روی صحبتمان با کسانی است که همسرشان دچار افسردگی شده است و این امر در زندگی مشترکشان مشکل ایجاد کرده است
«مهربانی و فداکاری او، توجه او، شفقت و عشق او، بیش از هر چیز دیگر مرا در مدت عذاب روانیام روی پا نگه داشت. اگر من بخواهم شخصی را که در بهبودی من بیشترین تأثیر را داشته است انتخاب کنم، آن شخص مطمئناً همسرم است.»این جملات را نورمن اندلر، روانشناس، بعد از بهبود از افسردگی شدیدی که دچارش شده بود، نوشته است. واقعیت این است که هر چند نقش همسران در ایجاد افسردگی در همدیگر به اثبات نرسیده است اما نقش آنان در بهبودی از افسردگی کاملاً اثبات شده است!
نام افسردگی را همه شنیدهایم اما احتمالاً بسیاری از ما تصور میکنیم این بیماری مختص افراد ضعیف است و چون ما هم قوی هستیم این بیماری هیچ وقت سراغمان نخواهد آمد.
اما بد نیست بدانید از هر چهار خانم یک نفر در دورهای از زندگی خود مبتلا به این بیماری میشود. در مورد آقایان نیز برخی معتقدند هر چند موارد تشخیص داده شده در حدود نصف میزان خانمهاست، آنها نیز به میزانی برابر با خانمها دچار این بیماری میشوند و فقط عوامل اجتماعی و محیطی باعث میشود بیماری آنان کمتر از خانمها تشخیص داده شود.
در این شرایط هیچ عجیب نیست اگر در یکی از این روزها متوجه شویم خود ما یا همسرمان دچار این بیماری شدهایم. اما نکتهی مهمی که در رابطه با افسردگی وجود دارد نقش روابط فرد بیمار با نزدیکان و بهویژه همسرش است. در رابطه با دلایل ایجاد این بیماری نظریات گوناگونی وجود دارد.
برخی به تغییرات شیمیایی که در مغز روی میدهد اشاره دارند، برخی به نقش رویدادهای ناگوار تأکید دارند و برخی برای باورها و طرز تفکر فرد بیمار اهمیت قائل میشوند. واقعیت این است که در نهایت نیز نمیتوان به صورت قطعی در مورد علت ایجاد بیماری اظهار نظر کرد. اما بهرغم این نکته مسئلهای که همهی درمانگران با رویکردهای گوناگون بر آن تأکید دارند، نقش اطرافیان در کمک به بهبود فرد بیمار است. در این بین همسر فرد بیمار نقشی مهم داشته و میتواند فرایند بهبود را تسریع کرده یا حداقل از میزان درد و رنج او کم کند. این کار هر چند بر روی کاغذ آسان به نظر میرسد، در عمل چندان ساده نیست. اگر همسر شما دچار افسردگی است، توجه به نکات زیر میتواند به شما کمک کند تا بتوانید به یاری او بشتابید.
مهمترین کمک را جدی بگیرد
بعضی معتقدند مهمترین کمکی که همسری میتواند برای همسر افسردهاش انجام دهد، کمک به تشخیص آن در اسرع وقت است. در بعضی موقعیتها احتمال بروز افسردگی افزایش مییابد؛ به عنوان مثال بعد از زایمان برخی از خانمها برای دورهای کوتاه دچار افسردگی میشوند، که اگر به موقع اقدامات لازم در مورد آن صورت نگیرد، ممکن است ادامه پیدا کند. اگر علائم افسردگی را در همسرتان میبینید، در اولین قدم او را تشویق کنید به متخصص مراجعه کند.اگر برای او تشخیص افسردگی داده شد، کمک کنید دستورات متخصص اعم از خوردن دارو یا دیگر فعالیتها، از جمله شرکت منظم در جلسات رواندرمانی، را انجام دهد. اما شاید بگویید با علائم افسردگی آشنا نیستید، پس در این صورت به ستون مربوطه مراجعه کنید.
روانی آشنا شوی
نداشتن اطلاعات درست در مورد افسردگی میتواند باعث سوء برداشت از رفتار فرد مقابل و ایجاد مشکلات بیشتر شود. افسردگی ادراک، نگرش، احساس، اعمال و تحمل فرد را تحت تأثیر قرار میدهد. افراد افسرده غالباً دیگران را در مشکلاتشان مقصر میدانند و در زندگی فقط به اتفاقات تلخ توجه دارند. اگر همسر افسردهتان پیوسته ایراد میگیرد، یادتان باشد این رفتار یکی از ویژگیهای بیماری اوست، پس خیلی به دل نگیرید. در طی بیماری همسرتان، این نکته را بارها به خودتان گوشزد کنید که او قصد آزار شما را ندارد او بیمار است و این رفتارها نیز علائم بیماری او هستند و نه ویژگیهای شخصیتی همسرتان. اطلاعات کاملتر در زمینهی افسردگی را میتوانید از طریق کتابهای مربوطه کسب کنید. زمانی که همسرتان به روانشناس یا روانپزشک مراجعه کرده، اگر اطلاعاتتان را از طریق این متخصص کسب کنید بهتر خواهد بود. چرا که علائم افسردگی در همهی افراد یکسان دیده نمیشود.
