با وجود گسترش روزبه روزآماروارقام بزهكاري ها، سرقت، پرخاشگري وسايررفتارهاي نامتعارف دركودكان ونوجوانان بيانگرروند روبه رشداين معضلات رفتاريست و اين امرباعث شده تا بسياري ازوالدين با هيجانات ودلهره هاي خاص( اضطراب) باوسواس به كنترل تعاملات فرزندشان با محيط اجتماعي اقدام نموده كه اساس تعاليم رفتاري كه توام با استرس وفشارهاي رواني باشد يكي ازاين عوامل مهم ايجاد تعارض وناكامي دركودكان وتخريب رواني خانواده ها محسوب مي شود ودرواقع بنيان خانواده را سست ونابسامان مي كند.
درشرايط فعلي درصد بالايي ازوالدين فاقد آموزش هاي سازمان يافته صلاحيت تخصصي براي برخورد با معضلات وناهنجاري رفتاري كودكان اعم ازپرخاشگري، بي قراري، تنبلي، كمرويي، دزدي و… هستند.
لكن قدرت بسيارزياد آنان ازوالد بودن ووابستگي هاي عاطفي، رواني، فرهنگي وقانوني شان با كودك ناشي مي شود. ازسوي ديگرترديدي نيست( بر اساس مشاهدات تجربي درمراكزمشاوره) كه والدين نقش مهمي درايجاد وحتي حفظ وتداوم مشكلات كودكشان دارند. در واقع غالبا تعاملات عاطفي ونزديك بين والدين وكودكان به عنوان مانع اصلي درشيوه هاي تغييرواصلاح رفتار ظاهر مي شود.
ضمن اينكه عمده والديني كه به لحاظ مشكلات خاص رفتاري فرزندشان به مراكزمشاوره وروان شناختي مراجعه مي كنند به طورتلويحي ديدگاه فوق را پذيرفته واقدام به كمك گرفتن ازافراد متخصص درروان شناسي ومشاوره كودك مي نمايد. نكته جالب ودرخورتوجه اين است كه درحال حاضردرجامعه ما نيزبحث روان شناسي كودك وشيوه هاي علمي تعليم وتربيت وچگونگي بهره مندي ازاصول ومباني علوم رفتاري جزء دغدغه هاي اصلي خانوادهها محسوب شده وبسيارجدي تلقي مي شود.
كودك آب زيركاه
خصوصيات با ويژگيهاي شخصيتي:
1. بدگويي ازديگران ( حتي اعضاي خانوادهااعم ازبرادريا خواهر) اين ويژگي بيشتردرباره دوستان اومصداق دارد تا بدين روش بتواند شرايط وزمينه تنبيه را براي آنها ايجاد نموده وازاين رفتارها لذت ببرد. اين كودك ازتمايلات ديگرآزاري ( يا ساديستيك ) بهره مي برد.
2.دراكثر مواقع تظاهربه مظلوميت نموده وخود را بي گناه جلوه مي دهد وبه محض اينكه ديگرازاوغافل شوند دردسرايجاد مي كند.
3. معمولااز گوشه چشم رفتارمعلم، مربي وگاه والدين را زيرنظردارد.
4 . اين كودك مي تواند تعدادي دوست خصوصي وصميمي داشته باشد وبا آنها درتعامل باشد.
5 . درصورت لزوم درهرگونه آزمون يا تست ميل به تقلب دراوبه وفورمشاهده مي شود.
چرا كودك آب زيركاه مي شود ؟
اين كودك با ويژگي هاي ياد شده غالبا شكست هاي زيادي را درزندگي تجربه كرده وكمترطعم موفقيت را چشيده است. بي توجهي ازجانب دوستان ونزديكان و فقرعاطفي نيزازجمله عواملي هستند كه درگرايش كودك به مرموزبودن سهم بسزايي دارند، ضمن اينكه سخت گيري يا رفتارهاي مستبدانه والدين درباره كودك وعملكردهاي اودرزمينه هاي مختلف نبايستي ناديده گرفته شود ، بلكه اين گونه عملكردها كودكان را با مشكلات عاطفي – رواني عميقي مواجه مي سازند اين رفتارنيزدرگرايش كودك به آب زيركاه بودن مزيد برعلت است.
