از منظر روانشناسی خواب را مورد تحلیل و بررسی قرارداده ایم و می خواهیم انوع مختلف خواب را در این مطلب بررسی کنیم با ما همراه باشید.
با وجود اینکه علم و تکنولوژی پیشرفت بسیاری کرده است و شاید بتوان در این عصر به پاسخ بسیاری از سوالها رسید اما هنوز سوالهای بیشماری وجود دارند که دانشمندان نیز پاسخی برای آنها نیافتند!
زمانی دانشمندان فکر میکردند؛ خواب یک زمان اضافه است و آدمها با خوابیدن نه تنها چیزی به دست نمیآورند، بلکه زمان را هم بطور کل از دست میدهند.
دکتر میرفرهاد قلعه بندی،مدیر گروه انستیتو روانپزشکی یکی از کسانی است که سالها در زمینه طب خواب فعالیت کرده است. او یکی از متخصصان این زمینه محسوب میشود و در باره خواب میگوید: “همانطور که در تعریفهای رایج و معمول نیز آمده است، زمانی که سطح هوشیاری انسان تغییر پیدا میکند، فرد به خواب میرود. البته منظورم این نیست که سطح هوشیاری کلا از بین میرود، بلکه منظورم این است که آدمها زمانی که به خواب میروند، تا حدودی با کمبود هوشیاری روبرو میشوند.
خواب یا به عبارتی سیکل خواب دو مرحله دارد. یکی مرحله رم (rem) یا حرکت سریع جسمی و دیگری مرحله نانرم (nrem) یا بدون حرکت سریع جسمی است. مرحله اول که رم نام دارد مغز بسیار فعال است و در حالی که ماهیچههای بدن در حال استراحت هستند، چشمها به سرعت به چپ و راست حرکت میکنند.
مرحله دوم “نان رم” نام دارد که دارای چند مرحله است، خواب خیلی سطحی، خواب سطحی، خواب عمیق. بعد از خواب عمیق، نوبت به رویا و خواب دیدن میرسد. تمام سیکلها و انواع خواب که برایتان نام بردم، بین 90 تا 120 دقیقه اتفاق میافتد و بعد از آن دوباره همین سیکل تا زمانی که میخوابیم ادامه پیدا میکند.
زمانی تصور بر این بود که وقتی آدمها میخوابند، مغزشان از کار میافتد! یا اینکه بعد از خوابیدن، مغز آدم هم به خواب فرو میرود. اما ماجرا به این شکل نیست. دانشمندان فعالیتهای زیادی کردهاند و مشخص شده رابطه مغز و خواب به این شکل نیست. در واقع، در زمان خواب، بخشهایی از مغز به خواب میرود اما قسمت عمدهای از این ارگان بیدار است و حتی فعالیتش نسبت به زمانی که بیدار است افزایش پیدا میکند.”
او میافزاید؛ در گذشته بسیاری از دانشمندان فکر میکردند که خواب یک زمان اضافه است و آدمها با خوابیدن نه تنها چیزی به دست نمیآورند بلکه زمان را هم بطور کل از دست میدهند. ما هم ممکن است بارها به خودمان گفته باشیم کاش خواب نبودم و میتوانستم در این 8 یا 9 ساعت که برای خواب وقت گذاشتم، بیدار باشم و به کارهام برسم!
اما بهتر است نگاهمان را نسبت به اینکه خواب یک فرایند اضافی است و اگر حذف شود بهتر است کاملا عوض کنیم. در حال حاضر دانشمندان به این نتیجه رسیدهاند که خواب نه تنها اضافی نیست بلکه حیاتی، واجب و ضروری است.
برای اینکه متوجه شوید خواب چقدر مهم است، نتایج یک آزمایش برایتان نقل میکنم. در یک بررسی دانشمندان در محیط آزمایشگاه، موشهای صحرایی را به مدت دو هفته از خواب محروم کردند. بعد از مدتی تمام آنها مردند.
