می خواهیم به انواع شخصیت ها و نوع رفتارها و دسته بندی آنان اشاره ای داشته باشیم آیا شما هم مایلید تا نوع شخصیتتان را بشناسید؟
برونگرایان افرادي معاشرتی و جسور هستند و در مقابل درونگرایان افرادي کنارهگیر و معمولا خجالتیاند. این ویژگیها یعنی برونگرایی و درونگرایی در همه انسانها مشترک است یکی از گرایشها بر ساختار شخصیت ما غالب است.
یونگ یکی از بزرگترین روانشناسان روانکاوی است که بعد از جدایی فروید مکتب خود یعنی روان تحلیلی را بنیانگذاری کرد. از نظر یونگ شخصیت (روان) دارای ساختاری جدا از یکدیگر هستند که این ساختارها میتوانند بر هم اثرگذار باشند.
از نظر شخصیتشناسی یونگ دو نیروی متضاد در واکنش انسانها به محیط در نظر میگیرد. یونگ این نگرشهای برونگرایی یعنی انرژی روانی که میتواند به بیرون به سمت دنیای خارج باشد نامید. نگرش دیگری که یونگ از آن نام برد، انرژی است كه به درون خود حرکت میکند و آن را درونگرایی نامگذاری کرد.
برونگرایان و درون گرایان
برونگرایان افرادي معاشرتی و جسور هستند و در مقابل درونگرایان افرادي کنارهگیر و معمولا خجالتیاند. این ویژگیها یعنی برونگرایی و درونگرایی در همه انسانها مشترک است یکی از گرایشها بر ساختار شخصیت ما غالب است. انسان دارای هر کدام از این گرایشها باشد رفتار و هوشیاری فرد به آن سمت هدایت میشود. یونگ براساس دو شخصیت اصلی و زیرشاخه های هشت تیپ روان شناختی را به عنوان شخصیت معرفی میکند.
1- برونگرای متفکر
که دارای ویژگیهای ذیل است:
الف: منطبق با مقررات وضع شده جامعهای که در آن زندگی میکند ب: سرکوب احساسات ج: واقعبین بودن د: متعصب هـ : آگاهی از دنیای بیرون و استفاده از قواعد منطقی برای توصیف کردن و شناخت
2- برونگرای احساسی
دارای ویژگیهای ذیل هستند:
الف: حساس (در زنان این مورد بیشتر از مردان است) – ب: عاطفی – ج: معاشرتی
3- برونگرای حسیدارای ویژگیهای ذیل میباشند:
الف: معاشرتی – ب: سازشپذیر – ج: لذتجو
4- برونگرای شهودی
دارای ویژگیهای ذیل:
الف: خلاق ب: استفاده از فرصتها ج: توانایی برانگیختن دیگران
5- درونگرای متفکر
الف: عقایدش مهمتر از علاقه به افراد است.
6- درونگرای احساسی
دارای ویژگیهای زیر:
الف: خویشتندار – ب: تودار – ج: دارای هیجان قوی
7- درونگرای حسی
دارای ویژگیهای ذیل: الف: در ظاهر خشک و بیاعتنا – ب: بروز در فعالیتهای هنری
8- درونگرای شهودی
الف: ارتباط عجیب و اثر با ضمیر ناهوشیار خویش – ب: بیاعتنا به مسائل علمی
یونگ در تعریف از حس کردن و شهود بهعنوان کارکرد غیرعقلانی یاد میکند، در واقع کارکردهای تجربهگرایی هستند که مورد ارزیابی قرار نمیگیرند اما وی تفکر و احساس در قالب کارکردی متضاد دستهبندی میکند که دارای کارکردهایی عقلانی با قضاوت کردن تجربیات را دربرمیگیرد. ارزیابی کارکرد احساس براساس دوست داشتن یا دوست نداشتن یا بیحوصلگی یا باحوصلگی و… بنا شده اما کارکرد تفکر براساس هوشیار بنا شده که تجربیات ما را مورد ارزیابی قرار میدهد که آیا این تجربیات درست است یا غلط به همین طریق وقتی که ما دارای شخصیت غالب برونگرای شهودی هستیم بقیه کارکردهای شخصیت در ضمیر ناخودآگاه ما قرار میگیرد. با شناخت تیپ شخصیتی غالب خود میتوانیم بدانیم که تا چه اندازه از عهده روابط و شرایط زندگی خود برمیآییم.
منبع :روزنامه قانون