نحوه اصلاح وتغييررفتار
نخستين گام براي ترميم واصلاح رفتار اين گونه كودكان تحسين وتشويق رفتارهاي مناسب آنهاست،درمرحله بعد ارائه تكليف به كودك متناسب با شرايط رواني و فيزيكي تا اورا فردي مسوول ومتعهد به بارآورد. بايد توجه داشت كه اينگونه كودكان نيازبه جلب توجه دارند كه يعني بايد باوركنند واحساس كنند كه ازديدگاه شما ومربيان وجود دارند، نقش دارند وهمچنين قابليت مفيد بودن درجمع وجامعه، با تاكيد ويادآوري اين نكته كه قوانين سخت وتنبيهات شديد، كودك فوق را به سوي فعاليت هاي پنهاني سوق خواهد داد.
كودك دزد
خصوصيات يا ويژگي هاي شخصيتي :
1. برداشتن اشياء كودكان ديگروپنهان سازي آنها حتي درصورتي كه نيازي هم به آنها نداشته باشد.
2. به طورمعمول دزدي ( يا عمل خلاف ) خود را انكارمي كند وگاه به گردن ديگران مي اندازد.
3. به طورحداكثردرآزمونها تقلب مي كند.
4. عدم احترام به حق وحقوق ديگران و كاركشيدن ازسايرين يكي ديگرازخصايص اين كودك به شمارمي رود. بدين مفهوم كه مايلند سايرين كارآنها را برايشان انجام دهند وخود نيزازوظايف محوله دوري مي جويند.
چرا كودك دزد مي شود ؟
عموما روان شناسان ومشاوران را عقيده براين است كه خانواده چنين كودكاني فاقد احساس امنيت واعتماد بوده وكودكان با ويژگي فوق ازتوجه ومحبت كافي برخوردارنبوده ضمن اينكه رفتارخشن وهمسالان نيزازعوامل گرايش كودك به دزدي محسوب مي شود، مضافا به اينكه نبود وسايل وامكانات كافي درمقايسه با سايركودكان به دليل فقراقتصادي حاكم برجوخانواده نيزمي تواند باعث سوق كودك به رفتارفوق شود. همچنين با توجه به اينكه رفتار كودك عكس العملي است به محيط طبيعي علي الخصوص رفتاروالدين . چنانچه والدين كودك دزد ونادرست باشند كودك نيزبا الگوقراردادن آنها مطابق نظريه يادگيري مشاهده اي به تقليد ازآنها پرداخته ورفتاري مشابه را خواهد داشت وآخرين فاكتورياعامل گرايش كودك به دزدي را مي توان عدم كنترل كافي ولازم درخصوص تعاملات كودك با ساير هم بازيهايش معرفي كرد.
نحوه اصلاح يا تغييررفتار
ابزارووسايلي كه وسوسه هاي كودك را تقويت نموده واورابه دزدي وامي دارد،از دسترس كودك دورنگه داشته شود. آنچه كه مهم وحائزاهميت است مشكل كودك نبايد با ديگران درميان گذاشته شود( به جز متخصصين) وهنگام گفتگوبا كودك ازكاربرد كلمات ” دزدي “يا “دروغگويي” اكيدا خودداري شود. لازم به يادآوري است كه كودكان گاهي دزدي مي كنند يا دروغ مي گويند اما بايستي كودك وادارشود كه اشياء دزديده شده را به صاحبش بازگرداند وچنانچه اين عمل انجام شد به عنوان يك رفتارمثبت نيازمند ” تشويق ” است تا كودك مطمئن شود كه رفتارهاي مناسب اومورد تشويق وحمايت سايرين قرارمي گيرد ، درمورد اين كودكان درآموزشگاه توصيه هاي روان شناختي اين است كه كودك فوق دركلاس درس درمعرض ديد معلم بنشيند.
كودك خجالتي
خصوصيات يا ويژگيهاي شخصيتي:
1. كودك خجالتي غالبا با صداي آرام سخن گفته ويا اكثراوقات آرام وساكت مي نشيند.
2. ظاهرا درمقابل مشكلات عقب نشيني كرده وازمقابله با آنها به طورجدي پرهيز مي كند ودرواقع ازانجام كارهايي كه احتمال دردسردرآن وجود دارد به شدت گريزان است.
3. صحبت كردن برايش مشكل است واصولادوستان كمي نيزدارد وسعي مي كند كه ازتماس با مردم اجتناب كرده، بخصوص ازروبه روشدن با بزرگترها هراسان است.
