images.jpg578
برای بهتر شدن حال جامعه بهتر است در تفکر و تامل افراد جامعه تغییر و دگرگونی مثبت ایجاد کرد.بهترین روشها برای تحقق این امر در این مطلب آورده شده اند.

هر سال خانواده‌‌های ایرانی پیش از تحویل سال در کنار هم دعای تحویل سال را می‌خوانند و از پروردگار می‌خواهند حال‌شان را به بهترین حال تغییر دهد. حالا مردمانی که هر سال با خواندن این دعا از خداوند دگرگونی حال‌شان را به بهترین حال می‌خواهند چقدر برای این تغییر تلاش می‌کنند؟

اولین قدم برای تغییر تامل است

فرید براتی‌سده، معاون سابق درمان اعتیاد و حمایت‌های اجتماعی ستاد مبارزه با موادمخدر: مهم‌ترین چیزی که در آن دعا به آن اشاره می‌کنیم قادربودن خداوند است برای ایجاد حال خوب؛ اگر مردم باور داشته باشند که با توکل و پشتیبانی خداوند از پس مشکلات‌شان برمی‌آیند دیگر برای کم کردن فشار مشکلات و اضطراب‌های ناشی از آن به مواد مخدر روی نمی‌آورند. تقویت معنویات یکی از راهکارهای قوی شدن در برابر مشکلات است. پس مهم‌ترین عامل ایجاد تغییر تامل و تفکر است. فرد باید بتواند تامل کند که چه مشکلی دارد تا بتواند با آن مواجه شده و در صدد تغییر آن برآید؛ معتادان در حال ترک به این تامل رسیده‌اند. آنها می‌گویند من با اعتیادم علاوه بر خود، به خانواده و جامعه‌ام نیز آسیب می‌زنم بنابراین، تصمیم گرفته‌ام ترک و تغییر کنم. امیدوارم در سال آتی به این تامل نه تنها در حوزه اعتیاد بلکه در تمامی حوزه‌ها برسیم. پس از این تامل در خویشتن نوبت به مسئولیت‌های مسئولان اجتماعی می‌رسد. آنها باید از اینکه در برهه‌ای و به مناسبتی خاص درباره معضل اعتیاد صحبت کنند و بعد کنارش بگذارند فاصله بگیرند. باید برنامه‌ریزی اجتماعی وجود داشته باشد و پس از آن حتما تعهد به اجرای آن نیز وجود دشته باشد. درصورت داشتن برنامه‌ریزی دقیق و ملزم دانستن مسئولان به اجرای این تعهدات قطعا اتفاقات بهتری خواهد افتاد. امیدوارم سال بعد سالی پر از امید باشد که در سایه‌اش تمامی این امور محقق شود.

دگرگونی حال یعنی مطالبه‌گری اجتماعی

حسن موسوی‌چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران: در سال جدید برای رسیدن به تغییر نیازمند افزایش مسئولیت‌پذیری اجتماعی، کاهش آسیب‌های اجتماعی، ارتقای شاخص‌های سلامت، کاهش جرائم آسیب‌های اجتماعی، سلامت خانواده به‌عنوان یکی از مهم‌ترین بنیان‌های اجتماعی و درنهایت زیادشدن محبت میان مردم که در سال‌های اخیر بسیار کمرنگ شده هستیم. برای رسیدن به تمامی موارد مهم فوق در سال 94 نیازمند جدی گرفتن امور اجتماعی هستیم؛ باید زیربناهای اجتماعی بازنگری و اصلاح شود و مسئولان گمان نکنند زیربنا فقط شامل ماشین و کارخانه و سد و ساختمان و… است. اگر طوری این زیربنا اصلاح شود که فرد مطالبه‌گری اجتماعی داشته باشد آن‌وقت می‌توان گفت که حال‌مان به بهترین حال دگرگون شده است.

