Premenstrual-Dysphoric-Disorder-pic

 چرا برخی افراد دائم بی قرارند و نمی توانند آرامش داشته باشند و از نوعی اختلال روانی رنج می برند که به آن سندرم بی قراری مزمن می گویند!

در همان ماه‌های اول بروز علائم، این سندرم باید درمان شود، بخصوص وقتی فرد مبتلا جوان است، وگرنه به تدریج خود را به‌صورت سردرد، معده درد و انواع بی‌قراری نشان می‌دهد.

سندرم بی‌قراری مزمن:

چند سالی است نام سندرم بی‌قراری مزمن در کتب پزشکی دیده می‌شود؛ در حالی که تا 30 سال پیش هیچ پزشکی در هیچ جای دنیا این بیماری را نمی‌شناخت. بر خلاف بیشتر بیماری‌ها که کشف می‌شود، سندرم بی‌قراری مزمن را در واقع پزشکان اختراع کردند؛ البته نه به آن معنی که این بیماری ساخته ذهن پزشکان باشد.این سندرم وجود داشت و آنقدر هم شایع بود که پزشکان را در نقاط مختلف دنیا به فکر واداشت، اما از آنجا که هیچ عاملی برای ایجاد آن شناخته نشد (و هنوز هم نشده است) نام آن را سندرم بی‌قراری مزمن گذاشتند و بعد هم گروه‌های مختلفی از پزشکان سعی کردند درست‌ترین و دقیق‌ترین تعریف را برای آن پیدا کنند.کلمه سندرم به معنای مجموعه‌ای از علائم است. پزشکان معمولا وقتی این واژه را به کار می‌برند که مجموعه‌ای از علائم وجود دارد، اما نمی‌توان همه آنها را به یک عامل بیماری‌زا نسبت داد. قصه سندرم بی‌قراری مزمن هم همین است و البته این قصه، فقط عنوانش بی‌قراری است؛ اما به همین کلمه ختم نمی‌شود.مجموعه‌ای از علائم، از درد عضلات و مفاصل گرفته تا تیک‌های مختلف و سردرد و خستگی، در طیف علائم سندرم بیقراری مزمن قرار دارند .مزمن بودن آن هم به این معناست که مجموعه همه علائمی که گفته شد، فقط به چند روز منحصر نمی‌شود. بعضی پزشکان می‌گویند علائم باید دست‌کم شش هفته به طول بینجامد تا بشود تشخیص سندرم بی‌قراری مزمن را برای بیماری مطرح کرد.جوانان در معرض ابتلا هستند.شروع این سندرم از جوانی و شروع بی‌قراری مزمن در میانسالی یعنی بین 40 ‌تا 50 سالگی است.سندرم بی‌قراری مزمن منشأ عصبی ـ روانی دارد و به‌صورت استرس و اضطراب خود را نشان می‌دهد.در همان ماه‌های اول بروز علائم، این سندرم باید درمان شود، بخصوص وقتی فرد مبتلا جوان است، وگرنه به تدریج خود را به‌صورت سردرد، معده درد و انواع بی‌قراری نشان می‌دهد.به تدریج شخص دچار اضطراب می‌شود و به داروهای معمولی پاسخ نمی‌دهد.برای همین است که درمان اضطراب باید در سنین پایین صورت گیرد، ولی در جامعه ما متاسفانه اکثر افراد از رفتن پیش روانپزشک اکراه دارند و سعی می‌کنند در همان حال بمانند و همین مساله، بیماریشان را تشدید می‌کند.

مقصران اصلی، کاهش املاح و کم‌کاری تیروئید:

در واقع درباره سندرم بی‌قراری مزمن هنوز هیچ چیز به اثبات نرسیده و علت آن نامعلوم است، حتی تشخیص آن قطعی نیست و هیچ تست آزمایشگاهی هم وجود ندارد که بتواند بیماری را با قطعیت تائید کند. با این وضع، خیلی عجیب نیست که درمان مشخصی هم برای آن وجود نداشته باشد.باز هم مطالعات روی بیماران مبتلا به سندرم بی‌قراری مزمن نشان داده است، بیشترین عیب به سیستم عصبی بیماران برمی‌گردد.از آنجا که اختلال غدد درون‌ریز و سیستم ایمنی هم در این بیماری مشاهده می‌شود، عده‌ای از پزشکان پیشنهاد کرده‌اند نام این بیماری را به اختلال عصبی ـ غددی ـ ایمنی تغییر دهند.این فکر برای مبتلایان به سندرم ایجاد می‌شود که دیگر هیچ وقت از شر علائمشان خلاص نمی‌شوند؛ اما در حقیقت این طور نیست و درصد زیادی از بیماران پس از گذشت چند ماه، از شر علائم سندرم بی‌قراری مزمن راحت می‌شوند.زمینه‌های اضطراب در سندرم بی‌قراری مزمن را یا به علت اختلالات هورمونی می‌دانند یا ژنتیک یا کمبود املاح معدنی در بدن، املاحی مثل منیزیم، کلسیم و فسفر. نقش املاح در دست بررسی است، ولی باید گفت کسانی که تا 20 سال پیش در بخش روانی بستری می‌شدند، کم‌کاری تیروئید مزمن در این افراد تشخیص داده می شد. برای همین مبتلایان به سندرم بی‌قراری مزمن هم باید تحت بررسی بالینی و آزمایشگاهی قرار گیرند.تغذیه به کمک مبتلایان می‌آید. کسانی که مشکلات بی‌قراری و عصبی دارند، مشکلات تغذیه‌ای هم پیدا می‌کنند.برای همین خانواده‌های این افراد باید حبوبات، لبنیات و میوه‌های تازه را در برنامه غذایی این افراد بگنجانند. البته فراهم‌کردن یک زندگی آرام و سالم برای این بیماران نیز بسیار اهمیت دارد.همچنین این افراد باید تحت بررسی‌های دقیق روانپزشکی مانند گفتاردرمانی و رفتاردرمانی قرار بگیرند. ممکن است این افراد حتی به دارو هم نیاز نداشته باشند و با مشاوره مشکلشان حل شود.

آزمایش‌های لازم برای اطمینان از این سندرم:

آزمایش تیروئید، کبد، اندازه‌گیری تعداد گلبول‌های خون و سرعت ته‌نشین‌شدن آن برای تشخیص این سندرم لازم است، اما آزمایش ادرار لازم نیست.اگر یکی از این آزمایش‌ها غیرعادی بود، نمی‌توان شخص را مبتلا به سندرم بی‌قراری مزمن دانست، بلکه در این مرحله باید به دنبال نشانه‌های دیگر بود.

همان‌طور که گفته شد، بیماری‌ها یکی از علل مبتلاشدن به این سندرم است؛ بیماری‌هایی از قبیل هپاتیت، کم‌خونی، بیماری‌های عفونی، سرطان‌ها، بیماری‌های عصبی و عضلانی، کم‌کاری تیروئید و دیابت. افراد خیلی چاق، داروها و الکل نیز ممکن است منجر به ‌ابتلای به این سندرم شود

منبع:وبدا