتان برسید نمی توانید یک کسب و کار مستمر را مدیریت نمایید.
درس بسیار ساده ای است اما باورتان نخواهد شد اگر بگوییم که هم اکنون کارفرمایان بسیاری همین یک اصل ساده را نیز اجرا نمی کنند. هر ریالی که خرج می کنید این سوال را از خود بپرسید که آیا صرفا در حال خالی کردن خزانه ام یا اینکه با این کار باعث رشد شرکت خواهم شد؟ توصیه می شود که این روش را برای مدیریت حساب های شخصی خود نیز دنبال نمایید.
قضاوت نمودن در مورد دیگران روشی آسان برای کشتن پویایی در میان کارکنان یک شرکت است. هیچکس دوست ندارد با فردی کار کند که مرتبا در حال انتقاد از دیگران است.
تأیید و تمجید دیگران را عمدا در دستور کار خود قرار دهید و تا آنجا که می توانید سریع و دقیق، به کارکنان خود در مورد عملکردشان بازخورد دهید اما از قضاوت در مورد آنها بپرهیزید
