nervous-breakdown
آیا شما هم شکست عاطفی خورده اید و نمی توانید با این حس کنار بیایید؟و از جانب عاطفی روحیه تان صدمه دیده است؟

«شکست عاطفي» يکي از دردآورترين اتفاقاتي است که ممکن است براي هر کسي پيش بيايد. فرقي نمي کند که يک «نه!» جانانه بعد از چندين سال صبر و تلاش بشنود يا يک «نه!» ملايم و محترمانه به هر حال «نه» شنيدن براي با هم بودن و با هم ماندن، تلخ است.

حسِ گمشده ها را دارد. حس سرگردان هاي تنها را. حس آدم هاي شهر روياييِ پينوکيو را که بعد از يک عالمه سرخوشي، در يک لحظه، اطرافشان از تمام سرگرمي ها خالي مي شد و در حالي که هنوز تکه اي از کيک شهر رويايي در دستشان بود، مبهوت به دنياي بي رنگ و ساکت و غمبار اطرافشان خيره مي ماندند. آن تکه کيک، ديگر در آن بيابان سوزان، خوردن نداشت. دنياي آدمي که شکست عاطفي خورده عوض شده و ديگر هيچ چيز مثل قبل نمي شود. خودش هم عوض شده: اگر تا ديروز لب به سيگار نمي زد، حالا پاکت پشت پاکت دود مي کند. اگر شاد و خلاق بود، حالا خودش را در خانه حبس کرده و ترانه هاي غمگين گوش مي دهد و اگر يک آدمِ سرزنده بود که حرف زدن و خنديدن و پوشيدنش، متفاوت و جذاب بود، يک دفعه عبوس و منطقي مي شود. براي اين آقا يا خانم فرضي، فقط يک اتفاق افتاده؛ او «نه» شنيده و «رها» شده است.

«شکست عاطفي» يکي از دردآورترين اتفاقاتي است که ممکن است براي هر کسي پيش بيايد. فرقي نمي کند که يک «نه!» جانانه بعد از چندين سال صبر و تلاش بشنود يا يک «نه!» ملايم و محترمانه به هر حال «نه» شنيدن براي با هم بودن و با هم ماندن، تلخ است. گاهي پاي «نه» گفتن درميان نيست، فقط آدم مي‌داند که طرف مقابل نمي‌خواهدش. فرقي نداردآدم وقتي از گيج و ويجي انکار شکست و خشمگين شدن از طرف مقابل عبور کرد، عميق ترين فکري که آرام آرام به ذهنش مي آيد، اين است: «چرا اين طوري شد؟». اين جمله عميق دو کلمه اي تا پيدا نشدن جواب، دست از سر هيچ کس برنمي دارد. بعد از اين که هي به خودمان سرکوفت زديم به اين مي رسيم که «مگر من چه چيزي کم داشتم؟». در واقع متهم اصلي و پنهان شکست عاطفي، کسي است که شکست خورده، نه کسي که نه گفته است. به هم مي ريزيم؛ بدجوري به هم مي ريزيم. آدم خوب ها، آن ها که زندگي ساده تري داشته اند، کمتر حق خوري کرده اند و صادق بودند بيشتر به هم مي ريزند؛ حس مي کنند که سهمشان از زندگي بهشان داده نشده است و خب همين روند است که اگر کنترل و مديريت نشود، مي تواند به افسردگي هاي مزمن، بدبيني هاي عميق، تصميم هاي نادرست و خلاصه تباهيِ آينده ختم شود. امروز مي خواهيم بررسي کنيم چطور مي شود با شکست عاطفي کنار بياييم؟ چطور مي شود خاطره تلخ يک شکست را پشت سر بگذاريم و به زندگي، با همه زيبايي هايش برگرديم؟! با ما همراه باشيد.

روزنامه خراسان