سالم رشدکردن حق هر کودک است

شیوا دولت‌آبادی، رئیس انجمن حمایت از کودکان: وقتی ما آرزو برای دگرگونی داریم باید بدانیم که کودکی به معنای دگرگونی، رشد و تغییر است. این بزرگ‌ترها هستند که باید موجبات بالندگی و رشد کودک را فراهم کنند و برای آن تلاش کنند. به تنهایی نمی‌توان خوشبخت بود، مجموعه‌ای از عوامل نیاز است. وقتی عده‌ای از حقوق پایه‌ای برخوردار نیستند محکومند به خوشبخت نبودن! و این سبب می‌شود کودکان این خانواده‌ها احساس رضایت از زندگی نداشته باشند و حتی در آینده برای جامعه خود انسان‌هایی ناکارآمد باشند. کودکی که در شرایط نامطلوب رشد می‌کند استعدادهایش شکوفا نمی‌شود؛ حق هر کودکی است که برای سالم رشدکردن و آموزش دیدن امکاناتی دراختیار داشته باشد و همه باید برای حل این مشکل کمک کنند چرا که او به تنهایی نه خود مشکل است نه دلیل آن و نه از عهده‌اش بر می‌آید که به‌تنهایی آن مشکل را حل کند. البته در سال‌های اخیر خوشبختانه نگاه بهتر و عمیق‌تری به کودکان کار شده است که امیدوارم این نهادهای مردمی برای رشد و تعالی کودکان آسیب‌دیده که شامل کودکان کار، کودکان مهاجر، کودکان حاشیه‌نشین و… است تلاش کنند و دولت هم با این نهادهای مردمی تعامل داشته باشد چراکه دولت به‌واسطه قدرت اجرایی و منابع مالی‌ای که در اختیار دارد، می‌تواند کمک بزرگی در محقق شدن این مهم باشد.

انگ‌زدایی از مبتلایان به ایدز

محبوبه‌حاج‌عبدالباقی، متخصص ایدز و بیماری‌های واگیر: برای ایجاد حال خوب در کشور به‌ویژه برای مبتلایان به ایدز، مهم‌ترین کار انگ زدایی و حذف برچسب‌های بد از مبتلایان است. درست است که این بیماری از طریق جنسی منتقل می‌شود اما دلیل بر این نیست که حتما بیماری که اچ.آی.وی مثبت دارد مرتکب عمل خلافی شده‌اند. این برچسب‌ها باعث می‌شود فرد زندگی راحتی نداشته باشد و به همین دلیل سعی می‌کند بیماری‌اش را پنهان کند این پنهان‌کردن بیماری باعث می‌شود افراد بیشتری مبتلا شوند. مسئولان از طریق رسانه‌های مختلف نظیر مطبوعات، رادیو، تلویزیون و … باید حساسیت به این بیماری را به حداقل برسانند و این فرهنگ ایجاد شود که بسیاری از بیماران به‌ویژه خانم‌ها ناخواسته به آن مبتلا شده‌اند. از طرفی مردم هم باید بدانند بی‌بندوباری و شرکت در هر میهمانی‌ ویژه وقتی افراد حاضر در آن را نمی‌شناسند مصداق آزادی و روشنفکری نیست!

جدی‌گرفتن روانشناسی اجتماعی

مجید صفاری‌نیا، رئیس انجمن روانشناسان اجتماعی ایران: مهم‌ترین مشکل در روانشناسی اجتماعی این است که نگاه برخی از مسئولان به آن جدی نیست. اولا در کشور امکان ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد و دکترا در این رشته موجود نیست ثانیا در هیچ مکان دولتی از روا‌نشناسان اجتماعی استفاده نمی‌شود از مجلس گرفته تا وزارتخانه‌های مختلف؛ همه سازمان‌ها تا دلتان بخواهد پزشک، مهندس و… دارد اما، روانشناس اجتماعی خیر. این در حالی است که اکثر مشکلات ما ریشه در روانشناسی اجتماعی دارد. اما نگاه علمی در سازمان‌های اجرایی وجود ندارد؛ مشکلاتی از قبیل اسیدپاشی، تجاوز، ترافیک، آلودگی هوا و … همگی از مشکلاتی هستند که روانشناسی اجتماعی برای آن راه‌حل دارد. اتفاقا در سال‌های اخیر مردم نیز به سمت روانشناسان آمده‌اند و مشکلات‌شان را با آنها در میان می‌گذارند اما، وقتی تغییر و حال خوب برای این حوزه رخ می‌دهد که روانشناسان اجتماعی جایگاه‌شان فقط و فقط در کلینیک‌ها نباشد بلکه در آموزش و پرورش، در مجلس، در وزارتخانه‌ها و… باید از کارشناسان این حوزه استفاده شود تا شرایط فعلی با کمک آنان بهبود یابد.