رابطهی شـــما مورد حملـه قرار خواهد گرفت
وقتی همسر ما سرما میخورد ممکن است کمی بیحوصله یا بداخلاق شود اما در مجموع بیماری او اثراتی ماندگار یا قوی بر رابطه ما با او ندارد. اما در رابطه با بیماریهای روانی و به ویژه اختلالات خلقی رابطهی ما و همسرمان یکی از اولین مسائلی است که در طی بیماری میتواند آسیب ببیند. به عنوان مثال افراد افسرده دچار باورهای اشتباه و تفکرات غیرمنطقی هستند. این باورها میتواند برای اطرافیان بهشدت آزاردهنده باشد. گاهی اوقات فرد افسرده، سادهترین رفتار اطرافیان را به عجیبترین شکل ممکن تفسیر میکند. به عنوان مثال کمی دیر جواب دادن به تلفن میتواند به معنای طرد شدن، عدم علاقهی همسر یا لجبازی او برداشت شود. آشنایی با این باورها در همسرتان میتواند به شما کمک کند از او کمتر دلخور شده و البته بتوانید با صبر و مدارای بیشتری در کنار او باشید.
گفتمان را فراموش کنید
احساسات و برداشتهای افراد افسرده غالباً شکلی افراطی دارد. ممکن است همسرتان چیزهایی بگوید که از نظر شما اشتباه و غیرمنصفانه باشد، در این شرایط از بحث با او بپرهیزید و سعی نکنید به او اثبات کنید فرضاً زندگی بد نیست یا او آدم خوبی است. این طرز برخورد میتواند باعث شود دیگر با شما صحبت نکند، احساس تنهایی بیشتری کند و حتی افسردگی او شدت یابد. زمانی که همسر افسردهتان میگوید «هیچکس در این دنیا به فکر من نیست.» در عوض یادآوری مواردی که شما به او توجه داشتهاید، میتوانید چنین جملهای بگویید «خیلی تلخ است که این احساس را داری، فکر میکنی چه کاری میتوانیم انجام دهیم که احساس بهتری پیدا کنی؟»
عنـــی تقصیر من است؟
احساس تقصیر و گناه، احســـاسی است که معمولاً همسـران افراد افســــرده دچار آن هستند. در مورد عوامل ایجادکننـــــدهی افسردگی هنوز متخصصان به توافـــق نرسیدهاند، اما معمــولاً ترکیبی از عوامل درونی مثل تغییر میــــزان مواد شیمیایی در مغز و عوامل بیرونی مثل از دست دادن عزیزان یا وجود باورهای غیرمنطقی را در نظر میگیرند، پس این قدر خودتان را در ایجاد بیماری همسرتان مقصر ندانید. در عین حال یادتان باشد افسردگی همسرتان به معنای شکست شما در برقراری ارتباط با همسرتان به صورت کلی نیست و البته فراموش نکنید شدیدترین افسردگیها نیز میتوانند درمان شوند و قرار نیست ماهها یا سالها وضعیت شما به این شکل باقی بماند.
اگر تو افسردهای، من هم خستهام
در ارتباط با فرد افسرده، ممکن است حس کنید انرژی زیادی صرف میکنید، اما پاسخی دریافت نمیکنید یا به عبارتی از خودگذشتگی زیادی میکنید، اما طرف مقابل به آن توجه ندارد و نیازهای روانی شما را در نظر نمیگیرد. اگر تحملتان تمام شده است و حوصله ندارید، فکر نکنید آدم بدی هستید یا همسری وفادار نیستید. اگر حس میکنید دیگر حوصلهی همسرتان را ندارید و نمیخواهید او را ببینید، بهتر است قبل از وخیمتر شدن اوضاع به مشاور مراجعه کنید. اگر در ابتدای ایجاد چنین احساساتی اقدامات لازم را انجام ندهید ممکن است خیلی زود حس کنید به بنبست رسیدهاید و دیگر توان ادامهی زندگی با همسرتان را ندارید؛ آن هم در شرایطی که تصمیم شما نه بر مبنای فکر و منطق که بر پایهی احساسی است که شما برای دورهای نه چندان طولانی گرفتار آن بودهاید. پس در این زمینه رودربایستی را کنار بگذارید و نخواهید ادای قهرمانان را درآورید و سعی کنید کمک تخصصی بگیرید.
خودتان را پاک نکنید
درمان افسردگی معمولاً در کوتاه مدت به نتیجه نمیرسد، این موضوع میتواند باعث خستگی، حساس شدن شما یا حتی عصبانیتتان شود. در این شرایط برای اینکه انرژی کافی در ارتباط با همسرتان داشته باشید، لازم است زمانی برای خودتان در نظر بگیرید. درست و کامل غذا بخورید، هر روز ورزش کنید، خواب کافی داشته باشید، ارتباطتان را با دوستان و نزدیکان قطع نکنید و تفریح را از یاد نبرید. میتوانید با خواندن داستانهای طنز یا دیدن فیلمهای کمدی مقاومتتان را در برابر این بیماری افزایش دهید. البته توجه داشته باشید زیادهروی در این کارها میتواند باعث دلخوری همسرتان شود و شما را متهم به این کند که او را درک نمیکنید یا از او خسته شدهاید. پس جانب تعادل را از دست ندهید.
