چگونه به نوزادمان کمک کنیم تا در تلفظ و ادا کردن منظور و واژه هایی که می گوید روان شود و وی را در به حرف آمدن و شروع ارتباط کلامی با اطرافیان یاری رسانیم.
حرف زدن امری کاملا طبیعی است. با این حال کودکان تلاش زیادی می کنند تا بتوانند حرف بزنند. به حرف آمدن کودکان روند صعودی جالبی دارد که اگر تازه بچه دار شده اید، حتما دانستن آن برای تان جالب خواهد بود.
درک سیلاب ها در دوره جنینی
چگونه است که کودکان زیر 3 سال می توانند کلمات را ادا کنند؟ آیا آنها تنها آنچه ما می گوییم را تکرار می کنند؟ به این سادگی ها هم نیست. یادگیری زبان مادری فوت و فن های دقیقی دارد که از طریق آن کودک موفق به تفکیک صداها، سیلاب ها و آهنگ جملات می شود و در نهایت قدرت بیان آنها را پیدا می کند. جالب است بدانید قدرت شنوایی کودکان از هفته بیستم در رحم عملا فعال است و بعد از آن مرتبا تکامل می یابد. سوال دانشمندان این است که جنین قادر به شنیدن چه چیزهایی است؟ اطراف رحم فضایی پر سر و صداست و جنین می تواند صدای ضربان قلب مادر و فعالیت دستگاه گوارش او را بشنود. با این حال این صداها مانع از این نمی شود که او صداهای بیرونی به ویژه صدای زنان را تشخیص ندهد. البته صدای مادر برای او واضح ترین صداست زیرا بافت ها و آب احاطه کننده جنین این صدا را به خوبی به گوش او می رسانند، اما این، همه ماجرا نیست. بررسی های مختلف روی جنین انسان نشان داده او قادر به تشخیص ریتم و شدت آواهای موسیقی است. مثلا در یک تحقیق، پژوهشگران بلندگویی را بالای شکم زنان بارداری که جنین شان 36 تا 40 هفته داشت، نصب کردند. این بلندگو آوای «بابی» را بارها تکرار کرد. محققان ریتم قلبی جنین ها را کنترل کردند، بعد سیلاب تلفظ شده تغییر کرده و تبدیل به «بی با» شد. با تغییر سیلاب شدت ضربان قلب جنین نیز تغییر کرد و این نشان دهنده آن است که جنین متوجه تغییر سیلاب ها می شود گر چه هر دو در یک تن تلفظ شوند.
یادآوری بعد از تولد
جنین تا زمانی که در شکم مادر است قدرت شنوایی خوبی دارد و حتی بعد از تولد نیز می تواند آنچه را شنیده مثل صدای مادر و صدای موسیقی به یاد آورد. برای اثبات این ادعا پژوهشگران همراه با شیر خوردن نوزاد موسیقی های متفاوتی را پخش کردند که بخشی از آنها را مادر در دوران بارداری شنیده بود. بررسی ها نشان داد میزان و شدت مکیدن نوزاد با شنیدن موسیقی آشنا متفاوت از موسیقی ناآشناست. علاوه بر این، بعد از تولد، نوزاد 2 تا 4 روزه با صدای مادر و پدر آرامش بیشتری می یابد و قادر است زبان مادری را از زبان های بیگانه تشخیص دهد.
یک تا 6 ماهگی؛ آغاز بیان آواهای خود خواسته
نوزادان یک تا 6 ماهه شاید دانش زبانی بیشتری در مقایسه با یک بزرگسال داشته باشند. جالب است بدانید که در این سن کودکان ژاپنی به راحتی تفاوت «T» و «L» را می دانند. در حالی که یک بزرگسال ژاپنی قادر به تشخیص این دو از هم نیست چون اساسا در زبانش تفاوتی بین این دو وجود ندارد. همچنین نوزادان در این سن سیلاب ها را به خوبی تشخیص می دهند. یک نوزاد 2 ماهه تفاوت بین «Tap» و «Pat» را تشخیص می دهد اما قادر به درک تفاوت «Pcht» و «tchp» نیست، چون این کلمات در هیچ زبانی کاربرد ندارند. به عبارت دیگر، نوزادان در این سن قابلیت یادگیری هر زبانی را دارند. در واقع می توان گفت آموختن زبان به نحوی مادرزادی است و هر کودک به طور طبیعی و ذاتی قدرت ساخت کلمه و جمله را دارد. این همان چیزی است که نوام چامسکی، زبان شناس معروف آمریکایی از آن با عنوان «دستور زبان جهان» نام می برد. در 5 ماهگی شیرخوار به راحتی می تواند دستگاه گفتاری خود را کنترل کند و صداهای خود خواسته به وجود آورد. از سن به بعد او شروع به امتحان توانایی ها خود خواهد کرد.