4. زياد عرق مي كند، خصوصا اگرمجبورشود درجمع يا مجلسي حاضرشود وهميشه سعي مي كند كه مورد توجه وحمايت ديگران باشد وبه ندرت براي اثبات عقيده اش پافشاري مي كند.
5 . به لحاظ آناتومي بدن ( وضعيت فيزيكي ) جسمي ضعيف وعقب افتاده ترازهم سن وسالهايش دارد.
6. اين كودك درمحيط آموزشگاهي معمولاسعي مي كند در” ته “كلاس بنشيند.
چراكودك خجالتي مي شود؟
كمال طلبي وفزون خواهي والدين ويا مقايسه كودك با سايردوستانش ازجانب والدين وسايرنزديكان بدون درنظرگرفتن تفاوت هاي فردي وهمچنين انتقاد زياد و بيش ازحد ازرفتارهاي كودك ودرمقابل رد تقاضاهاي كودك با لحن تند وخشن درمحيط آموزشگاه وخانواده وبه طوراحتمال وجود فرد”خجول” درخانواده جملگي ازعوامل گرايش كودك به كمرويي مي باشند.
نحوه اصلاح وتغييررفتار
سعي كنيد كودك را مورد توجه قراردهيد وبا اودرزمينه رفتارش سخن بگوييد وچنانچه داوطلب انجام كاري بود اجازه انجام كارمورد نظرش را به اوبدهيد يا به عبارتي ديگربرخي ازكارهاي روزمره خانواده را به اوتكليف كنيد. البته سعي كنيد مشاركت اودرانجام كارها خود خواسته باشد والزام كودك به انجام كارتا حد امكان خودداري كنيد وبعدازهرموفقيتي اورا تشويق كنيد وفراموش نكنيد كه اينگونه كودكان به كندي” بهبود” مي يابند وبه تدريج رشد مي كنند، درصورتي كه شما صبروحوصله به خرج دهيد يعني اجازه بدهيد تا كودك بداند كه درهرموقعيتي چه رفتاري داشته باشد.
كودك ترسو
خصوصيات يا ويژگيهاي شخصيتي:
1. بعضي اوقات به طورناگهاني هراسان ومايوس شده وغالبا مضطرب ونگران است.
2 .آرام وساكت است وهيچگاه ريسك نمي كند.
3 .براي انجام كارثباتي نشان نمي دهد.
4. به مسائل اخلاقي توجه زيادي دارد.
5. كودك ازاحتمال وقوع مرگ يا آسيب به ديگران هراس دارد.
چرا كودك ترسو مي شود؟
وجود والدين ترسويا حضورفردي ترسودرخانواده ويا احتياط ومحافظه كاري بيش ازحد والدين يكي ازعلل گرايش كودك بدين رفتارمحسوب مي شود. سرگذشت هاي غم انگيزدرزندگي كودك نيزدراين زمينه بي تاثيرنبوده به علاوه تنبيه كودك درمنزل آن هم با شدت زياد وتهديد اوازجانب دوستان وهمبازي هاوترس و وحشت ازمدرسه نيزاين معضل رفتاري را دركودك رشد وارتقا مي بخشد، مضافا اينكه عدم رشد كافي به لحاظ عاطفي نيزمزيد برعلت خواهد بود.
نحوه اصلاح وتغييررفتار
كودك با ويژگي” ترسويي” نيازمند توجه بي ريا وصميمانه ومعطوف به خود است، اوعاشق انجام كاركم خطربوده، بنابراين نبايد فرصت انجام آنها را ازاوبگيريد، به كودك بقبولانيد كه بسياري ازترس ها خيالي هستند وبه طورحتم بهبود مي يابند، اورا تشويق به نوشتن مطلبي (انشا) درباره ترس هايش كنيد و هنگاميكه كودك احساس ترس مي كند بايد مورد حمايت شما واقع شود .ذكراين نكته ضروريست كه وظايف محوله به كودك به طورقطع بايد درحد توانايي او باشد ويا به عبارتي كودك به آساني ازعهده انجام آن به نحواحسن برآيد تا بدين وسيله شاهد افزايش اعتماد به نفس دركودك باشيم. چنانچه توصيه هاي فوق در فرايند رفتاري كودك شما موثرواقع نشد، دريك فرصت معين به مركزمشاوره وروان شناختي مراجعه كنيد.