رسمیت، هویت و شادی
امیرمحمود حریرچی، کارشناس مسائل جوانان: سلامت اجتماعی، تعریفی مشخص دارد. سلامت جامعه یعنی فرد خود را در جامعه می‌بیند و مهم این است که جامعه به‌مثابه آینه چگونه فرد را نشان می‌دهد و فرد خود را در آن چگونه می‌بیند. فرد برای داشتن سلامت اجتماعی باید پیش از هر چیز به رسمیت شناخته شود و جامعه او را قبول و درک کند و پس از آن هویت اجتماعی داشته باشد و آخرین مورد شادبودن است. مسئولان باید با جوانان رفتارهایی داشته باشند که آنها احساس کنند مقبول جامعه هستند و همچنین باید کاری کنند تا جوانان به هویت خود افتخار کنند. جوان امروز باید آگاهی سیاسی داشته باشد نه اینکه از همه چیز منع شود تا بتواند مسئولیت اجتماعی بپذیرد و در آخر مسئولان باید بتوانند موقعیت شادی ایجاد کنند نه اینکه با آن برخوردهای سلبی انجام دهند. جوان به ذات نیاز به شادی و عشق ورزیدن دارد. در سال جدید تغییر رفتار در این حوزه می‌تواند موجب سلامت اجتماعی شود.

خشکاندن ریشه‌های خشونت در مدارس

محمدرضا نیک‌نژاد- کارشناس آموزش و پرورش: در سال 93 اتفاقات ناگواری در حوزه آموزش و پرورش رخ داد که مهم‌ترینش خشونت‌ها و مرگ آقای خشخاشی دبیر فیزیک بروجردی بود که امیدواریم این‌گونه اتفاقات در سال جدید رخ ندهد و زمینه‌های ایجاد این خشونت‌ها رفع شود . درحال حاضرمسئولان اعلام می‌کنند که به ازای هر 12 دانش‌آموز یک معلم داریم اما این درست نیست و خودم در کلاسم 38 دانش‌آموز دارم اما امیدوارم سازمان در زمینه شلوغی کلاس‌ها و کمبود نیرو فکری کند تا عدم ارتباط درست بچه‌ها با درس و نداشتن انگیزه و بی‌انگیزگی معلم‌ها به‌دلیل مشکلات معیشتی و اقتصادی که به مشکلات بودجه برمی‌گردد، حل شود. آرزویی که برای سال جدید دارم این است که آموزش و پرورش به‌عنوان اولین گام بحث بودجه را سر وسامان دهد. البته ما انتظار نداریم که معجزه شود و بودجه آموزش و پرورش دو یا سه برابر شود اما گام‌هایی برداشته شود تا نتایج مثبتی شاهد باشیم.همه می‌دانیم که این اتفاقات در یک سال رخ نمی‌دهد اما ما می‌خواهیم بنیان‌هایی طراحی شود و رویکرد مثبتی را به معلم و دانش‌آموز و کل جامعه نشان دهد و این مهم‌ترین و بزرگ‌ترین نهاد دولتی به سوی نقاط مثبتی قدم بردارد. به اعتقاد من مهم‌ترین گروهی که در این شرایط ضرر می‌کند، دانش‌آموزان هستند و درنهایت اگر آینده‌سازان ضرر ببینند و انگیزه‌ای نداشته باشند قطعا جامعه در سطح وسیع‌تری متوجه این آسیب می‌شود و همه شاهدیم که فضای بدی برآموزش و پرورش حاکم است و امیدواریم که در سال آینده مسیر آموزش و پرورش هموارتر شود. به اعتقاد من مجلس و دولت نمی‌توانند در تغییرات مثبت در آموزش و پرورش موثر باشند به این دلیل که اگر قرار بود تغییرات درستی رخ دهد در طول زمان‌هایی که چندین دولت و مجلس سر کار بودند تغییر محسوسی را ندیدیم و امیدواریم در شرایط بهتر رویکرد حاکمیت به آموزش و پرورش تغییر کند و ما بتوانیم ببینیم که نهادهای حاکمیتی به آموزش و پرورش توجه کرده‌اند که اگر توجه نکند جامعه آسیب‌های جدی‌تری خواهد دید .

