برای استحکام بیشتر روابط والدین و فرزندان نیاز به یک سری کارها و انجام برخی رفتارها از دوطرف است که از آن جمله می توان به احترام گذاشتن و شنیدن به صحبت های هردوطرف اشاره کرد!
وقتی مقابل مشاور مدرسهاش نشست هیچ وقت باورش نمیشد اینقدر راحت برای کسی که اصلا تا حالا ندیده بود درد دل کند و خیلی راحت اشکهایش سرازیر شود.
وقتی از اتاق مشاور بیرون آمد احساس سبکی عجیبی داشت، چرا که تا حالا هیچ وقت پدر و مادرش حتی برای یک بار هم که شده با این دقت به حرفهایش گوش نکرده بودند، همیشه یا نصیحتش کرده بودند یا سرزنش یا در بهترین حالت خیلی بیاهمیت فقط نگاهش کرده و بدون هیچ حرفی یا راهکاری گذشته بودند.
شاید بعضی والدین باور نداشته باشند یا خیلی راحت انکار کنند، ولی آنچه گفته شد حرف خیلی از نوجوانان است، زمانی که احساس میکنند بالاخره کسی حاضر است تا برای کمتر از یک ساعت هم که شده به حرفهایشان گوش بدهد.
واقعا چرا؟ چرا نوجوانان باید درد دل خود را جایی غیر از خانه بازگو کنند؟ چرا پدر و مادرها به بهانههای بیمورد مثلا دغدغه زندگی، کار زیاد یا درگیریهای خارج از خانه که در پایان به خانه میآورند، حاضر نیستند حتی یک ربع روبهروی نوجوانشان بنشینند، روزنامه و کنترل تلویزیون را کنار بگذارند و با دقت به خواستههای فرزندشان گوش بدهند. چرا برخی مادران بعد از اتمام کار در خارج از منزل یا داخل خانه ترجیح میدهند ساعتها با تلفن با دوست، مادر یا خواهرشان صحبت کنند، اما حتی یم نگاهی به نوجوانشان نمیاندازند یا در مورد برخی از اعمال و حرکات وی دقت نمیکنند، مگر نه این که آنها فرزندانشان هستند، پس چرا اینقدر از آنان غافلند و همیشه در دو حالت بیاعتنایی کامل یا اطاعت کامل از نوجوانان به سر میبرند. چرا سعی نمیکنند خواستهها، نیازها یا محدودیتهای یکدیگر را به هم گوشزد کنند تا هم نوجوانان موقعیت پدر و مادرشان را درک کنند و هم پدر و مادر به آنان نزدیکتر شوند.
از این نکته هیچگاه غافل نشوید که هر گاه فرزندتان هیچ صمیمیتی در خانه حس نکند و هیچ توجهی از شما به عنوان والدین خود دریافت نکند و گوشی برای شنیدن حتی یک لطیفه در محیط خانه نداشته باشد مطمئنا برای پیدا کردن هویت، احترام، حمایت و حتی یک تائید کوچک به افرادی خارج از محیط خانه پناه میبرد و دیگر معلوم نیست چه اتفاقی بیفتد. فراموش نکنید ارزشمندترین چیزی که میتوانید به نوجوانتان بدهید «گوش» و «کلامتان» است، گوش دادن به حرفهایشان و صحبتکردن با آنها بهترین کاری است که میتوانید در حقشان انجام دهید تا مانع دوری آنان از شما شود و همیشه حس صمیمیت بینتان برقرار باشد.
[B]چند توصیه کاربردی برای برداشتن فاصلهها[/B]
مرز مشخصی بین نقش «والد» و «دوست» ایجاد کنید؛ میتوانید با فرزندتان دوست باشید، اما هیچگاه دو نقش را با هم و همزمان ایفا نکنید. دیر یا زود پدر مادر و رفیق با هم به ناسازگاری میرسند. هر نقش مسئولیتهای خاص خود را دارد. وجود هر دو لازم است این نکته فراموش نشود که نوجوان میتواند همه چیز را به دوستش بگوید بدون آن که در مورد او قضاوت شود، اما پدر و مادر وقتی که برای فرزند نوجوانش مشکلی پیش میآید قادر نیستند از قضاوت امتناع کنند و همین موضوع باعث ایجاد مشکل میشود.
