می خواهیم در این مطلب افراد همیشه عجول و هول که در همه حال مضطرب و پریشان هستند و می خواهند به سرعت کارشان را انجام دهند و به نتیجه برسند را روانشناسی کنیم
بیوقفه میدوند، بدون اینکه از لحظه حال لذت ببرند. ولی چرا همیشه در اضطرابند؟ منشأ این شتابزدگی چیست؟ چگونه بیاموزیم که با آرامش دکمه «مکث» را بفشاریم؟
فردریک 39 ساله میگوید: «دیدن دقیقههایی که به سرعت میگذرند مرا مضطرب میکند. همیشه احساس میکنم وقت کافی ندارم. به جای راه رفتن، میدوم و به جای جویدن غذا، آن را میبلعم.» فردریک اظهار میکند که این احساس «بیش از حد آزارش نمیدهد»، اما از مضرات آن آگاه است.
«وقتی روی اطرافیان و به خصوص بچههایم فشار میآورم، به خوبی احساس میکنم که آنها را به ستوه میآورم و نمیتوانم کاملاً از وجودشان لذت ببرم، چون همیشه دغدغه کارهای باقی مانده و گذر زمان را دارم.»
گرایش عمومی به سرعت
شرایط موجود، کار این «افراد شتابزده» را دشوارتر میسازد. پیر-ایو گوریو، متخصص حرکت درمانی میگوید: «مدام وسوسه میشویم و میخواهیم بلافاصله به هر چه به ما عرضه میشود دست پیدا کنیم.» امروزه یافتن همسر دلخواه در هفت دقیقه و یا پیمودن عرض اقیانوس اطلس در کمتر از هفت ساعت امکانپذیر است و وسوسهانگیز. «مقاومت در برابر این همه تحرک عصر جدید که همواره نوید شرایط بهتر را میدهند، دشوار است.» در جامعه ما، کند عمل کردن ویژگی خوبی به حساب نمیآید. پاسکال نوو، روانکاو، تصدیق میکند: «ما در دنیایی زندگی میکنیم که فعالیت در آن تحسین میشود. آنهایی که به دریا مینگرند افرادی تنبل تلقی میشوند!» هر چه بیشتر فعالیت کنیم بهتریم. این روانکاو ادامه میدهد: «افراد همیشه عجول چون خود را در دیدرس دیگران میبینند یا میخواهند مورد تأیید جامعه باشند، میکوشند اعتماد به نفس پایین خود را جبران کنند. در واقع، با زیاد کردن فعالیت خود، آنها بیرون از وجودشان دنبال قدرشناسی هستند و نمیتوانند در درون برای خود اهمیت قائل شوند.» آنها وقت خود را پر میکنند تا خلأ درون را پر کنند.
اضطراب از احساس خلأ
پیر- ایو گوریو یادآور میشود: «پشت شتابزدگی، ترس ناشی از احساس خلأ نهفته است، اضطرابی که هر بار اموری مانند ترافیک یا تعطیلات «مانع رفتار عجولانه» آنها میشود. وقتی ظاهر میشود، این احساس که زمان را از دست میدهند برایشان تحملناپذیر است و حس میکنند هویت واقعی خود را گم کردهاند. برای اینکه این احساس از بین برود به طور منطقی، هر کاری میکنند تا هویت خود را به دست آورند. برای این منظور، عجله میکنند تا به اهدافشان برسند.» پاسکال نوو توضیح میدهد که «برای این افراد دستیابی به شمای موردنظر بسیار مهم است. طبق نظر فروید این شما هر چیزی غیر از خود شخص به عنوان فاعل میتواند باشد؛ مثل یک شمای مادی، یک فرد، یک مکان یا حتی خود شخص، البته نه به آن صورتی که هست، بلکه آنگونه که خود را موظف میکند باشد. اگر این افراد عجله نکنند، ممکن است شمای موردنظر از آنها بگریزد، دیگران آن را بگیرند یا خودشان از دستش بدهند. در واقع، هدف آنها این است که سریع به کمبودها پاسخ دهند و بلافاصله به خواسته خود برسند تا خاطر جمع شوند. اگر این افراد بلافاصله رضایت خاطر به دست آورند، این احساس شادمانی واهی و زودگذر است، چرا که خیلی زود، کمبود دیگری پدید میآید و باید به خواسته دیگری برسند.»
