با یائسگی مردانه چه کنیم و چه عواملی در ایجاد آن دخیلند و چگونه می توان آن را درمان کرد می خواهیم از زبان متخصصان در این زمینه پاسخ این پرسش ها را بشنویم.
دانشیار و عضو هیئت علمی گروه ارولوژی دانشگاه علوم پزشکی گیلان با بیان اینکه تستوسترون (هورمون جنسی مردانه) نقش مهمی در حفظ سلامت و کیفیت زندگی مردان ایفا میکند، اظهار کرد: آندروپوز یا یائسگی مردانه یک سندرم بالینی و بیوشیمیایی در مردان پا به سن گذاشته است که با کاهش تستوسترون، بیماریها و ناتوانیهای مرتبط با سن و تضعیف سلامت عمومی همراه است.
وی افزود: این رخداد ممکن است به کاهش قابل ملاحظه کیفیت زندگی انجامیده و روی عملکرد ارگانهای متعدد بدن عوارض و اثراتی را ایجاد کند. شیوع این بیماری در مردان بالای 40 سال براساس سمپتومهای کلاسیک بیماری و سطح سرمی تستوسترون قابل ملاحظه بوده و حدود 5 درصد بیان میگردد. اگرچه بنظر میرسد که میزان شیوع آن در جمعیت عام بیش از این باشد ولی تعداد زیادی از مبتلایان تشخیص داده نشده و درمان نشده باقی میمانند.
حمیدی مدنی با اشاره به اینکه پاتوفیزیولوژی این بیماری مختلط است، گفت: کاهش مرتبط با سن در سطوح سرمی تستوسترون ناشی از نقص در عملکرد بیضه ها و همچنین محور هیپوتالاموس – هیپوفیز است. البته گوناگونی قابل ملاحظهای بین افراد، در سن آغاز و سرعت و شدت این کاهش وجود دارد. در حال حاضر تشخیص آندروپوز نیازمند وجود علائم و نشانههای بالینی موید کمبود تستوسترون است.
وی علائم و نشانههای آن را شامل کاهش انرژی، بیانگیزگی و عدم اعتماد به نفس، احساس غم و اندوه، کاهش تمرکز و اختلال حافظه، اختلالات خواب، آنمی (کم خونی) خفیف و کاهش توانایی انجام کارها بیان کرد و گفت: فاکتورهای خطر برای رویداد آندروپوز در مردان مسن شامل بیماریهای مزمن، دیابت قندی نوع 2، اختلال عملکرد تیروئید، هیپرپرولاکتینمی، COPD، آرتریت روماتوئید، چاقی، سندرم متابولیک، استرس و هموکروماتوزیس هستند، کمبود ویتامین Dنیز ممکن است نقشی اساسی در پاتوژنز این بیماری ایجاد کند.
حمیدی مدنی ادامه داد: اگرچه غربالگری برای این بیماری در جمعیت عمومی توصیه نمیشود، اما بیماریابی در مردان با اختلالات بالینی کاهش لیبیدو، اختلال عملکرد جنسی، کاهش خلق و خستگی و ضعف، اختلال شناختی، مقاومت به انسولین، چاقی، سندرم متابولیک، دیابت نوع 2، کاهش توده و قدرت عضلانی بدن، کاهش دانسیته استخوانی و اوستئوپروز، کاهش سر زندگی، کمبود ویتامین D و موارد مصرف گلوکوکورتیکوئیدها و اوپیوئیدها توصیه میشود.
وی تصریح کرد: پذیرفته شدهترین پارامتر برای اثبات وجود آندروپوز اندازه گیری سطح تستوسترون تام سرم است.
نایب رییس و دبیر انجمن ارولوژی شاخه گیلان با بیان اینکه هدف از درمان عبارت است از بهبود نشانههای بیماری و حصول سطوح فیزیولوژیک تستوسترون، گفت: تستوسترون تراپی برای مردان دارای نشانههای بیماری که مستعد درمانند و علائم و نشانههای کلاسیک کمبود تستوسترون را دارند توصیه میشود.