با دنیای نوجوانتان هماهنگ شوید؛ هماهنگ شوید، نه فقط با موسیقی مورد پسند آنها یا چیزهایی که میخرند بلکه با هر چیزی که با آن سرو کار دارند. شما باید اسامی دوستان فرزندتان و حتی پدر و مادرشان را بدانید. باید اطلاع داشته باشید که فرزندتان با چه کسانی ایمیل رد و بدل میکنند مثلا اگر قرار است شب را در منزل دوستش بماند اگر او را نمیشناسید به هیچ وجه اجازه این کار را ندهید.
به دنبال علاقههای مشترکتان باشید؛ فرزند نوجوانتان به دنبال ارتباط نزدیک با شماست. به جای اینکه با هم بر سر سوئیچ خودرو بحث کنید به دنبال زمینههای مشترک باشید. مثلا با هم برای دیدن مسابقه ورزشی بروید، باهم شنا کنید یا تعمیر اتومبیلتان را با هم انجام دهید، این امر باعث میشود هم سطح درک و تفاهمتان بالا برود و هم در کنار هم تجربیاتی را رد و بدل کنید این امر خود موجب صمیمیت بیشتر نیز میشود.
آنچه را باید بگویید، حتما بگویید؛ پیامتان را برسانید حتی اگر در ظاهر نوجوانتان گوشش بدهکار نیست. چه باور کنید و چه نکنید نوجوانان به والدینشان گوش میدهند حتی وقتی مخالفت میکنند، فریاد میزنند یا در را به روی والدینشان میبندند، مطمئنا میدانند والدینشان چه حرفی زده است. اگر حرفی را که باید میزدید در زمان خود یادآوری نکنید پس این شما هستید که غفلت کردهاید.
در مسائل نوجوانتان خود را درگیر سازید؛ سعی کنید از آنچه در زندگی نوجوانتان میگذرد خبردار باشید. البته هرگز این فکر به ذهنتان خطور نکند که باید همیشه و همه جا در کنارش باشید. بلکه لازم است راههای گفتوگو و مذاکره را با او باز نگه دارید تا اگر اتفاق مهمی برایش پیش آمد بتواند بدون ترس و واهمه مشکلش را با شما در میان بگذارد.
فرزند نوجوانتان را مسئول و پاسخگو بار بیاورید؛ از جمله وظایف و مسئولیتهای شماست که فرزند نوجوانتان را برای زندگی پس از دوران پول تو جیبی گرفتنها و شادیهای بیقید و شرط آماده سازید و او را برای ورود به دنیای پر خطر مهیا کنید. به آنها اجازه دهید درک کنند که اگر کار کنند دستمزد میگیرند و اگر کار نکنند از انعام و پاداش خبری نیست. این آن چیزی است که باید به آنها یاد دهید زیرا دنیا بر همین روال میچرخد.
عقاید و نظرات آنان را با گوش باز بشنوید؛ این موضوع مهمی است در این زمینه درست عمل کنید چرا که اگر وقتی او نیاز دارد به سراغتان بیاید ولی به حرفش گوش ندهید او سراغ کس دیگری میرود پس سعی کنید به نوجوانتان توجه نشان دهید و به درد دل او گوش بسپارید. روی احساسات و معنایی که در پشت کلماتشان نهفته است تمرکز کنید، میان صحبتش نپرید حتی اگر جملاتشان جدلی، توهینآمیز یا بیادبانه باشد.
برای تصمیماتی که درباره نوجوانتان میگیرید دلیل و منطق بیاورید؛ وقتی از او میخواهید که سر ساعت مشخصی و قبل از تاریک شدن هوا منزل باشد برایش توضیح دهید که هدفتان از این خواسته این است که میخواهید او سالم و ایمن باشد. بچهها نیاز دارند از روند تصمیمگیریهای مناسب در زندگیشان آگاه شوند. اگر شما افسر ارتش بودید و بچههایتان سرباز شما بودند در آن حالت حق داشتید، اما در رابطه فرزند ـ والد شما در حال آمادهسازی یک انسان برای حضور در دنیای خارج هستید.