هویت ما یعنی حفظ تاریخ

محیط طباطبایی، کارشناس میراث‌فرهنگی: در حوزه میراث فرهنگی تغییر نگاه مردم، دولت و کارشناسان آرزوی دیرینه ما در این سال و سال‌های گذشته بوده است. به‌راستی میراث فرهنگی و آثار تاریخی چه سهمی در زندگی ما دارند؟ آیا آنچه مربوط به ما یا مایملک ماست روزی عوض شده و با چیزی دیگر جایگزین می‌شود و یا جاودانه هستند؟ آیا میراث‌فرهنگی یک امر فانتزی است که باید راحت از کنار آن عبور کنیم یا تکیه‌گاهی است که می‌توانیم اشتباهاتمان را با آن جبران کنیم؟ اگر مردم ما ارزش میراث‌فرهنگی و آن نقشی که در هویت بخشی ما ایفا می‌کنند، درمی‌یافتند هیچ‌کس به بهانه پول خانه پدری خود را نمی‌فروخت و آن را ویران نمی‌کرد تا بنای جدیدی جای آن بسازد! ما همه همان نگاهی که به شغل، خانه و وسایلمان داریم به شهر و آثار تاریخی خود نیز داریم و معتقدیم روزی باید جای خود را به آثار جدیدتر بدهند. دولت‌ها اگر نوع نگاهش به میراث‌فرهنگی تغییر می‌کرد متوجه می‌شدند هویت و همه آن چیزی که انسان‌ها برای پایداری خود در این دنیا بدان نیاز دارند در احترام و پاسداری گذشتگان نهفته است و ما شاهد تخریب و گودبرداری این بناها به بهانه سود و ثروت نبودیم. اگر به میراث‌فرهنگی و تاریخی ارج ننهیم همه ما، مانند تعدادی مسافر هستیم که همه چیزمان موقتی است و بر هیچ چیزمان نمی توانیم تکیه کنیم. در ابتدای سال وقتی دعای «حول حالنا» را می‌خوانم از ایزد منان می‌خواهم به یاد همه ما بیاورد که که هستیم و از کجا آمده‌ایم و بر شانه چه کسانی ایستاده ایم! کشور ما کشور اسطوره‌هاست و تاریخی بربارتر از تاریخ سه هزار و پانصد ساله ایرانی وجود ندارد. آن را قدر بدانیم و با حفظ آثار تاریخی جلوی نابودی و فراموشی آن را بگیریم. شاید روزی به جایی برسیم که بعد از تخریب و نابودی همه آثار تاریخی دیگر نتوانیم برای فرزندانمان توضیح بدهیم که کیستند و گذشتگانشان چه کسانی بوده‌اند! هویت ما یعنی حفظ تاریخ!