وی افزود: ترکیبات مختلف تستوسترون باید برای درمان جایگزینی تستوسترون بکار روند. در حال حاضر اشکال داخل عضلانی، زیر جلدی، روی جلدی، خوراکی و بوکال وجود دارند که بیخطر و موثرند. به دلیل احتمال ایجاد عوارض ناخواسته در حین درمان بویژه افزایش هماتوکریت که نیازمند قطع سریع درمان جایگزینی تستوسترون است، ترکیبات تستوسترونی کوتاه اثر بر انواع طولانی اثر در شروع درمان بیماران مبتلا ارجحند.
این دانشیار و عضو هیات علمی گروه ارولوژی دانشگاه علوم پزشکی گیلان خاطرنشان کرد: بهبود در تظاهرات بیماری را به دنبال درمان باید رصد نمود. عدم رویداد بهبودی در یک دوره زمانی معقول منجر به قطع درمان و جستجو برای سایر علل نشانههای بیمار می شود. ارزیابی بیمار 3 ، 6 و 12 ماه بعد از آغاز درمان و سپس سالیانه توصیه میشود تا مشخص شود که آیا نشانههای بیماری به درمان پاسخ دادهاند و آیا بیمار دچار عارضه درمان نشده و مایل به ادامه درمان می باشد یا خیر.
وی گفت: بهبودی در علائم و نشانههای آندروپوز یا هیپوگنادیزم برای ارگانهای مختلف در زمانهای مختلفی روی میدهد، مثلا بهبودی در لیبیدو ظرف سه هفته از شروع درمان جایگزینی با تستوسترون آغاز میشود، اما تا 6 هفته از شروع درمان برای بروز بهبودی قابل ملاحظه در عملکرد جنسی، زمان لازم است. بهبودی در وضعیت استخوانی نیز بعد از 6 ماه از شروع درمان آغاز میشود و در 14 تا 36 ماه به حداکثر میرسد.
وی با بیان اینکه در حال حاضر هیچ شاهد قطعی مبنی بر اینکه درمان جایگزینی تستوسترون باعث افزایش ریسک ایجاد بزرگی خوش خیم پروستات یا بدتر شدن علائم ادراری گردد، وجود ندارد، گفت: از طرفی شواهدی وجود دارد که درمان جایگزینی با تستوسترون باعث بهبودی علائم ادراری در مردان هیپوگنادال مبتلا به BPHخفیف میشود.
حمیدی مدنی اضافه کرد: در عین حال شواهدی وجود ندارد که درمان جایگزینی با تستوسترون سبب تبدیل ضایعات ساب کلینیکال پروستات به سرطان پروستات آشکار بالینی شود. لذا شواهدی وجود دارد که تستوسترون میتواند سبب تحریک رشد و تشدید سمپتومها در مردان مبتلا به سرطان پروستات پیشرفته و متاستاتیک شود. پس قبل از شروع درمان جایگزینی با تستوسترون، باید ریسک سرطان پروستات در بیمار را با استفاده از معاینه پروستات و اندازهگیری PSA سرم ارزیابی کرد. پس از شروع درمان جایگزینی تستوسترون، باید بیمار را در ماه های 3 ، 6 ،12 و پس از آن حداقل سالیانه بررسی کرد و اگر به هر دلیل ریسک سرطان پروستات در بیمار بالا باشد، بیوپسی پروستات تحت هدایت سونوگرافی توصیه میشود.
وی خاطرنشان کرد: پیشگیری از چاقی و سندرم متابولیک و حفظ شیوه زندگی سالم، شامل فعالیت فیزیکی و مغزی کافی و مصرف غذای سالم ممکن است رویداد بیماری را به تاخیر انداخته یا از بروز آن پیشگیری کند.