6 تا 12 ماهگی؛ زبان مادری
در این سن کودک شما مرتبا کلماتی مانند «بابا»، «دد»، «آیا»، و «تابادا»… را تکرار می کند. در حقیقت او حرف زدن را به شکلی آغاز کرده است. این موضوع که آیا او تلاش می کند صداهایی را که شما در می آورید تقلید کند یا نه، هنوز مشخص نشده است.
بین 6 تا 10 ماهگی و حتی کمی فراتر از آن کودک تلاش می کند دستگاه گفتاری خود را براساس زبان مادری برنامه ریزی کند دستگاه گفتاری خود را براساس زبان مادری برنامه ریزی کند و بررسی ها نشان داده یک کودک 8 ماهه دیگر قادر به تشخیص آواهای زبان بیگانه نیست.
به عنوان مثال، یک کودک 8 ماهه ژاپنی مثل یک بزرگسال دیگر نمی تواند R و L را از هم تشخیص دهد. به عبارت ساده تر از این به بعد نوزاد ایرانی به زبان فارسی و نوزاد فرانسوی به زبان فرانسوی شروع به حرف زدن می کند.
10 تا 18 ماهگی؛ بیان کلمات
وقتی کودکان شروع به تلفظ کلمات بی معنی می کنند، آنها را به 2 دسته می توان تقسیم کرد: کودکان خواننده و کودکان سخنران. دسته اول جملاتی می سازند که در آن هیچ سیلابی قابل تشخیص نیست و به عبارتی آواز می خوانند. گروه دوم تلاش می کنند کلمات را با کمی نقض ادا کنند. مهم این است که والدین به زبان درست و کامل با فرزندشان سخن بگویند. به این ترتیب کودکان به تدریج حرف زدن کامل را می آموزد. در 13 ماهگی کودک سیلاب آخر هر کلمه را می کشد. مثلاً کلمه «با ـ با» را به شکل «باااااا ـ باااااا» تلفظ می کند. قبل از 6 ماهگی او تنها متوجه آهنگ زبان می شد اما حالا قادر به بیان 50 کلمه است در حالی که مفهوم 150 کلمه را درک می کند. آنها همچنین می توانند نام اشیایی را که از تیررس دید آنها خارج است درک کنند و مثلا وقتی می گویید «کفش» برای یافتن آن بروند.
18 ماهگی به بعد
بعضی از کودکان در این سن قادر به بیان برخی کلمات یا حتی جمله ها هستند، مثل «بابا نیست!» یا «ماشین نی نی». برخی دیگر دیرتر به حرف می آیند ولی به هر حال در 2/5 سالگی تمامی کودکان قادرند رابطه ای بین 3 تا 5 کلمه برقرار کنند. حرف زدن آنها همچنان تلگرافی است و تقریبا هنوز جیغ می زنند چون دایره لغات شان محدود است و نمی توانند منظور خود را کامل برسانند. برای کامل کردن دایره لغات معمولا کودکان از این سن پرسش هایی را آغاز می کنند که بهتر است والدین در کمال حوصله و آرامش به آنها جواب دهند. کودک وقتی وارد 3 سالگی می شود می داند پا به دنیایی گذاشته که مردم با گرامر و دستور زبان با هم حرف می زنند اما از این قوانین سر در نمی آورد. آموختن دستور زبان تا حدی ذاتی است یعنی کودک تا حدی خلاقانه با بازی با کلمات گرامر را می آموزد. البته تا حدی نیز از اطرافیان تاثیر می پذیرد و به تدریج قوانین زبان مادری را خواهد آموخت.
منبع : اهل ایران