نیاز به دگرگونی مدیریتی داریم

سهیل معینی، رئیس انجمن باور: برای رسیدن به حال خوب برای معلولان عزیز به تغییر در دو بخش عمده نیازمندیم:اول اینکه باید مدیریت به کلی تغییر کند و متحول شود. منظور فرد مشخصی نیست بلکه ساختار سازمانی باید تغییر کند و متحول شود و مورد دوم نیز تا حد زیادی وابسته به مورد اول است و آن این که رویکردهای کلی تغییر کند؛ به این معنا که مسئولان به جای سیستم‌های حمایتی و البته موقتی به دنبال توانمندسازی معلولان باشند. الان آمارهای بسیاری می‌دهند که ما برای معلولان این کارها را کرده‌ایم اما من که میان معلولان هستم می‌بینم این آمارها در زندگی آنان ملموس نیست. ضمن اینکه ما برای ارائه آمار قابل بررسی نیازمند به برنامه مدون و شاخص‌بندی شده هستیم که الان اصلا چنین برنامه‌ای وجود ندارد. هرکسی می‌آید یک کاری می‌کند و آمار می‌دهد. باید یک برنامه وجود داشته باشد که بتوان از طریق آن، اقدام صورت گرفته را از نظر کیفی بررسی کرد نه این‌که بیایند تعدادی آمار بدهند و بگویند از نظر کمی کار ما بسیار خوب است! اکنون سازمان یک برنامه پنج‌ساله شاخص‌بندی شده ندارد! این سازمان قطعا برای رسیدن به حال خوب نیازمند دگرگونی جدی در حوزه مدیریتی است. درنهایت نیز امیدوارم قانونی که برای سال 94 به مجلس می‌فرستیم به‌صورت کامل تصویب شود و مجلس نهایت همکاری را داشته باشد و حتی اگر می‌تواند کمک بیشتری به معلولان کند. امیدواریم در سال آتی این اتفاق‌ها بیفتد تا حال معلولان بهتر شود.

افزایش دانش زیست‌محیطی

محمد درویش- مدیرکل دفتر آموزش و مشارکت مردمی سازمان حفاظت محیط زیست: در سال 94 مهم‌ترین تغییری که در حوزه محیط زیست می‌تواند رخ دهد و آن تغییر علت‌العلل و موجب دیگر تغییراتی است که باید در این حوزه اتفاق بیفتد، تغییر در رفتار آدم‌ها با محیط زیست‌شان است. مشکلات محیط زیست ما زمانی حل خواهد شد که شهروندان سواد محیط زیستی پیدا کنند. فهم اکولوژیک و فهم بوم‌شناسی است که می‌تواند تغییرات علمی و عملی در حوزه محیط زیست به وجود بیاورد. امیدواریم در سال آینده بحث محیط زیست در سبد خانوارها اولویت پیدا کند. این نهاد‌های آموزشی و رسانه‌ها هستند که می‌توانند چنین تغییری را کلید بزنند. اگر این اتفاق بیفتد در بزنگاه‌های سیاسی مانند انتخابات مجلس و همچنین انتخابات ریاست‌جمهوری محیط زیست اولویت پیدا می‌کند و به‌عنوان شعار انتخاباتی مطرح می‌شود. این خود نویددهنده این است که قرار است توجه ویژه‌ای به محیط زیست شود چراکه، تخریب‌ها در حوزه محیط زیست که ما همچنان با آن دست به گریبان هستیم از جانب تصمیم‌گیران و تصمیم‌سازان با انجام کارهای اشتباه و همچنین از جانب مردم به دلیل نداشتن سواد محیط زیستی رخ می‌دهد. اگر در سال 94 مردم با خود عهد کنند که رفتارشان با محیط زیست را تغییر دهند مهم‌ترین اتفاق در این حوزه رخ داده است. چراکه این تغییر باعث می‌شود در رفتار مسئولان و تصمیم‌گیران نیز تغییر به وجود بیاید.