آزمایش بعدی، محققان به شکل دیگری موشها را از خواب محروم کردند به این شکل که وقتی موشهای مورد نظر میخوابیدند و به مرحله خواب عمیق یا مرحله رویا نزدیک میشدند، آنها را بیدار میکردند و این آزمایش هر بار تکرار میشد. تا در این آزمایش هم، موشها بعد از گذشت 4 تا 6 هفته مردند. بدین ترتیب، دانشمندان نتیجه گرفتند که خواب نه تنها یک سیکل اضافی نیست بلکه برای جسم و روان موجودات از ضروریات است و یکی از پایههای اصلی سلامت به حساب میآید.
خواب دیدن یا همان رویا بینی مسئله است که از آغاز تاریخ، توجه تمام افراد را به خود جلب کرده است. فلاسفه، روحانیون، هنرمندان و خیلیهای دیگر در برهههای تاریخی، بسیار به آن پرداختهاند.
از نظر پزشکی و علمی، معمولا برای خواب دیدن و رویاهای شبانه و ربط آن با عالم واقع به نظریه فروید رجوع میشود. چیزی که ما در آدمها با آن روبرو میشویم، خودآگاهشان است که قسمت ناچیزی از دنیای آدمها را تشکیل میدهد و به قول فروید، “شخصیت انسان کوه یخی است که قسمت خودآگاه، تنها نوک آن به حساب میآید و بقیه ناخودآگاه است.” قسمت عمدهای از ناخودآگاه، در خواب هوشیار میشود. به همین دلیل است که روانشناسها وقتی میخواهند ریشه یک بیماری یا رفتار را پیدا کنند به بررسی آن کوه یخ که زیر آب است میپردازند. یکی از بهترین راهها برای شکافتن کوه یخ، بررسی خوابهای آدمها است.
بررسی علل بیخوابی و انواع آن نشان داد که خواب منقطع 49 درصد و دوره نهفتگی خواب بیشتر از یک ساعت 3.7 درصد در بین افراد شایعه است. در این میان، کابوسهای شبانه بیشترین درصد را به خود اختصاص داده است.
انواع اختلالات خواب با بروز احساس خستگی مفرط طی روز و نارضایتی فرد از عملکردش ارتباط دارد که این ارتباط نیز مانند شیوع بی خوابی در زنان به طور معنا داری بیشتر است.
نمیتوان گفت که آیا خوابها ناشی از وقایع زندگی روزانه فرد است یا در ارتباط با آنها هستند! اما میتوان، گفت؛ معمولا خوابها ناخودآگاه فرد را به تصویر میکشند و گاهی اوقات، مضمون خوابهای افراد با اتفاقاتی که در روز برایمان رخ میدهند، متفاوت است. برای مثال وقتی به قول معروف حالمان خوب است و روزمان خوب میگذرد، شب خواب ناگواری نمیبینیم، اما گاهی وقتها که اعصاب فرد سر مسئلهای به هم میریزد، با خوابهای بد، تلخ، ترسناک و گاهی عجیب و غریب روبرو میشود.
با بررسی خوابها، میتوان برای حل مشکلات روحی افراد اقدام کرد.به همین دلیل، خواب بسیار مهم است. از طرفی، دانش بشر درباره رویا و خواب دیدن بسیار ناچیز است. با این وجود، همین دانش ناچیز هم میتواند به بهبود شرایط روحی و روانی انسانها کمک کند.
البته راهکار آن تعبیر خواب نیست. چرا که از نظر پزشکی تعبیر خواب زمینه علمیندارد و پزشکان هم به همین دلیل در این زمینه نظری ندادهاند. در حوزه علمیاز خواب در همین حد استفاده میشود که متخصصان روانشناس و روانپزشک، برای بررسی شخصیت و مشکلات روحی انسانها آن را بررسی میکنند. درغیر این صورت، در حوزه علمینمیتوان به خواب استناد کرد