قایمباشـــک ممنوع!
افراد افسرده انرژی کمی دارند و در نتیجه ممکن است در طی روز خیلی از کارهایی را که دلشان میخواهد انجام دهند، نتوانند بکنند. ممکن است شما عصر از سرکار برگردید و ببینید همسرتان هنوز ظرفهای صبحانه را نتوانسته جمع کند یا شوهرتان از صبح تصمیم داشته تلفنی بزند اما هنوز نتوانسته این کار را انجام دهد. در این شرایط احتمالاً او عصبی است. حتی ممکن است از دست شما عصبانی باشد که چرا او را تنها گذاشتهاید. قطعاً تحمل چنین شرایطی خیلی سخت و طاقتفرساست. بهتر است در این شرایط از نزدیکان و دوستانتان کمک بگیرید. اشتباهی که بعضی افراد مرتکب میشوند این است که موضوع بیماری را از همه پنهان میکنند و فکر میکنند خودشان میتوانند از عهدهی همهی مسائل بر بیایند. اگر میخواهید در انجام مسئولیتهایی که در سابق به عهدهی همسرتان بوده از کسی کمک بگیرید، بهتر است از کسانی که همسرتان با آنها احساس نزدیکی میکند، کمک بخواهید. اگر دوست یا فامیلی در طی روز پیش همسرتان میآید، حتماً اطلاعات لازم در مورد بیماری همسرتان را با او نیز در میان بگذارید. کمک از دیگران البته محدود به انجام کارهایی در خانه یا خارج از آن نمیشود. صرف داشتن ارتباط با دوستان و فامیل، دریافت نوعی حمایت روانی است، چیزی که هم شما و هم همسرتان در این شرایط به آن نیاز دارید. این موضوع میتواند از استرسی که شما آن را تحمل میکنید، بکاهد.
بیا با هم باشیم
پژوهشها نشان داده است، داشتن فعالیت بدنی به درمان افسردگی کمک میکند، از طرفی نمیتوانیم از فرد افسرده انتظار داشته باشیم که خودش برنامهی منظمی برای ورزش بریزد و آن را اجرا کند. اگر برنامهی منظم روزانه برای ورزش با همسرتان بگذارید، جدای از کمک به درمان افسردگی او خود شما نیز از فواید آن بهرهمند خواهید شد. چرا که تنشتان را کاهش میدهد و البته به بهبود رابطهی شما و همسرتان کمک میکند.
کوچکترها را از یاد نبرید
گر فرزند دارید بهتر است از همان ابتدا با او در مورد بیماری صحبت کنید و شرایط را توضیح دهید. زمانی که رفتار یکی از والدین تغییر میکند، معمولاً بچهها به دلیل اینکه نمیتوانند رفتار آنها را پیشبینی کنند، مضطرب میشوند. در عین حال توجه داشته باشید رابطهی عاطفی فرزندتان با یکی از والدینش آسیب دیده، در این شرایط وظیفهی شما دو چندان شده و لازم است تا بهبود نسبی اوضاع رابطهی قویتری با فرزندتان داشته باشید.
گوش به زنگ باشید
یکی از مواردی که در افسردگیهای شدید دیده میشود، اقدام به خودکشی است. معمولاً افرادی که چنین تصمیم دارند، قبل از آنکه اقدامی کنند، در مورد آن با نزدیکانشان صحبت میکنند. اگر همسرتان افسردگی شدیدی دارد و بسیار ناامید است، در صورتی که در بین صحبتهایش حرفی از خودکشی میزند، آن را جدی بگیرید و در اسرع وقت با روانشناس یا روانپزشکش تماس بگیرید. در این شرایط با توجه به اینکه شما و همسرتان، هر دو تحت فشار زیادی هستید، بهتر است خودتان وارد بحث و گفتگو با او نشوید و کار را به متخصص دارای صلاحیت بسپارید. در عین حال توجه داشته باشید هر صحبتی در این زمینه را باید جدی گرفت و نباید به آسانی از کنار آن رد شد.
<شاید هیچ چیز در آرامش دادن به افراد نتواند جای مذهب و یاد خدا را بگیرد. پژوهشها نیز نشان داده است افرادی که مذهبیترند کمتر دچار افسردگی میشوند و در زمان ابتلا نیز روند بهبودی سریعتری دارند. اما علاوه بر کمکی که مذهب و معنویت میتواند به همسر افسردهی شما کند، خود شما نیز میتوانید از این موضوع بهره بگیرید. اگر خستهاید و کسی را ندارید به شما کمکی کند، خدا را فراموش نکنید.
ماهنامه سپیده دانایی