احساس ناامنی
به گفته پیر- ایو گوریو، «این روش زندگی کردن از احساس ناامنی عاطفی ناشی میشود. کودکی که به تواناییهای خویش در زمینه خلاقیت و ابتکار اعتماد دارد میداند چه میخواهد و سعی میکند با آرامش به خواسته خود برسد. از علایق خویش مطمئن است، به آنها اعتماد دارد و از اینکه وقت خویش را صرف آنها کند ترسی ندارد. ولی کودکی که احساس ناامنی میکند و اعتماد به نفسش به اندازه کافی به واسطه والدین و محیط اطرافش تقویت نشده است میخواهد با عجله به همین خواسته برسد و نمیتواند به خوبی امیال خود را هدایت کند.» برای روشن شدن موضوع میتوان پیام گرسنگی را که همه ما هر روز دریافت میکنیم مثال زد. اگر مطمئن باشیم که میتوانیم از طریق مناسبی گرسنگیمان را رفع کنیم عجله نمیکنیم. برعکس، اگر به دلیل خودناباوری، شک داشته باشیم که بتوانیم گرسنگیمان را برطرف کنیم مانند فردریک عمل خواهیم کرد: غذا را «میبلعیم». در این صورت، فقط هدف مهم خواهد بود و راههای رسیدن به آن اهمیت کمی خواهند داشت.
چه باید کرد؟
توصیههایی از درمانگران
* پیر-ایو گوریو، متخصص حرکت درمانی: این حق را برای خود قائل شوید که بدون دنبال کردن هدف خاصی به گردش بپردازید، در کافی شاپ چای یا قهوه بنوشید، تلفن همراه خود را خاموش کنید یا به مناظر نگاه کنید. ابتدا فقط چند دقیقه به این کارها بپردازید تا دچار اضطراب نشوید. سپس، دوباره شروع کنید و به این کار ادامه دهید. طی این لحظات، به خواسته دلتان گوش فرا دهید. پذیرای احساسات خود باشید و به اظهارنظرهای درونیتان خود توجه کنید.
* پاسکال نوو، روانکاو: برای اینکه اولویتهای خود را مشخص کنید از خود بپرسید چه چیزی برایتان مهمتر است: سریعتر رسیدن به هدف یا با آرامش بیشتری به آن دست یافتن؟ به جای اینکه در انجام دادن کارها عجله کنید، اجازه دهید کار خوب جا بیفتد و به معنی آن بیندیشید. به این ترتیب، بیشتر لذت خواهید برد و به خود و آنچه دوست دارید یا ندارید بیشتر پی میبرید.
مبتلایان چگونه از این وضع نجات یافتند؟
* ایزابل،52 ساله: دو سال پیش، به عواقب شتابزده عمل کردن پی بردم: سوزش معده افسردگیهای پی در پی. برای آرام کردن خود، به موسیقی و یک ساز جدید رو آوردم: پیانو، چرا که مجبورم میکند بدون شتابزدگی تمرکز کنم. از این طریق، صبر و حوصله را یاد میگیرم، چون فقط با پشتکار است که نتیجه خوب به دست میآید. از آن زمان، بیشتر از زندگی و از خانوادهام لذت میبرم و همسر و سه فرزندم خوشحالترند.
* آلبان، 33 ساله: من خاطرات روزانهام را مینویسم. این پیشنهاد را یکی از دوستانم به من داد که خودش به توصیه درمانگر این کار را انجام میداد. هر شب ده دقیقه وقت صرف میکنم و چند کلمهای درباره روز گذشته و کارهایی که انجام دادهام و افرادی که دیدهام… مینویسم. اوایل خود را مجبور میکردم، ولی کمکم این کار باعث شد به فعالیت های روزانهام توجه بیشتری داشته باشم و با تمام وجود آنها را تجربه کنم، بدون شک، به این دلیل که میدانم آنها را مینویسم.
مجله سپیده دانایی