اما مصرف غيرقابل مهار يك ماده یک وجه اعتياد به آن ماده است. وجه ديگر قضيه، احساس اضطرار در مصرف يك ماده است و ارتباط مهمى ميان اين تمايل مقاومت ناپذير و ناتوانى در مهار مقدار و زمان مصرف آن ماده وجود دارد.
يك فرآيند مهم ديگر در اعتياد مقاوم شدن نسبت به اثرات دارو و بنابراين نياز به استعمال مقادير بالاتر آن براى رسيدن به اثر دلخواه است.
شايد بهترين مثال اعتياد، سيگار كشيدن باشد. هر كس كه سيگار كشيده باشد، وسوسه مقاومتناپذير آتش زدن يك نخ سيگار را به ويژه در موقعيتهاي ممنوعيت سيگار كشيدن، مانند سفر هوايي، به خاطر ميآورد.
ماده اعتياد آور از نظر كاركرد فيزيكي بر روى مغز تاثير میگذارد و اعتياد را سبب مىشود، اما به لحاظ روانشناختى دلايلى ذهنی نيز براى مصرف ماده وجود دارد، مانند كشيدن سيگار براى افزايش تمركز.
- اعتياد و وابستگی
روى هم رفته نبايد اعتياد يا وابستگى را به صورت مفاهيمى مطلق در نظر بگيريم؛ وابستگى به اشكال مختلف و با ميزانهاي بسيار متفاوت در افراد به وجود ميآيد.
به نظر مىرسد برخى افراد مىتوانند به طور مرتب و در مدتهاي طولاني ماده اعتیادآور را مصرفكنند و از لحاظ وابستگي به آن با مشكلى مواجه نشوند يا مشكلات كمى داشته باشند؛ حال آنكه برخى ديگر توان كنترل زمان و مقدار مصرف آن ماده را بسيار زود از دست مىدهند و نسبت به آن دلبستگى و اشتغال خاطر پيدا مىكنند.
آنچه پس از آن روى مىدهد، بستگى به طبيعت ماده مورد مصرف، شيوه استعمال آن، مشكلاتى كه همراه با مصرف آن رخ ميدهد، ساختار روانشناختى و روابط فردى و اجتماعى شخص دارد.
- پیشرفت اعتیاد
در بيشتر موارد براى به وجود آمدن اعتیاد گذشت زمان لازم است و تقريباً هيچ كس بنا به تمايل و خواست خويش معتاد نمىشود.
از زمان شروع مصرف يك ماده تا زمانى كه فرد معتاد مىشود، چندين مرحله وجود دارد.
اولين بارى كه فرد يك ماده را تجربه مى كند، شايد براى اين است كه فقط آن را امتحان كرده باشد؛ ولى ممكن است، براى بار دوم هم به سراغ آن برود و اين کار هر از گاهى تكرار شود تا به صورت مرتب درآيد.
در عين حال مقدار ماده مصرف شده نيز ممکن است مرتباً افزايش يابد. در مورد برخى موارد، بدن به سرعت نسبت به مقدار ماده مصرف شده، مقاومت پيدا مىكند و براى رسيدن به نتيجه دلخواه نياز به افزايش ميزان مصرف خواهد بود.
- رفتارهای اعتیادآور
وابستگى و مفهوم اعتياد در نزد مردم به استعمال مواد روانگردان محدود نمىشود. ممكن است افراد به انجام برخى كارها وابستگى پيدا كنند قمار كردن، خوردن شكلات، انجام بازيهاى كامپيوترى و حتى اعتياد به اينترنت.
در اين گونه رفتارهاى اعتيادآور نيز فرد توانايى مهار رفتارش را از دست مىدهد و ممكن است به اين علت دچار مشكلاتي شود.
با وجود اينكه هم تعریفهای عاميانه و تعریفهای تخصصى براى اعتياد وجود دارد، اما در اصطلاح روزمره ما از فرد معتاد به عنوان كسى ياد مىكنيم كه يك عادت ناسالم داشته باشد.