پشتیبان فرزند نوجوانتان باشید؛ او را به حال خود نگذارید. هر کس در زندگیاش به حامی نیاز دارد و نوجوان شما از این قاعده جدا نیست. آن حامی میتواند پدر یا مادرش باشد. فرزند نوجوانتان نیاز دارد که بداند شما در کنارش هستید و هر وقت به شما احتیاج داشته باشد از او پشتیبانی خواهید کرد. آنها این کار را هیچوقت فراموش نخواهند کرد.
به منظور کنار آمدن و دوستی بیشتر با نوجوانان لازم است والدین برخی از نکات را بدانند و نسبت به آنها آگاهی لازم را داشته باشند. در ادامه به برخی از مهمترین این نکات اشاره میشود:
ـ شما نمیتوانید نوجوانتان را مجبور به تغییر کنید، ولی میتوانید با چرخشی در رویکردتان ارتباط بهتری با نوجوانتان ایجاد کنید.
ـ فرصتهایی را برای تصمیمگیری در اختیار نوجوانتان بگذارید تا روحیه تصمیمگیری، مسئولیتپذیری و مشارکتجویی در او تقویت شود.
ـ همه نوجوانان میخواهند احساس تعلق پیدا کنند. آنان این احساس را هم با خوشرفتاری و هم با بدرفتاری به دست میآورند.
ـ نوجوانان انتظار دارند که والدین به آنها گوش کنند، آنها را بفهمند و احساساتشان را بپذیرند.
ـ نوجوانتان را تشویق کنید تلاش کند، نه آن که از او انتظار کامل بودن داشته باشید.
ـ اشتباهات را بخشی از یادگیری بدانید و آن را شکست تلقی نکنید. هر کسی ممکن است مرتکب اشتباه شود.
ـ کمتر صحبت و بیشتر عمل کنید. وقتی والدین زیاد صحبت میکنند، نوجوانان دیگر به حرف آنها گوش نمیدهند. حتیالامکان کمتر حرف بزنید و در عمل حرفهایتان را پیگیری کنید.
ـ خونسردی خود را حفظ کنید. فریاد کشیدن، غر زدن یا تهدید کردن پیامدها را به تنبیه تبدیل میکند. خونسرد، مهربان و مصمم باشید.
ـ به جای دستور صادر کردن، محدودهها را تعیین کنید و حق انتخاب هم بدهید.
ـ کاری کنید که نوجوانتان احساس قدرت کنند. آنها به این احساس قدرت نیاز دارند. موقعیتهایی را برایشان فراهم کنید که بتوانند قدرت تصمیمگیری خود را بیازمایند.
ـ کاری کنید که نوجوانتان احساس کند مورد نیاز است. برای اینکه نوجوانتان متوجه شود برای شما مهماند، وقتی از آنها انتظار همکاری دارید باید به آنها نشان بدهید که به کمکشان نیازمندید.
ـ برای آن که به نوجوانتان کمک کنید جذب دار و دسته اوباش نشود، او را تشویق به شرکت در فعالیتهای سالم و بیخطر کنید.
ـ تنبیه نکنید. گزینههایی را پیشنهاد کنید و بگذارید نوجوانتان از پیامدهای آن درس بگیرد.
ـ برای حل مشکلات و گذراندن اوقات خوش با هم نشستهای خانوادگی داشته باشید.
ـ شما نمیتوانید تضمین کنید که نوجوانتان همواره از مصرف مواد مخدر ایمن بماند، اما میتوانید با استفاده از برخی مهارتها به او کمک کنید تا از مشکلات جدی در امان باشد.
ـ اگر نوجوانتان دروغ میگوید یا دزدی میکند، با توضیح پیامدهای احتمالی، نتایج اعمالش را بر او آشکار کنید.
ـ ایجاد حس اعتماد و احترام به یکدیگر زمان میطلبد، خسته نشوید و کنار نکشید.
منبع: معصومه اسدی / روزنامه جام جم