پول خرج کردن و چول درآوردن از مهمترین شاخصه های روزمره در زندگی ما هستند که می خواهیم اضول و نحوه مدیریت آن را به شما آموزش دهیم.
بچه ها مفهوم پول را نمی دانند. ولی بچه دو ساله و نیمه من ویلیام در تک تک فعالیت های روزانه اش چیزهای بزرگی در مورد پول به من آموخت.
1. در مورد هر چیزی چانه بزنید
بچه ها چانه زن های ماهری هستند. بچه من به طور مرتب برای پنج دقیقه بازی بیشتر خارج از خانه قبل از شام یا یک کتاب دیگر قبل از خواب از من خواهش می کند. معمولا درخواست های او برای چیزهایی است که خیلی به ندرت قابل چانه زدن هستند. ولی او حتی برای چیزی که به ظاهر قابل چانه زدن نیست هم چانه می زند یا یک راه سوم را وقتی که دو انتخاب پیش رو دارد، برمی گزیند. گاهی اوقات گزینه سوم به او موقعیتی می دهد که هرگز نمی توانسته در وهله اول درخواست دهد. درسی که من گرفتم: سر هر چیزی چانه بزنید. حتی وقتی به نظر می آید که فقط یک یا دو یا سه گزینه دارید. من هرگز فکر نمی کنم که در یک فروشگاه بزرگ تخفیف بخواهم ولی می دانم که شخصی چنین کاری می کند و به طور مرتب کوپن های مخفیانه یا تخفیف دریافت می کند. این را از یک بچه بیاموزید.
2. پول در آوردن بهتر از خرج کردن آن است
پسر من اخیرا یک اسباب بازی صندوق پول گرفته است. او واقعا مفهوم آن را هنوز نمی داند ولی صدای دکمه هایش و اینکه از من پول بگیرد و داخل آن بگذارد و کارت اعتباری قدیمی من را در دستگاه بکشد، دوست دارد. هر موقع که من تلاش می کنم او مشتری باشد، خوشش نمی آید و تلاش می کند پول را نگه دارد و کاری کند که من به عنوان بقیه پول چیزی که او با سکه پرداخت کرده، به او اسکناس 100 دلاری بدهم. او هنوز نمی داند چه کار می کند ولی اینجا نکته مهمی نهفته است: گرفتن پول از خرج کردن آن بهتر است.
3. بهترین چیزها اغلب نزدیک و ارزان هستند
ما حیاط بزرگی داریم و بعد از اینکه من و شوهرم اخیرا چهار روز بدون ویلیام به مسافرت رفتیم، او هم در حیاط خانه به تعطیلات می رود. مثلا به ما می گوید که دارد به پاریس می رود و به سمت قسمتی از حیاط که درخت ها و بوته های بیشتری دارد می روند و بازی می کند. آن چه من یاد گرفتم این بود که آن ماجراهای شگفت انگیز و چیزها اغلب در دسترس ما بوده و ارزان تر از آنچه فکر می کنیم، هستند.
4. بعضی وقتها بدون فکر و برنامه ریزی عمل کنید
اواخر زمستان وقتی که هوا گرم تر شده و برف ها در حال آب شدن بود، اولین کاری که پسرم صبح انجام می داد این بود که به آشپزخانه بیاید و بگوید هوا امروز خوب نیست؟ سپس به بیرون می رفت و برای چند دقیقه خوشحال در حیاط خانه بازی می کرد تا اینکه سردش شود. اگر بچه ای داشته اید، می دانید که آنها کاملا بدون فکر کارهای خوب و بد می کنند. و گاهی اوقات این کار آنها شادی بزرگی برایشان به همراه دارد. هرچه بزرگ تر می شویم، فراموش می کنیم که چه اندازه این حالت می تواند خوشاید باشد. اینکه درمورد یک غذای لوکس، یک سفر آخرین لحظه یا چیزهای مشابه هر از گاهی بدون برنامه ریزی و فکر قبلی عمل کنید، اشکال ندارد.
6. ریسک کنید
ویلیام مهارت فوق العاده ای در پیدا کردن بلندترین نقطه در اتاق را دارد و قبل از اینکه کسی بفهمد، از آنجا بالا می رود و به پایین می پرد. بچه ها مرزها را می شکنند و ریسک های غیرقابل حساب می کنند. آنها به این شیوه محدودیت ها را یاد می گیرند ولی این کار در عین حال به بزرگ شدن آنها کمک می کند. بزرگسالان هم می توانند از نظر فردی و حرفه ای و مالی با ریسک کردن بزرگ شوند. احتمالا قصد ندارید که با گذاشتن همه پس انداز خود در یک حساب مالی با سود کم میلیونر شوید. برای همین باید ریسک کرده و در بورس یا جاهایی که به آنها اعتقاد دارید، سرمایه گذاری کنید. احتمال اینکه با ریسک کردن مسوولیت پذیر، ثروتمند شوید، وجود دارد.
6. بدانید که آن تغییر دشوار بوده و زمان می برد
هرگز عواقب شبی که وقتی به پسرم گفتم وقت خواب است به من گوش نداد و من مطابق معمول کتاب و لالایی نخواندم و اصرار کردم که به تخت خواب برود را فراموش نکردم. او دو ساعت بعد با کلنجار فراوان به خواب رفت. بچه ها خیلی قابلیت عادت و تمایل به تغییر ندارند. ولی این فقط در مورد آنها صدق نمی کند. همه ما به خصوص وقتی که بحث عادت به شرایط مالی جدید پیش می آید، با مشکلاتی روبرو هستیم. سعی نکنید هزینه های خود را ناگهان در یک هفته 30 درصد کاهش دهید یا درآمد خود را در یک ماه 50% بالا ببرید. تغییرات کوچک و تدریجی بهتر هستند.
7. اگر چیزی نفهمیدید سوالات زیادی بپرسید
با تغییرات فصلی پسرم مرتب از من در مورد طوفان و رعد و برق سوال می کرد. می خواست که عکس آن را به او نشان دهم یا بگویم چه بویی می دهد. خیلی از مفاهیم مالی هم برای ما پیچیده بوده و ما را به اندازه ای که یک رعد و برق بچه را گیج می کند، در سردرگرمی فرو می برد. اگر از یک سرمایه گذاری، برنامه بازنشستگی یا حتی یک چیز ساده سر درنمی آورید، از سوال کردن خجالت نکشید. حتی اگر از نظر شما سوال احمقانه ای است، شاید این طور نباشد و بهتر است به جای اینکه پول خود را روی چیزی که نمی فهمید از دست بدهید، سوال کنید.
8. بخشش و تقسیم کردن سخت ولی رضایت بخش است
ما با ویلیام خیلی سخت روی مفهوم تقسیم کردن کار می کنیم. او در دریافت همه چیز استاد شده و اغلب اوقات وقتی درحال بستنی یا شکلات خوردن هستم از من سوال می کند که آیا می خواهم بخشی از آن را با او هم تقسیم کنم یا نه. ولی درحال یادگیری مفهوم تقسیم کردن با دیگران و رضایت حاصل از آن هم است. ما اخیرا چنین مفهومی را در مورد مسایل مالی خود هم اعمال و کمک های خیریه خود را بیشتر کرده ایم و چنین چیزی واقعا احساس خوبی می دهد.