سهم مساوی زنان و مردان در سیاست

فاطمه راکعی، فعال زنان: از ایزد منان در آستانه این سال جدید همراه با آرزوی سلامتی و خیر و برکت برای همه ایرانیان، توفیق روزافزون برای همه فعالان حوزه زنان را مسئلت دارم. امیدوارم همه مسئولان این حوزه در دولتی که با نام تدبیر و امید نامگذاری شده است در کنار احزاب و سمن‌ها بتوانند ارتقای جایگاه اجتماعی زنان را آن‌طور که شایسته زن امروز ایرانی است تحقق ببخشند. بررسی آماری تعداد نمایندگان زن در ادوار 9گانه مجلس نشان از آن دارد که میانگین سهم زنان از کرسی‌های مجلس از 3 درصد فراتر نمی‌رود. این درحالی است که نیمی از جمعیت کشور را بانوان تشکیل می‌دهند. هرچند در ارزیابی ریشه‌ها یا موانع موجود بر سر راه حضور بیشتر زنان درعرصه سیاست و تصمیم‌سازی‌ها عوامل مختلفی از سوی فعالان و کارشناسان سیاسی مطرح می‌شود یا برای برون‌رفت از این وضعیت نیز راهکارها و پیشنهادهای متفاوتی بیان شده است، اما همه در اینکه تعداد زنان در مجلس و کابینه دولت با وزن جمعیت جامعه زنان تناسبی ندارد، اتفاق نظر دارند و تأکید می‌کنند افزایش آماری حضور زنان در این حوزه‌ها ضرورتی اساسی است. شهیندخت مولاوردی، معاونت امور زنان و خانواده رئیس‌جمهوری هم خبر داده است که طی نامه‌ای به مجمع تشخیص مصلحت نظام خواستار آن شده که تدابیری اتخاذ شود تا مسیر افزایش تدریجی زنان در مجلس و شوراهای شهر هموار شود. نکته نهفته در چنین نامه‌ای این نگرش را تقویت می‌کند که اصلاح سازوکارهای انتخاباتی، می‌تواند به حضور پرشمارتر نمایندگان زن منجر شود. امیدواریم با این تلاش و مساعدت خانم مولاوردی این زمینه ایجاد شود و بتوانیم به آرمان‌هایی که سال‌هاست در ذهن داریم که شامل تلطیف فضای سیاسی است دست یابیم. در سال‌های گذشته به‌ویژه در دولت قبل کشور با بحران‌هایی مواجه شد که یکی از راه‌های برون‌رفت از این بحران‌ها نیت خیرخواهانه زنان و استفاده از توانایی آنها در اداره امور کشور است که امیدوارم با تدوین و تصویب قانونی این سهم بتوانیم شاهد حضور پررنگ‌تر زنان در کرسی‌های تصمیم‌گیری باشیم.

بیمارستان‌محوری را کنار بگذاریم

سیامک مره‌صدق، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس: برای رسیدن به حال خوب نیازمند تغییراتی عمده هستیم؛ تغییراتی نظیر کنار گذاشتن بیمارستان‌محوری و در مقابل تقویت عمل‌های سرپایی، کنار گذاشتن درمان‌گری و در عوض ترویج سلامتی از همه مهم‌تر فاصله گرفتن از پزشک محوری. در هیچ کجای دنیا تمامی کارهای درمانی را پزشکان انجام نمی‌دهند. باید توانایی تیم پیراپزشکی را بالا برد. این امر موجب تسریع کارها و همچنین صرفه‌جویی در هزینه‌ها می‌شود. یک دیگر از تغییرهای لازم اهمیت طرح تمام وقتی پزشکان است. وقتی یک پزشک در دو بیمارستان دولتی، در یک درمانگاه خیریه و در پنج بیمارستان خصوصی کار می‌کند و برخی روزها هم در مطبش بیماران را ویزیت می‌کند مشخص است که آن کارآیی لازم را ندارد. از طرفی دیگر باید به مردم شیوه درست زیستن را آموخت و دیدگاه وزارت بهداشت سلامت محور باشد. اقتصاد مقاومتی نیز در حوزه بهداشت زمانی اتفاق می‌افتد که پزشک واسطه میان داروخانه و بیماران، تجهیزات پزشکی و… نباشد. تمام موارد فوق طی برنامه‌ای طولانی‌مدت و ده‌ساله می‌تواند بهداشت را به وضعیتی مطلوب برساند اما این امر قطعا در یک سال رخ نمی‌دهد. اگر بخواهیم معطوف به برنامه‌های یک‌ساله باشیم، وزارت بهداشت در یک سال فعالیتش عملکرد هرچند کاملا قابل قبولی نداشته اما روند مثبتی را طی کرده است و به‌راحتی نمره خوب را می‌توان به آن داد.